کد خبر: ۸۰۰۴۱
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۸ - ۰۳ شهريور ۱۳۹۵ - 24 August 2016
"درباره دولت محترم یازدهم نقد ما این است که می‌گوییم شما امکانات دارید، ملت در صحنه هستند، می‌توانند چرخ صنعت را بچرخانند و با تولید ایجاد ثروت کنند، چرا نگاهتان به آمریکاست؟".

"درباره دولت محترم یازدهم نقد ما این است که می‌گوییم شما امکانات دارید، ملت در صحنه هستند، می‌توانند چرخ صنعت را بچرخانند و با تولید ایجاد ثروت کنند، چرا نگاهتان به آمریکاست؟".

به گزارش تسنیم، در آستانه سالگرد کودتای آمریکایی ــ انگلیسی 28 مرداد که منجر به سرنگونی دولت مصدق شد، میزگردی با حضور عباس سلیمی‌نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران و خسرو معتضد کارشناس مسائل تاریخی در خبرگزاری تسنیم برگزار شد. در این میزگرد که حدود 3 ساعت به طول انجامید بحث‌های مفصلی درباره شخصیت دکتر مصدق، شرایط سیاسی اجتماعی دوران وی و همچنین تحلیل چرایی سرنگونی دولت او مطرح شد.

به دلیل ارائه بحث‌های متنوع و مفصل، گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم در نظر دارد به منظور بهره‌گیری راحت‌تر مخاطبان، این میزگرد را در 3 بخش منتشر کند و آنچه در ادامه خواهد آمد بخش دوم این میزگرد است.بخش اول این میزگرد را از اینجا می‌توانید ببینید.



بخش دوم این میزگرد نیز از طریق این لینک در دسترس است.



معتضد اما در بخش دیگری از این میزگرد با اعتقاد به اینکه باید شرایط و زمان آن دوران سنجیده شود، گفت: برای تحلیل‌های تاریخی باید شرایط و زمان را در نظر گرفت. مصدق در سال 1920 نمی‌توانست کاری کند، اگر کاری صورت می‌داد، باعث قتل عام عشایر فارس می‌شد.

وی با بین اینکه مصدق در آن زمان عاقلانه رفتار کرد، تصریح کرد: در ایران قضاوت‌های ما در دو محدوده است می‌گوییم فلان فرد یا  خائن است، یا خادم. شرایط را در نظر نمی‌گیریم، مصدق در سال 1330 سنجید و دید انگلستان ضربه خورده است. فروغی بزرگترین خدمتش مسئله شهریور 20 بود، اگر فروغی آنقدر مورد توجه انگلیس بود چرا نتوانست کاری کند که پدر دامادش اعدام نشود، "محمد ولی اسدی" که او را آذر 1314 پشت پادگان مشهد تیرباران کردند. فروغی اقدامی نمی‌کند، چه قدرتی داشت؟

معتضد با بیان اینکه سیاستمدار خوب کسی است که شرایط را بسنجد، درباره مشابهت‌سازی میان ظریف و دکتر مصدق توسط برخی رسانه‌ها گفت:  من سه سال پیش ده مقاله در وصف آقای ظریف نوشتم؛ اما الان از همه توبه می‌کنم. چون آقای ظریف گول خورد. آقای ظریف شد میرزا ابوالحسن شیرازی. 10 تا مقاله در وصفش نوشتم. ولی الان گول خورد. واقعا فریب خورد... من خودم یک مقدار راستش، حقیقتش واخورده ام. چون خیلی از برجام دفاع کردم. همه جا تعریف کردم گفتم خیلی سیاستمدار برجسته‌ای بوده، خوب زبان بلد بوده.  چون از زمانی که سفیر ایران در سازمان ملل بود من می دیدم چقدر خوب صحبت می‌کند و قشنگ جواب مطبوعات آمریکایی را می‌دهد. ولی به نظرم الان می رسد که باید منتظر بود. فعلا که هیچ چیز دست ما را نگرفته. همه این را می‌گویند ولی آقای روحانی هم می‌گوید همه معاند هستند.

وی افزود: خاله پیری داریم چند روز پیش می‌گفت من وقتی می‌روم یک خانه بخرم ضمانت می‌گیرم چرا آقای ظریف ضمانت نگرفته؟ آنها هم زدند زیر همه چیز. مگر قرار نشد تحریمها را بردارند؟ مگر قرار نشد به ما پول بدهند؟ چه شد باقی پولی که قرار بود بدهند؟ دو سه ماه پانصد میلیون دلار دادند ولی باقی اش چه شد؟ چرا نفتکش های ما نمیتواند برود؟ الان مشکل داریم. نمیدانم می رود یا نمی رود. نفتکشهای آنها می آید. یا الان بگوییم تمام تجار خارجی آمده‌اند. آقایان می‌گویند ببینید چقدر وزیر خارجه از فلان جا آمدند، خب بعد از 28 مرداد هم می آمدند. من یادم می‌آید از تمام دنیا به ایران می‌آمدند. صدراعظم آلمان می آمد وزیر خارجه ایتالیا و رئیس جمهور این کشور می آمد. همه می آمدند. ولی آمدن که فایده ندارد. شما در خانه‌ات را باز کن بگو هر روز تشریف بیارید نهار بخوریم؛ آمدن که فایده ندارد، نتیجه چی؟ ... ما باید منتظر باشیم و باز هم به مردم امید بدهیم  ولی به نظر من خیلی ساده‌لوحانه جلو رفتیم و هیچ تضمینی نگرفتیم. شما می روی یک ماشین بخری تضمین می‌گیری یا وقتی تحویل گرفتی پولش را می دهی ولی ما همه کار کردیم بتن ریختیم ولی چه شد؟ من خیلی واخورده شدم؛ خیلی افسرده‌ام.

(دو پاراگراف بالا به دلیل تلاش برخی رسانه‌ها برای تکذیب این اظهارات از زبان آقای معتضد، به صورت کامل پیاده و در خبر درج شده است)

سلیمی نمین در ادامه این میزگرد خطاب به معتضد گفت: شما هم در آن دوره که خیلی تمجید کردید و هم الان که این حرفها را زدید، در هر دو افراط کردید.

وی ضمن ارجاع معتضد به استدلالات خود درباره خیانت فروغی(که در بخش دوم همین میزگرد منتشر شده است) سخنان خود درباره دکتر مصدق را اینچنین ادامه داد: معتقدم باید دکتر مصدق را خوب بشناسیم تا بتوانیم از او خوب دفاع کنیم. دکتر مصدق پیشاهنگ نیست و بنده از او انتظار پیشاهنگی ندارم به قول شما کسی است که تحصیل کرده خارج از کشور است و زندگی اشرافی دارد، لذا نمی‌خواهد زندگی خودش را به مخاطره بیاندازد.

وی در پاسخ به اظهارات معتضد مبنی بر تاثیر جوان بودن و شرایطی زمانی آن دوران بر عملکرد مصدق گفت: مگر سن رئیس علی(دلواری) چقدر بود که مقاومت می‌کند؟ البته نمی‌خواهیم امثال مدرس را به عنوان خط‌کشی برای سنجش عملکرد دکتر مصدق قرار داد، برعکس دکتر مصدق هم در این دوران علیرغم اینکه که پیشاهنگ نیست و نمی‌خواهد مخاطرات را به جان بخرد ولی در عین حال به ایران خیانت نمی‌کند.

سلیمی نمین با اشاره به مقایسه امام خمینی (ره) و دکتر مصدق به عنوان دو سیاستمدار از سوی برخی  افراد، ضمن نکوهش این مقایسه و تشبیه مصدق به امام(ره)، تاکید کرد: امام خمینی(ره) در سخت‌ترین شرایط که همه سیاستمداران از صحنه سیاسی دور می‌شوند، مردانه در صحنه می‌ماند و همه مخاطرات را به جان می‌خرد، در شرایطی که آمریکایی‌ها  و  ساواک سخت‌ترین وضعیت را درست کردند  تا هر مقاومتی را در نطفه خفه کنند، اما تنها سیاست مدار برجسته‌ای که می‌ماند امام(ره) است.

وی مقایسه بین امام و مصدق را  ظلم به شخصیت والای امام دانست و تصریح کرد: حتی برخی در این مقایسه مصدق را بالاتر از امام می‌دانند در حالیکه زندگی و عملکرد مصدق نشان می‌دهد اینگونه نیست، نمی‌خواهیم او را محکوم کنیم اما باید واقعیت را در جایگاه خود قرار داد.



مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران در ادامه میزگرد در پاسخ به پرسش تسنیم درباره نقد شدید مصدق از سوی امام (ره) و منظور امام از این جمله که "مصدق به اسلام سیلی زد" افزود: نقد امام درباره مصدق نقد درستی است اینکه او خواست با حزب توده برای پیشبرد اهداف خود بازی کند، البته این اعتقاد برای امام نیست، خود ملی‌گراها نیز معتقد بودند مصدق نمی‌تواند برای امتیاز گرفتن از آمریکا با حزب توده بازی کند.

**سلیمی‌نمین: مصدق از طریق بازی با حزب توده می‌خواست به اهدافش دست یابد اما انگلیس مصدق را در درون بازی خودش بازی داد

وی در همین زمینه افزود: بازی مصدق با حزب توده باعث شد، انگلیسی‌ها در بازی مصدق بازی  جدیدی را ابداع کنند؛ یعنی بازی در بازی بوجود بیاورند، مصدق اجازه می‌داد که عده‌ای به نام حزب توده تظاهرات برگزار کنند. اسناد موجود به ویژه خاطرات ویلبر نشان می‌دهد در لوا و قالب حزب توده کارهایی علیه اسلام و علیه روحانیت انجام شده است.

سلیمی‌نمین با بیان اینکه این بخش از عملکرد مصدق با انتقاد جدی امام مواجه شد، گفت: امام به او انتقاد دارد که چرا با این عملکرد خود دل مردم را خالی کرد، قطعا اگر اتکای مصدق  به توده‌های مردم و نه به آمریکایی‌ها بود بیشتر مورد اقبال بود و مردم نیز در موقع لزوم به او مراجعه و از او حمایت می‌کنند.

وی با اشاره به دیدگاه مصدق در حمایت از توده‌ای‌ها افزود: نگاه مصدق این بود با این بازی پولی از آمریکایی‌ها بگیرد. یکی از اشتباهات بزرگ او همینجا بود. در حالی که ملت ایران در صحنه حاضربودند اما او به خاطر امکان مالی دست حزب توده را باز گذاشته بود و  به آمریکا می‌گفت اگر به من کمک نکنید کشور به دست شوروی و توده‌ای‌ها می‌افتد.

این تحلیگر مسائل تاریخی با بیان اینکه این بخش از دیدگاه مصدق را می‌توان با دیدگاه دولت فعلی در مذاکرات مقایسه کرد،گفت: درباره دولت محترم یازدهم نقد ما این است که می‌گوییم شما امکانات دارید، ملت در صحنه هستند، می‌توانند چرخ صنعت را بچرخانند و با تولید ایجاد ثروت کنند، چرا نگاهتان به آمریکا است؟ بنابراین معتقدیم از این دوران مصدق می‌توان درس خوبی برای شرایط امروز گرفت.

وی با تاکید بر اینکه مصدق با بعضی از کارها دل مردم را خالی می‌کند و مردم دچار ترس و نگرانی می‌شوند، افزود: فردی  آمده استقلال ملت را دنبال کند، اما می‌بینند از دامن انگلیس خارج شده و به دامن شوروی می‌رود، این احساس نگران کننده است، اگر چه ملت ایران نمی‌گذارند چنین اتفاقی رخ دهد اما مردم نگران می‌‌شوند. انتقاد امام(ره) به مصدق انتقاد درستی است، دکتر مصدق بازی سیاسی می‌کند و اجازه می‌دهد به اسلام توهین شود، مردم را بترسانند و آنها را از صحنه خارج کنند، قطعاً آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها جز از این طریق نمی‌توانستند، کودتا انجام دهند.

وی با اشاره به توجیه این عملکرد مصدق از سوی برخی افراد، تصریح کرد: برخی در توجیه عملکرد مصدق می‌گویند وی چون اعتقاد به دموکراسی داشت، جلوی حزب توده را نگرفت، اما سوال این است که اگر او اعتقاد به دموکراسی داشت چرا جلوی فداییان اسلام را با قاطعیت گرفت؟

سلیمی نمین در پاسخ به این سوال که آیا تحلیل امام درباره مصدق تحلیل جاری است؟ گفت: من این را  قبول ندارم. در این زمینه سه روایت وجود دارد، دو روایت مستقیم از امام و یک روایت هم به‌نقل از آیت‌الله خامنه‌ای. روایت اول این بود که امام پیش از انقلاب و در دیدار با جمعی از دانشجویان، دکتر مصدق را فردی معرفی می‌کند که قصد خدمت به کشور را داشته اما اشتباهات بزرگی هم داشت.  روایت دوم مربوط به سال 1360 است. در آن مقطع عده‌ای تلاش می‌کردند تا رهبری جعلی برای ایران بتراشند. آنها می‌خواستند رهبر واقعی را که امام بود تضعیف کنند و او را زیر سایه رهبر بدلی قرار دهند. آنها می‌خواستند مصدق را رهبر اصلی ایران و انقلاب معرفی کنند در صورتی که خود دکتر مصدق هم در زمان حیات چنین ادعایی نداشت. امام که شرایط را این‌گونه دید به مقابله با این جریان ضددین و ضدملی برخاست. اما روایت سوم در سال 64 بود و  آیت‌الله خامنه‌ای در نمازجمعه یک تحلیل تاریخی درباره نهضت ملی شدن صنعت نفت و مرحوم مصدق ارائه  کردند. امام خمینی در برابر تحلیلی که آیت‌الله خامنه‌ای در نمازجمعه انجام می‌دهند مخالفتی نکردند، و در واقع موضع رسمی انقلاب اسلامی در قبال آقای دکتر مصدق در نماز جمعه آیت‌الله خامنه‌ای در سال 64 بیان شده است.

**سلیمی‌نمین: در نهضت ملی جبهه خائنین و خادمین مقابل مردم صف آرایی کردند/ این مقطع جزو مقاطع نادر تاریخی است که تجربه‌اندوزی از آن بسیار به کار ملت می آید

مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران با اشاره به اینکه در نهضت ملی شدن صنعت نفت جبهه خائنین به ملت و  خادمین به ملت در برابر همدیگر صف‌آرایی کردند، گفت: به نظر من جزو مقاطع نادر تاریخی است که می‌توان آن را به عنوان ملاک ارزیابی کرد، برخلاف جناب معتضد که نمی‌خواهند دقیق ارزیابی شود.

سلیمی‌نمین با یادآوری مجدد این نکته که بحث ملی شدن صنعت نفت یک مطالبه حداکثری نیست بلکه مطالبه حداقلی است، افزود: در یک مطالبه حداقلی همه اقشار جامعه زمینه دلسوزی دارند، مسئله نفت که یک مطالبه حداقلی است ملاک خوبی برای سنجش خادم و خائن است. متأسفانه  بعد از انقلاب اسلامی عده‌ای مثل آقایان آیت و جریان مظفر بقایی‌ها نگذاشتند جبهه خادم و خائن مشخص شود و دعواهای کاذب ایجاد کردند.

وی افزود: در ملی شدن صنعت نفت دعوای درون جهبه خادمین را آن چنان برجسته کردیم که الان برای امثال فروغی‌ها بهترین فرصت فراهم شده است و کسی که جزو خائنین دربار است از نقد تاریخی فرار می‌کند. دربار  و تقی زاده‌ها در آن شرایط در کنار بیگانه قرار گرفتند و به بیگانه کمک کردند همچنان ملت را تحقیر کردند.

مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران افزود: در آستانه کودتای 28 مرداد خوب است نقد کنیم که تأثیرگیری خودمان از آدم‌هایی مثل آیت چگونه است، چرا امام در سال 60 مخالف دعوای مذهبی‌ها  و ملی‌هاست؟ همان دعوایی که مظفر بقایی در نهضت نفت ایجاد کرد و توانست نهضت را تا مرز فروپاشی پیش برد و زمینه کودتا را فراهم کند، داشت در ابتدای انقلاب کلید می‌خورد و امام با قدرت می‌گوید:سکوت کنید این دعوا دعوای کاذب است.



سلیمی‌نمین افزود: نشانه‌های روشن برای آنچه عرض کردم تشرهای فراوانی است که امام در یک مقطعی به شاگردان خود می‌زند. در این شرایط  آدم‌هایی مثل آیت به حرف امام گوش نمی‌کنند به دعوا دامن می‌زنند، درسی که می‌توان از نهضت ملی نفت گرفت  این است که باید به فهم جامعه برای شناختن خائنین کمک کرد.

خسرو معتضد در ادامه این میزگرد با اشاره به اظهارات سلیمی نمین درباره  خادم و خائن گفت: به جای اینکه ببینیم خائن و خادم چه کسانی بودند، ببینیم از مصدق، نفت و ملی شدن صنعت نفت چه نصیب ما شده است؟این سازمان و وزارتخانه‌ای را که می‌بینید، خیابان‌هایی را که می‌بینید، شهر، بنادر، پایگاه‌ها، فرودگاه‌ها، جاده‌ها، تونل‌ها همه از سر نفت است.

وی با اشاره به اینکه امروز پول ودرآمد کشور از طریق نفت تامین می‌شود، تصریح کرد: وقتی درآمد نفت به کشور نیاید اکثر سازمان‌ها با مشکل روبرو می‌شوند، لذا ما  این مسئله را مرهون مصدق هستیم، گرچه در سال 1333 حدود 400 میلیون دلار بعد از کنسرسیوم غرامت دادیم، درصورتی که کنسرسیوم به عنوان اینکه حق سرقفلی به شرکت نفت انگلیس و ایران داده باشد، 600 میلیون دلار به ما داد و از پول نفت ما کم کردند. ما یک میلیارد غرامت به شرکت سابق نفت دادیم در حالی که در سال 29 قرار بود 50 میلیون لیره به ما به عنوان تاوان دهند، در مجموع به نفع ایران تمام شد، قیمت نفت گران و درآمد ما زیاد شد. بودجه ایران در سال 1331، ظاهرا حدود 900 میلیون تومان بوده است.

این تاریخ‌نگار با اشاره به تحلیلی تاریخی از 28 مرداد اضافه کرد: در جریان  صنعت ملی نفت شکست خوردیم و نتوانستیم نفت صادر کنیم تا درآمدش به جیب ملت آید، ما آن زمان از دنیای نفت اطلاع نداشیتم اطلاعاتی که به ما دادند مقدار زیادی از منابع مطبوعاتی فرانسه رقیب شرکت نفت بود که در سوریه و لبنان منابع نفتی آنها را استخراج می‌کرد.

وی با اشاره به اینکه مقداری از منابعی که بدست آوردیم از طریق مطبوعات آمریکایی بود چون  آمریکایی‌ها روی نفت ایران نظر داشتند، افزود: میلیاردها دلار در طول جنگ صرف جنگ و کمک به انگلستان شد. یکی از افرادی که به نظر من کتابش بی‌طرفانه است آلورساتن است، روزی که کنسرسیوم پیروز شد، گفتند واقعاً شادمانه غیرمنتظره‌ای است، او در کتاب خود نوشته، آنکس می‌خندد که آخر بخندند. در آن زمان شرکت استخراج نفت ایران برای  شرکت شل که انلگیسی هلندی است و شرکت‌هایی مثل فرسانسو هلند است لذا در آن دوران اطلاعات ما خیلی ناقص بود.

وی با بیان اینکه در آن دوران به دلیل کمی اطلاعات و امکانات کشورهایی مانند ایران نمی‌توانستند نفت خود را بفروشند خاطر نشان کرد: در آن زمان نفت دنیا بین هلند، آمریکا، فرانسه و انگلستان تقسیم شده بود، اصل هم انگلستان بود، نفت شوروی برای خودش و قسمت‌های بلوک شرق به فروش می‌رسید. شرکت نفت انگلستان یعنی بریتیش پترولیوم فعال بود و ما در ایران اطلاعات کافی از طبقه بندی نفت نداشتیم. مشاور دکتر مصدق آقای حصیبی، زیرک زاده و فاطمی بود که آقای فاطمی از طریق مطبوعات فرانسه اطلاعات خوبی منتشر می‌کرد.

معتضد با اشاره به اظهارات سلیمی نمین درباره اینکه امروز با امکانات خود مقابل آمریکایی‌ها ایستاده‌ایم، گفت: زمان مصدق 33 کارشناس نفتی داشتیم در حال حاضر هزاران کارشان نفتی داریم، طبق قرارداد 1933 یک آموزشگاه درست کردند جوانان ایران در این آموزشگاه دو سال درس می‌خواندند،مطالعه کرده و زبان انگلیسی یاد می‌گرفتند بعد آنها را به بیرمنگام می‌فرستاند، آنجا باید یک سال انگلیسی یاد بگیرند  و 4 سال تحصیل کنند تا مهندس شوند. زمان دکتر مصدق با 33 مهندس تأسیسات را اداره می‌کردیم.

سلیمی نمین در واکنش به اظهارات معتضد گفت: منظور من این بود که  می‌توانیم درس بگیریم تا متکی به جایی نباشیم. فرمایش شما برداشت متفاوتی از سخنان من بود.

معتضد با اشاره به وضعیت صنعت نفت ایران در سال 1330 گفت: ما آن زمان نفت‌کش نداشتیم، 41 نفت‌کش خرداد و تیرماه 1330 آبادان را ترک می‌کند طبق اسناد روزنامه اطلاعات  نفت‌کش‌ها می‌روند، ما گفتیم که نصف قیمت به ما یک رسید بدهند که گفتند رسید نمی‌دهیم و و مسئولیت دارد. 4 میلیون تن نفت ما به راحتی در مخازن آبادان ماند.

** معتضد: مصدق به دنبال پیاده کردن دموکراسی سوئیسی در ایران بود

معتضد با اشاره به دیدگاههای مصدق درباره آزادی بیان نیز گفت: او می‌خواست دموکراسی از نوع سوئیسی را در ایران حکم‌فرما کند. 800 امتیاز روزنامه در زمان مصدق اعطا می‌شود  40 روزنامه را حزب توده اجاره کرده بود و گاها عنان گسیخته رفتار می‌کردند.

این کارشناس تاریخی گفت: مصدق می‌گوید من رئیس قوه مجریه هستم و نمی‌توانم در کار قوه قضاییه دخالت کنم. شاه با نفرت حکم مصدق را امضا کرد و نمی‌خواست او بیاید. در کتاب مأموریت برای وطنم  آمده که شاه از مصدق بدش می‌آمد. او را یک آدم جنجالی می‌دانست در قضیه ملی شدن صنعت نفت نیز احساسات و مطالبه عمومی در ایران قوی شده بود و کار به اینجا رسید.

وی با اشاره به دیدگاه مصدق نسبت به آمریکا افزود:  مصدق نمی‌توانست از آمریکا ببرد. بعد از 45 روز برید و آن ایام بود که ایرانی‌ها متوجه شدند آمریکا هم به منزله یک ایالت انگلستان است و هر چه انگلیسی‌ها می‌گفتند آمریکا انجام می‌داد، مصدق خیلی به آمریکا احترام گذاشت و آمریکا را در نقش جرج واشنگتن، قرن 19 و  درمبارزه با انگلیس می‌دید. وابستگی مالی ایران به آمریکا از دیگر دلایل شکست مصدق در جریان کودتای 28 مرداد بود، حتی روزنامه‌های انگلستان می‌نوشتند، آمریکایی‌ها به صورت محرمانه به ایران کمک مالی می‌کنند.در کتاب خاطرات مصدق آمده که او از ترومن درخواست پول می‌کند و قول می‌دهد آنرا از محل فروش نفت پس دهد که ترومن می‌گوید مگر شما می‌توانید نفت ایران را بفروشید؟

وی یادآور شد: در آن دوران نفت ایران هر جایی می‌رفت جلوی آن را می‌گرفتند. در زمان مصدق جمعاً توانستیم، 500 هزار تن نفت صادر کنیم و تنگنای بودجه‌ داشتیم.از مشکلات دیگر مصدق جاه طلبی اطرافیانش بود، آقای آزاد رئیس حزب استقلال گفته است من باید وزیر بشوم یا در کابینه دو وزیر به ما بدهید که مصدق نداد، چون شاه گفته بود وزیر جنگ را من باید تعیین کنم.

وی با اشاره به اینکه مصدق مشکلات متعددی داشت که اولین آن، مسئله پول بود و دیگری حزب توده بود، به دیدگاه مردم نسبت به مصدق و ملی شدن صنعت نفت اشاره و تصریح کرد:  به اعتقاد من مردم ایران این جنبش را دوست داشتند. خود من در آن زمان 11 ساله بودم، به خیابان‌ها می‌رفتم و شعار مرگ بر انگلیس، نفت برای ایران سر‌می‌دادم، وقتی به پمپ بنزین‌ها می‌رفتیم، نف را بو می‌کردیم و می‌گفتیم که این نفت ایران است. تمام ملت ایران در این جریان سهیم بودند.

این تاریخ‌نگار به بخش دیگری از اظهارات سلیمی نمین  مبنی بر اینکه مصدق می‌خواست با سلاح حزب توده، آمریکا را رام کند که نتواست، اشاره کرد و افزود:  مکی تعریف می‌کرد که روزی نزد مصدق رفتم و گفتم که آقا چرا به حزب توده اجازه می‌دهید؟ آقایان باید بدانند در اردیبهشت 1332 حزب توده آزاد شناخته شد، اما جرأت نکردند اعلامیه آن را منتشر کنند. روزنامه کیهان و اطلاعات نوشتند که حشمت‌الله قضایی، دادستان کل کشور گفته است که حزب توده مخالف مشروطه نیست و می‌تواند فعالیت کند. آنقدر سروصدا شد که آمدند و مانع انتشارش شدند. مصدق این قانون را متوقف کرد.

وی با اشاره به نکته‌ای درباره دیدگاه امام (ره) نسبت به حزب توده اظهار داشت: یکی از نکات در مورد امام خمینی(ره) که در تاریخ مغفول مانده این است که ایشان از دورانی که در حضور آیت الله العظمی بروجردی تحصیل می‌کردند، ضد کمونیست بودند. در دی ماه 1331 فردی از علمای آن زمان(برقعی) که الان پسرش در صدای آمریکا صحبت می‌کند، در کنفرانس صلح بخارست شرکت و سخنرانی کرده بود که با مخالفت مردم روبرو شد. آیت الله برجردی از این اقدامات و ادعای برخی مبنی بر ارتجاع دینی، ناراحت می‌شوند و به خبرنگاران می‌گویند که در این رابطه به حاج‌آقا روح‌الله مراجعه کنید. خبرنگار مجلس، امیر بهرامی، به قم می‌رود و با امام(ره) صحبت می‌کند. امام(ره) در آن زمان می‌فرمایند که ما نمی‌گذاریم توده‌ای‌ها در این شهر(قم) نفوذ کنند. دلیل مخالفت امام(ره) هم این بود که توده‌ای‌ها علیه آقای بروجردی در شهر قم تبلیغات کردند و فریاد زدند؛ اینکه می‌گویند مخالفان مصدق با خط قرمز اعلامیه می‌نوشتند و برای علما می‌فرستادند را  قبول ندارم.

معتضد با اشاره به ظرفیت حزب توده در سال 1332 گفت: در آن زمان حزب توده خیلی قوی بود. شما باید واقعه 8 فروردین را به یاد آورید. حزب توده در وقایع مختلف قدرت‌نمایی می‌کرد. بدترین روز، روز  21 تیر 1330 بود که تمام تهران مرگ بر امپریالیسم امریکا سر می‌دهند و حزب توده مشغول تشنج‌آفرینی بود. مصدق در میان نظامیان هم مردان متخصص در اختیار نداشت. به عنوان نمونه به جای اینکه در تهران دو لشکر ایجاد کند، پنج تیپ تشکیل داد.



وی به وقایع روز تاریخی 28 مرداد اشاره کرد و افزود: در شامگاه روز 28 مرداد، ساعت 11، فرمانی که شاه امضا کرده بود، به درب خانه دکتر مصدق فرستاده می‌شود. مصدق هم با فراست می‌فهمید که این فرمان قلابی نیست، اما قبلاً توسط شاه نوشته شده است، بنابراین جلوی کودتا را می‌گیرد. کودتاگر فردی به نام سرهنگ نصیری بود که یکی از بی‌عرضه‌ترین آدم‌ها و از نظر سطح هوشیاری، در پایین‌ترین سطح بود. والتر اسمیت معاون وزارت خارجه آمریکا دستور می‌دهد که روزولت ایران را ترک کند و می‌گوید ما باید دولت را به رسمیت بشناسیم؛ چون کاری از دست ما بر نمی‌آید. هندرسون در ساعت 4 بعد از ظهر به دیدار دکتر مصدق می‌رود، دولت آمریکا پیرو سخنان آیزنهاور در کنفرانس والیان می‌گوید ما با کمونیسم در ایران مخالفت می‌کنیم و نمی‌گذاریم ایران کمونیستی شود. از این لحظه به بعد دولت آمریکا مصدق را به عنوان  نخست وزیر نمی‌شناسند.

* سلیمی‌نمین: آزادی‌‌هایی که مصدق به حزب توده داد مبتنی بر دموکراسی نبود، بلکه خودش می‌‌گوید می‌خواست از این حزب کولی بگیرد

سلیمی نمین در بخش پایانی میزگرد با تاکید بر اینکه  برخی از سوالات بدون جواب باقی ماند، ضمن رد دیدگاه معتضد درباره عمل به دموکراسی توسط مصدق، گفت: درباره اینکه آیا دکتر مصدق در همه‌جا دموکراسی را اعمال می‌کرد، در تاریخ داریم که در یک روز  مطبوعات مخالف دکتر مصدق مورد حمله قرار می‌گیرند و بعدها مشخص می‌شود که این اتفاقات از پیش با هماهنگی‌هایی صورت گرفته است.

وی افزود: در جریان وقایع روز 14 آذر 1330 که پیش از ظهر آن روزنامه‌های طرفدار حزب توده و بعد از ظهر روزنامه‌های دست راستی طرفدار دربار و ضدمصدقی مورد هجوم قرار گرفتند، حداقل آن است که مصدق بعداً به طور تلویحی مسئولیت وقایع صبح را به عهده می‌گیرد. وی در جلسه روز 19 آذرماه مجلس که مورد انتقاد بلکه فحاشی و توهین تعدادی از نمایندگان وابسته به درباره واقع می‌شود، صرفاً در قبال وقایع بعد از ظهر 14آذر اظهار تاسف می‌کند و لذا به تلویح شخصاً نیز مسئولیت وقایع صبح آن روز را که در  واقع نوعی تسویه حساب با توده‌ای‌ها بود به عهده می‌گیرد. حتی برخی نویسندگان که کتابهایی در حمایت از مصدق نوشته‌اند نتوانسته‌اند بعضی حقایق مسلم در این زمینه را نادیده بگیرند. از جمله اینکه نویسنده‌ای به نام علی رهنما می‌نویسد: "می‌توان با اطمینان ادعا کرد که برنامه حمله به مراکز حزب توده با توافق برخی از امرای نیروهای انتظامی، سیاست‌مداران دولتی و جبهه‌ای و تبانی با چماقداران بعضی از نیروهای وابسته به جبهه ملی بوده است... به هر حال مسئولیت این وقایع متوجه نخست‌وزیر و وزیر کشور او امیر تیمور کلالی می‌باشد."

سلیمی‌نمین‌ ادامه داد: بنابراین خیلی نمی‌توانیم بپذیریم که دکتر مصدق آزادی‌هایی که به حزب توده داد، مبتنی بر نگاه دموکراسی بود. بلکه مبتنی بر اعتقاد به یک بازیگری سیاسی بود، همه کسانی که در جبهه ملی بودند، هیچ کدام نمی‌پذیرفتند که ناشی از اعتقاد به دموکراسی است. بنابراین وقتی به مصدق انتقاد می‌کنند، می‌گوید من تا الان چندبار از حزب توده کولی گرفتم  و الان هم می‌خواهم کولی بگیرم.



وی با بیان اینکه در ارتباط با رخدادهای تاریخی باید جامعه را به داشتن نگاهی عمیق‌تر دعوت کرد، افزود: آمریکایی‌ها براساس یک سناریو توسط هندرسون دکتر مصدق را تهدید کردند که اگر تغییری در فضای سیاسی کشور ندهد، نامه شاه را که خودشان امضا می‌کنند، زیرا شاه انسان بزدلی بود و حتی تا آخرین لحظه حاضر نشد که عزل دکتر مصدق را امضا کند.چه امضای محمدرضا جعل شده باشد یا نه، این خصوصیت در محمدرضا پهلوی غیرقابل کتمان است. این روحیه را از او در جریان پیروزی انقلاب هم می‌توان، دید که دوست دارد سریع از کشور فرار کند تا آمریکایی‌ها صحنه را برایش فراهم کنند و آرایش سیاسی کشور را متناسب با منافع آن اداره کنند،  این قضیه در نهضت ملی شدن صنعت نفت هم دیده می‌شود. مصدق در قضیه هندرسون وارد بازی آمریکایی‌ها شد. آمریکایی‌ها قبل از آن یگان‌هایی از ارتش را سازماندهی کرده بودند، اما هرگز نمی‌توانستند تحویل سلاح و سوخت را انجام دهند.

** مصدق نگاه خوش باورانه و ساده اندیشانه‌ای به آمریکا داشت

مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر در همین زمینه افزود: وقتی هندرسون تهدید کرد که نامه را مبنای سیاست خودشان در ایران قرار خواهند و با این کار مشروعیت مصدق را زیرسوال خواهند برد، مصدق وارد بازی آنها شد.آنچه را که آنها می‌خواستند، انجام داد؛ به این معنا که یگان‌های ارتشی که سازمان‌دهی کرده بودند، به خیابان‌ها آورد و همین باعث کودتا شد. ملاقات هندرسون با دکتر مصدق ملاقات طراحی شده بود. دکتر مصدق آنجا اعتماد کرد و پایه‌داری خودش در قدرت را منوط به نظر آمریکایی‌ها دانست. لذا این نگاه، نگاه خوبی نبود و نگاه خوش‌باورانه‌ و ساده‌اندیشانه‌ای به آمریکایی‌ها داشت؛ در حالی که مصدق می‌توانست کودتاهای سخت‌تر از 28 مرداد را پشت سر بگذارد. او می‌توانست با اتکا به قدرت مردمی به میدان آید و هر نوع کودتا را در هم بشکند.

سلیمی نمین درباره مقایسه برجام و ملی شدن صنعت نفت نیز گفت: ما امروز نمی‌توانیم عیناً شرایط کنونی را با مسائل نهضت ملی شدن صنعت نفت تطبیق دهیم، اما در روح کلی باید به ملت خودمان ملت و منابع داخلی خود اعتماد کنیم، ما با منابع داخلی می‌توانیم برنامه‌ریزی انجام دهیم که خدشه ناپذیر باشد. امروز می‌توانیم به منابع داخلی اتکا کنیم و با منابع داخلی بیشترین بهره را از فعل و انفعالات سیاسی در داخل کشور داشته باشیم.
برچسب ها: دولت ، مصدق ، صنعت ، حزب توده ، تولید
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: