کد خبر: ۱۲۵۲۰۰
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۹ - ۰۸ بهمن ۱۳۹۶ - 28 January 2018
معدن همان معدن است و کارگران همان کارگران. معدن زمستان یورت آزادشهر گلستان که سیزدهم اردیبهشت‌ماه منفجر شد و ٤٤ نفر از کارگرانش را کشت، حالا دوباره تبدیل به گلوگاهی تنگ و تاریک شده تا آدم‌ها را به داخل بکشد و شاید هیچ وقت دیگر پس ندهد.
بانكداري ايراني-روزنامه شهروند درباره وضعیت ایمنی و بازگشت به کار شاغلان معدن «زمستان یورت» آزاد شهر گلستان به ارایه گزارشی پرداخت و نوشت:معدن همان معدن است و کارگران همان کارگران. معدن زمستان یورت آزادشهر گلستان که سیزدهم اردیبهشت‌ماه منفجر شد و ٤٤ نفر از کارگرانش را کشت، حالا دوباره تبدیل به گلوگاهی تنگ و تاریک شده تا آدم‌ها را به داخل بکشد و شاید هیچ وقت دیگر پس ندهد.

در ادامه این گزارش می خوانیم: کارگران معدن از بعد اردیبهشت امسال که جسدهای کبود هم‌پیشه‌ای‌هایشان را از دهانه «یورت» بیرون کشیدند، دیگر کارگران سابق نشدند اما غم نان چاره‌ای برایشان نگذاشت. آنها از همان روز که چهل و چهارمین جنازه را از زیر خروارها زغال‌سنگ درآوردند، دوباره سر هر صبح انتهای آن سربالایی پر درخت، چکمه‌ها را به پا می‌کنند، لباس‌ها را به تن و با چراغ‌های مخصوص خودشان را برای ورود به دهانه آماده می‌کنند؛ شاید بدون صبحانه و در فکر شام شب.

** مشکلات سرجایش است
«محمود کمالی» کارگر معدن زمستان یورت بود و هنوز هم است. او برای نجات همکارانش وارد تونل شده بود که دچار خفگی شد و یک هفته در بیمارستان بستری شد. یک ماه دست از کار کشید و حالا دوباره به معدن بازگشته: «معدن بعد از حادثه تغییری نکرد، حالا هم مثل روز اولش است، الان ما می‌رویم و کار می‌کنیم و خودمان را به خدا می‌سپریم. معدن فقط ٢٠ روز اول تعطیل بود، بعدش سر کار برگشتیم. کار با تعدادی از نیروهای قبلی دوباره شروع شد.» 

به گفته محمود کمالی، کارگران معدن، هنوز حقوق برج‌ های دو و سه مربوط به قبل از حادثه و مرداد و شهریور که بعد از حادثه بود را نگرفته‌اند: «روند پرداخت حقوق مثل قبل از حادثه است، فرقی نکرده.» کمالی نزدیک به ١٥‌سال سابقه کار در معدن دارد و حالا ٣٠ ساله است. او در تیم استخراج معدن است: «بعد از حادثه انفجار ٤٠٠، ٥٠٠ متر از معدن را بستند، همان جایی که انفجار اتفاق افتاده بود، کنارش یک تونل دیگر زدند و به عقب برگشتند، آن مسیر خطرناک است و هر روز ریزش دارد.» دویل تهویه مهمترین معضل معدن زمستان یورت بود؛ حفره‌ای برای ورود جریان هوا و بالابردن ایمنی که اگر مسیر آن در تونل باز بود، انفجار معدن این همه قربانی نمی‌داد: «قرار بود برای معدن دویل بخرند، اگر این اتفاق بیفتد، مشکل حل می‌شود. 

بدون دویل گاز داخل تونل جمع می‌شود و منجر به خفگی می‌شود. قبل از حادثه معدن زمستان یورت دویل نداشت.» کمالی می‌گوید در این مدت بخشی از طلب کارگران را پرداخت کرده‌اند؛ طلب او ١٠‌میلیون تومان بود که نزدیک به هشت ‌میلیون تومان آن پرداخت شده است: «بیشتر کارگرانی که حالا در معدن مشغول به کار هستند، نیروهای جدید هستند. کارگران قبلی بیمه بیکاری می‌گیرند و خیلی‌هایشان برنگشته‌اند. آنهایی که برگشته‌اند حدود ١٠ تا ٢٠ نفر هستند.» کمالی از سختی کار در این معدن می‌گوید: «بعد از حادثه مشکلات ما سر جایش ماند. نمی‌دانید با چه بدبختی توانستم چراغ بگیرم، حرف که می‌زنیم اعتراض که می‌کنیم، می‌گویند دیگر سر کار نیایید. هر چه به ما می‌دهند پولش را می‌گیرند، ما چراغ را برای کارمان می‌خواهیم، اما ٣٠٠‌هزار تومان از حقوقمان کم می‌کنند، این اتفاق برای لباس‌ها و چکمه‌ها هم می‌افتد.» کمالی کارگر بخش استخراج معدن است.

** هر ١٠٠ متر تونل معدن باید یک دویل داشته باشد
«اسماعیل میرحسینی» هم کارگر معدن زمستان یورت است و از دقایق اول حادثه اردیبهشت بالای سر کارگران بود و جنازه‌های زیادی درآورد. او اطلاعات بیشتری درباره معدن دارد: «همان بخشی از معدن زمستان یورت که خراب شد را درست کردند و کارگران دوباره کار را دست گرفتند؛ الان کارگران مشغول کار در همان بخش هستند.» به گفته این معدنچی، در همان تونلی که دچار انفجار شد، نزدیک به ٧٠، ٨٠ کارگر مشغول به کار بودند که بیشتر از ٤٠ نفرشان کشته شدند؛ از آنهایی که زنده ماندند ١٠، ١٥ نفر خودشان را بازنشسته کردند و بقیه هم بیمه بیکاری می‌گیرند: «شاید از گروه قبلی تنها ١٠ نفر دوباره در همان تونل مشغول به کار شدند، البته در آن بخشی که دچار انفجار شد، کسی کار نمی‌کند، آن مسیر را رها کرده‌اند و مسیر دیگری را حفر کرده‌اند.» 

میرحسینی می‌گوید که معدن زمستان یورت ٤ تونل دارد و در هر تونل ٧٠، ٨٠ نفر کار می‌کنند: «معدن زمستان یورت یکی از بهترین معدن‌های استخراج زغال‌سنگ است و هر بار ٦٠٠ واگن زغال از آن خارج می‌شود.» او کارگر معدن رضی است که زیرمجموعه همان شرکت معدن زمستان یورت کار می‌کند و حالا او درباره وضع ایمنی تونل‌های معدن توضیح می‌دهد: «تونلِ یکِ معدن زمستان یورت ١٧٠٠متر بود که در طول این مسیر یک جاهایی دویل بود که بسته شده بود، این دویل‌ها برای خارج‌شدن گازها زده می‌شوند؛ چرا که داخل معدن تجمع گاز خیلی بالاست. براساس استاندارد باید در هر ١٠٠متر یک دویل وجود داشته باشد، هر دویل با توجه به مساحتی که دارد ٥٠ تا ١٥٠‌میلیون تومان هزینه ساخت می‌برد.» به گفته این معدنچی، حالا در معدن زمستان یورت دویل‌های بسته‌ شده باز شده‌اند: «بعد از بازکردن دویلی که بسته شده بود، توانستیم جنازه‌های انفجار را باز کنیم، فقط هم از همان راه می‌شد به جنازه‌ ها رسید. 

آن منطقه آن ‌قدر کار داشت که تازه شب یلدا توانستیم به آن بخش انفجار برسیم.» حالا بر اساس آنچه معدنچی‌ها می‌گویند، مدیران و پیمانکاران معدن تغییر کرده‌اند: « هر هفته بازرسان از معدن بازدید می‌کنند و تنها در صورت تأیید آنها مسیر ادامه پیدا می‌کند.» وضع پرداخت حقوق‌ها همچنان نابسامان است، میرحسینی می‌گوید که الان برج ١١ است و مسئولان معدن تازه می‌خواهند حقوق برج ٦ یا ٧ را واریز کنند؛ این کارگر ماهانه ٨٠٠‌هزار تومان حقوق می‌گیرد: «شما فکر کنید ما برخی جاها وارد مسیرهایی می‌شویم که عرض‌اش ٣٠ سانت است و خودمان هم جا نمی‌شویم، واقعا آدم وحشت می‌کند، اما با این شرایط به ما ٧٠٠، ٨٠٠‌هزار تومان می‌دهند. گاهی هم ٤٠٠‌هزار تومان برای ما حقوق واریز می‌کنند.» حقوق‌ها اما تنها گلایه کارگران نیست، نبود امکانات و بی‌توجهی به ایمنی کارگران هم جزو مشکلات دیگر است: «هر چه کارگر برای کار نیاز دارد، از حقوقش کم می‌شود؛ الان قیمت یک چراغ خوب ٤٥٠‌هزار تومان است، این چراغ نباید جرقه بزند چون می‌تواند منجر به انفجار شود، اما پولش را خود معدنچی باید بدهد. 

قبلا به ما صبحانه شیر می‌دادند، ناهار می‌دادند، اما حالا از این چیزها خبری نیست. ماسک و چکمه و لباس کار را خود کارگر باید از جیب بدهد. تا ‌سال ٩٢ تمام هزینه‌های ما را شرکت می‌داد، حتی به ما تسهیلات هم می‌دادند.» وضع اشتغال در استان گلستان خوب نیست، همین هم شده تا کارگران معدن چاره‌ای جز بازگشت به کار در همان معدن خطرناک نداشته باشند: «کارگران معدن اوضاع مالی خوبی ندارند، بعضی از کارگرها نان نداشتند به بچه‌هایشان بدهند؛ از فقر گریه می‌کردند.»

** تیم ایمنی معدن مسیرها را بررسی می‌کنند
«مصطفی گنجی» برادر محمود گنجی است. محمود یکی از قربانیان معدن زمستان یورت است و آن روز شاهد خارج‌شدن جنازه‌ها بود: «بعد از انفجار من و همکارانم جنازه‌ها را بیرون کشیدیم. چندین ماه روی مسیری که ریزش کرده بود، کار می‌کردیم، برج هفت بود که مسیر باز شد، قرار بود نیرو بیاورند، اما بعد با همان نیروهای قبلی معدن کار را شروع کردند. مسیری که ریزش کرده بود تا ٣٠ متر قابل استفاده نبود و نزدیک به ٣٠، ٤٠ کارگر شبانه‌روز کار کردند تا توانستند مسیر را باز کنند. به همین دلیل هم معدن حدود ٥٠ روز تعطیل بود و کارگران حفاری می‌کردند.» «مصطفی» از برج هفت‌ سال ٧٨ در معدن زمستان یورت کار می‌کند و حالا ٤٥ ساله است: «معدن بیمه کارگران را ناقص رد کرده بود؛ مثلا برای کسی که معدن‌کار است، بیمه آرایشگری و کتابداری و حسابداری رد کرده بودند، برای ما هم همین وضع بود، الان من از‌ سال ٧٨ در معدن هستم، اما به اندازه اینهمه سال بیمه ندارم. 

بیمه همه کارگران معدن زمستان یورت قطع و وصل شده. هر چقدر پیگیری کردیم، فایده‌ای نداشت. در بیمه برای ما عنوان شغلی درستی نزدند تا پول بیشتری هم ندهند.» مصطفی گنجی یکی از افرادی است که در بخش ایمنی معدن کار می‌کند و درباره وضع ایمنی معدن حرف‌هایی می‌زند: «ایمنی نسبت به قبل بهتر شده، بعد از آن حادثه مدیران تغییر کردند و تلاش می‌کنند تا حادثه‌ای مثل حادثه قبلی رخ ندهد. الان یک تیم ٩ نفره ایمنی معدن را بررسی می‌کند تا مسیریابی به‌درستی انجام شود و دویل‌ها زده شوند.» به گفته این معدنچی، بعد از حادثه اردیبهشت، با تیم جدیدی که وارد معدن شده‌اند، هم استحکام معدن بالا رفته و هم مسیر هوا باز شده است.

** خیلی از کارگران از معدن رفتند
مصطفی یکی از کارگران تونل سه معدن زمستان یورت بود، همان بخش پایینی معدن. بعد از حادثه او هم مصدوم شده بود. به گفته این معدن‌کار یکی از مهمترین مشکلات معدن زمستان یورت قبل از حادثه نبود دویل بود: «الان آن قسمت از تونل مجهز به دویل شده است.» او می‌گوید که در این مدت چندین‌بار تیم‌های کارشناس از محل بازدید کرده‌اند: «یک تعدادی از کارگران قبلی معدن بازگشتند، تعدادی هم به معدن‌های دیگر رفتند و تعدادی هم هستند که بیمه بیکاری می‌گیرند.» به گفته مصطفی، بعد از این‌که حادثه انفجار رخ داد، مطالبات قبلی کارگران را پرداخت کردند، الان هم از برج چهار، حقوق‌ها را واریز کرده‌اند: «مدیران داخلی معدن تغییر کرده‌اند و حالا معدن با مدیریت جدید کار می‌کند.» به گفته او، کارفرما، شرکت صنعتی معدنی شمال‌شرق شاهرود است.

** بازدید گروه حقیقت ‌یاب از معدن و تهیه گزارش محرمانه
انفجار که رخ داد، مدیران داخلی معدن برکنار شدند و حالا مهندس خدایی، مدیر جدید معدن زمستان یورت است. او ٩ماه بعد از حادثه، از تغییراتی که در این مدت رخ داده می‌گوید: «ما بعد از حادثه، مسیر را مستحکم‌تر کردیم و ضریب اطمینان را بالا بردیم، این اتفاق در همه تونل‌ها رخ داد. تمام این مدت مشغول تعمیر بودیم تا رسیدیم به منطقه ریزش تونل. 

حدود چهار ماه‌ و ‌نیم طول کشید تا به آن مسیر رسیدیم.» به گفته خدایی، در این مدت گروه حقیقت ‌یاب وزارت صنعت و معدن از تونل بازدید کرد، تشکیل جلسه داد و توانست به نتیجه‌ای هم برسد، حالا پرونده مختومه اعلام شده اما نتایج و جزییات آن محرمانه است: «به دستور وزارت صنعت و معدن و مقام قضائی، معدن از اول آبان‌ماه بازگشایی شد. در ماه گذشته، نزدیک به دوو‌نیم تن استخراج زغال سنگ داشتیم، درحالی‌که قبل از حادثه، میزان استخراج ٣‌هزار و ٥٠٠ تن زغال سنگ بود.» خدایی می‌گوید: «در این مدت تهویه‌ای برای داخل تونل طراحی کردیم و با دانشگاه صنعتی شاهرود قرارداد بستیم تا برای ما طراحی تهویه کنند، الان در داخل تونل، تهویه مصنوعی داریم، قبلا این تهویه را نداشتیم.» خدایی پس از حادثه و بعد از برکناری مدیر قبلی، مدیریت معدن زمستان یورت را عهده‌دار شده است: «من قبلا مسئول امدادونجات داخل تونل بودم و از ابتدای انفجار در این محل حضور داشتم. 

در تمام این‌مدت هم مشغول استحکام‌ سازی بودیم، هیچ تولیدی نداشتیم، چون مجوزش را نداشتیم. نخستین تولید ما آبان‌ ماه با ٧٠٠ تن بود. ما ٢٠ نفر را برای کارهای نگهداری و تعمیر نگه داشته بودیم. به‌هرحال نمی‌شود معدن را به‌طور کلی تعطیل کرد.» اینها پاسخ او به دلیل تعطیل نشدن معدن پس از حادثه است. به گفته او، قبل از حادثه، معدن زمستان یورت ٣٤٠ تا ٣٥٠ کارگر داشت، اما بعد از حادثه این تعداد به ٢١٠ کارگر رسید: «تعدادی از کارگران قبلی رفتند، اما کم‌کم درحال بازگشت هستند.» 

او تأخیر در پرداخت حقوق کارگران را نمی‌پذیرد: «حقوق کارگران ماه ‌به ‌ماه پرداخت می‌شود. حتی حقوق‌های معوقه‌شان هم پرداخت شده است و هر کسی برای تسویه آمده، با او تسویه کرده‌اند.» او درباره نصب و راه‌اندازی دویل در تونل هم می‌گوید که هر چه استاندارد بوده انجام شده و قرار است دویل جدیدی در داخل تونل زده شود. خدایی از دادن توضیحات بیشتر درباره تهویه داخل تونل معدن خودداری می‌کند.

** نمی‌دانیم معدنچی‌ها شهیدند یا نه
حالا در کنار تمام اتفاقات داخل معدن و تونل‌های تنگ و تاریک‌اش، کیلومترها دورتر، خانواده قربانیان معدن، هنوز عزادارند. همسر ابراهیم گنجی، یکی از آنهاست. ابراهیم سیزدهم اردیبهشت وارد معدن شد و بیرون نیامد و حالا بعد از ٩ ماه، همسرش از حال ‌و روزش می‌گوید. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به بخشی از وعده‌هایش عمل کرده، دیه ٢١٠‌میلیون تومانی کارگران را همراه با ٥٠‌میلیون تومان حق مسکن پرداخت کرده و آخر هر برج، یک‌میلیون و ٨‌هزار تومان به حسابشان واریز می‌کند. 

از حقوق عقب‌ افتاده کارگران هم بخش قابل‌توجهی پرداخت شده است. اما به گفته همسر ابراهیم گنجی، هنوز معدن به آنها بدهکار است: «طلب شوهرم، ١٧، ١٨‌میلیون تومان بود، روزی که جسدش را بیرون کشیدند، هشت ‌میلیون به حسابش واریز کردند و یک ماه پیش ٣‌میلیون و ٧٠٠‌هزار پرداخت کردند، گفتند طلب‌اش همین بوده. از آن‌طرف، وزارت کار قرار بود پول مستمری را بالا ببرد، اما هنوز کاری نکرده. با یک‌میلیون و ٨‌هزار تومان نمی‌شود زندگی کرد.» او یک دختر و یک پسر دارد و ساکن روستای وطن هستند. مادر می‌گوید که دیه همسرش بین خود و فرزندان و پدر و مادر همسرش تقسیم شده: «برای بچه‌هایم حساب بانکی درست کردند و پول‌ها را به حسابشان واریز کردند، هیچ‌کس هم حق ندارد از آن برداشت کند، بقیه را هم به پدر و مادرش و من دادند. سهم من از ٢١٠‌میلیون تومان، ٢٦‌میلیون تومان شد.» خانواده کارگران معدن هنوز ناراضی‌اند. 

مصیبتی که اردیبهشت‌ماه بر سر ٤٤ خانواده وارد کرد، با این پول‌ها و وعده‌ها جبران نمی‌شود: «به ما قول داده بودند با رهبری دیدار می‌کنیم، خبری نشد. وزیر کار قرار بود بعد از ماه رمضان بیاید، نیامد. قرار بود مستمری را دو‌میلیون تومان کنند، نکردند. ما هنوز نمی‌دانیم که معدنچی‌ها شهید حساب شدند یا نه. همین هم شده تا برایشان سنگ قبر نگیریم. نمی‌دانیم روی سنگ بنویسیم شهید یا ننویسیم.» کار معدن حتی یک روز هم متوقف نشد و حالا خانم گنجی می‌گوید از روز انفجار، معدن یک روز تعطیلی نداشته. درحالی‌که قرار بود ٦ ماه تعطیل باشد تا ایمنی‌اش بالا برود: «خیلی از اهالی روستای وطن، کارگر معدن هستند، مثل قربان گنجی و رمضان شبکی. آنها می‌گویند که کار مثل قبل است و اوضاع مثل قبل. هیچ چیز عوض نشده.»

** دیه و حق مسکن پرداخت شد
مهدی سوسرایی، معدنچی دیگری بود که قربانی انفجار شد. او ساکن روستای سوسرا بود و حالا «رقیه» همسرش، با دو پسرش زندگی می‌کند. دیه را گرفته‌اند و مثل تمام کارگران بین خودشان و خانواده پدری تقسیم کرده‌اند. سهم هر نفر مشخص است: «به ما وعده داده‌اند تا مستمری ماهانه همسرم که یک‌میلیون و ٨‌هزار تومان است بالا برود، اما هنوز که خبری نیست. ما چندین‌بار به دفتر رهبری و استانداری و... نامه فرستادیم، کسی جوابمان را نداده. به ما گفتند هر چیزی که برای آتش‌نشان‌های پلاسکو در نظر گرفتیم، برای شما هم در نظر می‌گیریم، اما خبری نشده است.» «رقیه» هم می‌گوید که کارگران معدن بی‌وقفه کار کردند: «قرار بود معدن ٦‌ماه تعطیل باشد، اما مثل این‌که کمتر از یک‌ماه تعطیل بود، این‌ همه آدم در این معدن کشته شدند، اما یک دادگاه هم برگزار نشد که ببینیم آخر چه کسی مقصر بود و چرا این اتفاق افتاد. حالا حرف از ایمنی معدن می‌زنند، چرا قبل از این‌که این‌همه آدم در معدن بمیرند، به فکر ایمنی نبودند؟» شرکت زغال ‌سنگ شمال شرق، بخشی از بدهکاری‌اش به خانواده سوسرایی را پرداخت کرده: «دو‌میلیون و ١٠٠‌هزار تومان برای همسرم واریز کردند و گفتند که این تمام بدهی شما بوده. 

الان از دیه همسرم ٢٦‌میلیون تومان و از حق مسکن ١٦‌میلیون تومان برایم مانده. سهم بچه‌هایم از دیه و حق مسکن را به حساب خودشان واریز کرده‌اند. الان با مبلغی که من دارم می‌شود خانه‌ای خرید؟ الان شما خودت بگو، با این‌همه قسطی که ما داشتیم، چطور می‌توانم خرج خودم و بچه‌هایم را با یک‌میلیون و ٨‌هزار تومان بدهم؟» پسرهای رقیه، یکی هشت‌ساله و دیگر دوونیم‌ساله است.

** کارگران سنگ قبر ندارند
«اعظم» هم همسر محمود گنجی وطن است. او هم حرف‌ های رقیه و خانم گنجی را تأیید می‌کند اما گلایه زیاد دارد: «در مستمری و پرداخت حق و حقوق، سختی کار کارگران معدن را درنظر نگرفته‌اند. آخر سر هم به ما گفتند با ١٣، ١٤‌سال برایشان بازنشستگی در نظر گرفته شده است، همین هم شده تا ماهی یک‌میلیون و ٨‌هزار تومان به ما پرداخت کنند.» اعظم دو بچه ١٣ساله و هفت‌ساله دارد: «چندین ماه است پیگیری می‌کنیم ببینیم آنها را شهید حساب می‌کنند یا نه. هنوز کارگران سنگ قبر ندارند.» اعظم می‌گوید که همسرش، نزدیک به ١٥ تا ٢٠‌میلیون تومان از معدن طلب داشته اما چون سند و مدرکی ندارند، مسئولان معدن نزدیک به سه، چهار‌میلیون تومان به‌عنوان بدهی پرداخت کرده‌اند: «به ما گفتند همه طلب همین‌قدر بوده. ما هم چون سندی نداریم، اعتراضی نکردیم.» «محمود» که جان داد، اعظم دست دو فرزندش را گرفت و به آزادشهر رفت: «نمی‌توانستیم در روستا زندگی کنیم، الان هنوز خیلی از اهالی روستا در معدن کار می‌کنند، برادر همسرم هم یکی از آنهاست.»

*منبع: روزنامه شهروند؛ 1396،11،8
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: