روزنامه شرق در گفت وگویی با محسن مهرعلیزاده، نوشت: مردم در انتخابات سالهای ٩٤ و ٩٦ کاملا حزبی و گروهی رأی دادند. بنابراین از این پس این پرسش را مطرح خواهند کرد که عملکرد اصلاحطلبان با اینکه کرسیهای مهم دولت، مجلس و شورا را در دست دارند، چه خواهد بود.
در گزیده ای از این گفت وگو می خوانیم: پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری و شورای شهر از یک طرف و حضور قدرتمند در مجلس از طرف دیگر، شرایط را اگر از یک سو برای جریان اصلاحطلب مساعد جلوه میدهد تا بتواند منویات خود را عملیاتی کند اما از سوی دیگر همین فرصت میتواند تهدید بالقوهای هم در دل خود داشته باشد. اصلاحطلبان در دوره بعدی انتخابات در شرایطی قرار میگیرند که الزاما بر مبنای کارنامه و عملکرد خود ارزیابی میشوند. به عبارت دیگر، شرایط انتخابات آینده ایجابی خواهد بود؛ آنان در آینده در معرض قضاوت افکار عمومی قرار خواهند گرفت و باید دستاوردهای خود را برای مردم به نمایش بگذارند. دراینباره با محسن مهرعلیزاده به گفتوگو نشستیم و نظر او را جویا شدیم.
**اصلاحطلبان در سالهای ٧٦، ٧٧ و ٧٨ توانستند سنگر به سنگر از پاستور، شورا تا مجلس را فتح کنند و تا سال ٨٤ در روندی معکوس همه را واگذار کردند. ٢٠ سال بعد اکنون با برخی تفاوتها، در شرایطی مشابه قرار گرفتهاند. فکر میکنید اصلاحطلبان تا ١٤٠٠ چه باید بکنند تا آن دور تکرار نشود؟
بخش عمدهای از اتفاقاتی که از ٧٦ تا ٨٤ رخ داد، بیش از آنکه ناشی از عملکرد اصلاحطلبان و قضاوت مردم در این زمینه باشد، معلول این بود که در جریان اصلاحطلبی سازوکاری وجود نداشت که همه فعالیتها را همسو پیش ببرد و این باعث شد اول شورا از دست برود که آن هم به خاطر درگیریهای درونی شورا بود و همین روند با سبکشمردن وضعیت در انتخابات دوم شوراها ادامه پیدا کرد. در واقع اشتباهات سیاسی تاکتیکی در مقاطع مختلف باعث شد چنین اتفاقاتی رخ دهد. بنابراین باید دقت شود تا دوباره چنین اشتباهاتی صورت نگیرد.
اگر روند فعلی هماهنگی که در قالب شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان شکل گرفته حفظ شود، اصلاحطلبان از آن نواحی آسیب نخواهند دید. باید از این پس عملکرد واقعی و عملیاتی اصلاحطلبی را در صحنه نشان دهیم. مردم در انتخابات سالهای ٩٤ و ٩٦ کاملا حزبی و گروهی رأی دادند. بنابراین از این پس این پرسش را مطرح خواهند کرد که عملکرد اصلاحطلبان با اینکه کرسیهای مهم دولت، مجلس و شورا را در دست دارند، چه خواهد بود.
**کارنامه اصلاحطلبی در چه بخشهایی باید خود را نشان دهد؟ بهویژه اینکه در سال ١٤٠٠ دیگر مسائلی مانند بحران بهجامانده از دولت احمدینژاد یا موضوع برجام نمیتواند در مرکز توجه افکار عمومی باشد.
مهمترین مطالبه مردم موضوع معیشت و مطالبه اقتصادی است. مردم البته به دنبال تحقق آزادیهای فردی و اجتماعی و مطالباتی از قبیل جامعه مدنی و مردمسالاری هستند و در این زمینهها چه در بُعد سیاست داخلی و چه مسائل فرهنگی و اجتماعی از دولت کارنامه میخواهند، اما در حوزه اقتصاد کاهش سطح فقر و افزایش اشتغال و سطح معیشت و رفاه عمومی جامعه برای مردم خیلی اهمیت دارد. درواقع بخش عمدهای از کارهایی که دولت یازدهم انجام داد- مثل برجام - اگرچه ابعاد سیاسی آن بارز شد اما بخش درخورتوجهی از آن برای فراهمشدن شرایط برای حل معضلات اقتصادی بود.
**فکر میکنید کابینه دوازدهم باید چه ویژگیای داشته باشد که بتواند دولت دوازدهم را برای تحقق مطالبات مردم همراهی کند؟
کابینه دوازدهم با اتکا به سرمایه ٢٤میلیونی رأی مردم باید بتواند در مسیر اصلی تحقق مطالبات مردم قرار بگیرد. آقای روحانی در درجه اول باید وزرایی را انتخاب کند که مؤمن به آرا و راه و روش جریان اصلاحات و مشی اعتدال و تفکر اعلامی شخص آقای روحانی باشند. شرایط دوره دوم هر رئیسجمهوری چنین است که ممکن است بعضی از اعضای کابینه، فقط دو سال اول را در همسویی کامل با دولت و رئیسجمهور کار کنند و دو سال بعدی را برای هموارکردن مسیر در جهت گزینه بعدی ریاستجمهوری حرکت کنند. روحانی باید در این زمینه خیلی دقیق عمل کند. بحث جوانگرایی هم از موضوعات مهم در چینش کابینه است.
**با توجه به مباحثی که طرح شد، فکر میکنید شاخص مدیریت اصلاحطلبانه چیست، بهویژه در حوزه شهری و بهویژه در تهران. چه اتفاقی باید رخ دهد که بعد از چهار سال آن را محصول این نوع مدیریت بدانیم؟
من به چند عامل اشاره میکنم. اول پاکدستی مدیران و سیستم است تا اعتماد مردم به مدیریت شهری بازگردد. دوم اینکه برنامههای شهری باید بر مبنای «انسانمحوری یا شهروندمحوری» تدوین شود.
فکر میکنید تهران با هدف برنامهریزی نشده است؟ یعنی آنچه در برنامههای پنجساله آمده، این هدف را ندیده که تهران باید چه شهری باشد؟
آنچه تا به امروز انجام شده، این بوده که سعی خوبی برای حفظ و توسعه فضای سبز و پاکیزگی شهر صورت گرفته یا اینکه جمعآوری بهموقع پسماندها و تلاشهایی که در جهت تسهیل رفتوآمد در سطح شهر و احداث بزرگراهها و تونلها و احداث خطوط ویژه حملونقل عمومی و فعالیتهایی هرچند ناکافی، ولی ارزشمند در توسعه مترو صورت گرفته، خوب بوده و باید قدردانی شود، اما روشن نشده تهران قرار است به چه شهری به چه هویتی، با چه کارکردی و دارای چه موقعیت بینالمللی تبدیل شود؟ مثلا تهران میتواند به یک مرکز برای برگزاری همایشها و کنفرانسهای بینالمللی تبدیل شود.
**فکر میکنید که اگر قرار باشد چند کارِ ویژه برای تهران تعریف شود که در این فرصت چهارسال انجام آن در اولویت قرار بگیرد، چه موضوعاتی باید باشد؟
یکی از موضوعات مهم شهرداری، تأمین منابع مالی است. بهویژه آنکه براساس اطلاعات موجود، بدهکاری سنگینی هم دارد. دیگری استفاده بهینه از نیروهای موجود در شهرداری است. شهرداری به لحاظ مدیریتی و بدنه کارشناسی دارای نیروهای ارزشمندی است که باید بین آنها هماهنگی و همسویی برقرار شود. کارکنان و کارگران شهرداری اعم از شاغلان و بازنشستگان آنها نیروهای دلسوز و زحمتکش و ارزشمندی بوده و هرکدام از آنها سرمایههای پربهایی هستند. مثلا چرا نباید درباره انتخاب شهردار از بین نیروهای موجود در شهرداری گزینهای معرفی شود؟
چرا باید بیرون از مجموعه شهرداری نیرو معرفی شود؟ چرا نیروها در این جهت ساخته نشدهاند؟ حتی درباره اعضای شورای شهر، همه و همیشه اعضای شورای شهر از بیرون از شهرداری نامزد و انتخاب میشوند. همچنین شهرداری باید در فرایندی به شورای شهر و مردم گزارش دهد. علاوه بر اینها درباره تهران بهطور ویژه باید گفت موضوع آلودگی هوا و ترافیک دو موضوع بسیار مهمی هستند که باید در اولویت قرار بگیرند. البته توجه به این مسئله نباید پرداختن دقیق و عمیق به معضلات فرهنگی و اجتماعی را تحتالشعاع قرار دهد.
تهران درحالحاضر با معضلات بسیار سنگین اجتماعی و فرهنگی بهویژه مسئله کودکان کار، زنان خودسرپرست، تکدیگری و ناهماهنگی در پرداختن به مسائل فرهنگی مردم دستوپنجه نرم میکند. درباره مسائل اجتماعی باید از سمنها کمک گرفت. سازمانهای مردمنهاد در سالهای اخیر با نیت خیر مردم و افکار نوعدوستی شهروندان رشد قابل ملاحظهای داشتهاند. مثلا همین مجموعه خانه خورشید، نشان داده است که چه قابلیتهایی میتواند از سوی سازمانهای «مردمنهاد» بروز کند و میتوانند چه حجمی از مشکلات را مرتفع کنند. یکی از وظایف اصلی شهرداری رسیدگی به معضل اعتیاد، زنان بیسرپرست یا کارتنخواب و کودکان کار و... است. بیشک بهترین راهحل این مشکلات کمکگرفتن جدی از این سمنهاست تا این معضلات را به شکل عاطفی و انسانی و نه با برخوردهای سخت و خشن حل کنند و شهرداری باید به صورت جدی از این سازمانهای مردمنهاد حمایت کند.
*منبع: روزنامه شرق، 1396.4.14