کد خبر: ۹۱۹۸۴
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۶ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۵ - 24 January 2017
حدود دو هفته است که دنیای سیاست ایران، ‌ها‌شمی رفسنجانی یکی از مردان خود را از دست داده است. تصویری کلی که‌ها‌شمی از خود به‌جا گذاشته، مردی مصلحت‌اندیش است که در طی زمان تغییراتی در اندیشه و رفتار خود بروز داده است.
روزنامه همدلی در گفت و گو با علی تاجرنیا فعال سیاسی اصلاح طلب، نوشت: حدود دو هفته است که دنیای سیاست ایران، ‌ها‌شمی رفسنجانی یکی از مردان خود را از دست داده است. تصویری کلی که‌ها‌شمی از خود به‌جا گذاشته، مردی مصلحت‌اندیش است که در طی زمان تغییراتی در اندیشه و رفتار خود بروز داده است.

در این گفت و گو آمده است: از سوی دیگر درگذشت وی اجتماعی را برای بدرقه به خیابان‌ها کشاند که در 27 سال گذشته نمونه‌ای از آن را فقط در تشییع پیکر بنیان‌گذار جمهوری اسلامی شاهد بودیم. هاشمی در یک شمای کلی سیاستمداری بود که در سال‌های آخر عمر نسبت به گذشته خود تغییراتی دیده بود. تغییراتی که باعث می‌شد هرچند در روز بدرقه همه جریان‌های سیاسی به میدان بیایند، اما در نهایت، اجتماع میلیونی چهره‌ای‌ اعتدال‌گرا به خود بگیرد. علی تاجرنیا، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و نماینده مجلس ششم در گفت‌وگوی خود با همدلی بر این نکته صحه می‌گذارد که هرچند فقدان‌ها‌شمی، ضایعه‌ای برای جریان اعتدالی به حساب می‌آید، اما تشییع میلیونی او، اصول‌گرایان تندرو را در موضع ضعف قرار داده است. در ادامه متن این گفت و گو را می‌خوانید:

** از آینده سیاست بدون‌ها‌شمی چه تصویری دارید؟
بدون شک حضور آقای‌ها‌شمی چهره‌ای مورد قبول جناح‌های مختلف سیاسی البته به جز تندروهای اصول‌گرا بود. فقدان ایشان نیز طبیعتا به ضرر نیروهای تعقل‌گرا و اعتدال‌گرا خواهد بود. اما یک مسئله بسیار مهم این است که رفتن آقای‌ها‌شمی و بدرقه باشکوه ایشان توسط مردم این درس بزرگ را به سیاست‌مداران داد که به‌جای افراط و تفریط و رفتارهای واگرایانه به سمت همگرایی بیشتر بروند و در عین حال که باید اختلاف نظر بین جریان‌ها‌ی سیاسی را بپذیرند، باید بپذیرند اگر کسی خودش را برای خدمت به کشور و مردم آماده کرده است مردم قدرشناس او هستند. من فکر می‌کنم خود این مسئله می‌تواند در تلطیف فضا تثیر مثبت بگذارد. 

به جز نیروهای تندرویی که عمدتا حیات‌شان را در اختلاف‌افکنی و به نوعی طرح مشکلات می‌بینند، مجموعا نیروهای سیاسی به هم نزدیک شوند و بتوانند با هم گفت‌وگوی بهتری داشته باشند. ما بنیان‌گذار جمهوری اسلامی را سال‌هاست از دست داده‌ایم، اما کشور روی پای خود ایستاد. به این ترتیب کشور بعد از این هم به مسیر خود ادامه خواهد داد. حضور آقای‌ ها‌شمی به نفع اعتدال، عقلانیت و حفظ شعارهای اساسی جمهوری اسلامی، یعنی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود. من امیدوارم همین رویه ادامه پیدا کند و سیاستمداران ما، از این مسیر طی شده با فکر بیشتری الگوبرداری کنند تا این مسیر به درستی ادامه پیدا کند.

** ما در دو انتخابات گذشته شاهد نقش برجسته آقای ها‌شمی بودیم. الان که ایشان نیستند آیا انتخابات 96 با چالشی روبه‌رو خواهد بود؟
قطعا آقای ‌ها‌شمی در انتخابات سال 92 از جریان اعتدالی حمایت کردند. اما مهم‌تر از حمایت ایشان این بود که مجموعه تحول‌خواهان به این نتیجه رسیده بودند که به جای تکرار شعارهایی که نتیجه‌بخش نبوده، به فکر راه‌کارهای عملی‌تر پیش بروند. این شرایط هنوز هم وجود دارد و این نگاه عاقلانه در بین سیاسون و تحول‌خواهان با محوریت اصلا‌ح‌طلبان وجود دارد. بنابراین من فکر نمی‌کنم ما برای انتخابات 96 مشکلی داشته باشیم. همچنین مسیری که آقای ‌ها‌شمی در ترسیم آن نقش داشتند الان ادامه دارد و مردم بر این روش هستند، لذا قرار نیست عدولی از رفتارهایی که در دو انتخابات گذشته شاهد بودیم، از سمت مردم ادامه داشته باشد.

** اما در بسیج عمومی آقای ‌ها‌شمی نقش پررنگی داشتند.
من فکر می‌کنم مجموعه‌ای از عوامل باعث حضور مردم شد. درست است که آقای‌ ها‌شمی جسم‌شان در بین ما نیست، اما روح، سخنان و مشی ایشان کماکان وجود دارد. هرچند درگذشت ایشان ضایعه‌ای بسیار بزرگ بود، اما نباید فکر کنیم بسیاری از روش‌های عاقلانه، معتدلانه، تهییج افکار عمومی و مسائلی از این دست باید از میان برود. لذا آقای‌ ها‌شمی مقوم این روش‌ها بودند اما عوامل زیادی همچنان پابرجا هستند که من از این بابت نگرانی ندارم.

** سوال دیگری که مطرح می‌شود این است که با درگذشت آقای ‌ها‌شمی نیروهای اصول‌گرای تندرو چه سرنوشتی پیدا می‌کنند. زمانی که آقای ‌ها‌شمی در قید حیات بودند این نیروها خود را با نفی آقای ‌ها‌شمی اثبات می‌کردند. آیا این‌ها در انتخابات دست بالا را خواهند داشت، یا آنکه با حضور نداشتن یک سوی این دوگانه آنها هم دچار چالش می‌شوند؟
به نظر من تشییع و بدرقه‌ای که مردم از آقای ‌ها‌شمی داشتند این را نشان داد که حرف‌ها و رفتارهای تندروها به هیچ وجه صحیح نیست و به نظر من نوعی مخالفت نشان دادن با جریاناتی بود که از هر فرصتی برای اتهام‌زنی به آقای ‌ها‌شمی و اصلاح‌طلبان استفاده می‌کردند. لذا من اعتقاد دارم بعد از درگذشت آقای ‌ها‌شمی و تشییع میلیونی از ایشان تندروها در موضع ضعف قرار گرفته‌اند.

** در طول این 37سال تصاویر چندی از آقای ‌ها‌شمی وجود دارد. یکی از تصاویر ایشان به زمان ریاست جمهوری‌شان بازمی‌گردد که اعتقادی به توسعه سیاسی از خود نشان نمی‌دادند. اما در سال‌های84 به بعد با اصلا‌ح‌طلبان همسو شدند. ایشان در سال 92 نیز کاندیدای ریاست جمهوری شدند. به نظر شما اگر آقای ‌ها‌شمی تایید صلاحیت می‌شدند رویه ریاست جمهوری‌شان را ادامه می‌دادند یا تغییرات ‌ها‌شمی در عمل از ایشان دیده می‌‌شد؟
به نظر من آقای ‌ها‌شمی مثل بسیاری دیگر از سیاست‌مداران سیری را گذرانده‌اند که منجر به تحولاتی در رفتار و مشی ایشان شد. ایشان مرد زمان خود بود و این بزرگ‌ترین ویژگی یک سیاستمدار است. اما من فکر می‌کنم بیشتر از این‌‌که این تغییرات در ایشان رخ داده باشد، بیشتر بر مخالفان ایشان صورت گرفته و با گذشت زمان بسیاری از ایده‌ها‌ی ایشان اثبات شده است. با این حال ایشان در دهه پایانی عمرشان به درستی متوجه این نیاز شده بودند که راه برون‌رفت از بسیاری از مشکلات کشور توسعه سیاسی، نقد قدرت و هم دادن آزادی عمل در حوزه‌ها‌ مختلف سیاسی و اجتماعی است. البته آقای ‌ها‌شمی از قبل از انقلاب و در دوران مبارزات‌شان به این نکات اعتقاد داشتند و با همین روش بود که انقلاب را در کنار حضرت امام آغاز کردند. اما در دهه آخر عمرشان بیشتر به لزوم استفاده از این نکات توجه کردند و به نوعی به کانون مجموعه تحول‌خواهان تبدیل شدند. از این نظر قطعا اگر ایشان در آینده هم حضور داشتند در این مسیر حرکت می‌کردند.

*منبع: همدلی 1395.11.5
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: