در سومین سالگرد انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری و پیروزی آرامشبخش دکتر روحانی، یادآوری وضعیت پیش از انتخابات یازدهم و دستاوردهای سهساله دولت، امری ضروری به نظر میرسد.
یادمان نرفته است که در آستانه انتخابات یازدهم، موجی از یأس و ناامیدی فضای عمومی کشور را فراگرفته بود و اگر تصمیم خردمندانه اقطاب سیاسی در حمایت از نامزد واحد، تدبیر مصلحتاندیشانه احزاب اصلاحطلب، اصولگرایان معتدل و اعتدالیون به ترجیح مصالح ملی بر منافع جناحی و از همه مهمتر بیان صریح رهبر معظم انقلاب مبنی بر صیانت از آرا و «حقالناس»دانستن رأی مردم نبود، هرگز فضای سرخوردگی و انفعال آنروزها، شکسته نمیشد.
عوامل و دلایل سرخوردگی آن ایام بر کسی پوشیده نیست، اما یادآوری آن میتواند تصویر روشنتری از مسیر طیشده از خرداد ٩٢ تا خرداد ٩٥ را ترسیم و لزوم حفظ دستاوردهای سهساله را گوشزد کند. یادمان نرفته در آن مقطع ناکارآمدی و سوءمدیریت دولت احمدینژاد، چه فضایی را حاکم کرده بود. بداخلاقیهای سیاسی در قالب تخریب، انگزنی، انتقامجویی و افشاگری از سوی مسئولان ارشد اجرائی مرتب پمپاژ میشد.
یادمان نرفته تقابل و مناقشه رئیس دولت با نیروهای نظام به سطح رؤسای قوا کشیده شد تا حدی که رئیس دولت دهم با تهیه فیلمی به افشاگری علیه رئیس قوه دیگر در صحن علنی مجلس، آن هم در جلسه استیضاح وزیر وقت کار، پرداخت. یادمان نرفته که توهم و درکنکردن واقعیتهای زمینی موجود، مسئولان وقت را از حل مشکلات مردم غافل کرده و در عوض به فکر مدیریت جهان انداخته بود.
یادمان نرفته که قانونگریزی و پایبندنبودن به مرزهای قانونی، چه بستر ابهامآلود و فاسدی را برای فرصتطلبان و کاسبان تحریم به وجود آورده بود. دکتر لاریجانی در مصاحبه اخیر خود به این نکته اذعان کرده است که: «دولت قبلی قانونگریزی زیادی داشت؛ بهطوریکه ما در هیأت تطبیق به یک رقم تصورناپذیری در رد مصوبات دولت رسیدیم و مجبور بودیم آن مصوبات را رد کنیم. بعد که تبعیت نمیکردند، مجبور میشدیم قانون دیگری بگذرانیم. یعنی ما با یک پدیده عجیبوغریب مواجه بودیم».
یادمان نرفته که «توسعه بهعنوان هدف اصلی دولت» نه به حاشیه رفته، که به فراموشی سپرده شده بود. یادمان نرفته که در سالهای ٨٤ تا ٩٢ تورم از ١١ درصد به ٤٣ درصد، نقدینگی کشور از ٦٧ هزار میلیارد تومان به بیشتر از ٥٠٠ هزار میلیارد تومان و قیمت ارز از هزار تومان به سه تا چهار هزار تومان افزایش یافت و کشور از رشد اقتصادی مثبت شش به رشد منفی شش رسید.
در حوزههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هم وضعیت به همین صورت بود. افزایش میزان آسیبهای اجتماعی، تخریب و تهدید یاران انقلاب و انزوای اهالی فرهنگ و اندیشه، واقعیت آنروزهاست که از یاد جامعه نرفته است.
در عرصه سیاست خارجی، یادمان نرفته است که کشور منادی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها، به اوج انزوا رسیده بود و قطعنامههای پیدرپی شورای امنیت و تحریمهای ظالمانه، فضای سختی را بر کشور حاکم کرده بود؛ اما حضور معنادار مردم در انتخابات ٩٢ و رأی به «اعتدال» توانست مسیر انحرافی گذشته را سد کند و دولت دکتر روحانی با همه دشواریها و موانع سختی که پیشرو داشت، از روز نخست با هدفگذاری صحیح، تلاش کرد قطار توسعه را به ریل اصلی بازگرداند.
یادمان باشد که تغییر روند گذشته کار دشواری بود که جز با حمایت و همراهی مردم امکانپذیر نبوده و نیست. یادمان باشد که خروج از هرجومرج و قانونگریزی و میل به قانونگرایی، قاعده و مشی دولت روحانی است. یادمان باشد که مذاکره و تلاش برای بازکردن گرههای کور در عرصه بینالمللی، وعده اصلی رئیسجمهور بوده که خوشبختانه با پشتکار دولتمردان بهویژه عزیزان عرصه دیپلماسی، حمایت همهجانبه گروهها و جریانها، همراهی قوای نظام و بهویژه تدابیر و رهنمودهای رهبری معظم انقلاب محقق شد. یادمان باشد ثبات و آرامش در عرصه اقتصاد، محصول دولت تدبیر و امید است.
یادمان باشد وفاق، انسجام و همگرایی میان جامعه و حکومت، حاصل عملکرد دولت یازدهم است. یادمان باشد کاهش تصدیگری دولت در عرصههای فرهنگی و واگذاری امور به صاحبنظران این عرصه، باور همیشگی دولت روحانی است.
یادمان باشد حاکمیت اخلاق و رعایت مرزهای اخلاقی، از اصول انکارناپذیر دولت اعتدال و شخص روحانی است و یادمان باشد هزینهنکردن از منابع ارزشی و قدسی نظام، صداقت و شفافیت، توجه به مصالح ملی و استفاده از خرد جمعی از اصول نهادینهشده دولت یازدهم است. دولت آقای روحانی با مجموعه اهداف و رویکردهایی که از دل چندینسال مطالعه و تضارب آرا میان نخبگان استخراج شد، توانسته در این سه سال سطح آگاهی و دانایی جامعه را به وسع خود ارتقا بخشد و با وجود محرومیت از ابزارهای همگانی اطلاعرسانی و تبیین برنامهها و عملکرد خود بهویژه محرومیت استفاده از ظرفیت رسانه ملی، تلاش کرده صدای خود را که همان پژواک صدای جامعه است، در سراسر ایران طنینانداز کند.
دولت روحانی که برآمده از خرد جمعی و عمل عقلگرایانه اقطاب سیاسی و آرای جامعه است، در سه سال گذشته فضایی را فراهم کرد که انتخاب مردم از رویکرد پوپولیستی و هیجانی به سمت انتخاب آگاهانه سوق پیدا کند و انتخابات هفتم اسفند ٩٤ و امتداد آن در دهم اردیبهشت امسال مؤید این دستاورد است و اگر دولت روحانی بتواند انتخاب آگاهانه را نهادینه کند، بزرگترین دستاورد برای دولت و ملت خواهد بود. رسیدن به این نقطه مطلوب، عزم و اراده دوچندانی میطلبد.
دولت حسن روحانی در ٢٤ خرداد ٩٢ بذری نو افشاند و اکنون در خرداد ٩٥ درخشش بارقههای امید در چشمان نظارهگر جامعه قابل مشاهده است و البته بذر امید، «تا بشکفد، تا بر دهد، بسیار ماندهست».