روزنامه قانون در گفت و گو با محمد دادکان نوشت: محمد دادکان، رییس پیشین فدراسیون فوتبال سینه پر دردی از اتفاقات این روزها دارد و همیشه تلاش کرده تا بیپرده سخن بگوید.
در ادامه این گفت و گو می خوانیم: گفتوگو با محمد دادکان همواره چالشی و پر از صحبتهای جنجالی است؛به ویژه وقتی قرار است از ناگفتهها بگوید.دادکان از آنچه در ورزش و سیاست ایران میگذرد به طور تفصیلی در این گفتوگو پرسیدهایم و البته حرفهایی هم هست که به رسم امانت پیش ما باقی خواهد ماند. این گفتوگو حدود سه ساعت طول کشید و محمد دادکان با حوصله به تمام سوالاتمان جواب داد. ابتدا بگوییم که او برای مستند کردن حرفهایش به قسمهای جلاله هم متوسل شد . از این شخصیت سیاسی _ ورزشی درباره رایهایش در انتخابهای ریاست جمهوری پرسیدیم و در نهایت به ماجرای گز و سکهها رسیدیم. در ادامه گفتوگوی سیاسی- ورزشی محمد دادکان با روزنامه «قانون» را پی می گیریم.
از سال 2006 شروع کنیم؛ محمد علیآبادی،رییس وقت سازمان تربیت بدنی ، تصمیم گرفت علی دایی، یحیی گلمحمدی و سهراب بختیاریزاده را از تیمملی حذف کند ولی شما این اجازه را ندادید و در نهایت اختلافات آغاز شد.
البته این شروع کار ما نبود، قبل از آن هم دخالتهای بیموردی وجود داشت که فشار آوردند تا یک داور را نگه داریم ولی ما او را کنار گذاشتیم. قبل از آن هم در اردوهای تیمملی دخالتهایی انجام شد، مجموع همه این اتفاقات سبب شروع اختلافات شد.
**دلایل علیآبادی برای حذف این سه بازیکن چه بود؟
میگفتند میخواهیم تیمملی را جوانتر کنیم اما من به عنوان رییس فدراسیون فوتبال و برانکو ایوانکوویچ به عنوان سرمربی وقت تیمملی، قبول نکردیم.
**منظورتان از داور، علی خسروی بود؟
اسم نمیبرم چون ممکن است متنبه شده باشد. علیآبادی میخواست این داور را ببخشیم اما من تا زمانی که بودم، قبول نکردم.
**بعد رفتن از فدراسیون اگر می دانستید کارایی دارید چرا باز نگشتید؟
خیلی دلم میخواست برگردم اما نمیشود که آنهایی که مرا کنار گذاشتند دوباره بگویند برگرد سر کار. من گفتم اول عذرخواهی کنید بعد بر میگردم. من مثل بقیه نبودم که کنار بروم و دوباره 6 ماه بعد برگردم. عذرخواهی نکردند و برنگشتم.
**اما مردم دوست داشتند برگردید.
نمیتوانستم چون همان بافت و آدمها سر کار بودند. این آدمها مرا نمیخواستند. وقتی نمیخواهند، من خودم را عرضه کنم و بگویم مرا روی کار بیاورید؟
**اگر نمیخواستند چرا بارها به طور رسمی اعلام کردند که دوست دارند محمد دادکان به ورزش برگردد؟
چون مردم به آنها هجمه میآوردند. هرکسی سر کار بیاید چه کسی را روی کار میآورد؟
**احتمالا دوستان و آشنایانشان را.
همین است، شما در این دولت کسی را دیدید که بیرون از دولت باشد و با اینها رفیق نباشد؟ دیدید کسی از بیرون بیاید و تخصص و دانشش را داشته باشد؟ در 39 سال اخیر چنین چیزی را دیدهاید؟ شایسته سالاری در ایران مفهوم ندارد.
فقط میخواهند آدمهای خودشان را بیاورند. اصلا مهم نیست که طرف چه تخصصی دارد .فقط میگویند اگر با من هستی بیا .در غیر این صورت نیا. من باید به مدیریت دانشگاه آزاد تبریک بگویم چون همه با هم رفیق بودند و مرا سر کار آوردند و تحملم کردند. شما در شهرداریها تماشا کنید، قویترین دانشگاه معماری مربوط به دانشگاه شهید بهشتی است؛کدام فارغالتحصیل این دانشگاه شهردار شده است؟ تمام 22 منطقه و ناحیههای آن از رفقای خودشان است. کدام شایستهای از بیرون آمده و وزیر شده است؟ ممکن است برخی از وزیرها هم شایسته باشند ولی اگر هم نباشند، میگویند فلانی تو یار من هستی، بیا به تو پست بدهیم.
**تمام حرف من این است که اگر محمد دادکان دنبال اصلاح کردن است، باید وارد شود نه اینکه فقط یک منتقد باشد.
نمیشود، اصلا راه نمیدهند که من بیایم. اول از همه باید بروید و رای بیاورید . سه نفر در فدراسیون فوتبال کاندیدا شدند و هر سه نظامی هستند، مگر میخواهیم برویم جنگ کنیم؟ میخواهیم فوتبال را جلو ببریم. فوتبال یعنی اینکه ملت ها با هم آشنا شوند نه اینکه بزنند توی دروازه یکدیگر. ورزش یعنی همین، یعنی آشنایی ملتها. اما در عمل چه اتفاقی رخ داده است؟ من میگویم حتی اگر نظامیها هم به ورزش میآیند کار بلدهایشان بیایند.
**البته در فدراسیون شما هم افرادی نظامی بودند.
بله، من سردار جلالی و یعقوبی را آوردم ولی کار بلد بودند. آنها آمدند باری از روی دوش من برداشتند نه مثل امروز که همه چیز رها شده است. پس من چگونه بیایم وقتی قرار است با لابی به شخص دیگری رای بدهند؟ انتخاب براساس شایستگی در ایران حرف آخر را میزند.
**تعریف شما از شایستگی چیست؟
اینکه صادق باشد و بخواهد به نظام خدمت کند. اما فقط دنبال یاران خودشان هستند. همه اینهایی که آمدند قبلا در جای دیگری باهم بودند، همه با هم آمدند و دولت را گرفتند. منظورم فقط به این دولت نیست، دولت قبل هم همین بود.
**شما در یکی از گفتوگوهایتان درست زمانی که قرار بود استقلال و پرسپولیس واگذار شود، گفتید پرسپولیس به شخص واگذار نمیشود. در نهایت هم نشد، این پیشبینیها از کجا شکل میگیرد؟
من خیلی چیزهای دیگر هم گفتم که در نهایت رخ داد. وقتی میگویند استقلال و پرسپولیس، یعنی میخواهند دو سال سر شما را گرم کنند. میخواهند هر کسی سر کار میرود بگوید چه شد؟ این تیمها واگذار شد؟ میخواهند شما فراموش کنید گوشت کیلویی 40 هزارتومان شده یا مثلا نان 1500 تومان شده است. همان موقع هم گفتم محال است این تیمها واگذار شود. از من ایراد گرفتند که چرا این حرف را زدی؟ من گفتم بگذارید مردم بدانند که یکی هم هست که میفهمد. اینهایی که کار سیاسی میکنند، کدامشان سیاسی هستند؟ هیچوقت این دو تیم واگذار نمیشود اگر هم واگذار کنند به خودشان میدهند.
**یعنی محبوبیتی که مدیران عامل این دو باشگاه به دست میآورند، دلیل واگذار نشدن است؟
بله، میگویند آن فردی که اینجا را خرید، فردا میرود افکار خودش را به باشگاه القا میکند. سری که درد نمیکند چرا باید دستمال ببندند؟ البته دولت کار درستی کرد که این دو تیم را واگذار نکرد، اما من میگویم چرا به مردم دروغ بگوییم که میخواهیم پرسپولیس و استقلال را واگذار کنیم؟ مدیران عامل این دو تیم از کجا میآیند؟ آیا کسانی که در گذشته مدیرعامل بودند مانند آقای رویانیان پاسخگو هستند؟
**بحث به سمت محمد رویانیان رفت؛ اجازه بدهید این موضوع را بپرسم، شما به ایشان گفتید اگر به پرسپولیس برود، هم آرزوهایش را جا میگذارد هم آبرویش را.
نگفتم بروی.مادر من بیمارستان بود، رویانیان به من زنگ زد و گفت: «رییس جمهور از من خواسته به پرسپولیس بروم. میخواهم از شما کسب تکلیف کنم و اجازه بگیرم. »آمد پیش من، به او گفتم هم آرزویت را میگذاری هم آبرویت را. اگر شما پرسپولیس را جمع کنید هرچیزی خواستی به شما میدهم. همین الان از او بپرسید؛ فردایش تیتر زدند و نوشتند دادکان به رویانیان گفته هم آرزویت را میگذاری هم آبرویت را، هم آبرویش را گذاشت و هم آرزویش را. اندکی بعد خودش مصاحبه کرد و گفت دادکان دو سال پیش به من این حرف را زد. من پیشگو نیستم، این نشان میدهد من شناخت کافی از عرصه دارم. آدمی که نمیداند و میآید، صبح همان روز دورش را میگیرند و به او بازیکن معرفی میکنند. چه بازیکنانی به پرسپولیس آمدند؟ اگر اینها کاربلد بودند این بازیکنان به این تیم میآمدند؟ من دو سال پیش گفتم 37-36 سال از انقلاب گذشته اما ما یک مدیر تولید نکردیم، اگر هم مدیر تولید کردیم در خانهاش نشسته است. سوییس با ساعت و کردیت بانکی، کل دنیا را گرفته است اما ما چه کردهایم؟ همه دوستان و آشنایانمان را سر کار میآوریم.
**شما هم در این کشور مدیر بودید، دوستان و آشنایانتان را آوردید؟
من به جرات میگویم که مدیر بودم و سه نفر از رقیبهای خودم را به فدراسیون آوردم. ناصر نوآموز، پهلوان و علی محمد مرتضوی، هر سه رییس فدراسیون بودند. همه گفتند این سه نفر را نیاور چون کاندیدا بودند و در مقابلت میایستند؛ من گفتم اگر توانستند بیایند بایستند. هر سه کار کردند و مشکلی هم پیش نیامد. حالا با این اوصاف کسانی که نزدیک خودم بودند را آوردم؟ الان کسی این کار را میکند؟ میگویند رفقای خودمان را بیاورند.
**شما میگویید مدیر تولید نکردیم، خودتان چه کار کردید؟ برای مثال وقتی محمد رویانیان با شما تماس گرفت، چرا خودتان را ملزم به دادن مشورت به او نکردید؟
من که نمیتوانم دخالت کنم، او وقتی میآید یعنی در خودش این شایستگی رادیده است. البته یک بار به او مشورت دادم و گفتم یحیی گلمحمدی را برکنار نکن، علی پروین هم شاهد است. به رویانیان گفتم یحیی گلمحمدی را برندار که شرایط بهتر شود چون نمیشود، ولی او را برکنار کردند. وقتی مشورت نمیخواهند من چه کار کنم؟
**در دوره ریاست شما در فدراسیون فوتبال هیچوقت جنجال آنچنانی وجود نداشت. حاشیهها را مدیریت میکردید یا واقعا هیچ مشکلی وجود نداشت؟
من در دانشگاه آزاد هم وقتی میخواستم کار کنم، گفتم اصول کاری من به این شکل است. هیچوقت نرفتم دنبال دوستان خودم، 60 پرسنل تحویل گرفتم و 120 پرسنل تحویل دادم و حتی یک ساختمان هم برای فدراسیون خریدم. ما یک چارچوب در نظر گرفتیم و همه باید در همان چارچوب کار میکردند.
**حتی شنیدهایم که هرکسی میخواست مصاحبه کند، همه چیز را با شما هماهنگ میکرد.
بله، شما درست میگویید. یک روز دهمیانی قرار بود برود برنامه 90، تا لحظه آخر با من هماهنگ کرد که من قرار است این حرفها را بزنم حتی گفتم اگر خارج از این مسائل چیزی پرسیدند جواب ندهید. اما الان همه مصاحبه میکنند، مگر با این شرایط سنگ روی سنگ بند میشود؟ الان همین ثبات هم یک حباب است و نمیدانم چه زمانی میشکند. نه در ورزش و نه در فدراسیون ثباتی وجود ندارد. اگر یک حباب نباشد، یک مربی به خودش اجازه میدهد که 7 بازیکن تیمملی را به ایران بفرستد؟ سه روز صبر می کرد تا به ایران برگردند. اگر زمان ریاست من بود و برانکو با یک مربی باشگاهی به مشکل برمیخورد، میتوانست 7 نفر را بیرون کند؟ حتی این بازیکنان گفتهاند اجازه بدهید ما امشب در هتل باشیم و صبح برویم اما کیروش اجازه نداده است. این نشان میدهد که ثبات کاری وجود ندارد. کسی هم نباید از من ناراحت شود چون معتقدم اوضاع بدتر از این هم خواهد شد.
**چرا؟
چون کسی که سکاندار است نمیتواند بین این دو نفر میانجیگری کند. برای او سخت است؛ مگر میشود مربی بیاید و بگوید الان که بازی نداریم به اردو برویم.
**یعنی در جدال بین برانکو و کیروش حق با سرمربی پرسپولیس است؟
من تنها کسی بودم که وقتی کیروش به قطر باخت و میخواستند اخراجش کنند، هم زنگ زدم و هم مصاحبه کردم و گفتم آقای کفاشیان در مقابل این فشار مقاومت کن چون کیروش کار را بلد است. کفاشیان هم زنگ زد از من تشکر کرد و گفت اگر اینها را نمیگفتید موج عجیبی علیه من بود تا کیروش را اخراج کنم. در نهایت هم کیروش ماند و موفق شد. کیروش کار را بلد است، هیچکس نمیتواند بگوید اینگونه نیست. اگر بگویند بلد نیست، دروغ گفتهاند. اختیار او زیاد شده ولی کار فنی را بلد است. یک مربی ایرانی بیاید بگوید من کار را بلدم و تیم در بیاورد؛ باور کنید نمیتواند. مصاحبه هم میکنند چون تصور دارندگر تیم را از کیروش بگیرند به آنها میدهند.
**البته یک موضوع مهمی هم وجود دارد، شخصیت برانکو مثل کیروش نیست. برانکو آرامتر است و کیروش جنجالیتر. نمیتوانیم دوره شما را با دوره مهدی تاج یا کفاشیان مقایسه کنیم.
درست است که خلق و خو و شخصیت آدمها متفاوت است اما وقتی شما قرارداد میبندید و همه چیز را در قرارداد مینویسید، نمیتواند خلاف آن کاری کند. شما همه چیز را به کیروش دادهاید و حالا میخواهید پس بگیرید، مگر چنین چیزی ممکن است؟ ما در دانشگاه آزاد هم سه بازیکن خارجی داریم، در قرارداد همه آنها نوشتهایم که تا چه حد میتوانند مصاحبه کنند؟ اگر خلاف آن عمل کنند، ما صبح همان روز از قراردادش کم میکنیم. بله، شخصیت برانکو با آقای کی روش فرق می کند ولی عرف بین المللی یک نوع قرارداد دارد، عین همان که ما نوشته بودیم. بروید این ها را بپرسید. آقای برانکو هر مصاحبه ای که می خواست بکند با اختیار فدراسیون بود و فدراسیون برایش جا تعیین می کرد. مثلا فدراسیون می گفت که امروز در کمپ مصاحبه می کنی و پشت آن بنر تبلیغاتی می گرفتیم. روز و ساعتش را ما تعیین کرده بودیم حتی در مواردی از مصاحبه نهی می کردیم. برانکو هست و می توانید از او بپرسید.
اگر می خواست به مرخصی برود، باید به آقای همایون شاهرخی نامه می نوشت و در نهایت ما تصمیم می گرفتیم که در آن روز بخصوص به مرخصی برود یا نه؟ برانکو 5 تا تیم به من معرفی می کرد که با هر کدام از این 5 تیم بازی تدارکاتی بگذاریم، خوب است. و ما از بین آن 5 تیم، یکی را انتخاب می کردیم؛ نه اینکه الان به آفریقای جنوبی بروم و تیم ملی را برای تمرین و مسابقه به آنجا ببرم و برگردم! من روی ضعف خودم این اختیارات را داده ام آیا حالا میتوانم بگیرم؟ خیر! سوم فروردین هم مسابقه داریم و همه را هم لاپوشانی می کنم تا به آن روز برسم و موفق باشم. آیا توهین از این بالاتر که بازیکن تیم ملی در اردو با مربی اخراج شود؟!
**اینکه کار کی روش درست نبود درست است اما در این ماجرا حق را باید به چه کسی داد؟ برانکو معتقد است که آسیا و لیگ را دارد و کی روش هم جام جهانی را.
هر دو درست می گویند ولی فدراسیون باید مدیریت می کرد. اینجا ضعف کسانی است که مدیریت می کنند. وقتی مراکش برای بازی با ما به دوبی نمی آید و آن ها هم اجازه تماشاگر نمی دهند، نمی رویم؛ تمام شد. مگر شما رفتید و مسابقه دادید؟ مراکش که یک هفته جلوتر گفته بود من نمی آیم. ما هم رفتیم که با مراکش مسابقه دهیم. اینجا نه برانکو مقصر است و نه کی روش. ولی این به این معنا هم نیست که بخواهم فدراسیون را تخطئه کنم. فدراسیون باید زود تصمیم می گرفت که به دوبی نمی رویم و وقتی مسابقه ای نیست، لیگ ادامه پیدا می کند. ولی می خواهند همه را داشته باشند و بگویند از همه راضی هستند.
**این دوره با منتخب آفریقایی های مقیم دوبی بازی کردیم؛ این بازی ها دردی از ما دوا میکرد؟
خیر؛مثل اینکه بگویید با منتخب افغانی های مقیم تهران بازی کردیم.
**در دوره ای که شما رییس فدراسیون بودید، در بازی پرسپولیس و سپاهان بحثی مطرح شد که آقای تاج، سکه ای زیر جعبهگز به مسعود مرادی هدیه دادند. بعد از اینکه این ماجرا افشا شد، شبانه آقای تاج نزد شما آمدند و شما هم در راهروها گفتید که برو وگرنه آبرویت را می برم. این درست است؟
الان که ایشان رییس فدراسیون است، فکر میکنم این سوال جایی ندارد. اگر چیزی بگویم، میگویند که می خواسته علیه من سخن بگوید.
**ولی ایشان مدعی هستند که می خواهند با فساد مبارزه کنند! وقتی چنین سابقه ای وجود دارد، جای شک و شبهه برای مبارزه با فساد باقی می ماند.
به شما خیلی راحت می گویم که این اتفاق در اصفهان افتاده و سکه لای گز گذاشته و به داوران ما دادند.
**پس رخ داده و شما هم در راه پله ها گفتید که برو وگرنه آبرویت را می برم.
خیر؛تاج نگفت که من این کار را کرده ام ولی فرد مورد نظر ما (آقای دانشور) بود، او این مطلب را کشف کرد. خودم او را فرستادم. الان اگر چیزی راجع به فوتبال بگویم باورتان نمی شود. من به آقای دانشور گفتم بدون آنکه کسی متوجه شود به اصفهان برود. او هم در رختکن جعبه های گز را گرفت و دید که داخلش سکه است. الان هم دانشور هست و می توانید با او مصاحبه کنید. ولی آن آدم می گوید که من نگذاشته ام و من هم نمی توانم بگویم که او گذاشته است.
**پس چرا آقای تاج نزد شما آمد؟
او یک شب در فدراسیون نزد من آمد و گفت که ما این کارها را نکردیم و افراد دیگری این کار را انجام داده اند. گفتند من در جریان نیستم ولی این کارصورت گرفته است. گفتم دیگر مسئله را ببندید و اجازه ندهید شرایط بدتر شود. من هم نمی گویم شما این کار را کرده اید، بالاخره در اصفهان در جعبه گز داوران ما سکه بوده است، ما هم گرفتیم و همین کار را هم در مشهد کردید. من دانشجویان خودم رابه مشهد فرستادم که بلیط بخرند. درمشهد جدا از بلیط های ما، بلیط چاپ میکردند و می فروختند و می گفتند 5 هزار نفر آمده اند در حالی که ما می دیدیم 10 هزار نفرحضور داشتند. از اینجا فهمیدم که بلیط چاپ می کنند و خودشان می فروشند. از این کارها زیاد در فوتبال کرده ام که این فوتبال راه خودش را پیدا کند، ولی نمی توانم بگویم چه کسی در اصفهان این کار را کرد اما ما این را در اصفهان دیدیم که در گز، سکه گذاشتند و به داوران دادند.
**به یاد دارم که مجله بانک را داشتید و کاریکاتوری بر همین اساس چاپ کردید.
بله، پس بدانید که این کار را کرده ام و هیچ وقت نیامدم لاپوشانی کنم. ولی اینکه بگویم چه کسی این کار را کرد، نمی توانم. هرچند شک می کردم ولی ممکن بود منکر شوند و بگویند که معاون یا مدیرمن این کار را کرده ولی مهم این است که در جعبه گز، سکه گذاشتند.
**رابطه شما با گودرزی همواره خوب بود تا اینکه یک روز زنگ زدید و مسئول دفتر او جواب داد و تلفن را به گودرزی وصل کرد. ظاهرا از همان روز رابطهتان خراب شد.
هیچوقت بد او را نمیخواستم ولی دوستش نبودم. زمانیکه من را خواستند و گفتند برنامه بده، گودرزی زنگ زد و گفت آقای دادکان سایت وزارتخانه را ببینید.سایت را چک کردم و دیدم انجمن اساتید با امضای گودرزی و احمدی (معاون وقت گودرزی) نامه نوشته که آقای روحانی، بهترین گزینه محمد دادکان است. به من زنگ زد و گفت که شما وزیر ورزش میشوید و من هم با شما همکاری میکنم. در نهایت هم نشد و ایشان انتخاب شدند و من از همین دانشگاه آزاد برای او پیام تبریک فرستادم.
**یکی از سامانههای پیامکی گفته بود که شما اگر مدیرعامل پرسپولیس شوید، 100میلیاردتومان هزینه میکند. این موضوع تا چه حد صحت دارد؟
من هم این موضوع را شنیدهام. زمان من هم اسپانسرهای زیادی بودند که با ما کار میکردند و به وزارت ورزش گفته بودند که تلاش کنید ایشان بیاید.
**ولی باز هم نیامدید.
آنها فقط اسپانسر بودند، نمیتوانستند تصمیمگیری کنند.
**ولی ابزارهایش را داشتید یعنی شما اگر میخواستید مدیرعامل پرسپولیس شوید کافی بود یک پیامک به وزیر ورزش بدهید.
آدم باید شخصیت خودش را حفظ کند. باید براساس تواناییهای من به من پیشنهاد بدهند و من هم قبول کنم.
**رابطهتان با سلطانیفر چطور است؟
ایشان قابل احترام هستند ولی رابطهای با سلطانیفر ندارم.
**حتی شایعه جانشینی شما به جای گودرزی هم مطرح شده بود یعنی شما میتوانستید جایی باشید که الان سلطانیفر هست؟
بله ولی تا یار که را خواهد و میلش به که باشد.
**شایعاتی مطرح شده که پسرحسن روحانی، رییس جمهور کشورمان، رابطه خوبی با کیروش دارد و به همین دلیل سرمربی تیمملی حالا حالاها ماندگار است.
واقعا نمیدانم که درست است یا خیر ولی اگر اینگونه باشد باعث بدبختی است و کار قشنگی نیست، من هم شنیدهام و معتقدم کارلوس کیروش کارش را بلد است. حالا اگر مشکلاتی دارد باید بررسی شود.
**کیروش مدتهاست میگوید من پیشنهادهای زیادی دارم ولی هیچوقت نمیرود.
چون به ما تعهد دارد. کجا برود؟ هر کجا برود جریمه میشود. بعد هم تا کار به سرانجام نرسیده نباید اجازه بدهیم او برود. به او اختیارات زیادی داده شده که مشکل فقط همین است.
**اگر اختیارات را کمتر میکردند در ایران میماند؟
قرارداد نمیبستند. میخواهید بگویم چگونه آمد؟
**بله، حتما.
فکر میکنید او را فدراسیون آورد؟ کیروش را احمدینژاد و دار و دستهاش آوردند. اگر هیچکس نمیگوید ولی من میگویم. نامه او را به دست من هم دادند. گفتند این گزینههای محمود احمدی نژاد برای سرمربیگری تیم ملی فوتبال است، کدامشان را بیاوریم؟ من گفتم این اختیار فدراسیون است نه رییس جمهور.
**چه گزینههای دیگری در آن فهرست بودند؟
چند گزینه بودند که یکی از آنها خاویر کلمنته بود.
**از بحث تیم ملی بگذریم، مدیریت طاهری را در پرسپولیس چطور میبینید؟
طاهری بیآزار است و مثل قبلیها نیست که دنبال مصاحبه و جنجال باشد. من به او زنگ زدم و گفتم قبل از اینکه به تیمت تبریک بگویم، به اخلاقت تبریک میگویم که نخواستی مثل قبلیها از این کانال تلویزیونی به آن کانال تلویزیونی بروید. با این برخوردت خیلی چیزها را جبران کردید و حتی برای او آرزوی موفقیت کردم. قبلیها هیچکاری نمیکردند و هر روز در تلویزیون بودند، ولی ایشان که تیمش نتایج خوبی گرفته، مصاحبه نمیکند.
**بازیکنان اوکراینی در دوره ایشان جذب شدند،به نظر شما این اشتباه بزرگی بود؟
بله، اشتباهاتی هم داشته ولی برای خودش کاری نکرده است. طاهری نمیتوانست هر روز در برنامههای تلویزیونی مصاحبه کند؟ نمیتوانست مثل قبلیها کت و شلوار در ماشینش باشد و از این شبکه به آن یکی برود؟ ما هم که برنامه نداریم و از خدایمان است مدیرعاملهای این دو باشگاه را بیاوریم تا حرف بزنند.
**سالهاست در برنامه 90 حاضر نشدهاید، دلیل این موضوع چیست؟
من سال 88 در برنامه 90 حضور پیدا کردم بعد از آن به من گفتند چرا اسم رییس دولت اصلاحات را در این برنامه آوردی و گفتی من سه افتخار دارم که یکی ازآنها دریافت نشان لیاقت از رییس دولت اصلاحات است. من در ورزش کشور، تنها مدیری هستم که نشان لیاقت گرفتهام. یزدانیخرم هم نشان خدمت گرفته است، خب ما خدمت کردهایم و نشان گرفتهایم. بگوییم از چه کسی این نشانها را گرفتهایم؟ از بقال سر کوچه؟ خب از رییس دولت اصلاحات گرفتهام. چرا نباید بگویم؟ شما آدمی را میآورید که وزیر ورزش و رییس سازمان تربیت بدنی است اما فوتبال را 12 نفره ارنج میکند. این چه سیستمی است؟ کدام شایسته سالاری؟ میگویند جوانها را بیاورید، کدام جوان؟ کدام آدم کاربلد؟
**آیا برانکو واقعا به دنبال سرمربیگری تیمملی است؟
اگر بشود چرا که نه؟ اگر کیروش برود، بهترین جانشین همین برانکو است. مربی ایرانی که نمیتواند در تیمملی باشد. مربیان ایرانی همین که باشگاهها را بچرخانند کار بزرگی کردهاند. اگر یک روز کیروش برود، بهترین گزینه برای سرمربیگری تیمملی برانکو است. شما به پرسپولیس نگاه کنید، این تیم بازی میکند که مردم میپسندند. کدام مربی ایرانی میگوید تیم من 10 موقعیت ایجاد میکند و فوتبال زیبایی ارائه میکند. هنوز اوت دستی میاندازیم و فوتبال 40 متری بازی میکنیم. به بازیهای پرسپولیس نگاه کنید، این تیم 10 موقعیت میسازد و بازیهایش را هم میبرد. کدام مربی ایرانی میتواند چنین تیمی بسازد؟
**در روزهای اخیر بحث جادوگری هم در فوتبال مطرح شده است، این موضوع در دوره شما هم وجود داشت؟
این مساله همیشه وجود داشته و هرکس بگوید نیست، دروغ گفته است. یک سری هستند که این اعتقادات را دارند، به ما هم پیشنهاد شد اما انجام ندادیم.
**شنیدهایم که در دوره شما یکی از اطرافیان برانکو این موضوع را مطرح کرده بود.
بله، البته اطرافیان برانکو بود ولی خارج از کادرفنی تیمملی، به من گفت و من هم گفتم خیر این کار را نمیکنیم. ایشان به من گفتند جادوگر بیاوریم. گفتم به آن جادوگر بگو عصر بیاید سر تمرین،زمانی آمد که یک بازی در آزادی داشتیم. گفت یک صندلی برای من پشت این دروازه بگذار و یک صندلی هم پشت آن یکی دروازه، من دروازه را طلسم میکنم. گفتم حتما این کار را میکنیم. وقتی رفت به آن شخصی که جادوگر را معرفی کرده بود، گفتم به فلانی بگو نیاید. فردایش هم زنگ زدم که حتما بگویید که نیاید چون ما صندلی هم نگذاشتیم. بازی را هم بردیم و از آن فرد نیز استفاده نکردیم.
**مرکز پزشکی فیفا (ایفمارک)، اخیرا آمار شگفتانگیزی از فوتبالیستهای قلیانی و سیگاری منتشر کرده ، حضور این بازیکنان را تایید میکنید؟
بله، متاسفانه وجود دارند.
**حتی شایعه شده بود که رضا عنایتی در اردوهای تیمملی سیگار میکشد، این موضوع تا چه حد صحت داشت؟
من چنین چیزی را نشنیدهام، اگر شنیده بودم حتما میگفتم که سیگار میکشید، ولی خدا شاهد است که ندیدم عنایتی این کار را کند.
**بازیکن دیگری را هم ندیدید؟
خیر، مطمئن باشید اگر سیگار میکشیدند میگفتم. حتی قلیان را هم به من نگفتند.
**خداداد عزیزی هم می گوید که قلیان میکشد.
بله، می کشد ولی بازی نمیکند و مشکلی ندارد.
**شما در دانشگاه آزاد تیمداری میکنید، تیمهایتان هم خیلی خوب نتیجه گرفتهاند، از این تیمها برای ما بگویید.
85 درصد تیمهای ما دانشجو هستند مثلا در ووشو ما بچه مدرسهای داریم و سال آینده به دانشگاه میآید. ما در حال حاضر 401 نفر ورزشکار تحت قرارداد داریم که همه در سطح ملی حقوق میگیرند. ماه به ماه حقوقشان را میگیرند و مشکلی هم ندارند. مسئولان دانشگاه آزاد این بستر را فراهم کردهاند که اینجا (دانشگاه آزاد) باشگاه فرهنگی ورزشی شود و حمایتهایمان را نیز از این موضوعات آغاز کردیم. در دانشگاه آزاد به گونه ای برخود کردیم که کسی از ما طلبکار نباشد و سیستم تشویق و تنبیه را نیز برای بهبود امور در پیش گرفتیم.
لطف کنید در ادامه به برخی سوالات سیاسی ما نیز پاسخ دهید.از آیتا... فهری شروع کنیم که از بستگان شما نماینده امام(س) در سوریه بودند.
**خاطره ای از ایشان در ذهن تان هست؟
یک خاطره دارم که با خانواده ام به سوریه رفتم و خدماتشان را دیدم که چه اقداماتی در حرم حضرت زینب(س) کرده اند. آیتا... فهری جزو کسانی بود که می توانم به نیکی از ایشان یاد کنم. نسبت او با برادرم است و با من هم به هوای برادرمرابطه داشتند. ایشان آدم بزرگواری بود و شاید جزو نادر نماینده های خارج از کشور بود که حضرت آقا (رهبرمعظم انقلاب)برایشان مراسم ختم برگزار کردند.
**سیاستهای فعلی ایران با آن روزها در سوریه چه تفاوتی دارد،منظورمان در زمان آیت ا... فهری است.
شاید من 10، 11 بار با خانواده ام در این مدت بعد از انقلاب تا 5 سال پیش به سوریه رفته باشم. آخرین بار هم که من رفتم، عید سال 90 و آغاز همین شلوغی ها بود. فکر می کنم سوریه شرایط خوبی را داشت و امروز همه آن شرایط خوب را از دست دادهاست. هرچند الان از نظر سیاسی کار را به دست گرفتهاند و گروههای معاند و اخلالگر رفته اند ولی برای ساخت مجدد سوریه، مطمئن باشید که 50، 60 سال زمان نیاز است. یعنی هدف هم همین بود. آقای سیدحسن نصرا... در سخنرانی خود گفت که آمریکا فکر می کرد که سوریه چهار، پنج ماهه از بین می رود و ادامه سخنرانی را این طور تمام کرد که شاید این جنگ طولانی شد تا تمام زیرساختها از بین برود. یک وجه تسامحی پیش آمد که پس آمریکا نخواست این جنگ زود تمام شود و خواست که زیرساختها از بین برود . برخی از مناطق سوریه به طور کامل نابود شده اند و زیر ساخت ندارند و اینکه این ها دوباره ساخته شود و پناهنده ها بخواهند برگردند، خودش یک طرف ماجراست و طرف دیگر شهدایی و نیروی انسانی هستندکه از دست رفته اند.
**شما در گفتوگوهایی، از کمک ایران به سوریه، انتقاد کرده اید و گفته اید که لازم نیست این کار انجام شود ! آیا زمان آیت ا... فهری نیز همین نظر را داشتید و این کمک ها انجام می شد؟!
در زمان ایشان اصلا این اتفاقات نمی افتاد، چون جنگ و داعشی نبود. بعد از فوت ایشان بود که همه این اتفاقات صورت گرفت. البته نه اینکه آقای فهری بود و این اتفاقات نمی افتاد ولی حادث شدن این اتفاقات مربوط به 5 سال پیش است و آقای فهری هم 5 سال پیش فوت کرده اند.
**در آن موقع کمکی از سوی ایران به سوریه نمیشد؟
آن موقع را نمی دانم ولی الان می دانم که خیلی کمک کردهایم. آن زمان هم کمک می کرده همان طور که نوشته هم شده، مثلا ایران به سوریه نفت می داده و پولش را دیرتر یا زودتر می گرفت؛ این ها به دلیل این بوده که خانواده اسد هم واقعا طرفدار ایران بوده و در زمان صدام هم طرفداری کشور ما را کرد و ایران هم که میدید یک کشور مسلمان در نیاز به کمک دارد به یاری او می شتافت.
**شما به این هزینهها انتقاد دارید؟
نه، ببینید! کمکها از اول انقلاب بود و جنگی هم در سوریه نبوده است. ما در حال حاضر به موقعیتی رسیده ایم که شاید با توجه به مسایل داخلی کشورمان بهتر است دیگر این کمک ها را کاهش دهیم البته این نظر من است. بنده این اظهارات را در مصاحبهای دیگر نیز گفتم که سروصدا کرد. یکی از مسئولان دولتی هم به من گفت آقای دادکان این اظهارات را خیلی تند گفتید؛ درحالی که سیاستها این است. اما گفتم چون من آدم سیاسی نیستم، حرفم را می زنم. شما می گویید سیاست این است که ما کمک کنیم ولی من معتقد نیستم. هرچند که حق با شماست و سیاست دست شماست، من به عنوان یک ایرانی میگویم، خیر. من در نمایشگاه کتاب گفتم کمکهای ما به داخل کشور رواتر است.
**به نظر شما فرقی میان دولت روحانی با احمدی نژاد وجود دارد؟
ببینید! فردی حرف خیلی خوبی زد که تایید آن را به مردم می سپارم و من همان را تکرار می کنم. می گفت آن ها مسائل را خلاف و غیرواقعی با خشم می گفتند و این ها خلاف و غیرواقعی می گویند با خنده!
مگر می شود بگویید فلانی اینقدر وام گرفت و اینقدر پول و ثروت دارد. از کجا آورده اند؟ مال این ملت را در جیبشان گذاشتند و رفتند. چند روز پیش 46 نماینده به روحانی نامه می نویسند که برادرت فلان کار را می کند اما چه می شود؟ من به عنوان یک شهروند حق ندارم بپرسم چه میگذرد؟ چرا الان نمی روند بگویند، دولت قبلی که می گفت من دولت فقرا و مستضعفین هستم را ببینید که چقدر پول بردشته اند و چقدر پول و ثروت دارد؟ میلیونها تومان به افراد میدهند،آنوقت اگر دانشجویی بخواهد 2 میلیون وام بگیرد به مشکل برمیخورد. در این کشور مشکلاتی داریم و مردم کلیه میفروشندتا برای فرزندشان جهیزیه جور کنند.
16 آذر در دانشگاه یک جوان به گروه مخالف حمله کرد و درگیری ایجاد شد. بعد از او برای سخنرانی رفتم و گفتم دوست عزیز! شما که به هم توهین میکنید، آن ها که هدفی از این درگیری داشتند به آن رسیده اند تا شما را به جان هم بیندازند. شما شیشه های اتاق همدیگر را بشکنید و آن ها هم پولهایش را می برند. گفتم که اصلاح طلب و اصولگرا چیست؟ چپ و راست چیست؟ من و تو را به جان هم انداخته اند که سود خود را ببرند. دل سوز کشور،مردم و اسلام کم است.
**به نظر میرسد فضا به گونه ای است که اگر شخصی سخنی بگوید به آن اتهام میزنند، نظر شما چیست؟
درست است ولی آیا نباید گفت؟ پس من چگونه الان دارم میگویم؟ فردا برایم هزار مشکل درست می شود. من آرزویم این است که حرفم را بزنم. خیلی ها می گویند که آقای دادکان شما امکانات دارید. همه چیز دارم، خدا را شکر ولی مگر فقط من باید داشته باشم؟ این حق طبیعی مردم نیست از این کشوری که این همه ثروت، طلا، گاز و نفت دارد و به دنیا صادر می کند، حق و حقوق خودشان را بگیرند؟ آن پولهای ملت کجاست؟ نزدیک خودم کسی هست که حقوق بازنشستگی یک میلیونی می گیرد، آنوقت شما حقوق 200 میلیونی در این مملکت می بینید.
**مسائلی که عنوان میکنید، تنها برایدولت مستقراست؟
نه، همیشه بوده است.فقط امروز روی زد و بندهای سیاسی دست هم را رو میکنند.
**آیا این در دولت احمدی نژاد بود؟
امروز و دیروز ندارد. صبر کنید این افرادی که در حال حاضر مستقر هستند نیز از قدرت بروند، آنوقت ببینند چه ها میگویند. هنوز نرفته اند ببینید چه حرف هایی زدهمیشود. اگر ادعای حقوقهای نجومی دروغ است،یقه شان را بگیرید و اگر راست است برخورد کنید. من نه یارانه بگیر هستم و نه کسی از نزدیکانم یارانه میگیرد. ما بازاری و ورزشکار هستیم، چگونه می شود که ظلم را ببینیم و نگوییم؟ این همه جوان در این مملکت، بیکار داریم،آیا این ظلم نیست؟مدام ارقام غیرواقعی می دهند که اشتغال ایجاد کرده ای و این اظهارات دل مردم رامیسوزاند.
شما ببینید در اخبار ما چه میگویند.برای مثال مدعی میشوند فلان وزیر اعلام کرد که 20هزار تومان به حقوق بازنشستگان اضافه شد. آیا 20هزار تومان پول است؟ کرامت انسان ها و بازنشستهها را زیر سوال نبرید. 20 هزار تومان به حقوق یک بازنشسته اضافه شد را تیتر خبر نکنید. دلار می شود چهار هزار و 200 تومان چندبرابر قدیم است. می گوییم در ترکیه تورم است و اینجا نیست!شاید من و خانواده ام جزو نوادر هستیم که تلویزیون ایران را نگاه می کنیم و در این صداوسیما می گوید جلوی افزایش قیمت دلار را گرفتیم و شد 4هزار و 80 تومان! چطور میتوانند که بیایید و این ادعا را اعلام کنند؟ یکمیلیون حقوق بازنشسته ای است که 30 سال کار کرده است. از نزدیکان بنده کسی هست که 26 سال کار کرده و 970هزار تومان حقوق میگیرد. من در سال 1358 که تیم ملی ایران می خواست به سنگاپور برود، آپارتمانی 180 متری در خیابان جلفای پایین میرداماد با تامین کل وسایل داخلش به قیمت 950هزار تومان خریدم. اما الان یک تلویزیون 24 اینچ را باید 950 هزار تومان خرید. دائم از جوان ها حرف می زنند درحالی که به کدام جوان پُست و امکانات داده اند؟
البته نمی شود که بگوییم فساد فقط امروز است اما این روزها در اوج خود است. مگر آن آقایی را که گرفتند واعدام کردند فساد نکرد؟ بله ولی نه در سطح 12هزار میلیارد تومان!
ریشه فساد یک روزه ایجاد نمی شود. برای مثال در استادیوم آزادی بعد از اینکه تیم به جام جهانی رفت، رییس جمهور و حضرت آقا پیام دادند و من تا به خانه برسم از چند نفر در تلویزیون اسم بردم که به ما کمک کرده بودند تا ما موفق شویم. ساعت سه بعد از نیمه شب به خانه رسیدم درحالی که مردم در خیابان خوشحالی می کردند. من که به خانه رسیدم چند تماس روی تلفن خانه به من رسیده بود. بچه هایم گفتند آقای فلانی زنگ زد و درحالی که سه بعداز نیمه شب بود، پیغام گذاشته که بیدار است و با او تماس بگیرم. من زنگ زدم و از من تشکر کرد که در تلویزیون از ایشان هم تشکر کردهام. به من گفت آقای دادکان می دانم که چگونه هستید،شما و برادرهایتان کارت بازرگانی دارید، بیایید من به شما برنج بدهم و شما این حواله را بفروشید، فلان مقدار گیرتان میآید. گفتم خیلی ممنون و خداحافظی کردم. چند روز بعد این فرد و معاونش به فدراسیون آمدند ولی من بازهم پیشنهاد آنها را قبول نکردم.چرا که فردا من از فوتبال می روم و می گویند که آقای دادکان هم پول گرفت. ولی این روزها رانتهای زیادی وجود دارد.
**این را که گفتید مربوط به مسئولان وقت بود؟
بله، خلاف هم نمی خواستند بکند. کارت بازرگانی مرا می خواست ولی قبول نکردم. چون فکر کردم اگر یک درصد هم بار منفی داشته باشد،قابل اجرا نیست. البته برای عملکردی که در ورزش داشتم، از مسئولان وقت پاداش خود را گرفتم. این ها را منکر نمی شوم که گرفته ام. اما یک قران پول و حواله نامتعارف نگرفتهام. اگر به تیم در جام جهانی هیچی نمی دادند من هم نمیگرفتم.
واقعا بروند ببینند برای مردم چکار کرده اند؟ آنچه مملکت را زمین می زند، تملق است. تملقهایی که می گویند برای چیست؟ بهخدا برای پول است. یکی در تلویزیون حرف قشنگی زد و گفت چطور شما به سراغ هر مستمند و فقیر و یتیمی میروید، تلویزیون هم همانجاست؟ آیا به خاطر خداست؟ یک جا هم بروید که رادیو تلویزیون نباشد و تصاویر شما را پخش نکند.
تمام این اقدامات به خاطر این است که بگویند ما فقیریم و فقیرها را دوست داریم، اما اینگونه نیست. یک مقام ارشد اروپا گفت با پول نفت 800میلیارد دلاری که در هشت سال وارد ایران شد، می توانید 5 کشور اروپایی را تخریب کنید و دوباره بسازید. مال ما چی شد؟ چه کسی رسیدگی کرد؟
**شما سال 92 به چه کسی رای دادید؟
من 92 به آقای روحانی رای ندادم. الان هم که دعوت میشوم، می گویم که رای من آقای ولایتی بود. با هیچکس هم رودربایستی ندارم. سال های گذشته را هم می گویم، اگر کسی نمی گوید. با قدرت می گویم و سرم را هم بالا می گیرم و می گویم.
**سال 88 به چه کسی رای دادید؟
من نام رییس دولت اصلاحات را نوشتم.
**یعنی رای باطله دادید؟
نام ایشان را نوشتم.
**دلیلتان برای رای به آقای ولایتی چه بود؟
تشخیص من این بود که بهتر از همه است. حداقل قابلاعتمادتر است. دروغ چرا بگویم؟
**84 به چه کسی رای دادید؟
آن سال به آقای هاشمی و76 بین رییس دولت اصلاحات و ناطق نوری، به ناطق نوری رای دادم.
**سال 94 چه کردید؟
به دو نفر بیشتر رای ندادم. اصلا 30 نفر را ننوشتم. امید و غیرامید هم برایم مطرح نبود آن ها که می شناختم را رای دادم.
**برای سال بعد فردی را اصلح برای رای دادن میدانید؟
هنوز مشخص نیست که چه کسانی منتخب می شوند.
**96 به روحانی رای خواهید داد؟
من اگر باشم، رای سفید می دهم. اگر اجازه دهند و شما حرف مرا بزنید، من می گویم رای من یک آدم است. آقا بزرگترین و دستوردهنده است و همه مطیع ایشان هستند. آقا بگوید مردم پای صندوق که این قوام نظام را نشان می دهد که 40 میلیون نفر آمدند ولی اگر دلتان نخواست رای سفید بدهید. ببینید درصد آرای سفید بیشتر از رییس جمهور هست یا نیست.
**آن موقع باید برای اداره کشور چکار کرد؟
خب، رییس جمهور که انتخاب می شود.
**با توجه به گزینه هایی که مطرح می شود که ظاهرا اصلاح طلبان و اعتدالیون روی آقای روحانی به توافق رسیده اند و آن طرف هم از آقای میرسلیم که مدتها از سیاست دور بوده تا باهنر و قالیباف نام برده میشود،حضور این افراد را چگونه ارزیابی میکنید؟
از حضور این افراد اطلاعی ندارم ولی باید گزینه های مختلف بیایند تا ببینیم که رای دهیم یا سفید بیندازیم. رای سفید به این معناست که شما اجازه ندادید آن هایی که ما دوست داریم، بیایند. ولی وقتی آن کسانی که ما دوست داریم، آمدند، رای ها دیگر سفید نیست. لازم است بگویم من در ستاد هیچکس هم نرفتم. خیلی ساده بگویم؛ اطرافیان آقای ولایتی هم به من زنگ زدند که من در بخش ورزشی تلویزیون بروم و حرف بزنم، ولی نرفتم. شخصی اخیرا گفته بود که آقای دادکان در ستاد دولت جدید آمده اما من در زندگی ام در ستاد هیچکسی نرفته ام. یک رای دارم آنچه در دلم هست را باید بگویم. کسی را دوست داشتم، شرایطی داشته باشد که به ملت خدمت کند و دست و دل پاک باشد، به او رای میدهم.
شاید این ها که گفتم و شما می نویسید، برای خودم هم بد می شود و شاید فردا فشار بیاورند که آقای دادکان در دانشگاه آزاد نباشد. برای من مهم نیست. من ذی حساب، عامل خزانه دار و امور مالی هستم و حتی یک ریال در اختیار من نیست که مثل گذشته ها تنخواه داشته باشم.
صبح هم به من بگویند نباش، کت ام را بر میدارم و میروم. مثل فدراسیون. مسئولان فشار بیاورند که من گفته ام به آقای روحانی رای نداده ام، ممکن است فشار بیاورند که مرا بردارند. این حقیقت است و مگر می توانید از این بگذرید. همه دنبال این هستند که یارگیری کنند اما من اهل این حرف ها نیستم. اگر دولت آقای روحانی هم مرا سر کار می گذاشت باز همین حرفها را می زدم. به نظر من این روزها داریم ضعیف عمل می کنیم. انتخابهایی را داریم که درست نیست.
*منبع: روزنامه قانون، 1395.10.25