شعار انتخاباتی یک نامزد رییسجمهوری چه میتواند باشد؟ برای پاسخ باید به چند عامل توجه کرد. ابتدا تعیین مشکلات جامعه و اولویت آنهاست. عامل بعدی گرایشهای نامزد ریاستجمهوری است. عامل بعدی راهحل آن مشکلات است.
روزنامه اعتماد درسرمقاله ای،آورده است: برای نمونه اگر در یک جامعه تورم بالایی وجود داشته باشد که همه را عصبانی کرده، در این صورت شعار باید معطوف به راهحل باشد، و الا گفتن یا انتخاب شعار مبارزه با تورم هیچ دردی را درمان نمیکند. یا مثل ایران که مساله بیکاری و اشتغال مهم است، نمیتوان فقط به گفتن این جمله شاعرانه و احساسی اکتفا کرد که از دیدن افراد بیکار رنج میبرم یا به صورت کلی گفت که مثلا سالی دو میلیون شغل ایجاد میکنم! در هر دو مورد باید به راهحلها اشاره کرد چون همه نامزدها میگویند یا میخواهند تورم را کم و اشتغال را زیاد کنند. پس مساله اصلی راهحل است. چه بسا آن کسی که میگوید سالانه دو میلیون شغل ایجاد میکنم، نه معنای شغل را میداند و نه معنای دو میلیون را و نه راهحلی که میدهد منجر به تحقق چنین هدفی میشود. با این ملاحظات باید گفت که مسائل اصلی مردم، اشتغال و وضع اقتصادی است. در مرحله بعد آسیبهای اجتماعی و تامین امنیت؛ مسائل عاجل مردم هستند. بنابراین شعارهای انتخاباتی باید به نحوی مرتبط با این مسائل باشد. ولی به احتمال فراوان همه نامزدها در درک اهمیت شعارها نزد مردم اتفاق نظر دارند.
آنچه میان نامزدها تفاوت دارد، راهحلهای آنان است. پس شعارها باید ناظر به راهحلها باشد. مخالفان دولت راهحلی ندارند و فقط به ذکر کلیات و ادعاها اشاره میکنند، بدون اینکه هیچ مورد مشخصی برای حل مساله بیان کنند. حتی برخی از آنان متوجه ابعاد سخنان خود نیز نیستند، به همین دلیل یکی ادعا میکند که سالانه دو میلیون شغل ایجاد میکند، بدون اینکه بداند نه فقط پول کافی برای چنین کاری نیست، بلکه ظرفیت و زیرساختهای اقتصادی آن نیز وجود ندارد. یکی دیگر مدعی است که اقتصاد را طی ٤ سال، ٥/٢ برابر میکند، در حالی که چنین چیزی در تاریخ بیسابقه است، حال یک کشوری که ٤٠ سال گذشته رشد اقتصادی آن حداکثر برابر رشد جمعیت آن بوده، چگونه میتواند طی ٤ سال چنین گام غیرممکنی را بردارد؟
با این ملاحظات باید گفت که مشکل ملموس کشور همان موارد گفته شده است، ولی راهحل آن در مساله فقدان امنیت پایدار است. در واقع همه ما به عنوان یک شهروند نگاهی بدبینانه به وضعیت خود و کشور و آینده این دو داریم. نمیدانیم آیا فردا همین را هم که داریم یا در آن هستیم، خواهیم داشت یا خیر؟ به دلیل اقدامات این دولت، این نگرانی در ٤ سال اخیر کاهش یافته. ولی آنان که سال ١٣٩١ و ١٣٩٢ را به یاد دارند خوب میدانند که حتی هنگام خرید یک کالا، فروشنده زنگ میزد و ابتدا از بورس کالای خود، قیمت میگرفت و بعد آن را با قیمت لحظهای میفروخت. این یعنی امنیت اقتصادی نیست.
هرچند مردم فکر میکنند که این مشکل یعنی امنیت حل شده است ولی دو خطر آن را تهدید میکند. اول از همه آمدن ترامپ و به چالش کشیدن امنیت جهان است که کشور ما به دلایل گوناگون و با قرار داشتن در منطقه ناامن خاورمیانه و نیز استقلال نسبی از قطبهای جهانی، بیش از سایرین در معرض ترکشهای ناامنکننده این فرد نابکار قرار دارد. عامل دیگر نامزدهایی هستند که به صورت بالقوه دارای گرایشهای افراطی و تندروانه در سیاست داخلی و خارجی هستند که این فضای ناامن را تشدید میکنند؛ رفتاری که دشمنان ایران مترصد آن هستند که در ایران رخ دهد.
شاید گروهی باشند که مساله امنیت را فقط به مسائل نظامی و تنشهای خیابانی یا بمبگذاری و امثال آن تقلیل دهند در حالی که امنیت یک مقوله همهجانبه است؛ و به طور مشخص امنیت پایدار بیش از هر چیز دیگری به رشد و توسعه اقتصادی و حتی اجتماعی کمک میکند. وقتی که مالکیت امنیت نداشته باشد، وقتی که شغل و تداوم آن امن نباشد و ناپایدار باشد، وقتی که امنیت سیاسی نیست، سرمایهگذاران وارد میدان نمیشوند.
وقتی که ثبات و امنیت در سیاست اقتصادی نیست و هر روز یک تصمیم گرفته میشود، همه اینها منجر به تضعیف اقتصاد و ناامنی جامعه میشود. کافی است که در یک استان کشور ناامنی باشد، همه سرمایهگذاران از آنجا فرار خواهند کرد و پول خود را در یک استان امن سرمایهگذاری میکنند. عین همین کار را سرمایهگذاران جهانی انجام میدهند. آنان برای اینکه سرمایه خود را به ایران بیاورند باید تصویری امن از ایران داشته باشند. این تصویر نیز ساخته و پرداخته کسی نیست، بلکه یک واقعیت عینی و دارای شاخصهای قابل سنجش است. بنابراین تامین امنیت پایدار که شامل مجموعهای از شاخصهای امنیت در سیاست خارجی، در داخلی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، مهمترین هدف و برنامهای است که در ایران باید محقق شود.
وضعیت امروز ایران را با ٤ سال پیش و زمان انتقال دولت احمدینژاد به روحانی مقایسه کنید تا معلوم شود معنای امنیت چیست؟ برجام یکی از مقدمات لازم تحقق این امنیت است و نه بیشتر. بدون امنیت در سیاست داخلی و اقتصادی نمیتوانیم بیکاری و نابسامانی را حل کنیم. بنابراین مفهوم امنیت همهجانبه و پایدار، مهمترین موضوع محوری در انتخابات آینده است که زیربنای لازم برای افزایش اشتغال و رشد اقتصادی و ثبات و آرامش منطقهای است. به عوامل و اجزای چنین امنیتی از جمله امنیت رسانهای و اجتماعی در آینده اشاره خواهد شد.
*منبع:روزنامه اعتماد،1396،1،30