بانكداري ايراني - فرشته احمدی میگوید: نباید مخالف برگزاری جشن امضا و رونمایی کتاب باشیم زیرا کارهایی که برای معرفی کتاب انجام میشود کم است و جشن امضا و رونمایی فارغ از شکل برگزاریشان حداقل کاری است که میشود برای معرفی اولیه کتاب انجام داد.
این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا در ارزیابی مراسم رونمایی و جشن امضای کتاب، گفت: کارهایی که برای معرفی و تبلیغ کتاب انجام میشود، بهقدری کم است که جشن امضا و رونمایی هرچند که به شکل سطحی برگزار میشود، از هیچی بهتر است.
او افزود: همیشه حرف منفی زدن، اینکه همهچیز بد و اشتباه است، آسان است و منتقدانی که به این نوع مراسم انتقاد دارند، اگر پیشنهاد دیگری دارند بگویند و یا اگر فکر میکنند به شکل بهتری میتوانند این کارها را انجام بدهند، انجام دهند تا الگوسازی شود.
احمدی با بیان اینکه مراسمی مانند جشن امضاء و رونمایی در همه جای دنیا انجام میشود، گفت: در جاهای دیگر نویسندهها این نوع مراسم را به شکل متنوع و پختهتری انجام میدهند، نویسنده حتی ممکن است قبل از انتشار کتاب، رونوشتههای خود را برای عدهای بخواند تا نظرشان را جویا شود و عکسالعملهای آنها را ببیند. در کشورهای دیگر برای اینکه نویسنده مخاطبان خود را پیدا کند و یا علاقهمندان ژانری بتوانند کتاب مورد علاقه خود را پیدا کنند کارهای مختلفی انجام میدهند.
این منتقد ادبی خاطرنشان کرد: حذف کارهای اندکی که برای کتاب در کشورمان انجام میشود و اکنون خیلی بیرنگ و بو و کمرمق شده، اصلا کار درستی نیست؛ اما برای انجام این کارها میتوانیم بر روی سیستمهای بهتری فکر کنیم، تا کارهایی انجام دهیم که به فراخور مدعوین شکل و شمایل بهتری پیدا کند.
او اظهار کرد: چند سالی است که منتقدان با جدیت کار نقد نمیکنند. چند سال پیش روزنامهها و مجلات، صفحات ادبیشان پربارتر بود و آدمها جدیتر کار میکردند. در آن زمان به ادبیات خودمان بیشتر میپرداختند، منتقدان نظرات مختلف درباره یک اثر میدادند و با هم بحث میکردند.
احمدی در ادامه با بیان اینکه به نظر میرسد دیگر آنچنان نقدی وجود ندارد، افزود: نقدها شبیه معرفی کتاب شدهاند. متنهای کوتاه ۴۰۰-۵۰۰ کلمهای که کتاب را معرفی میکنند و بیشتر وقتها شاید در این کار موفق نباشند.
او همچنین گفت: اتفاقاتی که قرار است پشت کلماتی مانند جشن امضا، رونمایی و نقد بیفتد درست است و کارهای اینچنینی باید انجام شود؛ ولی مسئله این است که به چه شکلی باید انجام شوند، و کارکردی که از آنها انتظار میرود، به چه نحوی عملی میشود. این موضوعی است که باید روی آن کار کنیم. در نویسنده و مخاطبانش باید انگیزه کافی به وجود بیاید تا مراسم به شکل بهتر و پختهتری انجام شود.
او در پاسخ به اینکه چه پیشنهادهایی برای کارایی بهتر این جشن امضاها دارد، اظهار کرد: در مدتی که برای کتابهای جدید نشر ثالث و انتشارات نگاه، جشن امضا و رونمایی برگزار میکردیم، سیستمهای مختلفی را امتحان کردیم. به طور مثال گاهی اوقات نویسنده و کتاب معرفی میشدند و آدمها را دعوت میکردیم و قرار میشد که در آن جلسه درباره یکی از معضلات ادبیات ایران صحبت کنیم، اما نمیشد همین کار را تکرار کرد، برای همین، در رونمایی بعدی درباره خود کتابها بیشتر حرف میزدیم، و در رونمایی بعد فکر کردیم حرف نزنیم و کتابها امضا شوند. به نظرم کارهای مختلف را باید امتحان کرد تا ببینم کدام بهتر جواب میدهد و باعث میشود که کتاب بهتر معرفی شود.
فرشته احمدی با بیان اینکه رادیو و تلویزیون بخشی ندارند که به کتاب و ادبیات معاصر بپردازد و اهمیتی به این موضوع نمیدهند و پشتیبان آن نیستند، گفت: همین کارهای کوچک جشن امضا و رونمایی مفید هستند. اتفاقی که برای معرفی و تبلیغ کتاب انجام میشود، مقیاسش کوچک است، و به جای اینکه تشویق کنیم این کارها را نکنند باید آدمها را تشویق کنیم تا با سلیقه، اطلاعات و امکانات خود این کارها را بیشتر انجام دهند.
او افزود: موفقیت این مراسم به شرایط مختلفی بستگی دارد؛ گاهی اوقات بستگی دارد که این اتفاق در چه مکانی رخ میدهد، چه کسانی دعوت شدهاند، کتاب در چه ژانری است، و مسئلهای که تعیینکننده است این است که جلسه چقدر جدی است، منتقدی که دعوت میشود صحبت میکند یا به دیدار، نشست و گفتوگو با یکدیگر اکتفا میکنند.
این نویسنده درباره اینکه جشن رونمایی چقدر میتواند در وضعیت بازار کتاب موثر باشد بیان کرد: عواملی که باعث ضعف صنعت نشر ما شدهاند به قدری بزرگ و زیربنایی هستند که فکر نمیکنم در حال حاضر با این چیزهای کوچک و تزئینی بتوان کاری کرد. اتفاقی که میافتد مثل باد زدن یک آدم در حال مرگ است. هیچ چیزی نیست که تأثیر مهمی بگذارد. هیچکدام از این جشن امضاها و رونماییها به اتفاق مهم و بزرگی تبدیل نمیشوند و مانند رفع وظیفه میمانند.
او در ادامه اظهار کرد: اتفاقهایی که به نشر کمک میکند موضوعات زیربنایی است که به موضوعات کلان سیاسی و اقتصادی مملکت ربط دارد. تا زمانی که کتاب کالای لوکسی محسوب میشود و جزو سبد خرید خانوادهها نیست، برگزاری جشن رونمایی فقط به گوش من و شما میرسد. اینکه کتابی از فلان نشر منتشر شده جزو اخبار و مسائلی نیست که برای مردم اهمیتی داشته باشد که بخواهند در جریان آن قرار بگیرند، کتاب را بخرند و یا بخواهند کتاب را بشناسند و راجع به آن حرف بزنند.
فرشته احمدی فعالان بخش ادبیات و کتاب را به حلقههای تودرتو تشبیه و بیان کرد: فکر میکنم کتاب ایرانی، نقد و بررسی آن، رونمایی و جشن امضا و صفحههای ادبی روزنامهها و مجلات در همین حلقه درونی خودمان است و کم پیش میآید که کتابی این حلقهها را بشکافد و در بعد وسیعتری با مردم ارتباط برقرار کند. کم پیش میآید کتابی توسط عامه مردم خوانده شود و به آن توجه کنند. مسئله نشر بزرگتر از این حرفهاست که بتوانیم برای آن کاری انجام دهیم و یا جشن رونمایی بتواند برای آن کاری بکند.
او خاطرنشان کرد: زمانی که ناشر کتابی را منتشر میکند، وظیفه دارد حداقل کارها را برای تبلیغ و معرفی آن انجام دهد؛ کارهایی مانند رونمایی و جشن امضا مانند تشریفاتی است که باید برای کتاب انجام شود. هرچه شرایط بهتر باشد این کارها بهتر جواب میدهد. در شرایط فعلی که شرایط بدی است انجام ندادن این چیزها هم باعث میشود که دعوت مردم به شناخت کتاب و خریدن آن فراموش شود. نباید بگوییم که این کارها فایده ندارد پس انجامشان ندهیم. امیدوارم اوضاع بهتر شود یا حداقل از این بدتر نشود.