نگاهی به تاریخچه انتخابات ریاستجمهوری در ایران نشان میدهد آرای سلبی مردم عمدتا زمانهایی به صندوقها ریخته شده که گذار از فضای بسته سیاسی به فضای بازتر از سوی یک نامزد ریاستجمهوری وعده داده شده است.
روزنامه شرق دریادداشتی به قلم علی تاجرنیا فعال سیاسی اصلاحطلب، نوشت: اما در ادامه و در دولت دوم وی، تثبیت وضع موجود با آرای ایجابی مردم به نتیجه رسیده است. انتخابات دوم خرداد ٧٦ اگرچه رگههای سلبی داشت اما در سال ٨٠ شاهد انتخاباتی ایجابی هستیم که با وجود تعدد کاندیداهای رقیب رئیسجمهور دوران اصلاحات، مردم با چشمان باز، تداوم اصلاحات را انتخاب و به آن سمت حرکت کردند. انتخابات دور دوم دکتر روحانی به انتخابات دور دوم خاتمی شبیه است. با توجه به اینکه از منظر سیاسی، بینالمللی و مسائل داخلی، شرایط خاصی وجود داشته و در این دوره فشار به دولت آقای روحانی بیشتر از دوران اصلاحات است، مردم از رفتارهای تند و عملکردهای التهابآفرین اعلام برائت کردهاند و روشهای مانا و اصلاحطلبانه را ترجیح میدهند. در انتخابات سال ٨٠ مردم جهتگیریهای دولت اصلاحات را هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ اقتصادی در راستای مطلوب خود میدانستند.
در چهار سال گذشته به سبب حجم مسائل و گرفتاریهای قوه مجریه و البته رعایت آرامش و پرهیز از نگرانکردن مردم، دکتر روحانی کمتر از آنچه از رئیس دولت قبل به او تحویل داده شد، سخن گفته است و شاید برخی مردم ندانند دولت وقتی شاخصهای امروز را اعلام میکند، چه دستاوردهایی داشته است. با اینحال آرای بدنه اجتماعی مردم به سمت نامزدی خواهد بود که مناقشات خارجی را کم کند و با تدبیر و درایت بدون رفتار پوپولیستی به معیشت و اقتصاد بپردازد. به باور نگارنده آرای مردم در این دوره ایجابی خواهد بود هرچند به طور سنتی، هر جناح سیاسی طرفدارانی دارد که سعی میکنند آرای خود را به سبد آن جناح بریزند اما درصد زیادی که متناسب با شرایط و برنامهها تصمیم میگیرند، حتما به سمت اعتدال و تداوم روشهای علمی و منطقی و پرهیز از التهابآفرینی گرایش خواهند داشت. در عین حال این نگرانی بحق است که برخی افرادی که سابقه اجرائی و مدیریتی روشنی ندارند، در مقاطعی با دوپینگهای مختلف در حوزه سیاسی و اقتصادی به جلب آرای مردم چشم دوختهاند و این مسئله بهویژه در سال ٨٤ خود را نشان داد اما فراموش نکنیم در همان سال، سردرگمی اصلاحطلبان و تشتت در معرفی نامزد نیز در ایجاد فرصت برای افراد عوامفریب مؤثر بود. اگر در همان سال ٨٤ و بعد از دولت اصلاحات، اصلاحطلبان و مجموعه معقولی از جریان اعتدالی در کنار هم نامزد واحد معرفی میکردند، امروز شرایط کشور، اینطور نبود.
خوشبختانه آن تجربه امروز به مدد آمده و در انتخابات پیشرو تحقیقا تمامی اصلاحطلبان و حتی جریانهایی از اصولگرایان میانه که مشی اعتدالی را در سالهای اخیر برگزیدند، به این جمعبندی رسیدهاند که برای مصالح کلان کشور به ادامه دولت روحانی کمک کنند. تنها نگرانی موجود، تبییننشدن شرایط از سوی بیشتر اعضای کابینه است که باعث شده بار گفتوگو با مردم بر دوش رئیسجمهور گذاشته شود و امید است در یک ماه آینده، دورنمای روشنتری از سوی همه ارکان دولت در سراسر کشور به مردم ارائه شود. مسائل اقتصادی و معیشتی در جامعه دارای حساسیتهای بسیاری است. بخشی که مطالبات سیاسی دارند، با درک شرایط کشور به این نتیجه رسیدهاند که باید روندی بطئی و آرام داشت اما بدنه مردم که غیرتشکیلاتی است و رویکرد صرفا سیاسی ندارند، خواستار توضیح بیشتر درباره دستاوردهای اقتصادی دولت و برنامههای آینده هستند.
دولت میتواند در فرصت باقیمانده به نحو صریحتر و شفافتر شرایط کشور را تشریح کند؛ اینکه تورم در کشور به شدت کاهش یافته و در مقوله اقتصاد اینگونه نیست که مسائل گذرا حل شود. میتوان با عدد و رقم نشان داد دولت اول احمدینژاد از آن چیزی برداشت کرد که در دوران اصلاحات کاشته شده بود و برای همین بود که در دور دوم که میخواست دستاورد خودش را برداشت کند، تورم ٤٠درصدی را به مردم تحمیل کرد و رکود تورمی، چنان کشور را فراگرفت که همچنان برای برونرفت از آن، مشکلات جدی وجود دارد. طرفه اینکه کسانی که خودشان مسبب وضع اسفبار امروز هستند، ناگهان طرفدار معیشت مردم شدهاند و در این شرایط، دکتر روحانی میتواند به مردم اطمینان دهد دولت با نشاط و عزم جدی در دوره آینده حرکت خود را ادامه میدهد. مردم وقتی خودشان به صحنه بیایند، دستگاه تبلیغاتی گسترده مقابل دولت که تا روز انتخابات بیکار نخواهند نشست نیز شانس کمتری در فریب افکار عمومی خواهند داشت.
*منبع:روزنامه شرق،1396،1،20