کد خبر: ۸۴۵۶۹
تاریخ انتشار: ۰۷:۵۳ - ۰۱ آبان ۱۳۹۵ - 22 October 2016
استاد دانشگاه شیراز معتقد است خاورمیانه به علت داشتن موقعیت استراتژیک و ژئوپلیتیک منحصر به فرد، همچنان قلب زمین بوده و در سیاست خارجی آمریکا دارای اهمیت استراتژیک فوق العاده ای است.

خبرگزاری مهر، بحران در خاورمیانه با شدتی فزاینده رو به گسترش است و چشم اندازی روشن برای صلح و یا دستکم کاهش سطح منازعه دیده نمی شود. در حال حاضر سوریه بدترین وضع را دارد، افغانستان، عراق و یمن در مرحله وخامت بعدی قرار دارند که هر کدام به درجاتی درگیر جنگ هستند.

به علت تداوم این وضعیت، برخی معتقد هستند خاورمیانه اهمیت استراتژیک خود را برای امریکا از دست داده است و استراتژی تمرکز سیاست خارجی امریکا به آسیا اگر چه به معنای ترک خاورمیانه نیست، ولی نشان از اهمیت منطقه آسیا در مقایسه با خاورمیانه برای آمریکا دارد. جهت بررسی این موضوع و چرایی استمرار و گسترش ناآرامی در خاورمیانه با دکتر بهرام اخوان کاظمی استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز مورد بررسی قرار گرفته است که در ادامه می آید.

*برخی از تحلیل گران معتقدند، تداوم و طولانی شدن بحران های خاورمیانه از جمله بحران سوریه ناشی از ساختار نظام بین الملل است. به این معنا که به علت نبود قدرت هژمون و تکثر در قطب ها هیچ قدرت فائقه ای که بتواند یک نظام هژمونیک را اداره کند وجود ندارد. نظر شما در این ارتباط چیست؟

باید گفت که هژمون در طی چند سال اخیر (درحمله علیه عراق و تحولات بعدی) قوی تر شده و در زمان اوباما به نظر من ایالات متحده آمریکا قدرت جهانی و ملی خود را تقویت کرده است. در بحث استمرار بحران های منطقه ای ما باید به دنبال دلایلی دیگر باشیم و از زوایای گوناگون به آن توجه کنیم.  

اینکه منطقه خاورمیانه منطقه منازعه پذیر است و به شدت تنازع خیز است، بحران های متعدد قومی، بحران دموکراسی، بحران افراطی گرایی، بحران بنیادگرایی، سرخوردگی هایی که جهان اهل سنت در حوزه سیاست و حکومت داشته اند،  دیکتاتوریهای که در این کشور ها بوده و منازعاتی که بین قدرتهای منطقه ای وجود داشته و جنگ های نیابتی از دلایل استمرار بحران ها در منطقه خاورمیانه است. وجود رژیم صهیونیستی نیز از مهمترین دلایل وجود بحران در این منطقه است. پس نمی توان گفت چون هژمون وجود ندارد بحران استمرار یافته است.

*انقلابهای عربی و بهار عربی نشان از این موضوع داشت که مقوله امنیت انسانی موضوع مهمی است. آیا شما معتقد هستید که امنیت انسانی باید پارادایمی مورد توجه نخبگان سیاسی این کشورها باشد؟ آیا نخبگان به مطالبات مردمی ذیل امنیت انسانی تن خواهند داد؟

بدیهی است که امنیت انسانی برای نخبگان داخلی و خارجی مهم است. تنها پدیده موسوم به عربی هم نیست که باعث وضوح و اهمیت امنیت انسانی شده باشد. در حال حاضر بر اساس گزارش های منتشر شده، کشته های سوریه به سیصد هزار نفر رسیده است. سوال این است که کشورهای درگیر تا چه حد حاضر هستند در این کشور  سازش کنند؟ مثلا جمهوری اسلامی امنیت برایش مهم بوده و از آتش بس فعلی استقبال کرده حتی دولت سوریه  همینطور.

اما جناح معارض به مبارزات ادامه داده و آتش بس را نپذیرفته  است. البته کسانی هستند که اخیرا نظریه ای را مطرح کرده اند در مورد اینکه کشورهای غربی، کشورهای شمال و غنی به دنبال تعدیل جمعیتی در کشورهایی که دچار بحران، ناموزونی جمعیتی، قومی و مذهبی بوده، هستند. بر این اساس کشورهای غربی در این مناطق با هدف کاهش جمعیت و کشتار آنها جنگ و منازعه ایجاد میکنند.

مسئله ای که باید به آن اشاره کرد این است که دیدگاه نخبگان در کشورهای مختلف در مورد امنیت انسانی متفاوت است. مثلا الازهر مصر با توجه به اهمیت امنیت انسانی علیه افراط گرایی موضع گرفت و جریان تکفیری را باعث بدنامی اسلام دانست. موضع الازهر مصر مورد استقبال علمای ما هم قرار گرفته است.

*در حالی که ثبات متحدان برای امریکا در اولویت است، چگونه این کشور می تواند میان مطالبات مردمی (امنیت انسانی) و امنیت دولتی (state security) پیوند برقرار کند؟ آیا اساسا در جوامع بسته خاورمیانه چنین پیوندی می تواند برقرار شود؟

خواه ناخواه برای کشوری مثل امریکا حفظ امنیت ملی خود و رژیم صهیونیستی مهم است. امریکا و رژیم صهیونیستی به علت وسعت کم اسرائیل، با ایجاد منازعه در کشورهای خاورمیانه می خواهند کشورهای عربی و مسلمان را ذره ای کنند. به هیچ وجه ما نباید منتظر باشیم که کشور امریکا به امنیت انسانی در خاورمیانه اهمیت دهد.

نخبگان در آمریکا حتی به امنیت انسانی در کشور خود اهمیت نمی دهند، همانطور که خیلی از نظامیان آنها در بسیاری از آزمایشات هسته ای در معرض خطر قرار می گیرند و بسیاری از آنها در طی جنگ های ویتنام، عراق و افغانستان و ... کشته  شده اند. به نظر من امریکا امنیت ملی خود و منافع ملی خود را به امنیت انسانی و امنیت ملی کشورهای دیگر ترجیح می دهد. به طور طبیعی آمریکا امنیت ملی و ثبات کشورهای متحد خود را ترجیح می دهد. باید گفت که امنیت ملی این کشورها با امنیت ملی آمریکا تقارن دارد و همسو است.

مسئله دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که دوره های رشد امپریالیسم با دوره های بروز جنگ و بحران های بین المللی همراه است. هر وقت جنگی در صحنه بین المللی وجود نداشته صنایع نظامی امریکا مختل شده است. امپریالسم امریکا حیاتش و ارتقا آن مبتنی بر بروز جنگهاست که به طور مقطعی ایجاد می شوند. حالا اگر این جنگ (سوریه) تمام شود باید منتظر جنگ دیگری در صحنه بین المللی بود.

به طور کلی جوامع هر چه بسته تر باشند، مطالبات مردمی به طور شایسته تامین نخواهد شد. برخی معتقدند در کشورهای خاورمیانه دیکتاتوری مصلح می تواند برقرار شده و تامین کننده امنیت انسانی باشد. به طریق اولی در نظام های خودکامه و مستبد مطالبات مردمی و امنیت انسانی تامین نمی شود. بر اساس پژوهش های انجام شده بین میزان  خودکامگی کشورها و عملکرد تهاجمی آنها و عدم تمایل به دموکراسی رابطه مستقیم وجود دارد. هر چه کشورها خودکامه تر باشند تمایل به جنگ و تعدی در آنها افزایش می یابد.  در این صورت به امنیت انسانی انسان ها توجهی نمی شود و وقتی هم دموکراسی نباشد قطعا به مطالبات مردمی هم جواب داده نخواهد شد.

*برخی معتقد هستند خاورمیانه اهمیت استراتژیک خود را برای امریکا از دست داده است و استراتژی تمرکز سیاست خارجی امریکا به آسیا اگر چه به معنای ترک خاورمیانه نیست، ولی نشان از اهمیت منطقه آسیا در مقایسه با خاورمیانه برای آمریکا دارد. نظر شما چیست؟

اینطور نیست. خاورمیانه همچنان مهم و قلب زمین هست و به همین دلیل بیشترین منازعات جهانی در همین منطقه رخ می دهد. بیشترین نیروها و پایگاههای امریکا در این منطقه حضور دارد. حتی حضور جمهوری اسلامی  در این منطقه بر اهمیت آن افزوده است.

وجود کشورهای غنی نفت و گاز و آبراههای بین المللی باعث می شود این منطقه هیچ گاه اهمیت خود را از دست ندهد. حتی برخی معتقدند که هدف از ایجاد داعش تشکیل دولت کردستان بزرگ در آینده در منطقه خاورمیانه است  که باید مسئولان این مسئله را پیگیری کنند و تبعات آن را بسنجند. بسیاری از کارشناسان خطر ایجاد دولت کردستان بزرگ را هشدار داده اند. در نهایت باید گفت، خاورمیانه اهمیت استراتژیک خود را در سیاست خارجی امریکا از دست نخواهد داد.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: