بانكداري ايراني - روزنامه آرمان در گفت وگویی با مهدی تقوی اقتصاددان، نوشت: بودجه بر اساس برنامهای بسته میشود که دولت مینویسد و در آن برنامه پیشبینی میکند که در این چند سال چه کارهایی باید صورت پذیرد تا بدان هدف دست یابند.
در ادامه این گفت وگو آمده است: «بارها به مسئولان گفتهام که امور کشور را شفاف به مردم بگوییم تا تصور نکنند که با وضعیت پروپیمانی از نظر بودجه روبهرو هستیم، منابع ضیق است و باید درست مصرف شود، اما روال فعلی شرایط کشور را بهبود نمیدهد.» این جمله علی لاریجانی رئیس مجلس است که روز گذشته در ششمین همایش ملی نقش پژوهش در قانونگذاری بیان کرد. به اعتقاد لاریجانی «یکی از مشکلات عمده کشور مساله بودجه است. تمام منابع و درآمدهایی که کشور از طریق نفت یا مالیات و روشهای دیگر تهیه میکند، به سختی به 300 هزار میلیارد تومان میرسد، بودجه جاری کشور هم همین قدر است؛ بنابراین بیش از این نمیتوانیم به هزینهها اختصاص دهیم».
در این راستا یک اقتصاددان تاکید میکند که مسائل به سیستم و طرز تفکر دولت و ادارهکنندگان کشور بستگی دارد. مهدی تقوی در راستای اظهارات لاریجانی و بودجه کشور با «آرمان» به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
**با مشخص شدن بودجه سال 97 و تخصیص اعتبار به هریک از سازمانها و دستگاهها بسیاری معتقدند که این بودجه نمیتواند مشکلات کشور را حل کند، به نظر شما چه میزان این بودجه با واقعیات جامعه همخوانی دارد؟
بودجه بر اساس برنامهای بسته میشود که دولت مینویسد و در آن برنامه پیشبینی میکند که در این چند سال چه کارهایی باید صورت پذیرد تا بدان هدف دست یابند. بر این اساس دولت سالانه به برخی دستگاهها بودجهای اختصاص میدهد تا این امور را انجام دهند. در این راستا بعضا دولت با کسری بودجه مواجه میشود که این امر بهخاطر عدم پیشبینی درست دولت برای برنامهها بوده یا آن پیشبینیها محقق نشده است. بنابراین اگر دولت از آنچه که پیشبینی کرده کمتر خرج کرده باشد مابقی این بودجه مازاد به خزانه واریز گردیده اما اگر بیش از پیشبینی خرج کند، دچار کسری میشود.
معمولا دولت احتمال وقوع پیشبینیهای خود را در سطح 95 درصد میدهد و 5 درصد ضریب خطا برای این پیشبینیها وجود دارد. از این رو برای تخصیص بودجه به سازمانها و دستگاهها حسابهایشان به دیوان محاسبات میرود و آنها آنچه را که مورد نیاز سازمان مورد نظر است با توجه به بودجه حساب کرده و در نظر میگیرند. از طرف دیگر ممکن است آقای روحانی برنامههایی داشته و تمام آن برنامهها عملی شده که در این راستا بودجه برخی از سازمانهای مذکور میتواند کم شود، اما اگر برخی برنامهها مقداری دیر به پایان برسد، دولت باید مقداری بودجه برای آنها در نظر بگیرد تا آن برنامهها نیز به سرانجام برسد.
البته همه اینها در شرایطی است که نمیدانیم وضعیت دولت در بودجهریزی چگونه بوده است. آیا بودجهها از قبل مانده و دولت میخواهد کمتر خرج کند یا اینکه از گذشته دچار کسری شده و میخواهد آنها را جبران کند؟ از این حیث قضاوت دقیق در این باره مستلزم داشتن اطلاعات کافی از وضعیت دولت، سازمان و دستگاههایی است که از دولت بودجه میگیرند.
**بسیاری معتقد بودند که مساله صندوقهای بازنشستگی در بودجه 97 دیده شده و حل خواهد شد، اما آنطور که پیداست و رئیس مجلس گفته با توجه به بودجه 97 صندوقهای بازنشستگی استعداد رفع مشکلات بازنشستگان را ندارند. ارزیابی شما چیست؟
بله؛ این اشکال در صندوقهای بازنشستگی وجود دارد. من به عنوان یکی از بازنشستگان دولتی به این صندوقها پول دادهام و از حقوقم کسر کرده و به این صندوقها فرستادهاند. حال این پولهای کلان جمعآوری شده اما شاهدیم این صندوقها با مشکل مواجه هستند. در این راستا صحیح این بود که دولت این پولها را در جای درستی سرمایهگذاری میکرد و منابع مطمئنی برای تامین حقوق بازنشستگان ایجاد میشد. از این رو اگر این اتفاق رخ نداده کمکاری مدیران و روسای وقت صندوقهای بازنشستگی دولت را میرساند.
احتمالا این افراد سرمایهگذاریهای روشن و دقیقی انجام نداده و ممکن است هزینههای لوکس زیادی در سازمان انجام گرفته باشد. البته نکته قابل توجه اینکه صندوق بازنشستگی نباید از بودجه دولت استفاده کند، اما به علت مشکل در تامین اعتبار سازمان بازنشستگی کشوری بودجه خود را از محل بودجه دولت دریافت میکند. گرچه همانطور که گفته شد باید از وضعیت صندوقها اطلاع کاملی داشته باشیم که بتوانیم تحلیل دقیقتری ارائه دهیم.
**رئیس مجلس اخیرا گفته از درون هزینه منابع نفتی اقتصاد فزاینده بهوجود نمیآید. با توجه به اینکه بودجه کشور براساس قیمت نفت بسته میشود دولت بهجز فروش نفت، چه راهکاری میتواند برای شکوفایی اقتصادی داشته باشد؟
برخی کشورها مانند ایران از محل فروش نفت درآمدزایی دارند اما کشورهایی که نفت ندارند، با مالیاتی که از مردم میگیرند تلاش دارند که هزینههای خود را جبران کنند. مثلا انگلیس در دوران قبل از خانم تاچر از ثروتمندان خود مالیاتهای سنگین میگرفت اما سایر خدمات بیمهای بهداشتی، درمانی و... رایگان بود و هزینه آنها را دولت از مالیاتی که از ثروتمندان اخذ میکرد، میپرداخت. با روی کار آمدن خانم تاچر تمام امکانات رایگان برای مردم از بین رفت و مردم مجبور شدند برای هر کدام از این امور هزینه بپردازند. از این رو این مسائل به سیستم و طرز تفکر دولت و ادارهکنندگان کشور بستگی دارد.
*منبع: روزنامه آرمان؛ 1396،9،28