کد خبر: ۹۹۷۸۳
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۵ - ۲۷ فروردين ۱۳۹۶ - 16 April 2017
چرا دوستان مخالف امروز که صدایشان از همیشه بلند‌تر شده در دولت قبل لب از لب نگشودند؟ یا حافظه تاریخی‌شان ضعیف است یا قصدشان سلطه بر وضعیتی است که در دولت قبل از آن آنها بود. من به آنها می گویم به یاد آورید زمانی را که نرخ تورم نزدیک به 40درصدی را شاهد بودیم.
 روزنامه همدلی در گفت وگو با مهدی پازوکی اقتصاددان، نوشت: چرا دوستان مخالف امروز که صدایشان از همیشه بلند‌تر شده در دولت قبل لب از لب نگشودند؟ یا حافظه تاریخی‌شان ضعیف است یا قصدشان سلطه بر وضعیتی است که در دولت قبل از آن آنها بود. من به آنها می گویم به یاد آورید زمانی را که نرخ تورم نزدیک به 40درصدی را شاهد بودیم.

در ادامه این گفت وگو می خوانیم: این روزها هجمه ‌ها علیه دولت شدت گرفته است. با این حال به نظر می ‌آید استراتژی مخالفان نسبت به دوره ‌های قبل تغییراتی ملموس داشته است. آنها به جای شعارهای سیاسی مثل متهم کردن دولت به سازش‌ کاری، حوزه اقتصاد را نقطه‌ ای مناسب برای حمله انتخاب کرده ‌اند. بیکاری، ساختگی بودن کاهش نرخ تورم و نفتی بودن رشد اقتصادی از جمله این انتقادات است. از طرفی حامیان و اقتصاددان حامی دولت تلاش می ‌کنند تا در اقدامی واکنشی جواب انتقادات مخالفان را با آمار و ارقام بدهند. با این همه مهدی پازوکی (استاد اقتصاد در دانشگاه علامه) در گفت وگو با همدلی به جای آن‌که جواب مخالفان را بدهد، تلاش می ‌کند دست آنان را رو کند. از این رو، او با رجوع به سال ‌های نه چندان دور اوضاع اقتصاد در آستانه فروپاشی را به آنها گوشزد می‌ کند. او با روایتی تاریخی- مستند قواعد بازی مخالفان برای تخریب اقدامات اقتصادی دولت را برهم می ‌زند و انگیزه و نیت سیاسی شان را در زمین بازی اقتصاد عیان می ‌سازد. در ادامه مشروح این گفت و‌گو را از نظر می ‌گذرانید:

** عملکرد دولت در بخش ‌های مختلف اقتصاد را چگونه ارزیابی می ‌کنید؟
عملکرد اقتصادی دولت را می ‌توان مثبت ارزیابی کرد البته این سخنی کلی است و نیاز به بحث کارشناسانه دارد. با این حال استراتژی دولت یازدهم در ابتدای کار، استراتژی جلوگیری از فروپاشی اقتصادی بود و به زعم من در این راه هم موفق بوده است.

به نظر می ‌رسد در این روزهای منتهی به انتخابات مخالفان بیش از آن که بر وجوه سیاسی و ایدئولوژیک پافشاری کنند، حوزه اقتصاد را برای تاختن به دولت انتخاب کرده ‌اند، مثلا می گویند «دولت دارد از تک ‌رقمی کردن نرخ تورم، مدال افتخاری برای خود می ‌سازد در حالی که این شعار ساختگی است چرا که باعث نشد قدرت خرید مردم بالاتر رود.» 

** نظر شما در این باره چیست؟
ببینید تردید نکنید که این سخنان سیاسی است و کم ‌ترین کارکردی ندارند. به زعم من کنترل تورم یکی از سیاست ‌های قابل اعتنای دولت یازدهم بود و تندروهای مخالف این دولت قصدشان از ناچیز شمردن این برنامه کاملا مشخص است. چرا دوستان مخالف امروز که صدایشان از همیشه بلند‌تر شده در دولت قبل لب از لب نگشودند؟ یا حافظه تاریخی ‌شان ضعیف است یا قصدشان سلطه بر وضعیتی است که در دولت قبل از آن آنها بود. من به آنها می گویم به یاد آورید زمانی را که نرخ تورم نزدیک به 40درصدی را شاهد بودیم. واقعیت این است که گسترش دیوان ‌سالاری، نهادهای فرادولتی و قرارگاه ‌های غیراقتصادی در اقتصاد ما نهادینه شده و از این رو با نهادینه شدن اختلاس ‌های‌کلان، رشا، ارتشا و به ‌طور کلی مفاسد اقتصادی مواجهیم. خوب مشخص است یک اقتصاد‌دان بی‌ طرف می‌ داند که امکانات و ظرفیت ‌های یک دولت در ایران تا چه اندازه است. آیا دولت روحانی می ‌توانست به غیر از جلوگیری از بحران اقتصادی قدمی معجزه ‌آسا بردارد؟ مشخص است که پاسخ منفی است. به زعم من مخالفان همه این مسائل را می ‌دانند ولی به خاطر آن‌که هدف آنان معطوف به حذف روحانی است در این راه از هر وسیله‌ ای هر چند غیر اخلاقی استفاده می ‌کنند تا سلطه خود را بار دیگر بر اقتصاد و دیگر حوزه ‌ها باز‌یابند. آنها در این دوره در پی مهندسی افکار عمومی هستند و می ‌خواهند همان اتفاقی را رقم بزنند که در سال 84 رقم زدند. با این حال من فکر می ‌کنم مردم آگاهی ‌شان نسبت به پیچیدگی ‌های و لایه‌ های تو در توی سیاست بیشتر شده و نمی ‌توان با شعارهای پوپولیستی مثل افزایش یارانه‌ ها آنها را فریب داد.

** درباره سیاست مهار و کاهش نرخ تورم به عنوان سیاست قابل اعتنای دولت گفتید، ولی مخالفان دولت این سوال را مطرح می‌ کنند که چرا این کاهش تورم باعث نشد قدرت خرید مردم بالاتر رود.
ببینید نرخ تورم طبیعی در یک اقتصاد می بایست بین 2 تا 4 درصد باشد، درست است که این دولت توانست نرخ تورم را تک رقمی کند، اما هنوز با جایگاه مطلوب فاصله داریم، بنابراین دولت بعد هم می ‌بایست ادامه‌ دهنده این سیاست باشد تا به تورم مطلوب اقتصادی که منجر به توسعه کشور می‌ شود، برسیم.

این سخنان تنها ظاهر درستی دارند ولی به هیچ وجه علمی نیستند. من به آنها می‌ گویم به یاد آورند زمانی را که اقتصاد ما در حال فروپاشی بود. به یاد بیاورند سال ‌هایی را که صادرات به نصف کاهش یافته و تحریم‌ های سنگین نفتی و غیر نفتی نفس اقتصاد را بریده بود. به یاد آورند زمانی را که کشور در حوزه تجهیزات دارویی و پزشکی تحریم شده و خدا می ‌داند جان چند نفر از هموطنان ما در آن دوره به خطر افتاد. به یاد آورند چاپ اسکناس بدون پشتوانه و ایجاد آن رکود فراگیر در همه حوزه ها را. دوستان مخالف به یاد نمی‌آورند یا دچار فراموشی شده‌‍‌اند؟ در کل اگر برجام اتفاق نمی ‌افتاد ما به سمت سیاست نفت در برابر غذا که پیش ‌ترها در مورد عراق به اجرا گذاشته شده بود می رفتیم. حالا اگر نفت ما که در دوره مورد علاقه دوستان مخالف به روزی یک بشکه رسیده، اگر امروزه به فروش پیش از تحریم رسیده و ایران تنها کشوری در اوپک باشد که از تولیداتش کم نمی ‌شود، برای دوستان ارزش آن چنانی ندارد. 

من به یاد ندارم در دولت عدالت پیشه روزی بوده باشد که اخبار را بخوانیم و با اتفاقی فاجعه بار مواجه نشویم. واقعیت این است که برخی تندروها به دلیل برخورداری از ثروت های بادآورده رانتی در دوره‌ های گذشته مانع از تعامل ما با کشورهای جهان اول می ‌شوند و یکی از دلایل انتقاد آنها از دولت هم همین است. این گروه ها اگر در دولت بعد سرنوشت مردم و کشور را به دست بگیرند بی ‌تردید همه دستاوردهای کنونی را به هدر خواهند داد و مانع از پویایی فضای اقتصادی می شوند و حداقل دستاورد این دولت که همان کنترل تورم است را از سر راه بر می دارند. این پیش گویی نیست رجوع به تاریخ است برای فهم آینده.

** به زعم شما دولت روحانی در صورت پیروزی اولویت ‌های اقتصادی ‌اش چه باید باشد؟
دولت در خصوص نجات اقتصاد ایران سه وظیفه مهم دارد، در درجه اول باید شفافیت اقتصادی در کشور را گسترش دهد این کار باعث می شود جریان اطلاعات در داخل با تعادل صورت گیرد و جلوی رانت ‌خواری تا حدود زیادی گرفته شود. دوم اینکه دولت باید با تقویت بخش خصوصی فضای رقابتی ایجاد کند و با ایجاد شفافیت مالی شبه دولتی ‌ها را دست کم پاسخگو و نظارت ‌پذیر کند. سوم آنکه دولت باید با انحصار و رانت مقابله کند.

** در مقابل نظرات مخالفان هستند اقتصاددانانی که اقدامات حسن روحانی در اقتصاد فراتر از حد تصور دانسته اند. نظر شما در این باره چیست؟
ببینید آنچه در اوایل دهه 90 اقتصاد را به آستانه فروپاشی کشانده بود، همزمانی تحریم های کمرشکن و کاهش ناگهانی قیمت نفت بود. این دو اقدام می‌ توانست اقتصاد بسیاری از کشورها را به نابودی بکشاند. در ونزوئلا چه اتفاقی افتاد؟ اقتصاد این کشور تنها یکی از دو عارضه ذکر شده را تجربه کرد و آن هم کاهش شدید قیمت نفت بود و همین امر باعث شد اقتصاد این کشور ورشکست شود. اقتصاد ما اما وضعیتی وخیم تر داشت. از این رو اقدام روحانی در حوزه اقتصاد را می توان ارزنده دانست.

** به نظر می‌آید جهان موضعی دوگانه در قبال ظرفیت ‌های اقتصاد ایران داشته است؛ برای مثال اروپایی‌ ها اقتصاد ایران را درخشان ترین اقتصاد نوظهور ربع قرن اخیر می‌ دانند ولی از سویی برای سرمایه گذاری مرددند.
درست است ظرفیت های بالقوه اقتصاد ایران برای هر سرمایه‌ گذاری وسوسه انگیز است. دو حوزه نیروی کار ارزان و ذخایر انرژی ارزان قیمت مشخصه های این اقتصاد است. باید در نظر داشت که هزینه دسترسی انرژی در داخل، نصف کشورهای نفت خیز حوزه خلیج فارس است. اما باید در نظر داشت که اقتصاد ما غیر شفاف است. با این همه دولت روحانی مسیر پیوستن به تجارت جهانی را در پیش گرفته است. آنچه مهم است این است که در شرایط کنونی، اقتصاد کشور پیش نیازهای تحرک اقتصادی همانند کنترل تورم را به دست آورده تنها دولت باید شرایط را به گونه‌ای مدیریت کند تا بستر حضور سرمایه‌ گذاران خارجی تضمین شود.

** در پایان اگر سخنی دارید بفرمائید؟
اگر منش دولت کنونی در چهار سال آینده ادامه یابد بی ‌تردید اقتصاد ایران به سمت بهتر شدن گام بر می‌ دارد و رکود به وجود آمده با آمدن سرمایه گذارن خارجی که مراودات بسیاری در چند سال گذشته با مسئولان داشته ‌اند، تا حدود زیادی برطرف خواهد شد. 

*منبع: روزنامه همدلی، 1396.1.27
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: