رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي
"خدایا از تو می خواهم که «گره از زبانم» بگشایی؛ یعنی موانع فهم سخنم را بر طرف سازی، تا بتوانم آن چنان فصیح و بلیغ سخن گویم که هر شنونده ای به راحتی و عمیقاً سخنانم را درک کند".
واقعیت این است که اغلب پدیدهها و محصولاتی که میشناسیم و راجع به آنها صحبت میکنیم، الزاماً بهطور ناگهانی و توسط یک نفر و در یک زمان ابداع نمیشوند و این نیازهای روزمره و شرایط محیطی و محاطی است که باعث میشود تا یک ایده و فکر یا نوآوری، به ذهن بسیاری از اشخاص برسد و یک وسیله یا ابزار به مرور زمان و توسط افراد مختلف تکمیل شده و به توسعه و تکامل برسد.
به عنوان مثال اگر بخواهیم در مورد چند اختراع مهم بشر در طول تاریخ صحبت کنیم، به نکات جالبی پی خواهیم برد:
اختراع لامپ
وقتی که ما فقط به نور طبیعی دسترسی داشته باشیم، کاراییمان به ساعات روز محدود میشود. اختراع لامپ امکان فعالیت در شب را برای انسان فراهم کرده و از این رو باعث دگرگونی جهان شده است. بر اساس گزارش مورخان در دهه ۱۸۰۰ میلادی بیست و چهار نفر در اختراع لامپهای نئونی نقش داشتهاند. ولی توماس ادیسون (یکی از باهوشترین افراد تاریخ) به عنوان اولین مخترع لامپ شناخته میشود.
اختراع تلفن
با وجودی که مخترعان بسیاری در انتقال الکترونیکی صدا پیشگام بودهاند و عدهای از آنها بعد از کاربردی شدن تلفن، پرونده حقوقی مالکیت فکری تشکیل دادند، الکساندر گراهام بل اولین کسی بود که ثبت اختراع تلفن را در سال ۱۸۷۶ انجام داد.
پیدایش و توسعه اینترنت
این قسمت واقعاً به مقدمه نیازی ندارد. «سیستم جهانی شبکههای کامپیوتری متصل به هم» که تحت عنوان اینترنت شناخته میشود، توسط میلیاردها نفر در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد. افراد بیشماری به توسعه اینترنت کمک کردند اما شخصی که اغلب این اختراع به او نسبت داده میشود دانشمند کامپیوتر& لورانس رابرتز میباشد.
با توجه به مقدمه فوق و با مقداری بررسی در زمینه تأسیس و شکلگیری شرکتهای کوچک و بزرگ اعم از موفق و ناموفق، اینطور به نظر میرسد، بر اساس قاعده نانوشتهای که وجود دارد، تقریباً در اکثر موارد هنگام ثبت و روایت داستانهای موفقیت شرکتها نیز، به یک سری از جنبههای تأثیرگذار در موفقیت و اعتلای این شرکتها، از قبیل نیازهای روزمره و شرایط محیطی و محاطی، و بدنه تشکیلدهنده شرکت، و به اصطلاح معروف نقش و تاثیرگذاری «ابر، و باد، و مه، و خورشید و فلک»، اشارهای نمیشود و درهمه جا فقط به بنیانگزاران یا رهبران سازمان/شرکت به عنوان قهرمانان داستان پرداخته میشود، فارغ از اینکه شاید قهرمانان واقعی داستان در بخشهای ذکر نشده ماجرا بوده باشند.
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می نشود جسته ایم ما
گفت آنکِ یافت می نشود آنم آرزوست
در این نوشتار قصد دارم تا روایتی دیگر (از دیدگاه خودم) از شکلگیری، توسعه و شکوفایی (فراز)، و تثبیت (سکون)، شرکت بهسازان ملت را، که خود سالهای بسیاری در آن حضور داشتهام، در یک سیر تاریخی چند مرحلهای بیان کنم. قبل از ورود به داستان، و در همین ابتدای بحث تقاضا دارم اگر خللی در بیان ماجرا و یا از قلمافتادن برخی از موارد مشاهده میشود را به پای ضعف حافظه یا ناتوانی قلم در نوشتار بگذارید، و امیدوارم، باشند افرادی که مطلب را تکمیل و آنطور که شایسته است بیان کنند.
شکل گیری
شرکت بهسازان ملت در سال ۱۳۷۳ با هدف توسعه کاربرد فناوری اطلاعات در بانک ملت تأسیس شد. لازم به ذکر است که در همان سالهای اولیه دهه هفتاد، حساسیتهای مراقبتی و ملاحظات امنیتی حاکم بر نظام مالی و بانکی کشور، جوی ناپایدار را برای تعدادی از شرکتهای صنعت آیتی، که در زمینه خدمات بانکی فعالیت میکردند، بهوجود آورده بود که بسیاری از بانکها را بر آن داشت، تا برای کاهش ریسکهای خود، استراتژی توسعه و گسترش آیتی، در داخل بدنه و زیرمجموعه خود را برگزیدند.
سکان هدایت و اداره شرکت بهسازان ملت از زمان تأسیس در اختیار مدیران بانکی (با تفکرات مدیریت دولتی) سپرده شد، و بانک ملت بر اساس اهدافی که برای ایجاد شرکت داشت، مأموریتهایی را نیز در قالب چند پروژه نه چندان بزرگ به عهده این شرکت تازه تأسیس سپرد، که با توجه به نوپا بودن، بصورت کموبیش توفیقاتی را نیز برای شرکت داشت (البته نه به اندازهای که انتظارات بانک را بخوبی برآورده کند).
حضور مرحوم ساسان منوچهری در سمت مدیرعاملی بانک ملت، موجب ایجاد تغییرات جدی در مأموریت شرکت بهسازان ملت شد، و با سپردن مدیرعاملی این شرکت به آقای جواد طوسی (که خود نیز مانند مدیران قبلی از مدیران با سابقه بانکی بود)، تهیه و پیادهسازی یک سامانه جامع که بقولی آنلاین ریل تایم نیز باشد در دستور کار شرکت قرار گرفت.
اواسط سال ۷۷ بود که شرکت بهسازان ملت در جریان بازنگری و سازماندهی مجدد خود اقدام به جذب تعدادی از متخصصان آیتی، که با حوزه بانکی نیز آشنایی داشته باشند کرد. در همان زمان برای من (البته سعی میکنم این آخرین باری باشد که در این نوشتار از لفظ «من» استفاده میکنم، و منبعد می گویم «ما»)، نیز شرایطی فراهم شد، که در معیت یکی دیگر از همکاران قدیمی که از سالهای قبلتر، در زمینه اتوماسیون سیستمهای بانکی با هم کار میکردیم، از طرف شرکت بهسازان ملت دعوت به همکاری شدیم.
ما، با توجه به امکانات مخابراتی و زیرساختهای شبکه ارتباطی کشور در آن زمان موفق شدیم که مدیریت شرکت و بانک را قانع کنیم، که با بضاعت موجود، تولید و استقرار سامانه نرمافزاری جامع بهصورت یکپارچه برای شعب بانک و (البته بصورت غیر متمرکز) امکانپذیر است، و رفتن به سوی سامانه متمرکز (یا به تعبیری کربانکینگ) موکول شود به فرصتی دیگر، تا زمانی که زیرساختهای شبکه ارتباطی و مخابراتی در سطح کشور فراهم شود.
پس از آن اقداماتی را جهت تجهیز و تدارک پروژه محوله انجام دادیم. یکی از مواردی که در آن ایام برای موفقیت پروژه مطرح، و مورد موافقت بانک و شرکت واقع شد، در باب نیروی انسانی بود، با این مضمون که لازم است تا دو گروه از کارشناسان شامل: متخصصان آیتی، و متخصصان کسبوکاربانکی، در کنار هم بصورت تیم مشترک، مشغول به کار شوند. لازم به ذکر است که در کنار حمایت جدی مدیران بانک و شرکت در پیشبرد امور، تمامی اعضای تیم مذکور، هر یک به سهم خود نقش تاثیرگذار و مفیدی در موفقیت این پروژه که بعداً به اختصار «س.ن.ج.ش» نامیده شد، داشتهاند، و نبود هر یک از این عزیزان میتوانست خللی را در انجام کار بهوجود آورد.
این کار، نقطه عطفی است در تاریخ شرکت بهسازان ملت که برای موفقیت از پیوند هم دلانه و همنوایی مصرفکننده و تولیدکننده (کارفرما، پیمانکار) در کنار هم بهرهمند شده است. فرآیند تولید و تست سامانه سنجش توسط تیمی متشکل از نیروهای فوق الذکر که به طور متوسط شامل ۲۵ الی ۳۰ نفر بودند، و در طی نزدیک به ۲ سال زحمت مداوم تیمی، به طول انجامید.
از سوی دیگر در اوایل سال ۸۰ بهواسطه جوی که در بازار رقابتی بین چند بانک مبنی بر پیادهسازی و بهرهبرداری از سیستم حساب جاری متمرکز بوجود آمده بود، و فشارهای بیرونی به بانک ملت در خصوص اقدام به این کار، به هر شکلی که ممکن باشد، موجب شد تا مدیرعامل وقت بهسازان درخواست تولید یک سیستم حساب جاری متمرکز به گونهای که دارای قابلیت بهرهبرداری در تعدادی از شعب منتخب بانک را داشته باشد، و البته بنابر ملاحظاتی (که ذکر جزئیات آن کمکی به اصل ماجرا نمیکند) بهصورت چراغ خاموش مطرح کند.
ما نیز در مدتزمان کوتاهی شاید یکی دو ماه، یک نسخه اولیه سیستم حساب جاری متمرکز با قابلیت سرویسدهی محدود برای ۲۰۰ تا ۲۵۰ شعبه بانک، و بر روی محیط کامپیوترهای PC ایجاد کردیم، و طی یک مراسم غیررسمی رونمایی به مدیران وقت در بانک ملت ارائه کردیم.
توسعه و شکوفایی (فراز)
شرایط شرکت بهسازان ملت را بهگونه ای تصور کنید که در اوایل دهه هشتاد، با توضیحاتی که در بالا ارائه شد، دارای یک محصول آماده نصب و بهرهبرداری در شبکه گسترده بانک ملت با تعداد شعبی بالغ بر ۱۸۵۰ شعبه است. همچنین نسخه اولیه محصول دوم (سیستم حساب جاری متمرکز)، با محدودیتهای ذکر شده آن نیز تهیه شده است.
الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
از طرفی بهواسطه تفکر مدیریتی (دولتی) حاکم بر شرکت، در آن ایام شرکت دچار ضعفهایی در اداره امور و مدیریت منابع مالی و انسانی شد، و از منظر دیدگاه اقتصادی (و با نگاه به نیمه خالی لیوان یعنی فقط ضعف اقتصادی) با مشکلاتی مواجه شد، که سرعت حرکتی آن را جهت توسعه و شکوفایی گرفت. از آن جهت و بنابر پارهای دلایل مدیریتی در بانک تصمیم به تغییر مدیرعامل بهسازان گرفته شد. انتخاب آقای مرتضی مقدسیان از جامعه متخصصان صنعت آیتی، که هم توان مدیریتی بخش خصوصی را داشت و هم شخصی قابل وثوق و شناخته شده برای نهادها و دستگاههای امنیتی و نظارتی بود، را شاید بهتوان نقطه عطف دوم، تاریخ شرکت بهسازان ملت دانست.
بعد از تغییرات مدیریتی در شرکت بهسازان، گسترش و فراگیرشدن محصول اول شرکت (س.ن.ج.ش) از یک سو، و از سوی دیگر تغییر پلتفرم و محیط اجرایی محصول دوم شرکت (سیستم حساب جاری متمرکز – جام) به محیط مین فریم، و گسترش و بهرهبرداری از آن، در شبکه شعب بانک، همزمان با جذب و افزایش تعداد نیروهای تخصصی شرکت، زمینهساز اعتماد و اتکای بیشتر بانک به شرکت بهسازان شد. بهطوریکه سفارش تولید سامانه کربانکینگ ملت نیز (با توجه به گسترش و پیشرفتهای شبکه ارتباطی و مخابراتی) بر اساس شرایط و ملاحظات مورد توافق مدیریت بانک با مدیریت بهسازان نیز به شرکت محول شد.
تأسیس شرکت تخصصی در حوزه پرداخت (PSP) با عنوان شرکت به پرداخت ملت، نیز یکی دیگر از پایههای موثردر توسعه و شکوفایی شرکت بهسازان ملت محسوب میشود که خود نیاز به حکایتی جداگانه دارد و در این مقال نمیگنجد.
کمکم میرسیم به نیمه دوم دهه هشتاد، زمانی که سامانه کربانکیگ (جم)، با فراز و فرودهای فراوان و چالشهای کوچک و بزرگ بالاخره تولید و در کل بانک ملت پیادهسازی و مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. در این مدت رشد شرکت بهگونهای بوده که از نظر تعداد نیروی تخصصی جمعیتی بالغ بر ۷۰۰ نفر نیروی کار در مجموعه بهسازان ملت مشغول به کار میباشند.
در این زمان، با تکیه بر توان تخصصی و پتانسیل موجود شرکت، و بر مبنای تفکرات مدیریتی بخش خصوصی، بهسازان در مسیر فعالیت در زمینه ارائه سرویسهای ویژه به مشتریان خاص بانک قرار گرفت، که خود این سرویسها در زمره طرحهای بزرگ ملی قرار دارند (شامل: نامنویسی حج عمره مفرده، طرح ملی خرید گندم، مشارکت در کارت سوخت – پرداخت بهای سوختگیری کارت بانکی آنلاین و کیف پول آفلاین، سامانه مدیریت حساب مشتریان شرکتی، و …)، و به این ترتیب خدمات شایانی را برای کشور و بر روی زیرساختهای بانکی ارائه کرد.
به جرات میتوان از سالهای دهه هشتاد به عنوان سالهای توسعه و شکوفایی بهسازان ملت یاد کرد، در این دوران همزمان با رشد و توسعه عمودی (تولید و توسعه نرمافزار بصورت تخصصی)، حرکتهایی هم به منظور توسعه افقی یعنی فعالیت در سایر حوزههای صنعت آیتی، نیز در شرکت بهسازان ملت، انجام شد. با سرمایهگذاری در حوزههای دیگر از جمله خدمات مشاوره آیتی وخرید و الحاق مجموعه شرکتهای یاس ارغوانی و شقایق، و همچنین تأسیس و راهاندازی شرکت زیرساخت امن خدمات تراکنشی در زمینه طراحی، اجرا و پشتیبانی شبکههای امن ارتباطی و زیرساختهای مراکز داده، ایده شکلگیری هلدینگ بهسازان (گروه فن آوران هوشمند بهسازان فردا) تقویت و عملیاتی شد.
از دیگر کارهای مهم و محصولات استراتژیک شرکت بهسازان ملت، سامانه تدارکات الکترونیک دولت میباشد، که سیستمی جهت انجام معاملات دستگاههای اجرایی (خرید، مناقصه و مزایده) در بستر وب میباشد که با هدف شفافسازی، کاهش هزینههای اضافی و افزایش کارایی بخشهای دولتی، توسط مرکز توسعه تجارت الکترونیکی وزارت صنعت، معدن و تجارت از سال ۱۳۸۸ بهصورت یک طرح ملی آغاز شد و شرکت بهسازان ملت بهعنوان پیمانکار این پروژه انتخاب شد.
و این گونه بود که بهسازان ملت، بهسازان شد
ورود به سالهای دهه نود، برای شرکت بهسازان ملت را میتوان به نوعی ورود به جریان تثبیت یا سکون دانست، سالهایی که سامانه کربانکینگ وارد فاز پشتیبانی و توسعه موارد جدید شده است، و ترکیب نیروهای انسانی (اعم از گروههای فنی و کسبوکار بانکی) به میزان قابلتوجهی تغییر کرده، و هر یک از اعضای اصلی و تاثیرگذار تیمهای پدید آورنده سامانههای موجود، یا در جای دیگری از بانک مشغول به خدمتند، و یا به سایر شرکتها رفتهاند، و برخی نیز به خارج از کشور مهاجرت کردهاند.
از طرف دیگر در خلال این سالها با قوتگرفتن تفکر نیمه خصوصی (گرایشات حاکمیتی بانک بر شرکت)، تقریباً نوآوری و خلق محصول جدیدی که عامل تاثیرگذاری در بازار رقابتی باشد صورت نگرفته، و مزید بر موارد ذکر شده، تغییرات روز افزون تکنولوژیکی موجب تغییر ذائقه مشتریان و انتظارات و نیازمندیهای آنان شده است. وسعت و سرعت این تغییرات تکنولوژیکی و تاثیرگذاری آن بر مدیران ارشد بانک، موجب آن شد که، شرکت ملزم به بهبود و بازسازی یا نوسازی سامانههای عملیاتی شود، و در نهایت و در اواخر سال ۹۵، تولید و توسعه سامانه کربانکینگ جدیدی تحت عنوان «کربانکینگ ۲» با استفاده از معماری جدید و مبتنی بر تکنولوژیهای به روز، در دستور کار شرکت بهسازان ملت قرار گرفت، که روند اجرایی این کار با وجود برخی مشکلات و کاستیها، همچنان در حال انجام است و امید آنکه بزودی شاهد آمادهشدن و استقرار این تجربه شرکت بهسازان ملت نیز، به گونهای موفقیتآمیز باشیم.
همانطور که اشاره شد، در طول این سالها، تغییراتی در بافت نیروی انسانی شرکت بوجود آمده است، که این خود در کنار تغییر بخش اعظمی از روند کاری شرکت، یعنی از تولید و خلق سیستمها و محصولات جدید، به پشتیبانی و توسعه سیستمها و محصولات قبلی، موجب تغییراتی در فرهنگ و رفتار سازمان، و انگیزههای فردی کارکنان شده است که ممکن است منجر به نوعی سکون زدگی در بهسازان ملت شده باشد.
یکی از مسائل مهمی که میتواند در محیطهای شغلی مورد بررسی قرار گیرد و از اهمیت خاصی برخوردار است، مساله وجود نیروی انسانی کارآمد و خودانگیخته است و در این راستا شرکتهایی به پیشرفت، ترقی و تعالی دست پیدا میکنند (یا در آن مسیر باقی میمانند)، که بتوانند این نیروها و استعدادهای نهفته در آنها را شکوفا سازند. کارکنان امروزی بیشتر از گذشته درباره زندگی کاری خود فکر میکنند و نگران آن هستند که شغلی مطمئن، و درازمدت داشته باشند، که رضایت شغلی را نیز برایشان به همراه داشته باشد، و تمایل زیادی دارند که در شغل خود رشد و توسعه پیدا کنند. اما بهواسطه شرایط محیطی و محاطی بیان شده در بالا، میبینیم که اغلب کارکنان متاسفانه قبل از رسیدن به اهدافشان دچار سکون میشوند و این سکون زدگی است که باعث ایجاد ناکارآمدی و عدم کسب نتیجه در شرکت میشود.
در خاتمه امروزه شاهد زنگ خطر، جریاناتی در بازار رقابتی بانکها و شرکتهای تولیدکننده سامانههای بانکی هستیم که بهواسطه مطرحشدن موضوع تحول یا دگردیسی دیجیتالی، به صدا درآمده است. و اینطور به نظر میرسد که شرکتهایی نظیر بهسازان ملت برای حفظ بقا و دوام خود، ناگزیر هستند که با نگاهی به درس آموختههای تجربیات قبلی، و با تکیهبر نوآوری، و حمایت جدی از خلاقیتهای نیرویهای انسانی مستعد، و ایجاد انگیزش در تیمهای تخصصی، زمینه ساز تحول و دگرگونی، ابتدا در خود و سپس در محصولات و خدمات و… باشند.
باشد به یادگار برای ایامی که نه از تاک نشان مانده، نه از تاک نشان