بالاخره بعد از مدتی، چشم اهالی هنر و موسیقی به آلبومی جدید از همایون شجریان روشن شد. محصولی با همکاری استاد کیخسرو پورناظری که این اثر در بین اهالی موسیقی، مانند همیشه، طرفداران و منتقدانی پیدا کرده است. «ش م س» بنا به گفته متولیانش حدود هفت سال ـ احتمالاً بهخاطر اختلافات پسر استاد محمدرضا شجریان با پسران استاد کیخسرو پورناظری ـ بر روی زمین مانده بود که با میانداری بانک صادرات ایران، بالاخره این محصول فرهنگی وارد بازار شد.
البته این نوشتار قصد ورود به ماجراهای اختلافاتی که همیشه در بین اهالی هنر بوده و یقیناً خواهد بود را ندارد و به دنبال حاشیهسازی و حاشیهپردازی هم نیست. بلکه هدف پرداختن به حضور یک بانک در حمایت از یک اثر هنری است که قطعاً اتفاقی مبارک و میمون است. چراکه این همکاری سهجانبه موجب شد که هم صاحبان اثر از تلاش ارزشمند خود منتفع شوند و از آن مهمتر اینکه علاقهمندان موسیقی سنتی و آیینی، بعد از مدتی طولانی با اثری متفاوت، بهصورت رایگان روبهرو شوند و بسیاری نیز از آن لذت ببرند. از سوی دیگر، اسپانسر این محصول یعنی بانک صادرات، خود را بهعنوان حامی هنر به جامعه هنری و فرهیخته معرفی کند؛ آنهم هنری که بسیاری آن را برنمیتابند و با بهانههای مختلف کنار میگذارند، ولی از سوی دیگر طرفداران بسیاری دارد. برای اثبات این ادعا میتوان به کنسرتهای متعدد همایون شجریان و علیرضا قربانی و استقبال بینظیر مردم اشاره کرد که قابلمقایسه با هیچ کنسرت مشابه دیگری نیست.
این ورود و حمایت را باید به فال نیک گرفت، چراکه در آن تهاتری برد-برد-برد بهدست میآید. چون هم هنرمند، هم سرمایهگذار و از آنها مهمتر، مردم و مخاطبان منتفع و بهرهمند میشوند. این نوع حمایت و سرمایهگذاری میتواند در جهت رشد و ارتقای موسیقی کشور مؤثر واقع شود و همین امر میتواند به سایر هنرها نیز تسری پیدا کند. چهبسا امکان برگزاری بسیاری از گالریهای خط، نقاشی، عکاسی و ... میسر شود. حتی در گامی فراتر، سینمای ایران که پتانسیل خوبی برای حضور و درخشش در مجامع بینالمللی دارد، با حمایت بانکهای کشور، برای میهنمان افتخارآفرینی کند.
حمایت و اسپانسری بانکها در عرصه ورزش و هنر، تجربهای موفق در جهان است. این حمایت در ورزش کشور ما سابقهای با فراز و نشیب داشته اما در عرصه هنر، بهویژه موسیقی و هنرهای کمتر شناختهشده، بهندرت شاهد آن بودهایم.
قطعاً همکاری بانکها و تعامل با جامعه هنری، نهتنها به بهبود فرآیند تولیدات هنری و فرهنگی کشور منجر میشود، بلکه یک حرکت تبلیغاتی مؤثر برای خود بانک است که نامش بهعنوان حامی هنر و فرهنگ و اندیشه بر سر زبانها میافتد.
امید است با تداوم این الگو، سایر بانکها نیز همچون بانک صادرات آستین بالا بزنند تا هم اعتباری بیشتر برای خود کسب کنند و هم رونقی به هنر ملی کشور بدهند