دنیای اقتصاد: بهدنبال فروکش نسبی هیجانات مربوط به رفع تحریمهای هستهای، روز گذشته بازارها شاهد آخرین فعالیت پرشور سفتهبازان بود؛ بهطوریکه در بورس تهران، فشار سنگین فروش در ابتدای معاملات موجب افت شدید قیمتها شد. در ادامه اما، حمایت حقوقیها از سهام بنیادی بر عجله سهامداران در فروشهای سریع تاکید داشت. در بازار ارز نیز گرچه نرخ دلار افت 10 تومانی را نسبت به روز ماقبل تجربه کرد، اما معاملهگران، با استفاده از اخبار و بهمنظور کسب سودهای کوتاهمدت، نوسانات زیادی را در این بازار رقم زدند.
شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران، همانطور که انتظار میرفت صبح روز گذشته با ریزش شدید کار خود را آغاز کرد. پس از رشدهای پیدرپی که طی یک ماه گذشته رخ داده بود و رفتارهای تکراری که طی دو سال گذشته نهادینه شده است، انتظار میرفت که برخی فعالان بازار سرمایه شناسایی سود را بر سهامداری ترجیح دهند. همین موضوع سبب شد که طی معاملات روز گذشته قیمتها در نیمه اول ساعات معاملاتی رو به نزول بگذارد و شاخص کل حتی برای ساعتی کانال 65 هزار واحدی را از دست بدهد.
اما در ادامه بازار، قیمتها رشد نسبی را تجربه کردند، بهطوری که شاخص کل در نیمه دوم ساعات معاملات، از رقم 64 هزار و 620 واحد تا رقم 65 هزار و 119 واحد رشد کرد و در نهایت در همین رقم بسته شد. هر چند شاخص کل در پایان نسبت به مقدار روز ماقابل، بیش از 300 واحد افت کرد، اما برگشت بازار از میانههای ساعات معاملاتی نشانههایی از امیدواری داشت.
تجربههای اخیر بازار سهام باعث شده بود که حقیقیها از عرضههای سنگین اشخاص حقوقی نگران باشند و همانطور که در گزارشهای پیشین اشاره شده بود، رشد قیمتی که در یک ماه گذشته رخ داده بود برای شناسایی سود جذاب به نظر میرسید. همین موضوع سبب شد که عرضههای حقیقی فشار فروش سنگینی را در نمادهای مختلف ایجاد کند. اصولا در بازارهایی که پیشبینی روندهایش دشوار باشد یا به سختی بتوان تصویری از آینده به دست آورد، رفتارهای سفته بازانه بروز بیشتری پیدا میکند.
نکتهای که در بازار سهام تهران وجود دارد و همواره از طرف کارشناسان مورد انتقاد قرار گرفته است، ضعف تحلیل میان اغلب فعالان بازار است. حقیقت این است که اغلب فعالان حقیقی بازار (که طی دو سال گذشته موتور محرکه بازار بوده اند) بر اساس تجربیات خود اقدام به خرید و فروش میکنند. نشانههای تصمیمات تجربی در جای- جای بازار روشن است.
برای مثال شاید در تئوری هیچ دلیلی برای رشد قیمت سهام هنگام افزایش سرمایه شرکتها از محل تجدید ارزیابی داراییها وجود نداشته باشد، اما به تجربه به فعالان بازار ثابت شده است که اگر شرکتی افزایش سرمایه دارد، قطعا با رشد قیمت مواجه خواهد شد. همین موضوع سبب میشود که خبر افزایش سرمایه شرکتها بهعنوان محرکی برای رشد قیمت سهام تلقی شود و فعالان بازار نیز بدون تحلیل اقدام به خرید سهام آن شرکت میکنند. همین موضوع در عرضههای اولیه مشاهده میشود. صرفنظر از اینکه قیمت سهم ارزنده است یا خیر، همه برای خرید پیشقدم میشوند و تلاش میکنند از هم سبقت بگیرند.
در تمام این رخدادها نشانی از تحلیل یا عقلانیت مالی وجود ندارد، اما تجربههای گذشته باعث میشود این رفتارها صورت گیرند. مثال دیگری که برهان پایین بودن ضریب هوشمندی بازار سهام تهران است، پیشخور کردن اخبار بهصورت کاملا هیجانی است. بسیاری از فعالان حقیقی بازار تلاش دارند در جهت بازار حرکت کنند، صرفنظر از اینکه این حرکت صحیح است یا خیر. در واقع رشد طرفداری از روشهای تکنیکال تحلیل سهام نیز از همین محل آب میخورد. این پدیده سبب میشود که در دورههای پیشخور کردن خبر (خواه مثبت باشد، خواه منفی) بیش واکنشی (Over Reaction) رخ دهد و پس از انتشار قطعی خبر، حرکت معکوس آغاز شود.
حال بازار سهام در شرایطی قرار گرفته است که اگرچه یک ریسک سیستماتیک مهم را محوشده میبیند، اما آینده آن به چند دلیل چندان مشخص نیست. اول آنکه قیمتهای جهانی هنوز در محدوده خطرناکی قرار دارند، از طرف دیگر عیار شرکتهای بورسی برای استفاده از لغو تحریمها چندان روشن نیست و همچنین درآمدهای ارزی احتمالی دولت در سال آینده به نظر نگرانکننده میرسد. این عامل سبب میشود که سودهای مقطعی که در بورس شکل میگیرد، برای شناسایی جذاب به نظر برسد.
از طرف دیگر شرایط فعلی بازار و اقتصاد ایران، برای فعالان تجربی بازار چندان آشنا نیست. فعالان بازار عادت داشتهاند که یا از محل رشد نرخ ارز، یا از محل افزایش خوشبینیها به مذاکرات هستهای یا دلیل دیگری از این قبیل در بازار اقدام به تحلیل کنند. اما امروز خبری از تحریمها نیست و به نظر میرسد شفافیت بازار از هر زمانی بیشتر شده است.
در این شرایط، تحلیل است که حرف اول و آخر را برای فعالیت در بازار میزند. بنابراین غنیمت دانستن فرصت برای فروش تا حدود زیادی طبیعی به نظر میرسد. در کنار همه این دلایل، در این چند روز گزارشهای 9 ماهه شرکتها منتشر خواهد شد و انتظار نمیرود که این گزارشها چندان درخشان باشد. بنابراین فعالانی که فروش را پیش گرفتهاند احتمالا در بخشی از تحلیلهای خود پیشخور کردن گزارشهای 9 ماهه را نیز گنجاندهاند. ضمنا تسویه اعتبار ماهانه نیز برای فعالانی که از محل اعتبارات کارگزاری خود به خرید و فروش مشغول هستند، نزدیک است و احتمالا این فشار فروش از آن مساله هم تاثیر پذیرفته است.
این مسائل دست به دست هم داد تا طی معاملات دیروز، ارزش خالص فروش حقیقیها بیش از 25 میلیارد تومان باشد. به عبارت دیگر حقیقیها در روز گذشته 25 میلیارد تومان از سهمهای خود را نقد کرده و از بازار خارج کردند. اما نکته امیدوارکننده بازار در روز گذشته حمایت آرام اشخاص حقوقی از برخی سهمهای شاخص ساز بود. همچنین ارزش معاملات اگرچه هنوز مطلوب نیست، اما نسبت به دوره رکود بازار همچنان بالا است و خریداران هم بیکار ننشستهاند. روند شاخص کل در روز گذشته به روشنی نشان میداد که عمده دلیل ریزش شاخص کل افت قیمت در گروههای کوچکتر بازار بود. در روز گذشته شاخص کل حتی تا 800 واحد نزول نشان داد، اما در نهایت با 300 واحد افت بسته شد. این در حالی است که شاخص کل هموزن که بزرگی و کوچکی شرکتها در محاسبه اش لحاظ نمیشوند در نیمه اول بازار با افت تقریبا 90 واحدی مواجه شد و در ادامه معاملات تقریبا در همان سطح به ثبات رسید.