همه شان میترسند؛ نمیخواهند حرف بزنند؛ میترسند اسمی از آنها آورده شود یا حتی نام ایستگاه شان گفته شود. پیشتر تاوان بدی دادهاند؛ حالا هم که همکارانشان زیر آوار «پلاسکو» جان دادهاند، نگرانند؛ نکند که شغلشان به خطر بیفتد؛ نکند که بالادستی، نامشان را بفهمد و حقوقشان را کم کند؛ نکند که معیشت شان تهدید شود؛ نکند...
کد خبر: ۹۱۸۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۰۳