کد خبر: ۷۴۴۵۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۰ - ۰۳ تير ۱۳۹۵ - 23 June 2016
** روزنامه شرق / محمد کاظم- کارشناس‌ارشد اقتصادی
سال‌ها قبل، امیرکبیر صدراعظم پرآوازه کشورمان، جمله‌ای از خود به یادگار گذاشت که امروزه در فضاهای مجازی مورد استقبال کاربران قرار گرفته است و آن عبارت، این است: «اگر نیت یک‌ساله دارید گندم بکارید و اگر نیت ١٠ ساله دارید، درخت بکارید و اگر نیت صد ساله دارید، انسان تربیت کنید».

اگرچه مخاطبان فرمایش این مرد بزرگ در هاله‌ای از ابهام قرار دارند اما می‌توان حدس زد در وهله نخست مخاطبان امیر، عوام نبوده بلکه خواصی بوده‌اند که در آن زمان مسئولیت‌های برنامه‌ریزی، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری کشور و اداره امور لشکری و کشوری مردم را عهده‌دار بوده‌اند اما مشکل اساسی که مورد غفلت امیر قرار گرفته، این بوده که همه این جماعت در «انسان‌بودن» خود تردیدی نداشته‌اند بلکه احساس می‌کردند که مقصود امیر این است که مسئولیت «انسان‌سازی» برعهده خواص است. نگاه خوش‌بینانه دیگر می‌تواند این باشد که مخاطبان امیر همه آحاد ملت اعم از خواص و عوام و حتی نسل‌های آینده را دربر می‌گرفته است.

در این حالت نیز شواهدی وجود ندارد که فردی از میان این جمع ادعا کرده باشد که «انسان نیست» و نیاز به تربیت دارد بلکه وقایع تاریخ این دوره نشان می‌دهد که حتی عوام هم خود را انسان‌تر از دیگران می‌دانستند و چه‌بسا وقتی قدرتی به‌دست آورده‌اند، تلاش کرده‌اند تا دیگران را «انسان» کنند. حالت سوم که به باور نگارنده به واقعیت نزدیک‌تر است، این است که امیر به دلیل بی‌کفایتی انسان‌هایی که در مسندهای مدیریتی تکیه زده بودند، از اصلاح امور بازمانده و به‌جای اینکه این شعر مولانا را که فرموده است: «از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست»، به کار گیرد، ناگزیر شده برداشت خود را از وضعیت نابسامان کشور و آرزوها و آمال خود برای ثبت در تاریخ در بیان جمله صدرالاشاره به کار گیرد و تأکید کند که کشور حتی در صدسال آینده هم نیاز به اصلاح و تربیت «خودانسان‌پنداری‌ها» دارد.

اما ایهام موجود در این عبارت موجب شده که منظور و مراد اصلی امیر که آحاد ملت باید برای اثبات «انسان‌بودن» خود تلاش کنند مغفول مانده و به‌جای آن، فرهنگ «انسان‌کردن دیگران» تقویت شده و به‌این‌ترتیب توهم «خودانسان‌پنداری و نفی انسان‌بودن دیگران» رواج یافته است. البته منصفانه نیست که توسعه فرهنگ «خودانسان‌پنداری و نفی دیگران» را تنها به این عبارت منسوب به امیرکبیر نسبت دهیم. امیر از هوش، درایت، ظرفیت‌های منحصربه‌فرد در فهم مسائل و مشکلات جاری و آینده کشور، سلامت سیاسی و مالی، تدین و اخلاص در پیروی از دستورات الهی و وطن‌پرستی و تلاش سخت و دشوار در جامعه‌ای ستم‌کشیده و مظلوم برخوردار بود.

او برای پیشبرد اصلاح امور در عرصه‌های امنیت داخلی، نظام اداری، برقراری انضباط مالی، ساماندهی ارتش، تدوین نظام مالیاتی، تنظیم بودجه، دیوان عدالت، گسترش دانش علوم و فنون جدید، محدود‌کردن نفوذ خارجی، جلوگیری از دخالت خواص برای دست‌اندازی به بیت‌المال و ده‌ها و صدها از این‌گونه فعالیت‌های مفید و مؤثر و اجتماعی در میان انبوهی از انسان‌های جاهل، متملق، نادان، دزد، عوام‌فریب و حیله‌گر درباری در دوران کوتاه چهارساله صدراعظمی سختی و مرارت بسیار متحمل شده است.

با این‌حال ایشان «تربیت انسان‌ها» را مقدم بر گسترش و توسعه دانش مدیریت برای کشورداری برشمرده و راهبردی‌ترین موفقیت هر نظام حکومتی را زیر سؤال برده است. زیرا او به‌خوبی می‌دانسته که در نظام اجتماعی، زندگی انسان‌ها تحت‌تأثیر تربیت مدیران و حاکمان آن جامعه شکل می‌گیرد و مردم از رفتار و کردار حاکمان خود پیروی می‌کنند.

هیچ تردیدی در این نیست که امیرکبیر مردی دیندار، معتقد، مصلح و متعهد به اصول و احکام الهی بوده و به‌خوبی می‌دانسته که ذات اقدس باری‌تعالی با ظرفیت‌های اسماءالحسنی، جهان هستی را با همه آنچه در آن خلق کرده است، بر مدار حکمت و منطق و تدبیر مبتنی‌بر صفت «مدبرالاموری» اداره و سامان داده و می‌دهد و مدیریت، بارزترین نشان ویژه‌ای است که خداوند منان آن را با فضایل اسماءالحسنی‌ای خویش به انسان‌ها معرفی کرده است. واقعیت این است که بین «مدیربودن» و «انسان‌بودن» تفاوت‌های اساسی وجود دارد.

انسان‌ها جامعه را تشکیل می‌دهند و مدیران جامعه را هدایت و راهبری می‌کنند، انسان‌ها پرسشگر هستند و مدیران باید مسئولیت‌پذیر و پاسخ‌گو باشند، مدیران قانون‌گذار و مجری قانون هستند و انسان‌ها قانون‌پذیر، مدیران الگوساز هستند و جامعه الگوپذیر، به همین دلیل است که گفته شده، توسعه‌یافتگی و توسعه‌نیافتگی یک جامعه به نتیجه عملکرد مدیریت‌ها و سوءمدیریت‌های حاکمان آن جامعه وابسته است.

بنابراین امیرکبیر که خود قربانی اطرافیان «خودانسان‌پنداری» بوده است شاید اگر زنده می‌ماند، جمله خود را این‌گونه اصلاح می‌کرد: «اگر نیت یک‌ساله دارید، گندم بکارید و اگر نیت ١٠‌ساله دارید، درخت بکارید و اگر نیت صدهاساله دارید، نخست توانمندی‌های خود را مدیریت کنید و آنها را به زیور فضیلت‌های تدبیر در امور آراسته گردانید و در عمل آنها را به کار بندید و سپس در توسعه دانش و مهارت‌های مدیریتی کوشش کنید و به تربیت مدیران شایسته همت گمارید، فقط در این حالت است که به‌طورقطع، دیگران به خودی‌خود انسان‌های مفیدی برای جامعه و نظام حکومتی خواهند‌شد».
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: