یک کارشناس انرژی گفت: دولت با سرمایه گذاری در حوزه GTL طی ده سال می تواند ٢٥ میلیارد دلار درآمد کسب کند.
به گزارش مهر، سید حسین میرافضلی طی یادداشتی در پیام نفت نوشت:پیشنهاد میکنم مجلس شورای اسلامی به شرکت ملی گاز یا شرکت ملی صنایع پتروشیمی اجازه دهند تا رأساً با استفاده از پشتوانه و منابع وزارت نفت و استفاده ازمنابع داخلی و سرمایهگذاری خارجی(فاینانس) در این حوزه اقدام به سرمایهگذاری و ۱۰ تا ۲۰کارخانه بزرگ GTL با ظرفیت تولید ۴۰ میلیون تن بنزین و گازوئیل در ایران ساخته شود. فقط طی مدت ۱۰ سال حداقل میزان اضافه برداشت نفت ناشی از تزریق۳۰ میلیون تن CO۲ حاصل از GTL ها به حدود ۴۰۰الی ۵۰۰ میلیون بشکه خواهد رسید که ارزش آن به قیمت کنونی نفت حدود ۲۵ میلیارد دلار خواهد شد.
متن کامل این یادداشت به این شرح است:
روزانه حدود ۹۰ میلیون و سالانه تقریباً ۳۳ میلیارد بشکه بنزین در جهان تجارت میشود و طی ۲۰ تا ۳۰ سال آینده روند مصرف بنزین درجهان همچنان با رشد کمی افزایشی خواهد بود. بخش عمده بنزین و گازوئیل در خودروهای سبک و سنگین استفاده میشود. هواپیماها و قایقهای موتوری و موتورسیکلتها نیز از جمله مصرفکنندگان عمده بنزین هستند. سالانه نزدیک به ۸۰ میلیون خودرو و بیش از
۱۰۰ میلیون موتورسیکلت در جهان تولید میشود. تعداد خودروهای موجود در جهان از مرز یک میلیارد گذشت. بنزین و گازوئیل تا یک دهه پیش، صرفاً از طریق پالایش نفت تولید میشد اما در۱۰ سال اخیر تولید بنزین و گازوئیل از میعانات گازی نیز در برخی کشورها خصوصاً ایران اجرایی شد که نمونه بارز آن پالایشگاه ستاره خلیج فارس است. در شرایط کنونی قیمت بنزین و گازوئیل پالایشگاههای با خوراک نفت خام از حاشیه سود کمی برخوردار است. حاشیه سود پالایشگاههای با خوراک میعانات گازی نیز از حاشیه سود چندان مناسبی برخوردار نیست، چرا که فاصله قیمت ماده اولیه و محصول کم است و حدود ۷۰ درصد ماده اولیه به بنزین و گازوئیل تبدیل میشود.
یکی از روش های تولید بنزین و گازوئیل، تولید از طریق گاز طبیعی و به روش کاتالیستی و فیشر تروپ انجام میشود در این فرآیند گاز متان به بنزین و گازوئیل یورو ۵ تبدیل میشود. در این تکنولوژی که GTL نام دارد سرمایهگذاری مورد نیاز برای تولید هر یک میلیون تن در سال بنزین و گازوئیل یک میلیارد دلار است. مزیت ویژه تکنولوژی GTL این است که فاصله بین قیمت ماده اولیه و محصول قابل توجه است به گونهای که برای تولید ۲ میلیون تن محصول نیاز به ۳.۳ میلیون تن گاز متان است. با لحاظ قیمت ۷.۵ سنت برای هر متر مکعب گاز متان؛ قیمت ماده اولیه کمتر از ۳۰۰ میلیون دلار و قیمت ۲ میلیون تن محصول بیش از یک میلیارد دلار میشود لذا این تکنولوژی تولید بنزین برای کشور دارای ذخایر عظیم گاز طبیعی چون ایران اقتصادیترین و منطقیترین راه سرمایهگذاری است.
سرمایهگذاران این واحدهای بزرگ صنعتی در ۵ سال اول پس از بهرهبرداری به دلیل سرمایهگذاری بالای اولیه چون باید اصل وامهای دریافتی و بهره آن را بازپرداخت کنند در شرایط سخت نقدینگی قرار میگیرند لذا لازم است در ۵ تا ۷ سال اولیه بهرهبرداری دولت تخفیف ویژهای در نرخ خوراک لحاظ کند تا جذابیت لازم جهت جذب سرمایهگذاری در این صنعت بزرگ فراهم شود. لازم است با حمایت مجلس شورای اسلامی و دولت، نرخ خوراک برای این نوع سرمایهگذاری در ۵ تا ۷ سال اول با تخفیف ویژه تحویل سرمایهگذار داخلی و خارجی شود تا بتوان دهها میلیارد دلار سرمایهگذاری را جذب این صنعت بزرگ کرد. همچنین باید مشکل ارائه تضامین دولتی به تأمینکنندگان منابع مالی خارجی حل شود.
ایجاد جذابیتهای اقتصادی لازم جهت تشویق سرمایهگذاران خارجی برای ساخت واحدهای بزرگ GTL در ایران مواهب ارزشمند و ماندگاری برای ملت و کشوربه دنبال دارد، اما چنانچه این موانع بزرگ قابل رفع نیست پیشنهاد میکنم مجلس شورای اسلامی به شرکت ملی گاز یا شرکت ملی صنایع پتروشیمی اجازه دهند تا رأساً با استفاده از پشتوانه و منابع وزارت نفت و استفاده ازمنابع داخلی و سرمایهگذاری خارجی(فاینانس) در این حوزه اقدام به سرمایهگذاری و ۱۰ تا ۲۰کارخانه بزرگ GTL با ظرفیت تولید ۴۰ میلیون تن بنزین و گازوئیل در ایران ساخته شود. بعد از بهرهبرداری و به سود رسیدن این واحدهای بزرگ، دولت میتواند آنها را از طریق بورس و روشهای دیگر به بخش خصوصی واگذار کند.
این شیوه کاربردیترین راه حل جهت دستیابی به اهداف ترسیم شده در زمان کوتاه و مناسب است که امید است دولت با ارائه لایحه به مجلس و تصویب آن، این تحول بزرگ محقق شود. تولید ۴۰میلیون تن بنزین و گازوئیل درآمد ملی را ۲۰ میلیارد دلار در سال افزایش میدهد و برای بیش از ۵۰ هزار نفر اشتغال مستقیم ایجاد میشود.
نکته حائز اهمیت اینکه خوراک کارخانههای بزرگ صنعتی یاد شده جمعاً حدود۶۵ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی در سال میشود، در شرایط کنونی درآمد دولت از فروش ۶۵ میلیارد متر مکعب در سال حدود ۲ میلیارد دلار است و کمترین بهرهوری را برای اقتصاد ملی به دنبال دارد اما تبدیل ۶۵میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به بنزین و گازوئیل ضمن اینکه درآمد کشور را سالانه ۲۰ میلیارد دلار افزایش میدهد، جایگاه و اعتبارایران در اقتصاد جهانی را ارتقا میدهد و مواهب ارزشمند متعددی به دنبال دارد. چنانچه برخی طرحهای GTL درون کشور و به دور از دریا ساخته شوند میتوان بنزین تولیدی در واحدهای تولیدی نزدیک دریا را صادرو تولیدات داخل کشور را صرف نیاز داخل کردَ، البته مشروط به اینکه عرضه محصول به قیمتهای جهانی انجام شود.
شرکتهای صاحب تکنولوژی در حال مطالعه و انواع آزمایشها به منظور تولید سین گاز با استفاده از CO۲ و H هستند پیش بینی میشود کمتر از۱۰ سال آینده این هدف محقق شود که در آن صورت با استفاده از co۲ و تبدیل آن به سین گاز (co+H۲)می توان محصولات بسیار ارزشمندی تولید کرد، چرا که سین گاز پایه تولید انواع محصولات پلیمری و شیمیایی است. به دلیل محدودیت تأمین هیدروژن یا آمونیاک برای اهداف ذکر شده در روش فوق به نظر میرسد جمعاً سالی حدود ۳ تا ۵ میلیون تن co۲ قابل مصرف خواهد بود.
چنانچه گاز طبیعی مورد نیاز طرح های GTL از طریق خط لوله گاز آغاجاری و خط ۵۶ اینچی دوم عسلویه به خوزستان، یا هر روش دیگر جهت خوراک ۱۰ طرح GTL (که نزدیک میادین نفتی مد نظر برای تزریق CO۲ احداث خواهند شد) انتقال یابد و هر واحد با ظرفیت ۴ میلیون تن تولید محصول بنزین و گازوئیل ساخته شوند ضمن کسب حاشیه سود مناسب حاصل از تبدیل گاز طبیعی به بنزین و گازوئیل یورو ۵ و صادرات این محصولات؛ میتوان CO۲ تولیدی را جهت تزریق به میادین نفت خوزستان یا سایر مناطق اختصاص داد.
ساخت ۱۰ واحد GTL با ظرفیت تولید سالانه هر کدام ۴ میلیون تن؛ منجر به تولید ۳۰ میلیون تن(حدود ۳۰ میلیارد متر مکعب) می شود تزریق ۳۰ میلیارد متر مکعب CO۲ به مخازن نفت مناسب این منظور طی مدت ۱۰ سال نتایج درخشانی به دنبال دارد(هر چند در طول عمر واحدهای GTL که حدود ۴۰ تا ۵۰ سال خواهد بود CO۲ تولیدی صرف تزریق به مخزن نفت خواهد شد) تزریق CO۲ در برخی میادین خاص، حتی ضریب بازیافت را بین ۱۶ تا ۸۰ درصد افزایش میدهد. البته ما در محاسبات ظریب بازیافت را بسیار اندک لحاظ نمودیم(میزان نفت درجای میادین نفتی ایران بیش از ۷۰۰ میلیارد بشکه است که در شرایط معمول امکان برداشت ۲۵درصد آن وجود دارد و بازیافت یک درصد بیشتر به معنی برداشت ۷ میلیارد بشکه بیشتر است) هماکنون در بیش از۱۵۰مخزن در سرتاسر دنیا از روش تزریق co۲ در مخازن استفاده میکنند.
فقط طی مدت ۱۰ سال حداقل میزان اضافه برداشت نفت ناشی از تزریق۳۰ میلیون تن CO۲ یاد شده به حدود ۴۰۰الی ۵۰۰ میلیون بشکه خواهد رسید که ارزش آن به قیمت کنونی نفت حدود ۲۵ میلیارد دلار خواهد شد. این ازدیاد برداشت در مدت ۵۰ سال بر اساس قیمتهای کنونی نفت به حدود ۱۲۰ میلیارد دلار خواهد رسید. کل سرمایه لازم جهت ساخت ۱۰ واحد GTL با ظرفیت هر یک ۴ میلیون تن محصول حدود ۴۵ میلیارد یورو است.
از طرف دیگر درآمد حاصل از فروش بنزین و گازوئیل ۱۰ واحد یاد شده سالانه حدود ۲۰ میلیارد یورو و در طی مدت ۱۰ سال معادل ۲۰۰ میلیارد یورو خواهد شد در حالی که قیمت کل ماده اولیه یعنی همان گاز طبیعی با نرخ۸ سنت در هر سال ۵.۲ میلیارد یورو خواهد شد. ایران با استراتژی فوق میتواند یکی از صادرکنندگان مهم بنزین در جهان باشد(تجارت بنزین سالانه حدود ۵.۳ میلیارد تن است) و تمام ظرفیتهای خدادادی جهت تحقق این هدف در دسترس ایرانیان قرار گرفته است.
شرکت ملی گاز یکی از برندگان اصلی این استراتژی است، چرا که ۱۰ واحد GTL یاد شده سالانه حدود۶۵ میلیارد متر مکعب گاز مصرف میکنند و قیمت فروش هر متر مکعب گاز به پتروشیمیها حدود ۵ سنت گرانتر از مصارف خانگی و تجاری است، لذا درآمد شرکت گاز از این طریق سالانه ۳.۲۵ میلیارد یورو و در مدت۱۰ سال ۳۲.۵ میلیارد یورو و طی ۵۰ سال دوره بهرهبرداری این واحدها ۱۶۰ میلیارد یورو افزایش خواهد یافت.
یکی از راهکارهای اساسی برای تأمین گاز مورد نیاز واحدهای GTL جایگزین کردن انرژی برق نیروگاههای خورشیدی بجای گاز طبیعی مصرفی در واحدهای مسکونی و تجاری است. سرمایهگذاری در تولید برق از انرژی خورشیدی با سرعت در کشورهای مختلف در حال پیگیری است. قیمت خرید برق از نیروگاههای خورشیدی باید بر اساس میانگین قیمتهای جهانی باشد وگرنه سرمایهگذاری از توجیه اقتصادی و چارچوبهای منطقی خود خارج میشود. تولید ۱۰ گیگاوات ساعت برق با نیروگاههای خورشیدی منجر به صرفه جویی در مصرف ۱۸ میلیارد متر مکعب گاز به ارزش ۱.۵ میلیارد دلار در سال میشود آیا بهتر نیست دولت رأساً اقدام به تأسیس نیروگاههای خورشیدی کند.
هزینه این سرمایه گذاری، با صرفهجویی در مصرف گاز طی۷ سال بازگشت خواهد شد و باعث افزایش مراودات و ارتباط گسترده اقتصادی بین ایران، چین و کشورهای اروپایی خواهد شد و از این منظر نیز نقش مفید و سازندهای به دنبال خواهد داشت. (چین در حوزه های یاد شده به سطح تکنولوژی بسیار پیشرفته ای دست یافته است) بخش خصوصی ایران به آن حد از رشد نرسیده که بتواند در طرحهای بزرگ فوق الذکر نقش محوری و سرمایهگذار اصلی را ایفا کند، لذا دولت باید رأساً در این خصوص اقدام کند و قوانینی که سد راه این سرمایهگذاری ملی میشوند اصلاح شوند. طی ۱۰ سال گذشته که جلوی سرمایهگذاری دولت در حوزه پتروشیمی گرفته شد کدام بخش خصوصی سرمایهگذاری گستردهای انجام داد اگر چند سرمایهگذاری بزرگ هم انجام شده غالباً توسط شرکتهای نیمه دولتی بوده است، لذا اصلاح قانون ممنوعیت سرمایهگذاری دولت در حوزههای مهم و اساسی فوق ضرورت فوری است اما در کنار آن دولت باید مکلف شود متناسب با مبلغ سرمایهگذاری شده طی مدت ۵ تا ۸ سال پس از بهره برداری، سهام واحدهای فوق از طریق ساز و کار بورس یا مزایده یا روشهای دیگر با نگاه حمایتی، به بخش خصوصی واگذارکند.
قانون واگذاری سهام شرکتها به بخش خصوصی نیز حتماً نیاز به اصلاح دارد وگرنه شرکتهای نیمه دولتی و صندوقهای بازنشستگی نخواهند توانست سهام صدها شرکت زیرمجموعه را به بخش خصوصی واگذار کنند و این هدف بزرگ فقط در حد شعار و ژستهای تبلیغاتی و سیاسی که گاه پر رنگ و گاه کمرنگ میشود باقی خواهد ماند و در عمل قدمهای کوچکی به سمت هدف یادشده بر داشته خواهد شد.