خبری بسیار تلخ و در عین حال تامل برانگیز؛ درگیری شدید دو چهره پر افتخار کشتی ایران در ساختمان معروف خیابان بهشت.
به گزارش ایسنا، روز گذشته خبری تلخ و غیر قابل باور از جلسه غیر علنی شورای اسلامی شهر تهران به بیرون درز کرد و بلافاصله نقل همه محافل شد؛ درگیری علیرضا دبیر قهرمان سابق جهان و المپیک و عباس جدیدی قهرمان جهان و نایب قهرمان المپیک در جلسه شورای شهر تهران!
دو چهرهای که بردن نامشان به واسطه افتخارآفرینیهای فراوان و افراشتن پرچم سه رنگ ایران در میادین جهانی، چیزی جز برانگیختن حس غرور و عرق ملی برای ایرانیان در سراسر جهان به دنبال نداشت، اینبار رودرروی هم به جان هم افتادند و حسابی از خجالت یکدیگر درآمدند.
علیرضا دبیر، قهرمان محجوب جنوب تهران پس از وداعی شاید زود هنگام با دنیای قهرمانی، ادامه تحصیل در دانشگاه و حضور در دنیای سیاست را به مربیگری در کشتی و یا حضور در عرصه مدیریت ورزش کشور ترجیح داد.
عباس جدیدی نیز از خزانه در جنوبی ترین نقطه تهران پا به دنیای کشتی گذاشت و نامی برای خود در دنیای کشتی دست و پا کرد. او نیز پس از وداع با دنیای قهرمانی و درست زمانی که تب و تاب حضور ورزشکاران نامی ایران در شورای شهر را دید نخواست از این قافله عقب بماند.
جدیدی نیز مانند هم کیشان خود تنها و تنها بواسطه سال ها افتخارآفرینی در ورزش، با رای اعتماد پایتخت نشینان به عضویت شورای شهر تهران درآمد تا مردم اینگونه قدردانی خود را از چهره های افتخارآفرینی چون علیرضا دبیر، عباس جدیدی، حسین رضازاده و هادی ساعی نشان دهند.
طی سال های حضور ورزشکاران در شورای شهر هر از گاهی و بدلیل بروز انواع و اقسام مشکلات ریز و درشت در پایتخت همچون لاینحل ماندن مشکل آلودگی هوا، ترافیک سنگین ، ساخت و سازهای غیرمجاز و دهها مشکل دیگر و یا در زمان بروز اتفاقات ناگوار همچون فروریختن ساختمان پلاسکو و حتی پیش آمدن بحث فساد مالی در شهرداری معروف به املاک نجومی و...، بسیاری از مردم و کارشناسان ضعف نظارت و مدیریت اعضای شورای شهر تهران را از مهمترین علل بروز این قبیل اتفاقات و نابسمانی های گسترده کلان شهر تهران ارزیابی کردند.
در این میان نه تنها ورزشکاران شورای شهر از تیر انتقادات در امان نبودند، بلکه بسیاری از کارشناسان و عامه مردم نیز حضور ورزشکاران یا هنرمندان در شورای شهر را بواسطه نداشتن تخصص مدیریت شهری عاملی مهم در مدیریت ضعیف شورای شهر تهران دانستند.
طبیعی بود گذشت زمان نه تنها چیزی به محبوبیت افتخارآفرینان دیروز و سیاسیون امروز اضافه نمیکرد، بلکه روز به روز انتقادها از این که چرا باید قهرمانان ورزش ایران سر از شورای شهر و دنیای سیاست در بیاورند بیشتر میشد. از سوی دیگر برخی حواشی درباره تعدادی از چهره های ورزشی نیز در کاهش محبوبیت آن ها تاثیر عمده ای داشت.
در اینکه برخی از چهرههای سیاسی شورای شهر نیز در انجام وظایف و تکالیف قانونی خود کوتاهی کرده و یا توانایی انجام آن ها را نداشتهاند شکی نیست اما نداشتن محبوبیت بواسطه سال ها افتخارآفرینی، تفاوت عمده آنها با همکاران ورزشیشان بود.
کار تا جایی پیش رفت که دبیر، جدیدی، رضازاده حتی برای حضور در دور جدید انتخابات شورای شهر تایید صلاحیت هم نشدند، اما به هر حال با اعتراض و رایزنی های زیاد صلاحیت خود را احراز کردند و علی رغم همه فشارها باز هم کاندیدای شورای شهر شدند.
انتخابات پنجمین دوره شوراهای شهر و روستا همزمان با دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری جمعه 29 اردیبهشت برگزار شد. مردم تهران اینبار نیز حضور با شکوهی پای صندوق های رای داشتند و در نهایت لیست ۲۱ نفره اصلاح طلبان تحت عنوان "امید" را به عنوان نماینده شان در شورای پنجم شهر تهران برگزیدند. از میان چهره های ورزشی نیز هیچ کدام نتوانستند از مردم تهران برای ادامه حضور در شورای شهر رای اعتماد دوباره بگیرند. نتیجهای که حرف های بسیاری در آن نهفته بود و نشان داد حضور چند ساله ورزشکاران نامی در عالم سیاست چیزی جز کم شدن میزان محبوبیتشان نزد مردم به دنبال نداشته است.
نتیجه این انتخابات نشان داد دبیر، جدیدی، رضازاده، ساعی که زمانی نه چندان دور از معدود ورزشکاران پرافتخار این دیار بودند راه اشتباهی را پس از دنیای قهرمانی در پیش گرفتند، چرا که جای این چهره ها در عرصه های مختلف ورزش ایران است نه در دنیای سیاست.
درگیری فیزیکی و کتک کاری علیرضا دبیر و عباس جدیدی دو گوش شکسته پرافتخار ورزش ایران در جلسه روز یکشنبه 31 اردیبهشت شورا - پس از محرز شدن شکست در انتخابات شوراها - تکمیل کننده اشتباهات این افراد بود، اتفاقی که دیگر حرفی برای گفتن باقی نگذاشت. با این اتفاق بیشتر از همه به اعتبار کشتی، این ورزش پهلوان پرور که نام جهان پهلوان تختی بر تارک آن می درخشد خدشه وارد شد، چرا که قهرمانانش که سال ها با رنج و سختی و ریختن عرق بر روی تشک کشتی صاحب جایگاه و احترام نزد مردم شدند، اینگونه در تشک شورای شهر به جان هم افتادند.
کشتی دیروز حسرت خورد که ای کاش هیچ وقت پایش به بهشت باز نمیشد.