روزنامه وقایع اتفاقیه از آمار بالای تصادفات سرویس مدارس در مناطق محروم به ارایه گزارشی پرداخت و نوشت: «دورترین خانه دنیا به مدرسه را دارند. چهار دانش آموز در صندوق عقب، 6 نفر در صندلی پشت، سه نفر جلو و راننده؛ میشود 14 نفر در یک ماشین. ماشینی که سرویس مدرسه است و حداقل هفت کیلومتر در راه هستند.»
در ادامه این گزارش می خوانیم: چند سالی است که در روستاهای مناطق محروم سیستان و بلوچستان معلمی میکند. اولین بار که نامش تیتر رسانه ها شد، وقتی بود که با حقوق ناچیز معلمی برای دانش آموزان محرومی که به سختی به مدرسه میآمدند، صبحانه آماده میکرد. دانش آموزانی که در بهترین حالت باید ماشین های شخصی کرایه کنند و مسیرهای طولانی را از خانه به مدرسه بروند. «آموزش و پرورش دو، سه مینیبوس در اختیار مدرسهها گذاشته اما این تعداد جوابگوی منطقه نیست. ماشینهای شخصی هم هستند اما خیلی از خانواده ها توانایی پرداخت هزینهها را ندارند. مشکل از آموزش و پرورش هم نیست؛ وقتی بودجه نداشته باشند نمیشود کاری کرد.» از دانش آموزانی میگوید که هر روز 10 تا 15 کیلومتر را پیاده به مدرسه میروند و برمیگردند.
«جادهها کمعرض است و پسرها از حاشیه جاده ها پیاده به مدرسه می روند. دخترها هم اکثرا بهخاطر مسافت زیاد و مشکلاتی که برای سرویس مدرسه دارند، ترک تحصیل کردهاند.» دخترانی که قربانی مسیر طولانی مدرسه شدهاند و برای آرامکردن خودشان، ترکتحصیل را قسمت تلقی میکنند.
«زمانی که دانش آموز بودم، خانه دوستمان سر راه مدرسه بود. هر روز صبح از جلوی خانه آنها رد میشدیم و میگفتیم خوش به حالت که خانهتان به مدرسه نزدیک است؛ البته الان که میبینم آنقدرها هم نزدیک نبود ولی ما با پاهای کوچکمان کلی راه میآمدیم تا به خانه آنها برسیم؛ پس از نظر ما خیلی نزدیک بود و به همین ترتیب، هر کسی خانهاش نزدیکتر به مدرسه بود، «خوش به حالت» بیشتری گیرش میآمد.» از شاگردانش گفته و حالا رسیده به دوران دانش آموزی اش؛ دانش آموزانی که شاید هیچگاه راوی «خوش به حالت» نباشند.
حوادث مربوط به سرویس های معلمان و دانش آموزان همواره در طول سال تحصیلی تکرار میشود. سال گذشته نیز از ابتدای سال تحصیلی تاکنون در چند مورد شاهد حادثه برای سرویس حامل معلمان و دانشآموزان بودیم. علاوه بر این، حوادث بسیاری از دانش آموزان در مناطق دورافتاده بهخاطر بعد مسافت و عدم دسترسی به مدرسه، ترک تحصیل میکنند. مدت هاست دانشآموزان مناطق محروم بهدلیل فاصله زیاد مدرسه با روستای محل زندگی مجبورند این مسیر را با پای پیاده یا سرویسهای ناامن و فاقد حداقل استانداردهای مطمئنه طی کنند. درواقع، در بودجه سالانه کشور، اعتباری برای تأمین سرویس دانشآموزان روستایی در نظر گرفته میشود اما در اغلب سالها، این اعتبار بهدلیل کسری بودجه آموزش و پرورش تخصیص نمییابد و دانشآموزان مجبورند مسافت طولانی مسیر مدرسه را پیاده طی کرده یا از خودروهای ناامن برای رفتن به مدرسه استفاده کنند.
** جانِ معلم و دانش آموزان، بازیچه سرویس های مدارس
این حوادث فقط جان دانش آموزان را نمیگیرد و گریبانگیر معلمان مناطق محروم و روستایی کشور نیز هست؛ معلمانی که محل زندگی و مدرسه آنها کیلومترها از هم فاصله دارند و برای رفتن به مدرسه ناگزیر به اجاره سرویس با هزینه شخصی خود هستند؛ بنابراین در اغلب موارد با همراهی یکدیگر با یک راننده به توافق میرسند، رانندگانی که گاه استانداردهای لازم برای این کار را نداشته و تصادفاتی منجر به مرگ یا مصدومیت معلمان را رقم میزنند.
در برخی موارد یک روستا 10 تا 20 خانوار دارد؛ بنابراین دانشآموزان باید به مدرسه روستای همجوار بروند که رسیدن به مدرسه گاه نیاز به یک یا دو ساعت پیادهروی دارد و بهدلیل نبود سرویس برای رفتوآمد، دانشآموزان مجبورند، مسیر را پیاده طی کنند که خطرات مختلفی ازجمله لغزندگی مسیر یا حیوانات وحشی آنها را تهدید میکند. گاه شاهد هستیم که در یک روستا تعداد اندکی از دانش آموزان موفق به ادامه تحصیل میشوند و عمدتا زمانی که خواندن یا نوشتن را آموختند اقدام به ترک تحصیل میکنند.
تیر سال 94 بود که سیدابوالفضل رضوی، معاون توسعه روستایی و مناطق محروم اعلام کرده بود: «در حال برنامهریزی برای رفع مشکل تردد و رفتوآمد دانشآموزان مناطق محروم به مدارس هستیم. تعداد محصلان بهویژه بعد از مقطع ابتدایی و در دوره دبیرستان در برخی روستاها اندک است و ناچارند به مناطق مجاور بروند. در تلاش هستیم مشکل سرویس رفتوآمد دانشآموزان را در این مناطق حل کنیم.»
با گذشت نزدیک به دو سال از سخنان رضوی، هنوز هم دانشآموزان مناطق محروم با نیسان جابهجا میشوند و جادهها و خودروهای ناایمن جان معلمان و دانشآموزان را تهدید میکند.
** دانش آموزان در مسیر مدرسه جان می دهند
تأمین نشدن سرویس برای حمل و نقل دانش آموزان روستایی منجر به ترک تحصیل آنها یا استفاده از خودروهای نامناسب برای رفتوآمد به مدرسه و تهدید جان دانشآموزان میشود و تا زمانی که اعتبار لازم برای تأمین سرویس دانشآموزان روستایی فراهم نشود، ترک تحصیل و حوادثی از این نوع همواره کودکان و نوجوانان مناطق محروم کشور را تهدید خواهد کرد.
فروردین سال گذشته بود که خودروی وانتبار حامل 15 دانش آموز دختر بخش بنت شهرستان نیکشهر در جنوب سیستان و بلوچستان واژگون و دانش آموزان مصدوم و یکی از آنان بر اثر شدت جراحت وارده کشته شد. در اردیبهشت نیز 14 دانش آموز دلگانی بر اثر واژگونی وانت مجروح شدند. مهر سال گذشته نیز مینیبوس حامل معلمان در محور شازند اراک با یک تریلی برخورد کرده بود و بر اثر این حادثه، سه معلم کشته و
10 نفر زخمی شده بودند. حادثه دیگری که در ماه مهر رخ داد، واژگونی وانتپیکانی در مرودشت بود که نقش سرویس مدرسه را ایفا میکرد. در این حادثه نیز هفت دانشآموز ١٢ تا ١٥ سال مصدوم شدند.
در آذر نیز یک سرویس مدرسه دیگر در مسیر شهرستان باغملک در روستای لاکم واژگون شد و 9 دانشآموز مصدوم و مجروح شدند. در ماه دی نیز یک خودروی سواری که حامل پنج دانشآموز بود در بزرگراه رودان- کهنوج دچار سانحه شد و در این حادثه دو نفر از دانشآموزان کشته و سه نفر دیگر بهشدت مجروح شدند. این خودرو که بهعنوان سرویس مدرسه مسئولیت دانشآموزان را بر عهده داشت در حال رفتن به مدرسه واقع در مرکز شهر از روستای برنطین بودند. این درحالی بود که مسئولان مدرسه گفته بودند هیچ درخواستی مبنیبر تقاضای سرویس مدرسه ازسوی خانواده آنها اعلام نشده و ما برای جابهجایی دانشآموزان مناطق روستایی به شهر، هفت مینی بوس بهعنوان سرویس مدرسه داریم. در اسفند نیز بر اثر برخورد کامیون با دانش آموزان در محور روستایی لاشار شهرستان نیکشهر چهار دانش آموز جان باختند.
** وانت به جای سرویس مدرسه
بررسی حوادث رخ داده برای دانش آموزان حکایت از این دارد که عمده این موارد بهدلیل تصادفات رانندگی سرویس هاست و این مسئله عمدتا در شهرهای کوچک و مناطق روستایی مشاهده میشود؛ همچنین اینکه بیشتر سرویس های مورد استفاده پراید یا وانت هستند. آذر سال گذشته بود که یک نیسان با 18 دانشآموز دختر و پسر بشاگردی واژگون شد و هر 18 سرنشین آن مجروح شدند.
در مناطق محروم، استفاده از سرویس نامناسب که معمولا وانت برای جابهجایی دانش آموزان مورداستفاده قرار میگیرد، منجر به وقوع تصادفات و حوادث میشود. طبق اعلام مسئولان آموزش و پرورش استان هرمزگان، 30 وانتبار جهت سرویس مدارس روستایی در این شهرستان فعالیت میکنند و دلیل استفاده از وانتبار برای جا به جایی دانش آموزان این است که جادههای روستایی شهرستان بشاگرد صعبالعبور است و نمیتوان از مینی بوس جهت جابهجایی دانش آموزان استفاده کرد و مجبور هستیم با وانتبار دانش آموزان را جابهجا کنیم.
دانش هاشمی پور، مدیرکل آموزش و پرورش هرمزگان عنوان کرده بود: «اگرچه استفاده از خودروهای غیرسواری برای سرویس دانشآموزان مورد تأیید آموزش و پرورش نیست اما با وجود تلاشهای فراوان و دستاوردهای چشمگیر در توسعه زیرساخت ها، توسعهنیافتگی لازم در بخش راههای ارتباطی در برخی مناطق ازجمله شهرستان بشاگرد، چارهای جز استفاده از خودروهایی که توانایی تردد در مناطق سخت گذر و خاکی را داشته باشند، باقی نمیگذارد.»
** تجمیع مدارس یا بازی با جان دانشآموزان؟
طرح تجمیع مدارس، نخستینبار ازسوی وزیر آموزش و پرورش دولت نهم مطرح شد؛ طرحی که مدعی بود با تجمیع مدارسی که کمتر از 15 دانش آموز دارد، در یک مجتمع آموزشی میتوان کیفیت آموزش را در این مناطق افزایش داد. باوجود مخالفتهای فراوان، طرح تجمیع مدارس در برخی از روستاها در ابتدای دولت نهم کلید خورد. طبق دستورالعمل ساماندهی نیروی انسانی در سال تحصیلی87-86، برای مدارس روستایی یا کلاسهای زیر 15 نفر دانش آموز در صورتی که اجرای طرح روستای مرکزی یا تشکیل مدرسه شبانه روزی با امکانات موجود میسر نباشد یا مناطقی که با کمبود نیروی متخصص مواجه هستند با عنایت به بند «2» ماده «13» قانون مدیریت خدمات کشوری از طریق خرید خدمات از بخش تعاونی، خصوصی، نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی اقدام شود. اگرچه در دستورالعمل ابلاغشده آمده بود که «اجرای این طرح نباید مانع پوشش تحصیلی افراد واجبالتعلیم شود.»
اما در واقعیت، بسیاری از دانش آموزان واجب التعلیم بهدلیل مشکلات فراوانی که تحصیل در مناطق دور از زندگی برایشان داشت، ترک تحصیل کردند. یکی از این حوادث مربوط به وانت باری بود که دانش آموزان یکی از روستاهای مشکینشهر اردبیل را از روستایشان به مدرسه در روستای دیگر میبرد و در درهای سقوط کرد و موجب مصدومیت 22 دانش آموز شد. حادثهای که نماینده اردبیل در مجلس شورای اسلامی، علتش را در پی اجرای دستورالعمل ساماندهی نیروی انسانی و تجمیع کلاس های زیر 15 دانشآموز در مناطق کوچک و روستایی دانست و معتقد بود بین این حادثه و اجرای این دستورالعمل ارتباط مستقیمی برقرار کرد.
او گفته بود چرا باید در هوای سرد زمستان آن هم در استان سردسیر اردبیل 21 دانشآموز مجبور به سوارشدن در وانت نیسان شوند تا به دره سقوط کنند؟ مسئولان آموزش و پرورش مدعی بودند که این حادثه ارتباطی با موضوع تعطیلی کلاسهای زیر 15 دانش آموز منطقه ندارد و دانشآموزان روستاهای منطقه سال هاست که بهدلیل بعد مسافت و نبود مدرسه کافی ناچارند برای ادامه تحصیل به این مدرسه بروند.
*منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه، 1396.1.28