روزنامه جمهوری اسلامی در شماره شنبه 30 مرداد در یادداشتی با قلم غلامرضا بنی اسدی، می نویسد: کلمات، بار معنایی خاص خود را دارند و چندان به اینکه چه آدم هایی از چه تریبون هایی آن را ادا می کنند بستگی ندارند که اگر فلان شخص محترم آن را به کار برد، محترم شوند و فلان شخص دیگر از آن استفاده کند بار معنایی متضاد بگیرند.
در ادامه این یادداشت آمده است: کلمه، معنای خاص خود را دارد چنانکه «عیاش» در ادبیات گفتاری و رفتاری مردم، معنای نازیبای خویش را ظاهر می کند هر چند از تریبون محترمی ادا شود. در جست و جویی ساده در «واژه یاب» در باره مفهوم این کلمه به نقل از لغت نامه «دهخدا» می خوانیم؛ عیاش. [ع َی ْ یا] (ع ص) بسیار زیست کننده و نیکوحال. (ناظم الاطباء). صیغه مبالغه است از «عیش »، یعنی دارای حیات گشتن. فروشنده «عیش » یعنی نان. (از اقرب الموارد). (از ع، ص) خوب زندگانی کننده. (آنندراج) (غیاث اللغات).
بسیار خوشگذران و کسی که بیشتر زندگانی خود را در خوشی و خرمی گذراند و مشغول لهو و لعب باشد و از امور عالم بی خبر و بی بهره بود. (ناظم الاطباء). || شهوت پرست و فاسق و فاجر و ماژپرست. به سیاق کلام گویندگان و تریبون داران که تامل می کنیم در می یابیم، مراد از ادای کلمه موصوف، خوب زندگانی کننده نیست که اگر بود مفهوم مثبتی شکل می گرفت که همگان را به نوش بنوازد نه اینکه بسیاری را به نیش بیازارد.
فرو شنده نان و این حرف ها هم در میان نیست بلکه عامه مردم از آنچه بر زبان رفته است، شهوت پرست و فاسق و فاجر و ماژپرست، را مراد گوینده می گیرند و حد اقل و با هزار خروار خوش بینی، چنانکه ناظم الاطباء می گوید؛ بسیار خوشگذران و کسی که بیشتر زندگانی خود را در خوشی و خرمی گذراند و مشغول لهو و لعب باشد و از امور عالم بی خبر و بی بهره بود. می فهمند. والاهمه با توجه به بیان شداد و غلاظ، همان معنای فاسق و فاجر... را دریافت می کنند. این نیز از آنجمله است که آدمی را اگر هم بر سر خشم نیاورد لااقل بسیار ناخوش، می آید و آن را نه در خور شان فضا و تریبون و حتی صاحب تریبون هم نمی داند.
این را همه می دانند که هرکس به مشهد می آید اول از همه سراغ خانه امام رضا را می گیرد و در حرم، احرام زیارت می بندد و بعد به دیگر امور می پردازد. کسی که به این دیار می آید زائر است که به گردشگر مذهبی هم تعریف می شود. کسی که در پی فرامین و آموزه های دینی پا به راه می گذارد تا با دریافت های تازه، آن را از چاه، باز بشناسد نه اینکه راه خود را به چاه گره زند.نه، مشهد، مشهد مقدس، مشهد مقدس امام رضا هرگز مقصد عیاشی نیست و این ساحت را آنقدر حرمت و معنویت و معرفت هست که بر آدم ها محاط می شود و او را در فضای خویش می کشدهمان طور که بیمار را بیمارستان و اطباء اش به مسیر سلامت باز می گردانند.
من تعجب می کنم چرا باید چنین دور مشهد را خط قرمز کشید و چنین مردمان را نامناسب دید و بر شان آدمیت شان قلم گرفت و راه آنان را نه به حرم که به مشهد هم سد کرد حال آنکه در هیچ کجای خود حرم هم حتی ننوشته اند گنهکار نیاید و به شیخ بهایی هم اجازه حرز نویسی ندادند که حرم، مکانی است که باید به مکین خویش سلامت و شرافت بخشد حال چگونه است که برخی به خود اجازه می دهند اطراف مشهد تابلوی ورود ممنوع بزنند برای حتی همان کسی که عیاشش می خوانند. اصلا گیریم انگشت شمار آدم هایی هم پی عیش از نوع« بسیار خوشگذران و کسی که بیشتر زندگانی خود را در خوشی و خرمی گذراند و مشغول لهو و لعب باشد و از امور عالم بی خبر و بی بهره » به این سرای در آیند، آیا باید بیدارشان کرد و راه شان نمود و یا به تازیانه رد و ترد نواخت؟
اگر امام رضا را زنده و حاضر تصور کنیم – که چنین است و باور داریم- آیا خود امام با مردمان، حتی گنهکار ترین شان چنین با در بسته برخورد می کردند؟ اگر اندکی در باره سلوک رضوی مطالعه کنیم جواب غیر این خواهد بود که امام تکلیف هدایت عام دارد و دست همه را می گیرد اما برخی از محترمین صاحب تریبون چنان سخن می کنند که انگار می خواهند دست پنجه شده بر پنجره فولاد را باز کنند که مبادا فلان باشد. کاش برای شهر امام رضا، هندسه رفتار رضوی تعریف کنیم و خرد و کلان، مردم و مسئولان همه بدان پایبند شویم...
*منبع: روزنامه جمهوری اسلامی،