کد خبر: ۷۹۲۳۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۹ - ۲۵ مرداد ۱۳۹۵ - 15 August 2016
جنگ سرد خاتمه یافت و آمریکا خود را پیروز دنیای بعد از آن می دانست؛ اما تحولات اخیر عرصه بین الملل، رقیب سنتی آمریکا یعنی روسیه را به دنیای رقابت با آمریکا بازگردانده است؛ بازگشتی که خیلی از تحلیلگران به آن عنوان «جنگ سرد مدرن» داده اند.
روزنامه خراسان در گفت و گو با ابومحمد عسگر خانی با اشاره به تقابل آمریکا و روسیه، نوشت: جنگ سرد خاتمه یافت و آمریکا خود را پیروز دنیای بعد از آن می دانست؛ اما تحولات اخیر عرصه بین الملل، رقیب سنتی آمریکا یعنی روسیه را به دنیای رقابت با آمریکا بازگردانده است؛ بازگشتی که خیلی از تحلیلگران به آن عنوان «جنگ سرد مدرن» داده اند.

در این گفت و گو که در شماره دوشنبه 25 مرداد 1395 خورشیدی با ‏استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران منتشر شد، آمده است: در حالی که برای خیلی از سیاستمداران آمریکایی «پوتین» یک خط قرمز است، این روزها نقش کاخ سرخ مسکو به صورت افسانه ای برای تعیین ساکنان آینده کاخ سفید پررنگ شده است. 

تا جایی که رئیس سابق سیا ترامپ را مامور روسیه خوانده است. پیشتر نیز باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا و هیلاری کلینتون نامزد دموکرات ها برای انتخابات ریاست جمهوری نسبت به مداخله مسکو در روند انتخابات ابراز نگرانی کرده بودند.رسانه های آمریکایی این روزها برای تبیین جنس رابطه پوتین و ترامپ از اصطلاح Bromance استفاده می کنند. عبارتی که بر گرفته از ترکیب دو واژه برادری و رمانس در زبان انگلیسی است و بیانگر نوعی رابطه عاطفی و برادری رمانتیک است. تحلیلگران استفاده طنز گونه از این عبارت را ناشی از یک تشابه روانی دوگانه بین نامزد حزب جمهوریخواه برای ریاست جمهوری آمریکا و رئیس جمهور روسیه می دانند. با این حال بعید است که مداخله مسکو در انتخابات آمریکا محدود به یک دلدادگی از راه دور باشد. افرادی که از درون لنز بدبینی و با توسل به تئوری توطئه مسائل سیاسی را بررسی می کنند، معتقدند پشت پرده این رابطه موضوعات جدی تری وجود دارد. به این بهانه، با دکتر ابومحمد عسگر خانی دکترای روابط بین الملل از دانشگاه کوئینز کانادا و استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران گفت و گو کرده ایم:

**اوباما اخیرادر کنفرانس خبری نادری در پنتاگون پوتین را به باد انتقاد گرفت و نسبت به تمایل او برای همکاری با آمریکا برای حل درگیری های کنونی در سوریه ابراز تردید کرد،شمامنشاء جدال های لفظی بین روسیه و آمریکا را به طور ویژه در دوران اوباما چه چیزی می دانید؟

منشاء اصلی درگیری اوباما با پوتین در واقع به همان مسئله ای برمی گردد که بارها و بارها آمریکایی ها با عنوان تحلیل های «روبینستین» مطرح کرده اند و بنا به استدلال های نویسندگانی چون «روبینستین» اساساً آمریکایی ها معتقدند که روس ها یک زمانی لباس تزار به تن داشته اند، یک زمانی لباس مارکسیست ها را به تن کرده اند و اینک لباس فدراسیون به تن کرده اند و در هر زمان با یک لباس جدید. 

یعنی به یک ایدئولوژی جدید یا این که بعد از پایان دوران ایدئولوژی به تحلیل های فدراتیو ملبس شدند. آن ها معتقدند مسئله اصلی که برای روس ها وجود دارد بر اساس آن چه آمریکایی ها می گویند از عقاید روبینستین است و آن مفهوم « نژاد روس» است. آمریکایی ها می گویند براساس مفهوم نژاد روس است که روس ها توانسته اند ملت های اروپا و آسیا را در سطح منطقه ای به ویژه از قدیم الایام به سیطره خودشان در بیاورند و در نتیجه سیطره (هژمونی) «نژاد روس» وجود دارد و باید این هژمونی از بین برود. این خواسته و اهدافی است که آمریکایی ها و نویسندگانی چون روبینستین –که حتی پس از درگذشتش- تئوری هایش موجود است، بدان معتقدند و افرادی مثل هنری کیسینجر هم دنباله رو همین نظریه هستند. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هم گرچه جرج کنان می گفت که سیطره روس ها تمام شده ولی کیسینجر بر اساس سیاست های روبینستین گفت که نه، باید مرحله دوم و فاز دوم فروپاشی سیطره روس ها انجام شود. همین مسئله منشاء اختلاف بین آمریکایی ها و روس هاست. اما بعد از این که اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و روس ها به فدراسیون رو آوردند، آمریکایی ها خیلی محتاطانه با این قضیه برخورد کردند. به ویژه از نظرامنیتی. 

حتی اروپاییان نیز با ورود روسیه به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی مخالفت کردند. باز هم می بینید که همچنان آن نطفه اختلافات امنیتی بین روسیه و آمریکا وجود دارد. حالا آن چه پوتین اذعان می کند، دخالت آمریکایی ها در امور کشورها بر اساس همان «اصل اصالت فایده» است، ما هم بر اساس همان برای حمایت از اتباع روس در اوکراین و سوریه دخالت می کنیم. 

این پرخاشگری ها و لفاظی هایی که بین دو رئیس جمهور در حال صورت گیری است، فرض کنید که در رابطه با ترامپ باشد. خب ترامپ به عنوان یک کاندیدای ریاست جمهوریِ ساختار شکن که نماینده جامعه است و در مقابلش خانم کلینتون نماینده دولت و حاکمیت است، پا به عرصه انتخابات نهاده است. به نظر من الان در آمریکا انتخابات بین دو حزب نیست. بلکه از یک طرف بین دو حزب جمهوری خواه و دموکرات است که از خانم کلینتون حمایت می کنند و آن طرف جامعه است. جامعه علیه دولت و دولت علیه جامعه. منظورم در این جا از دولت همان حاکمیت است. 

بنابراین پوتین هم خیلی خوشحال است که از درون جامعه به آمریکا حمله کند. همانطور که آمریکایی ها از درون جامعه به روس ها حمله می کنند. آمریکایی ها می گویند که هژمونی روس ها باید از بین برود و از درون روسیه فرو بپاشد. حالا پوتین هم با حمایت تلویحی از ترامپ، در واقع جامعه آمریکا را علیه حاکمیتش تحریک می کند. این به نظر من هم بحث تئوریک و هم واقعیتی عملی است که بین این دو وجود دارد.

**پس در واقع تاکید اوباما بر این که روس ها غیرقابل اعتمادند، به همین رفتار روسیه برمی گردد که در هر دوره ای لباسی را به تن کرده است. چرا این مجادلات در ایام انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به وجود آمد؟ یعنی خود شخصیت ترامپ شکل دهنده این سیاست بود؟

خیر، این فرصتی است برای انتقادها. یعنی انتخابات در هر کشور فرصتی است که رقیب بتواند در فضای انتخابات نقدهایش را به رقیب در تندترین شکل انتقال دهد. الان ببینید مشخص است که حاکمیت آمریکا از کلینتون حمایت می کند، اما جامعه خیر. یعنی اگر حالت عادی باشد، ترامپ پیروز انتخابات است اما حاکمیت سازماندهی می کند. این دولت ها هستند که نمایشنامه ها را به صحنه می آورند. بنابراین به احتمال خیلی زیاد حاکمیت از کلینتون حمایت خواهد کرد و رسانه های گروهی در ماه های آینده به شدت حامی کلینتون خواهند بود و دوباره حاکمیت از طریق آن بر سیاست آمریکا سوار خواهد شد اما پوتین می خواهد از این فرصت استفاده کند تا جامعه علیه حاکمیت باشد.

**فکر می کنید این ظرفیتی که به وجود آمده تا چه اندازه می تواند اهداف پوتین را در روسیه تامین کند؟

فکر می کنم تا کنون در دوره دوم پوتین، او با قدرت فوق العاده ای ظاهر شده و بسیار عمل گرا بوده و بسیار به رئالیسم رو آورده است و هوشیارانه و با منطق رئالیستی با امور برخورد می کند.
**پس فکر می کنید که پوتین برای این که از این فضای به وجود آمده در انتخابات استفاده کند ظرفیت بالایی داشته باشد؟

به نظر من فضایی که در آمریکا به وجود آمده، فضایی است در ادامه خشونت های سیاتل و جنبش ها و نهضت های سیاتل از 1990 که تا کنون ادامه یافته و این مسئله به هر حال روندی در جهت منافع حاکمیت آمریکا نیست.

**با توجه به چیزی که شما پیشتر درباره استمرار و تغییر در سیاست خارجی ایالات متحده بدان اشاره فرموده اید و «یوجین ویتکف» و «چارلز کگلی» هم در کتاب «سیاست خارجی آمریکا: الگو و روند» به تشریح آن پرداخته اند، تاکید بر این داشته اید که ایالات متحده در اهداف استمرار دارد و در استراتژی تغییر. می خواهم بپرسم که اگر ترامپ در آمریکا رای بیاورد و با توجه به این که حاکمیت مخالف ترامپ است، آیا همچنان باید معتقد به استمرار و تغییر باشیم؟

بحث هایی که من در جاهای مختلف درباره استمرار و تغییر کرده ام، در مواردی است که آمریکایی ها مصرانه می گویند هر حزب یا رئیس جمهوری روی کار بیاید ما درباره مسائلی که اصول ایدئولوژی ماست، مصر خواهیم بود و تغییر اهداف نخواهیم داشت. از قبیل رهبری آمریکا در جهان، حمایت از اقتصاد لیبرال و حقوق بشر و مسائل کشتار جمعی و موارد دیگر، اما مواردی که درباره مسائل فرعی آمریکاست که ایشان اسمش را تاکتیک گذاشته اند، آن ها استراتژی هایی است که نه در اصول بلکه در فروع و در قواعد آمریکایی ها در آن ها می توانند تغییر موضع بدهند. اما حالا تا چه حد تحولات نظام بین الملل کلاً اصول آمریکا را تحت شعاع قرار بدهد، موضوعی است که شاید انتخابات فعلی، به نظر من بیشتر جهان را به سوی چند قطبی شدن بکشاند.

**یعنی بعد از این انتخابات اتحادها و ائتلاف های جدیدی شکل می گیرد؟
بله. ائتلاف ها و اتحادهای جدیدی شکل می گیرد. کنسرت جدیدی از قدرت ها شکل می گیرد .به عبارتی کنسرت جدیدی از قدرت ها به نظر من بیانگر این است که انگلستان که از اتحادیه اروپا جدا شده است، بر اتحادیه اروپا تاثیر گذار است که در فرصت دیگری عمیقاً روی این موضوع با یکدیگر بحث خواهیم کرد.

**اظهارات آقای مورل، رئیس سابق سیا را مبنی بر این که پوتین، ترامپ را به عنوان مامور فدراسیون روسیه به خدمت گرفته است چطور ارزیابی می کنید؟ آیا این اظهارات مورل از طرف حاکمیت منتقل می شود؟ و این اظهارات چه تاثیری بر فرآیند انتخابات خواهد گذاشت؟

به نظر من این یک مبالغه است. در حقیقت می خواهند به این شکل به ترامپ ضربه بزنند و اعتبارش را در جامعه آمریکا پایین بیاورند و سازمان سیا می خواهد آن پایگاه اجتماعی را که ترامپ دارد خدشه دار بکند. به نظر من این درست نیست و در واقع یک مبالغه است.

**پس حمایت هایی که ترامپ از پوتین کرده و آن تصویری که ترامپ در آمریکا از شخصیت خود پوتین ارائه داده است چیست؟ به ویژه تمایلات ترامپ به نزدیکی بیشتر آمریکا و روسیه.
این یک بحثی است که باید به طور جداگانه و در گفت و گوی مفصل دیگری به آن بپردازیم. اما یک بحث نظری از قدیم الایام وجود داشته است که اگر کنسرت جدیدی از قدرت ها تشکیل شود، در چه حالت هایی آمریکا با روسیه هم پیمان خواهد شد.

این بحث جدیدی است که در رسانه های گروهی ایران و مراکز علمی و پژوهشی ایران هم هنوز مطرح نشده و در غرب هم امروزه خیلی گفته نمی شود. ولی به طور سنتی این بحث وجود دارد و این بر می گردد به دوران جنگ سرد که گفته می شد تحت چه شرایطی آمریکا به روسیه نزدیک خواهد شد. این موضوع را در گفت و گوی آینده بررسی خواهیم کرد. به علاوه این که تغییر در کنسرت قدرت ها در نظام بین الملل بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران چه تاثیری می گذارد.
*منبع: روزنامه خراسان
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: