روزنامه شرق در گفت وگویی با صادق ملکی، نوشت: ترکیه انتظار دارد ایران، زمین بازی در عراق و سوریه را به این کشور واگذار کند. ترکیه با سقوط صدام خود را بازنده تحولات منطقه ارزیابی کرده و یکی از دلایل سیاستهای تخریبی این کشور در سوریه، جبران رهیافت راهبردی در عراق است.
در ادامه این گفت وگو می خوانیم: مجادله لفظی ایران و ترکیه به پاسخ سخنگویان وزارت خارجه ایران و ترکیه منجر شد. بعد از آنکه سخنگوی وزارت خارجه ایران به اظهارات رئیسجمهور و وزیر خارجه ترکیه پاسخ داد، سخنگوی وزارت خارجه ترکیه هم به تهران پاسخ داده است. این بار سخنگوی وزارت خارجه ترکیه گفته: «غیرقابلدرک و غیرقابلقبول است، کشوری که ابایی از فرستادن پناهجویان به میدان جنگ ندارد، دیگران را به بیثباتی و نقشآفرینی در منطقه متهم کند!» ایسنا به نقل از دیلی صباح اظهارات سخنگوی وزارت خارجه ترکیه را منتشر کرده و آورده است «حسین مفت اوغلو» سخنگوی وزارت امور خارجه ترکیه به طور مستقیم نام بهرام قاسمی سخنگوی وزارت خارجه ایران را آورده و گفت: اظهارات سخنگوی وزارت خارجه ایران مبنی بر اینکه سیاستهای منطقهای این کشور مورد ستایش و عادلانه است، بهشدت با نگرانیها و شکایات نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل و سازمان همکاریهای اسلامی در تضاد است.
مفت اوغلو همچنین مدعی شد: انتظار میرود ایران گامهایی سازنده بردارد و در ازای اتهامزنی به کشورهای منتقد، رویکرد خود در سیاستهای منطقهایاش را بازبینی کند.
در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ وزیر خارجه ترکیه مدعی شده بود ایران به دنبال گسترش شیعهگری در منطقه است. هفته گذشته هم اردوغان در بحرین ادعاهایی مشابه علیه ایران مطرح کرده بود. سخنگوی وزارت خارجه ایران در پاسخ به این اظهارات گفت: ترکیه یکی از کشورهای مهم همسایه ماست که از کمکهای زیادی از جانب ایران بهخصوص پس از وقوع کودتا در این کشور برخوردار بوده است. اما وضعیت آشفته، بیسامان و نگرانکننده ترکیه باعث شده است برخی سیاستمداران این کشور در گفتار و رفتار خود ناهنجاریهایی داشته باشند، مواضع غیرسازندهای مطرح کنند و احتمالا به عواقب آنچه بیان میکنند، فکر نکنند.
همچنین قاسمی با تأکید بر اینکه آنها باید در بیان مواضع خود دقت بیشتری بکنند، ادامه داد: ما علاقهمند نیستیم چنین گفتمانی بین ما و ترکیه وجود داشته باشد. ما صبوری میکنیم ولی این صبوری حدی دارد و ما امیدواریم آنها در بیان سخنان خود با ذکاوت و هوشیاری بیشتری عمل کنند. امیدواریم اینگونه سخنان دیگر تکرار نشود و اگر قرار باشد دوستان در ترکیه چنین رویهای را ادامه دهند ما نیز سکوت نمیکنیم و پاسخ چنین اظهاراتی را خواهیم داد.
عصر روز دوشنبه در واکنش به اظهارات مقامات ترکیه علیه ایران، سفیر این کشور در ایران به وزارت خارجه فراخوانده شدو مراتب نارضایتی ایران به دولت ترکیه منتقل شد. درباره این تنش کلامی با صادق ملکی که بیش از سه دهه است رابطه ایران و ترکیه را دنبال میکند و تحلیلگر روابط ایران و ترکیه است، گفتوگو کردیم.
** این روزها دوباره تنش کلامی ایران و ترکیه در برخی محافل رسمی شنیده میشود؛ البته عمدتا از سوی طرف ترک. اردوغان در بحرین علیه ایران حرف زد و وزیر خارجه اش در مونیخ. به نظر شما علت اصلی این اظهارات ضدایرانی چیست؟
اظهارات اردوغان در بحرین و چاووش اوغلو در مونیخ نمونه فرافکنی است، چون سیاستهای اخیر ترکیه تحت رهبری اردوغان مصداق بارز حمایت از تروریسم بوده و هست. ترکیه مهمترین عامل ناامنی در سوریه و عراق است. حمایت از گروههای تروریستی و به طور مشخص داعش، مورد اعتراف متحدان غربی ترکیه هم بوده است. به طور کلی نگاه ترکیه به ایران، در خوشبینانهترین تحلیل، نگاه یک رقیب است. ترکیه با نگاه حذفی و سلبی که نسبت به ایران دارد سیاستهایی را در منطقه پیگیری میکند که بیش از آنکه از آن صلح و دوستی برآید، موجب گسترش بحران و جنگ خواهد شد.
ترکیه انتظار دارد ایران، زمین بازی در عراق و سوریه را به این کشور واگذار کند. ترکیه با سقوط صدام خود را بازنده تحولات منطقه ارزیابی کرده و یکی از دلایل سیاستهای تخریبی این کشور در سوریه، جبران رهیافت راهبردی در عراق است. البته رقابتها و نگاه حذفی در موضوع انرژی، نقشی راهبردی در سیاستهای سلبی ترکیه در عراق و سوریه داشته و دارد. ترکیه میخواهد هاب انرژی منطقه باشد و ناامنشدن مسیر جایگزین سوریه و عراق و لبنان میتواند بخشی از اهداف این کشور را تأمین کند.
پنج هزار نفر از اتباع ترکیه عضو داعش هستند اما گزارشی از اینکه داعش پنج عضو ایرانی داشته باشد، بسیار کم است. ترکیه از زمان جنگ افغانستان تا امروز نقشی چندوجهی و پیچیده با طالبان، القاعده و داعش داشته و در تمام این سالها از گروههای افراطی تکفیری علیه سوریه و در بغداد و به شکلی کلانتر علیه ایران استفاده میکند.
تروریسم بخشی از راهبرد کلان ترکیه بوده و هست. متأسفانه زبان مقامات ترکیه، در شأن دوستی دیرینه روابط ایران و ترکیه نبوده و نیست. در این میان جای تعجب است که ادبیات به کار گرفتهشده در سخنان چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه با جایگاه و مقام ایشان، به عنوان مسئول کنترل بحران و بهعنوان کسی که باید در مواقع بحرانی نقش تعدیلکننده داشته باشد، همخوانی ندارد.
نه زبان اردوغان نه زبان چاووش اوغلو، زبان صلح و دوستی نیست. جای تأسف است که ترکیه کنار مرتجعترین کشورهای منطقه قرار گرفته و عمق این تأسف زمانی بیشتر خواهد شد که درک کنیم اردوغان جای آتاتورکی نشسته است که میخواست ترکیه را کشوری توسعهیافته با استانداردهای روز غربی کند.
**شما از رقابت ترکیه و ایران صحبت کردید، رقابتی که سالهاست وجود دارد. اگر جای یک کارشناس ترکیهای باشید، آیا با صحنه سیاسی موجود در منطقه باز همین مواضع را خواهید داشت؟ آیا عمق نفوذ ایران در عراق و سوریه نمیتواند ترکیه را نگران کند؟
اگر از نگاه ترکیه هم نگاه کنیم، به نظر میرسد ترکیهایها در ظاهر با دموکراسی و استانداردهای روز در توسعه سیاسی آشنا هستند؛ اما در صحنه عمل ترکیه به دموکراسی مردمی عراق که نتیجه آن برتری عددی شیعیان عراق است، نه میگوید. در عراق قانونی اساسی تدوین شده و انتخابات برگزار و در ساختار قدرت برای شیعیان جایگاه خاصی قائل شد؛ اما ترکیه این تغییر را نپذیرفت. معمولا در تمام سخنان مقامات ترک بهجای تأکید بر دموکراسی در عراق، بر این تأکید میشود که باید در عراق دولتی فراگیر باشد؛ دولت فراگیر اصطلاحی است که آن دموکراسی عددی را رد کند.
برای قانونمندی، روابط بینالملل، اداره امور بینالملل و منطقهای باید میزان و معیاری قائل باشیم؛ اما میزانی که مدنظر ترکهاست، بیشتر منافع خاص قومی و مذهبی خودشان را شامل میشود. ترکیه معتقد است با رویکارآمدن شیعیان در عراق، این کشور از نظر استراتژیک و ژپوپلیتیک بازنده شده؛ بنابراین باید با سیاست سلبی این نظم را برهم بزند. البته ترکیه توانست در بخشی بین شیعیان و کردها افتراق ایجاد کند.
همچنین با پناهدادن الهاشمی، عناصر بعثی و مدیریت سقوط موصل، توانست به این هدف برسد. ترکیه توانست شرایط عراق را ناامن کند تا از شرایط نسبتا مطلوبی که برای ایران و شیعیان داشت، خارج شود؛ اما خود ترکیه در حال پرداخت بهای این ناامنی است.
نگاه کلان ایران در سوریه هم گفتوگوی سیاسی است. در گفتوگوی سیاسی حتما اقلیت علوی به اندازه قابلیتش در مدیریت سوریه در قدرت سهم خواهد داشت و بروز خواهد یافت؛ اما ترکیه دنبال چیز دیگری است. سیاستهای ترکیه نمود عینی نفاق درونیاش است.
** اما با همه این اختلافات، ما به اظهارات مقامات ترکیه، پاسخهای دیپلماتیک میدهیم و با آنها در آستانه، پای میز مذاکره نشستهایم. چرا؟
بیش از آنکه عربستان و ترکیه و دیگر کشورها برایمان اهمیت داشته باشند، دغدغههای جهانی برایمان اهمیت دارد. علت برخی از این موضعگیریها از سوی مقامات ترکیه، تغییرات صورتگرفته در آمریکا و تلاش برای تخریب فضا علیه ایران است. البته در نگاه کلانتر باید بگویم که ادبیات مقامات ترکیه، منبعث از نقش تاریخی این کشور در منطقه است که عناصری نظامی بودند و در مقابل، ایرانیها زبان شعر داشتند.
ما یک دولتمداری دوهزارو ٥٠٠ ساله داریم و این دولتمداری ایرانی متأثر از فرهنگ فاخر ایرانی و فرهنگ اسلامی، موجب میشود که آقای روحانی و آقای ظریف پاسخهایی در شأن خودشان به اینگونه اظهارات بدهند. از همه مهمتر اینکه جمهوری اسلامی ایران با توجه به بازی بزرگی که در منطقه در جریان است، در این نوع موارد موضعگیری میکند؛ اما این درجه خویشتنداری میتواند حدی داشته باشد.
** به نظر میرسد بیش از همه، آنچه در صحنه میدان میگذرد برای ما اهمیت دارد.
قرار بود مقامات ترکیه دوماهه کار اسد را تمام کنند و در مسجد جامع اموی نماز بخوانند؛ اما الان بحران سوریه ششساله شده و ترکیه به اهداف خود نرسیده است. در این بین ما بیشتر اهل نتیجه بودیم تا اینکه حرفی بزنیم که در میدان نشود آن را عملیاتی کرد. روشنتر بگویم ما بهجای حرفزدن، در عرصه میدانی عمل کردیم. بخشی از اظهارات ضدایرانی مقامات ترکیه به دلیل موفقیتهای ما در میدان نبرد بوده و هست.
*منبع: روزنامه شرق، 1395.12.4