روزنامه ایران در گفت وگو با حسن رسولی عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان آورد :وزارت کشور در روزهای پر رفت و آمد خود شاهد ثبت نام داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری است. در این میان اگرچه اصولگرایان با تعدد حضور نامزدهای اصلی و چهرههای نام آشنای خود گوی سبقت را ربودهاند، اصلاحطلبان با جدیت بر نظر خود مبنی بر حمایت از روحانی در انتخابات 29 اردیبهشت تأکید دارند.
در ادامه این گفت و گومی خوانیم:
**تجربه ادوار گذشته انتخابات سبب شد در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 شاهد حمایت جریان اصلاحطلب از گزینهای واحد باشیم. تا آنجا که تنها نامزد تشکیلاتی اصلاحطلبان به نفع حسن روحانی از انتخابات کنارهگیری کرد. انتخابات ریاست جمهوری پیش رو تا چه حد به آن شرایط شباهت دارد؟
شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان به عنوان مرجع اصلی و معدل همه ظرفیتهای اصلاحطلبی کشور قبل از پایان سال 1395 پس از بررسیهای همهجانبه و گفتوگوهای جدی درون جریانی، نهایتاً در یک جلسه رسمی استراتژی انتخاباتی خود را در مواجهه با دوره دوازدهم ریاست جمهوری اعلام کرد و این موضع توسط آقای عارف به صورت رسمی به اطلاع ملت ایران رسید. بر آن اساس راهبرد انتخاب شده در سال 92 که در انتخابات مجلس دهم نیز تکرار شد و تداوم یافت و در انتخابات 29 اردیبهشت 96 به عنوان گام سوم پیگیری و دنبال میشود.
در این چارچوب جریان اصلاحات راهبرد حمایت از کاندیدای واحد را دنبال میکند و رمز پیروزی خود در این همآوردی جدی انتخاباتی را اجماع کامل و پشتیبانی از کاندیدای واحد میداند. حمایت اصلاحطلبان از روحانی از یک سو در تداوم عهدی که سال 1392 با ایشان بستند و با ارزیابی و کارنامه عملکردی ایشان در سالهای اخیر صورت گرفته است. از سوی دیگر مواجهه با تنشهای داخلی و بینالمللی مبتلا به کشور ایشان را مناسبترین نامزد برای قرار گرفتن در جایگاه قوه مجریه و دومین مقام رسمی کشور مینمایاند.
بنابراین سیاست و هدف راهبردی حمایت اصلاحطلبان از روحانی مبتنی بر تجارب مثبت و منفی بیش از دو دهه اخیر و با پشتوانه اکثریت مطلق اصلاحطلبان مورد پیگیری و عمل قرار خواهد گرفت. در این راستا سازمان سیاسی و انتخاباتی اصلاحطلبان در سطح ملی و در همه استانها و مناطق با اعلام رویکرد یک ستاد و دو انتخابات از تمام توان و نفوذ خویش برای توسعه سازمان رأی و افزایش آرای آقای روحانی به عنوان نامزد مورد حمایت خود استفاده خواهد کرد.
**در نظر گرفتن این استراتژی تا چه حد به عملکرد دولت روحانی و تا چه حد حاصل مناسبات رقابتی با جریان رقیب است؟
مهمترین مؤلفهای که باعث شد در سال 92 آقای عارف به نفع آقای روحانی کنارهگیری کند، ترجیح داشتن منافع ملی کشور برای اصلاحطلبان در مقایسه با منافع حزبی و جناحی بود. آن زمان اصلاحطلبان بر این باور بودند که روحانی با توجه به جمیع جهات خواهد توانست در جهت پیشبرد منافع ملی کشور مؤثر باشد.
این حمایت در حالی در ماههای پایانی سال 95 از سوی شورای عالی اصلاحطلبان به صورت صریح و واضح مطرح شد که هنوز اصولگرایان به عنوان جریان رقیب ما و روحانی در میانه راه اجماعسازی قرار داشتند. بنابراین تکیهگاه اصلی تداوم این راه حمایتی در سال 96 بیش و پیش از آنکه متأثر از محاسبه تاکتیکهای رقابتی با رقیب باشد برخاسته از مواضع خردگرایانه و کارآمد و نیز کارنامه عملکردی قابل دفاع دولت یازدهم است.
**با این وجود شاهد آن هستیم که رقبای انتخاباتی دولت در این انتخابات انگشت خود را بر عملکرد اقتصادی دولت قرار دادهاند. همان طور که ممکن است بخشی از بدنه اجتماعی حامی اصلاحطلبان نیز انتقادات سیاسی و اقتصادی داشته باشند.
البته طبیعتاً روحانی همانند سایر رؤسای جمهوری کشور در چهار ساله اول نتوانسته است به مطالبات همه طرفداران خویش جامه عمل بپوشاند. ولی فتوحات حاصل در دولت یازدهم از درجهای از اهمیت و اثربخشی برخوردار است که تصمیم استراتژیک اصلاحطلبان در حمایت از او را توجیهپذیر و منطقی مینماید.
حل مناقشه هستهای کشور که بدون شک قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بزرگترین موضوع ایران در عرصه روابط بینالملل بوده است، به نحو مطلوب یکی از بزرگترین اقدامات مؤثر و برجسته دولت روحانی بوده است. امروز ایران نه تنها از منظر قضاوت جهانی به عنوان مخل نظم و امنیت بینالمللی ذیل فصل هفتم مشور سازمان ملل متحد قرار ندارد؛ بلکه به عنوان یک قدرت منطقهای و قطب سیاسی مؤثر در مناسبات منطقهای و جهانی مورد تکریم دولتها و مجامع جهانی است. همچنین تحت تأثیر این اقدام پروژه «ایرانهراسی» که از دشمنان سرسخت ایران اسلامی از جمله اسرائیل پیگیری میشد، در دنیا بلااثر و متوقف شد.
در حوزه سیاست داخلی نیز اعاده عقلانیت و آرامش به منظومه کشورداری یکی دیگر از مهمترین دستاوردهای دولت روحانی بوده است. تبدیل نرخ رشد اقتصادی تقریباً حدود منفی 7 درصد به نزدیک به مثبت 7 درصد شاخص عملکردی بسیار بالایی است. در حوزههای اجتماعی و سیاسی هرچند هنوز موانع جدی وجود دارد، ولی در یک قضاوت واقعبینانه و منصفانه فضای اجتماعی و سیاسی ایران امروز نسبت به سالهای قبل از 92 بسیار مطلوبتر است.
البته در عین حال که بر اساس یک جمعبندی جبری این نقاط قوت قابل اعتنا است؛ باید اذعان کنیم که در محدوده این کمتر از چهار سال با توجه به عمق نابسامانیهای ناشی از مواضع و عملکرد دولتهای نهم و دهم که تمام عیار مورد حمایت اصولگرایان بودند، طبیعی است که برخی از وعدهها و اهداف انتخاباتی دولت یازدهم عملیاتی نشده است.
همچنین تداوم حضور آقای روحانی در رأس قوه مجریه برای بار دوم علاوه بر اینکه در شرایط حساس فعلی منطقه هزینههای ملی جابهجایی دولت را از دوش ملت برمیدارد، فرصتی را فراهم خواهد کرد که در چهار ساله دوم و بر اساس تجارب به دست آمده از دولت اول، دولت دوازدهم باقی مانده اهداف و برنامههای باقی مانده را در حوزههای اقتصادی و سیاسی دنبال کند. مشخص است که مهمترین مطالبه مردم از آقای روحانی علاوه بر کاهش تورم، در حوزه اقتصادی کمک و تلاش بیشتر برای تحقق رونق اقتصادی، غلبه بر معضل بیکاری و تلاش برای تقویت تولید ملی و نیز ارتقای اوضاع سیاسی کشور از وضع موجود به وضع مطلوب است. علاوه بر اینکه در وضع مطلوب رفع حصر و آغاز گفتوگوی ملی و تفاهم عمومی و اجرای سایر اهداف و برنامههای آقای روحانی در مرحله دوم، انتظاری دست نیافتنی نیست.
**با وجود استراتژی شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، شاهد آن بودیم که برخی چهرههای منتسب به احزاب سیاسی اصلاحطلب از احتمال حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری خبر دادند و برخی دیگر بحث کاندیدای در سایه را مطرح کردهاند. این مباحث را تا چه حد جدی میبینید و آیا شورای اصلاحطلبان برای همراه کردن صاحبان این دیدگاهها با خودش اقدامی کرده است یا خیر؟
یکی دو حزبی که به جمع شورای عالی سیاستگذاری نپیوستهاند، در اتخاذ و پیگیری تحقق این رویکرد راهبردی مبنی بر حمایت قطعی از روحانی با اکثریت مطلق اصلاحطلبان همعقیدهاند و اختلافی از این جهت وجود ندارد. موضوع کاندیدای کفالتی و هویتی در کنار آقای روحانی هم نه به معنای دادن علامت تردید به جامعه مبنی بر ضرورت حمایت از وی بلکه با هدف توانبخشی و توانافزایی امکان پیروزی بیشتر روحانی مطرح بوده است.
در جلسه قبل از پایان سال شورای عالی سیاستگذاری این دو نظر به رأی گذاشته شد و نهایتاً اکثریت اعضای شورای عالی به این گزینه رأی دادند که روحانی تنها گزینه مورد حمایت اصلاحطلبان باشد و همین موضع رسمی توسط سازمان اجرایی و انتخاباتی اصلاحطلبان که با شعار یک ستاد در سراسر کشور و دو انتخابات به صورت جدی و شبانه روزی فعالیت دارد، در حال پیگیری و اجرا است.
**به عنوان یک فعال سیاسی فضای انتخابات و بویژه وضعیت جریان رقیب را چگونه میبیند و کدام یک از چهرههای جریان اصولگرا را در رقابت با روحانی حائز اهمیت میدانید؟
تا قبل از ورود آقای رئیسی به عرصه رقابتها علائمی در فضای عمومی کشور مشاهده میشد که رسانه ملی و سایر تریبونهای در اختیار جریان اصولگرا برخلاف خط مشی همیشگی جمهوری اسلامی ایران که توسعه و افزایش مشارکت را در فصول انتخابات در رأس اهداف و برنامههای خود قرار میدهد، تلاش تعیین کنندهای در مسیر ایجاد شور و نشاط انتخاباتی نداشتند و به نظر میرسید که جریان رقیب روحانی برخلاف خط مشی همیشگی جمهوری اسلامی ایران رویکرد کاهش مشارکت را در دستور کار قرار داده است.
پیشبینی میشود که باوجود واگراییهای موجود در جریان اصولگرا آقای رئیسی نمایندگی تام و تمام جریان اصولگرا را در صحنه مبارزات انتخاباتی برعهده داشته باشد و طی روزهای آینده شاهد تغییر سیاست عملکردی صدا و سیما و سایر تریبونهای رسمی باشیم. تا این ظرفیت ملی تبلیغاتی کشور با رعایت بی طرفی کامل در کنار تلاش مجریان و رفتار عادلانه شورای نگهبان و بخش نظارتی مجموعاً شرایطی را فراهم کند که با حضور کاندیداهای جدی و مطرح دو نحله اصیل و قدیمی سیاسی کشور صحنه انتخابات به صحنهای بانشاط و پویا تبدیل شود. در آن صورت میتوان امیدوار بود که نرخ مشارکت افزایش پیدا کند و از این طریق منافع ملی کشور در سایه این نمایش و واقعی مردمسالاری از جنس جمهوری اسلامی ایران تقویت شود.
*منبع:روزنامه ایران،1396,1,24