کد خبر: ۹۳۰۶۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۹ - ۱۷ بهمن ۱۳۹۵ - 05 February 2017
یک تحلیل گر سیاست خارجی جمهموری اسلامی ایران معتقد است استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در طول 38 سال گذشته ثابت بوده است، اما تاکتیک‌ها در دولت‌ های مختلف متفاوت بوده و در برخی از دوره‌ها این تاکتیک ‌ها بر اساس گفت ‌و گو بوده و گاهی نیز بر اساس منازعه و رقابت به پیش رفته است.
روزنامه نوآوران در گفت وگو با کارشناسان سیاسی نوشت: یک تحلیل گر سیاست خارجی جمهموری اسلامی ایران معتقد است استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در طول 38 سال گذشته ثابت بوده است، اما تاکتیک‌ها در دولت‌ های مختلف متفاوت بوده و در برخی از دوره‌ها این تاکتیک ‌ها بر اساس گفت ‌و گو بوده و گاهی نیز بر اساس منازعه و رقابت به پیش رفته است.

در ادامه این گفت و گو می خوانیم:‌ استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در طی 38 سال گذشته در دوره‌های مختلف ثابت بوده، ولی تاکتیک ‌ها در دولت‌ های مختلف متفاوت شده است ، چنانکه در برخی از مواقع تاکتیک رقابت و منازعه را داشته‌ایم و در برخی از دوره‌ها نیز تاکتیک گفت ‌و گو را به پیش برده ‌ایم.

به اعتقاد او واقعیت این است که این تاکتیک ‌ها هر دو مکمل یکدیگر بوده‌اند. در موقعی سیاست خارجی تهاجمی مورد توجه قرار گرفته که این تصور وجود داشته که سیاست خارجی انطباقی به بن‌بست رسیده است و در موقعی نیز سیاست خارجی انطباقی در ادامه سیاست خارجی تهاجمی در اولویت قرار گرفته است. 

البته این تاکتیک ‌ها هر کدام دچار نقص ‌ها و قوت ‌هایی هستند؛ بعضاً توانسته ‌اند برخی از تهدیدها را برطرف کنند و مسیر تعامل را گسترش دهند و در برخی مواقع نیز این تاکتیک‌ها باعث شده‌اند که دشمنان فشار بیشتری بر ایران وارد کنند و سیاست تهاجمی‌تری را در برابر ایران در پیش بگیرند».

مواضع دولت جدید ایالات متحده آمریکا خصوصاً در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران باعث شده بسیاری از مخالفان دولت یازدهم فرصتی پیدا کنند تا برجام را بار دیگر در بوته نقد قرار دهند و سعی دارند تا از هر اظهار رئیس جمهوری بی سابقه آمریکا گریزی برای نفی و نقد سیاست خارجی دولت تدبیر و امید پیدا کنند. 

به گونه ای که امروز بسیاری از دیپلمات های این دولت به کرّات اعلام می کنند برای هر نوع رفتار از جانب آمریکا خصوصاً درباره برجام آمادگی کاملی دارند، برخی از دلواپسان و مدافعان سیاست خارجی تهاجمی دولت گذشته با تمسخر مبنای دیپلماسی این دولت را شبکه های اجتماعی خطاب می کنند. چنین مواردی در جایی است که بنا به اعتقاد بسیاری از کارشناسان سیاسی آن چه امروز به عنوان بهانه ای در دستان ترامپ است، ناشی از تشعشعات سیاستی است که کاغذ پاره ها را بی اثر قلمداد می کرد.

حال ایران در مواجهه با دولتی در آمریکاست که بهترین رویکرد در برابر آن هوشمندی و حراست از منافع ملی با رعایت اصل تنش زدایی است و این در جایی جالب می شود که طرفداران دولت قبلی از تهاجم ترامپ استقبال کرده و به نوعی داعیه بازگشت به سیاست خارجی غلط منازعه و تهاجم را در سر می پرورانند و این خود به معنای بازگشت به پله اول است.

** نباید اجازه دهیم دولت تعامل گرا شکست خورد
فریدون مجلسی، کارشناس مسائل بین المللی چگونگی سیاست خارجی هر دولت را عاملی مهم در سطح تعاملات و تحقق منافع ملی دانست و با یادآوری شعارهای ویرانگر دولت‌های نهم و دهم در عرصه جهانی، می گوید:‌ این شعار‌ها در ‌‌‌نهایت جناح تندرو را در آمریکا تقویت کرد و این فرصت را به اسرائیل داد تا مظلوم نمایی کند.

او با بیان این که با تقویت لابی‌های ضد ایرانی، فرصت برای به انزوا کشاندن ایران بیشتر می شود، افزود: اکنون اسرائیل بیش از هر چیز از موقعیت ایران به واسطه به نتیجه رسیدن سیاست خارجی تعاملی وحشت دارد و تمام تلاش خود را برای به شکست کشاندن دولت تعامل گرا انجام خواهد داد.

مجلسی تحقق چنین روندی را بازگشت به نقطه صفر در سیاست خارجی دانست و ادامه داد: چه آن که رقبای منطقه‌ ای و اسرائیل از ضعف و خلاء دولت نهم و دهم به خوبی بهره خود را برده‌اند. بازگشت به نقطه صفر یعنی کمک به شکست دولت تعامل گرا.

این کارشناس امور بین المللی در ادامه یادآور شد که از همان ابتدا فارغ از محتوا از توافق بین ایران و کشورهای 1+5 استقبال می کرده، چراکه این مذاکرات نشان داد ایران اهل مذاکره و تعامل است، اما ادامه مسیر تعاملات از طرفی بستگی به دست اندرکاران سیاست داخلی ایران دارد.

مجلسی نتیجه سیاست مبتنی بر توافق و تعامل را بهتر از وضعیت نااستوار سابق دانست و گفت: اگر بر شرایط گذشته مروری داشته باشیم هیچ چیزی مثل آن کاغذپاره‌ها به ایران ضربه نزده بود.

مجلسی با اشاره به شرایط جدیدی که ناشی از تغییر فضا در ایالات متحده آمریکا است، ادامه داد: پارلمان آمریکا یک محدودیت‌هایی دارد و هر چند افرادی مثل تندروهای مجلس ایران در آمریکا نیز داد و فریادی راه بیندازند اما در نهایت منطقی که موجب شد پس از سال‌ها این توافق صورت بگیرد نمایندگان را قانع خواهند کرد.

به اعتقاد او آن چه اکنون برای ایران در جهان به دست آمده، باز شدن دست و پای کشورمان برای ایستادن روی پای خود است که انتظار می رود پس از این دولت برای موفقیت به نظرات کارشناسان و صاحب ‌نظران توجه کند.

** عملیاتی و اجرایی کردن سیاست های کلان با دولت است
حسن بهشتی پور، تحلیلگر مسائل بین المللی نیز معتقد است، سیاست خارجی هر کشور امتداد سیاست داخلی آن است؛ این یک جمله کلاسیک است و تمامی نظریه پردازان سیاست خارجی به آن اذعان دارند. در واقع سیاست خارجی که مجموعه بایدها و نبایدهای یک کشور در عرصه روابط با سایر کشورها را دربر می گیرد و به وسیله دیپلمات های آن کشور پیگیری و اهداف و برنامه هایش مورد اجرا گذاشته می شود، همه متاثر از سیاست داخلی و وضعیت یک کشور در داخل است.

او مسئله هسته ای ایران را یکی از مهمترین اولویت های سیاست خارجی ایران دانست و افزود: هیچ موضوعی مهم تر از این در سیاست خارجی ایرانی وجود نداشت و ندارد. زیرا این موضوع هم روی اقتصاد ایران تاثیر گذاشته، هم روی مناسبات ایران با سایر کشورها و هم در مبادلات فرهنگی ایران با سایر کشورها نقش داشته است. بنابراین ارائه طرح مشخصی برای حل و فصل مسئله هسته ای با حفظ آرمان ها ، قطعا کمک بزرگی به کشوربوده است.

به گفته بهشتی پور این که رئیس یک دولت بتواند در چارچوب روابط بین الملل رفتار کند یا این که اساسا نتواند با آن ها تعاملی داشته باشد، هم برای کشور و هم برای کل دنیا اهمیت دارد.

این تحلیلگر امور بین الملل معتقد است در ایران یک سری سیاست های کلان مانند استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی که مبنای بحث استقلال خواهی و عدم وابستگی در سیاست خارجی را نیز تشکیل می دهد، وجود دارد.

بهشتی پور ادامه داد: آن چه مهم است این است که درکلیات سیاست خارجی ایران تغییر خاصی صورت نگرفته، اما واقعیت این است که با روی کار آمدن هر دولت جدید، روش ها و تاکتیک ها نیز تغییر می کند که گاهی این تغییرها انقدر قابل توجه است که مسیر سیاست خارجی ایران را تحت تاثیر می گذارد.

او بیان کرد: البته گاهی هم با تغییر شرایط بین المللی سیاست کشورها تحت تاثیر آن تغییرمی کند. به عنوان نمونه شرایط بین المللی پیش از فروپاشی دیوار برلین یا فروپاشی شوروی، خیلی متفاوت تر از دوران پس از آن است. به همین دلیل روش های سیاست خارجی ایران نیز منطبق با آن تغییرات، تغییر کرد و ایران یک سری روش های جدید را اتخاذ کرد. این دوره همزمان با دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی بود. همچنین در دهه اخیر یعنی پس از حادثه 11 سپتامبر به بعد ما شاهد یک تحول اساسی دیگر در روابط بین الملل بودیم لذا در دوره دولت اصلاحات نیز تغییراتی به وجود آمد. بنابراین در هر دوره ای با توجه به شرایط بین الملل تغییراتی در سیاست خارجی به وجود می آید. در نتیجه می توان گفت بطور کلی دو فاکتور در سیاست خارجی تاثیرگذار است. نخست آمدن یک فرد جدید به عنوان رئیس جمهور و دیگری شرایط بین الملل حاکم است.

به اعتقاد این تحلیلگر امور بین الملل روی کار آمدن احمدی نژاد تحول قابل توجهی در سیاست خارجی ایران به وجود آورد. به عنوان نمونه جهت گیری های ایران در دوره احمدی نژاد از سیاست تدافعی تبدیل شد به سیاست تهاجمی؛ یعنی وی معتقد بود که ما نباید در برابر غرب منفعل باشیم و سیاست دفاعی داشته باشیم. درواقع یک نوع افراط گرایی را در برابر سیاست تنش زدایی دولت اصلاحات در سیاست خارجی در پیش گرفت . بطوریکه بر اساس همین سیاست تهاجمی ، هولوکاست به عنوان افسانه مطرح شد.

بهشتی پور افزود: به گونه ای که ایران که تا آن زمان با کشورهای مهم اروپایی مناسبات خاصی داشت و می توانست در رفتار با آمریکا از اهرم توازن بخش اروپا استفاده کند؛ به دنبال طرح مسئله افسانه دانستن هولوکاست ، این موقعیت برای ایران از بین رفت. در این دوران ایران به سمت گسترش روابط با آفریقا و آمریکای لاتین پیش رفت.

به گفته او هر رئیس جمهور جدیدی که در ایران روی کار بیاید می تواند تاثیرگذاری های بسیاری در تمام عرصه ها از جمله سیاست خارجی ایران داشته باشد هرچند که برای مثال کلیات سیاست خارجی ما در زمان احمدی نژاد تغییر نکرد، اما در مناسبات ایران با کشورهای دیگر، تغییرات چشمگیری به وجود آمد. این تغییرات در روابط با کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین مثبت بود اما در رابطه با اروپا خیلی منفی بود. همچنین در دوران احمدی نژاد با توجه به این که از قبل رابطه ای با آمریکا نداشتیم، فقط تعارضات بین تهران و واشنگتن بیشتر شد.

این کارشناس مسائل سیاسی همچنین تأکید کرد : این صحیح است که سیاست های کلان کشور زیر نظر مقام معظم رهبری است اما اجرا، اتخاذ روش ها و تاکتیک ها زیر نظر دولت است و دولت باید این ها را عملیاتی و اجرایی کند.

** ایران در برابر آمریکای جدید از اتحادیه اروپا غافل نشود
هرمیداس باوند، کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به این که سیاست خارجی هر کشور با توجه به شرایط جدید دیگر کشورها تغییر می کند، گفت: برای مثال با تغییر روسای جمهوری آمریکا تنها برخی از کشورها نگران می ‌شدند و سیاست‌های خود را تغییر می ‌دادند، اما این بار اتحادیه اروپا و کشورهای بزرگی مانند روسیه و چین نیز به دقت تحولات آمریکا و گزینه‌های احتمالی کابینه دونالد ترامپ را زیر ذره بین خود برده‌اند و درحال رصد آن هستند.

او با اشاره به پیامد تغییر نگرش دیپلماسی آمریکا برای ایران افزود: ترامپ با مقداری تندخویی فعالیت خود را شروع خواهد کرد؛ چرا که او تصور می کند، آمریکا اعتبارش را از دست داده و در برجام به ایران امتیازات فراوانی داده است، به همین خاطر احتمالا او رویکردی تهاجمی به خود خواهد گرفت. باوند معتقد است جمهوری اسلامی ایران در چنین شرایطی باید تلاش کند تا به اتحادیه اروپا نزدیک تر شود، چراکه نگاه مثبت اروپاییان به برجام موقعیت ویژه‌ای را برای ایران به وجود آورده است؛ این نزدیکی موجب خواهد شد ترامپ نسبت به این تعهد ایستادگی نسبی بیشتری داشته باشد.

او ادامه داد: در همین راستا ایجاد دفتر اتحادیه اروپا در ایران می‌تواند منجر به باز شدن فضایی جدید در روابط گردد؛ ایران نباید تنها با نگاه بدبینی نسبت به دفتر اتحادیه اروپا تصمیم بگیرد و از سویی دیگر نبایستی تنها به روابط خودش با چین و روسیه متکی شود.

وی در بخش پایانی گفتگوی خود یادآور شد: «ایران نباید تمام ارتباطات خود را با شرق گسترش دهد، بلکه باید به اروپا هم نزدیک شود و تنها روسیه و چین را مورد توجه خود قرار ندهد.

*منبع: روزنامه نوآوران،1395.11.17
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: