روزنامه ابتکار در گفت و گو با جلال جلالیزاده نماینده سابق مجلس و عضو حزب اتحاد ملت و علی صوفی فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو حزب اتحاد ملت نوشت: حزب، یکی از مهمترین نهادهای سیاسی و از ارکان اساسی در جوامع دموکراتیک به شمار میآید. فعالیت حزبی در کشورهای اروپایی به ویژه کشورهایی که تحت نظام پارلمانی اداره میشوند، سابقهای دیرینه دارد. این در حالی است که در ایران علیرغم تاکید فراوان بر تحزب، همچنان فعالیت حزبی محل چندانی از اعراب ندارد.
گزیده ای از این گفت و گو را در ادامه می خوانیم: اصلیترین کارکرد احزاب، در هنگامه انتخابات مشخص میشود. این نقش به اندازهای پررنگ است که اگر حزبی بتواند اکثریت کرسیهای مجلس را از آن خود کند، قادر است دولت تشکیل دهد و چنانچه از تعداد قابل توجهی برخوردار نباشد، در ائتلاف با چند حزب دیگر تصمیمگیری خواهد کرد اما نهایت این احزاب هستند که نقش اساسی را بازی کرده و با حضور در مجالس و کنگرهها از مواضع حزبی خود دفاع میکنند. از سویی انتخابات این کشورها به خصوص هنگام تعیین نمایندگان مجلس نشان میدهد که سهم کدام حزب بیشتر است و هرکدام چند کرسی در مجالس دارند که به همان نسبت احزاب قادرند در سیاستگذاری، تعیین دولت و سهم افراد در کابینه نقشآفرینی کنند.
چنین ساختاری منجر میشود تا احزاب اعتبار ویژهای در جامعه و در میان مردم پیدا کنند؛ نقش و اعتباری که اگرچه در جوامع غربی امری عادی تلقی شده است اما تاکنون در جمهوری اسلامی ایران هیچ حزبی، رسمی یا غیررسمی نتوانسته از سد محدودیتها عبور کند و بدان دست یابد. برخی سیاستمداران، ضعف را در عدم کارایی احزاب جستجو میکنند و در مقابل بعضی دیگر محدودیتهای قانون اساسی را گواهی بر به حاشیه رانده شدن احزاب میدانند. با نگاهی به مجلس شورای اسلامی و کارنامه سیاسی نمایندگان در مییابیم که از میان 290 نماینده مجلس تنها تعدادی اندک از سوی احزاب معرفی شدهاند که آنها نیز پس از راهیابی به مجلس فعالیت حزبی و دفاع از مواضع خود را متوقف کردهاند و این در تضاد با تحزب و اساسنامههای گروهی و حزبی است. با توجه به اینکه نگاه سیاسی و ساختار حزبی نباید در تقابل با مسئولیتهای اجتماعی افراد یا مشاغل آنها باشد، این سوال مطرح است که چرا در کشور ما افراد با دستیابی به سمتهای مدیریتی، طی واکنشهای سیاسی، فعالیت حزبی خود را ادامه نمیدهند؟
**ترس از آبرو و امنیت شغلی مانع از فعالیت حزبی
جلال جلالیزاده، نماینده سابق مجلس و عضو حزب اتحاد ملت با تاکیدی براینکه فعالیت شغلی و اجتماعی با نقش آفرینی حزبی یا سیاسی متعارض نیست و به طور مثال شخصی میتواند هم نماینده مجلس یا استاد دانشگاه باشد و هم در حزبی به ایفای نقش بپردازد. این درحالی است که به گفته این فعال حزبی، سیاستپیشگی و سیاستورزی در جمهوری اسلامی ایران تقریبا آینده روشنی ندارد. وی درخصوص مشکلات پیش رو گفت: شخصیتهایی که وارد فعالیتهای سیاسی و حوزه سیاست میشوند متاسفانه باید با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم کنند؛ به مخاطره افتادن امنیت جانی و مالی، تنش در مسائل خانوادگی و چالشهای حیثیتی از جمله این موارد است.
به گفته جلالیزاده، ترس از آینده شغلی، حیثیت و پیشینه خانوادگی موجب میشود تا بسیاری از افراد توانمند وارد حوزه سیاست و فعالیت سیاسی نشوند و این ضربه ناگواری بر پیکره نظام و کشور خواهد بود، چرا که نخبگان و فرهیختگان به خاطر همین ترس و تنشها، از سیاست کنارهگیری کرده و فضا برای کسانی باز میشود که تعهدی یا پیوند خاصی با حوزه سیاست و مدیریت کشور ندارند. نماینده سابق مجلس و عضو حزب اتحاد ملت در پاسخ به این پرسش که در چنین شرایطی، احزاب چگونه قادرند برای احیا حقوق خود تلاش کنند، خاطرنشان کرد که قطعا وظیفه مسئولین و سیاستمداران است که در این مورد چارهاندیشی کرده با ترغیب مردم و فراهم کردن زمینه برای فعالان سیاسی، جوانان و قشر تحصیلکرده را به این حوزه علاقهمند و دلگرم کنند.
**نهادهای مدنی تحت کنترل هستند
علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو حزب اتحاد ملت ضعف کار را در قانون اساسی میداند و بر این باور است که اگرچه به طور شفاهی همواره بر فعالیت احزاب تاکید شده، اما در ساختار حکومت سهم و نقشی برای احزاب در نظر گرفته نشده است... صوفی، عضو حزب اتحاد ملت معتقد است که همین نقش اندک منجر میشود که احزاب تنها در کارزارهای انتخاباتی به رقابت بپردازند ولی بعضی حتی همین نقش را ندارند.
او با اشاره به مجلس شورای اسلامی گفت: در وهله اول، نمایندگانی که از سوی احزاب معرفی میشوند، با وجود حضور در مجلس شورای اسلامی، در حیطه حزبی نقشی برعهدهشان نیست و اگر به حزب خود وفادار نبوده یا از مواضع حزبی دفاع نکنند، تبعاتی برای آنها ندارد و متاسفانه این امر باعث میشود که منافع ملی ما آسیب ببیند. در چنین شرایطی، افراد به دنبال منافع شخصی خود هستند که اعتبار حزب را به شدت کاهش میدهد.
صوفی اینگونه ادامه داد که در وهله دوم، احزاب باید امنیت داشته باشند و نمایندگانی که عضو حزب خاصی هستند، احساس امنیت کنند و اگر برنامهای حزبی مطرح و از طرف مردم مورد استقبال قرار گرفت، برچسب توطئه، تضعیف نظام و مخالفت با نهادهای حکومتی به آنها نزنند تا این مقام حزبی بتواند با پشتوانه حزبی قدرتمند و مصونیت به راحتی از موضع خود دفاع کند، اما تاکنون چنین دیدگاهی در کشور را شاهد نبودهایم. اگر نماینده مجلسی بیاید در راستای مواضع حزبی مثلا درخصوص مبارزه با فساد سخنرانی کرده و از یکی از کانونهای قدرت انتقاد کند، نباید فردا در مجلس حضور پیدا کند و صدها گرفتاری برایش درست میشود.
صوفی همچنین یادآور شد که در کشورهای دیگر هم باندهای مافیایی وجود دارد و چنین کارهایی انجام میدهند، اما نهادهای دیگر مانند رسانهها چنان نظارت دارند و قوی هستند که میتوانند جریانات را اصلاح کنند که باز هم ما در جمهوری اسلامی ایران نهادهای مدنی ناظر نداریم چرا که به شدت تحت کنترل یا محدود هستند که باید تعطیل شوند یا محتاطانه عمل کرده و از کنار این قضایا رد شوند.
*منبع: روزنامه ابتکار، 1395.11.4