در چند روز گذشته بسیاری از خود من پرسیدهاند آیا رسانهها باید هر چیزی را از ستاد برگزاری انتخابات ریاستجمهوری مخابره کنند؟ مثلا اگر یک نفر بیمار روانی با مایو در ستاد انتخابات حاضر شد عکاسان خبری باید عکس را او را مخابره کنند؟ آیا چون در قانون ذکر نشده است که حضور با مایو در ستاد انتخابات ممنوع است، باید خبر حضور یک مایویی را هم مخابره کنیم؟
رضا ساکی - ایسنا - در مطلبی متناسب با حال و هوای این روزها که با ثبتنام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری از هر طیف فکری، گروه سنی و سطح تحصیلاتی همراه است، ضمن طرح این پرسشها، در ادامه چنین نوشته است:
«راستش را بخواهید این حجم از ابتذال را خود آن رسانهها ایجاد کردند. رسانههایی که برای همان آدمهای غیررجل غیرسیاسی و مایوپوش به ستاد انتخابات آمده بودند. همانها که نانشان در مصاحبه کردن با کراواتی، تریاکی، خشخاشی، بچه، محصل، معترض، مستاجر و ... است. یعنی اگر در همان روز اول کسی این آدمهای فله را نمیدید و عکس و خبرشان را منتشر نمیکرد در روزهای بعدی کار به اینجا نمیکشید که یک نفر بیاید جلوی عکاسها مو تکان بدهد و یک نفر بازو بگیرد.
در این چند روز ویدیوهای بیشماری منتشر شد که در آن ویدئوها صدای شبهخبرنگارانی را میشنویم که به فلان ثبتنامکننده التماس میکنند که یک بار دیگر پشتک بزند یا انگلیسی حرف بزند یا موهایش را تکان بدهد تا آنها عکس و فیلمشان را بگیرند. این مقدار از التماس نشان از وظیفهای دارد که صاحب رسانه، یعنی مدیرمسئول و سردبیر به عهده آنها گذاشتهاند. وظیفهای که خلاصه آن این است: برو حاشیه بگیر!
این رسانههای زرد، این رسانههای اینستاگرامی، این رسانههای تکنفره و چندنفره و این شبهرسانهها در این پنج روز خوراک خوبی برای خود پختند و برداشت خوبی از محصول کردند. این رسانهها فضایی ساختند که صدای همه را درآورد اما برای خودشان عالی بود.
این رسانهها در ادامه هم به دنبال خوراک زرد هستند و فضای انتخابات را غیرجدی و کمیک روایت خواهند کرد و این روایت کمیک از روند انتخابات صدمه جدی به انتخاب مردم خواهد زد. چون فضای کمدی ممکن است خروجی کمدی هم داشته باشد.
این فضای کمیک رسانههای رسمی و جدی را قیچی میکند. رسانههای رسمی نمیخواهند در دام ابتذال ثبتنامکنندگانی بیفتند که طرح مسکن دلباز، آزادی تریاک و یارانه 15 میلیون تومانی را پیشنهاد میکنند اما از سویی دیگر فشار و نیاز مخاطب را حس میکنند که علاقه به حواشی ثبتنام دارد.
سختی کار رسانههای رسمی به همین چند نکته ختم نمیشود. از روز دوم ثبتنام و وقتی که واقعا شور قضیه درآمد، برخی ارگانها و نهادها از رسانهها میخواستند که قضیه را فرهنگسازی و مدیریت کنند. جالب است که ارگان قانونگذار که بهراحتی و با یک قانون میتوانست جلوی این کار را بگیرد، از رسانه انتظار معجزه و مدیریت فضای کمدی ثبتنام را دارد؛ فضایی که رسانه رسمی نه آغازکننده آن بوده است و نه ذاتا میتواند جهت آن را عوض کند.
در روزهای پیش رو رسانهها زرد به دنبال خوراک زرد خواهند بود و اگر خبر زرد پیدا کنند خبر زرد میسازند و فضای انتخابات را همچنان غیرجدی و کمیک روایت میکنند، که این روایت کمیک از روند انتخابات صدمه جدی به انتخاب مردم خواهد زد. چون فضای کمدی ممکن است خروجی کمدی هم داشته باشد.»