کد خبر: ۹۷۰۶۸
تاریخ انتشار: ۱۷:۵۰ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ - 15 March 2017
طی روزهای گذشته 40 اقتصاددان به حسن روحانی رئیس جمهوری کشورمان نامه نوشتند و با بیان انتقاداتی نسبت به سیاست های اقتصادی دولت از او خواستند تا شیوه خود را اصلاح کند. این اولین نامه ای است که برخی از چهره های خاص اقتصادی به رئیس جمهور نوشته شده اند.
 روزنامه ابتکار در گزارشی، نوشت: طی روزهای گذشته 40 اقتصاددان به حسن روحانی رئیس جمهوری کشورمان نامه نوشتند و با بیان انتقاداتی نسبت به سیاست های اقتصادی دولت از او خواستند تا شیوه خود را اصلاح کند. این اولین نامه ای است که برخی از چهره های خاص اقتصادی به رئیس جمهور نوشته شده اند.

در ادامه می خوانیم: در این لیست افرادی مانند الیاس نادران، احمد توکلی، حجه الله عبدالملکی، عبدالمجید شیخی و جعفر قادری به چشم می خورد. ترکیب نام‌‌های امضاء کننده خود گویای آن است که این نامه صرفاً جنبه اقتصادی ندارد. 

هرچند طی دوران 8 ساله محمود احمدی نژاد طی 6 نوبت اقتصاددانان به وی نامه نوشتند و از قضا در برخی موارد پیش بینی هایشان از نتایج عملکرد غلط دولت درست از آب در آمد. در همان زمان الیاس نادران که جزو امضاء کنندگان این نامه به روحانی است در واکنش به نامه اقتصاددانان به محمود احمدی نژاد خواست تا انصاف را رعایت کنند. در این بین اما زمان نگاشته شدن نامه نیز در نوع خود جالب توجه است طی 4 سال گذشته هیچ نامه ای از سوی این افراد نوشته نشد و تنها دو ماه مانده به انتخابات انتقادهای اقتصادی شان به رشته تحریر درآمد. 

در ابتدای این نامه آمده است: «جناب آقای رئیس جمهور! متاسفانه تیم اقتصادی شما مرید و مروج لیبرال سرمایه‌ داری است». در هر بند از این نامه به تیم دولت برچسب لیبرال زده اند و بعد نقدهای خود را نگاشته اند. در بخش دیگر نامه آمده است: «جناب آقای روحانی! طرفداران و مروجان مکتب لیبرال سرمایه داری که در دولت و اطرافیان شما حضور پررنگ دارند، طی 30 سال گذشته همواره نظرات و توصیه‌های خود را به اقتصاد ایران تحمیل کرده‌اند و تقریباً هیچ‌گاه، مسئولیت نتایج توصیه‌های خود را نپذیرفته‌اند. بن‌بست فعلی اقتصاد ایران، به‌روشنی، نتیجه توصیه ‌ها و اقدامات این گروه است.»

بعد از آن اما مرتضی عزتی، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس و رییس انجمن اقتصاد اسلامی ایران در پاسخ به نامه 40 اقتصاددان یادداشتی را برای روزنامه ابتکار فرستاد که در ادامه می خوانید:

به نام خدا
چند نکته در باره نامه 40 اقتصاددان به رییس جمهور
زکات العلم نشره

«به ملت بزرگوار ایران و همه عزیزانی که نامه سرگشاده را نوشته‌اند، چند نکته را عرض می‌کنم.
پیش از آغاز سخن، دوستان من می‌دانند و دیگران نیز بدانند که من همیشه در پی کوشش برای ترسیم و تحقق آرمان‌های اسلام و انقلاب بوده‌ام و از هیچ کوششی در این راه در حد توان خود دریغ نکرده‌ام. سابقه من نیز روشن است. تقریبا همه کسانی که نامه سرگشاده منتشر شده در تاریخ 1395.12.22 را نوشته اند و بسیاری از دیگران مرا می شناسند و می دانند که بیشتر عمر علمی من، صرف تبیین و ترویج علمی آنچه اقتصاد اسلامی نامیده می شود، شده است. 

بزرگ‌ترین آرزویم آن است که ایران اسلامی بازهم همچون دوره‌هایی بشود که در گیتی شهره آفاق اقتصاد، علم، سیاست و ارتش قدرتمند بوده است. 

1- نخست اینکه ما بیش از همه چیز باید تقوا و عدالت و انصاف را پیشه خود کنیم. خداوند از عالمان تعهد گرفته است به علم خود عمل کنند. پیامبر (ص) می‌فرماید عالمان دو دسته‌اند عده‌ای که به علم خود عمل می‌کنند و اهل نجاتند و عده‌ای که به علم خود عمل نمی‌کنند و قهرا اهل هلاکند. درست است که این دولت نیز مانند دولت‌های پیشین در اقتصاد چندان موفق نبوده است و من به اینکه چرا رشد اقتصادی ایران کمتر از 15 درصد است، تورم بیش از 2-3 درصد است و بیکاری و فقر هست، منتقد هستم. ولی خود را موظف به ابلاغ توصیه‌های برحق به همه می‌دانم.

مردم ایران و عزیزانی که این نامه را نوشته‌اید با اندکی تامل و با شرط انصاف می‌توان دریافت که این دولت به طور نسبی از همه دولت‌های پس از انقلاب، موفق‌تر بوده است. غیر از اینکه تحریم را که دیگران موجب آن شدند بر طرف کرد و کشور را از فشار آن نجات داد، در این دولت، تورم 40 درصدی به 8 درصد کاهش یافت و رشد منفی 6 درصدی به بیش از مثبت 6 درصد افزایش یافت. یعنی 32 درصد تورم کاهش یافت و 12 درصد رشد بهبود پیدا کرد. 

رقم‌هایی که در هیچ دولتی تحقق نیافت (این در حالی است در سال‌های تحویل دولت‌ها رشد اقتصادی در سال 1368، 3 درصد در سال 1376 حدود 0.3 درصد، در سال 1384 حدود 4.4 درصد و در سال 1391 حدود 6- درصد بوده است). هر چند ممکن است همه این موفقیت حاصل سیاست‌های اقتصادی دولت نبوده باشد، ولی هیچ شکی نیست که سیاست‌های دولت در آن نقش مثبت داشته است.

2- من هم منتقد سیاست‌های اقتصادی هستم، زیرا از نگاه من و بر پایه ضابطه‌های علمی اقتصاد، ظرفیت اقتصاد ایران رشد بیش از 15 درصدی است، ولی مهمترین علت اینکه ما به این ظرفیت نمی رسیم، شعارزدگی، علم ستیزی و تصمیم‌های غیر علمی و بر پایه نظر شخصی در سطح کلان اقتصاد کشور است. 

تصمیم‌هایی که سال‌ها در اقتصاد کشور نفوذ کرده و رشد، رفاه، توسعه و پیشرفت کشور را فدای سیاست بازی و توهم‌های شعاری کرده است. پیشرفت اقتصاد نیازمند شعار نیست، نیازمند ابزار علمی آزمون شده، است. سیاست‌های کلان نادرست و غیر علمی، رشد متوسط بیش از 14 درصدی پیوسته چند ساله پیش از انقلاب را به رشد متوسط کمتر از 3 درصدی همه دوره پس از انقلاب تبدیل کرده است. بر پایه این تجربه، و همه تجربه بشری، بهترین راه پیشرفت اقتصاد، استفاده از علم اقتصاد برای سیاست گذاری است. 

همانگونه که بهترین راه مداوای بیماری، تجوز نسخه بر پایه علم پزشکی بشر است. دست کم اگر تاریخ و علم اقتصاد را نمی‌دانیم و یا مدعی پیروی از دین هستیم یا به توان عقلانی خود اعتقاد داریم، باید از تجربه امروز بشر استفاده کنیم. از تجربه شوروی و چین و کشورهای مشابه که با جایگزین کردن شعار و پیروی از آن به جای پیروی از سیاست‌های علمی، مردم و کشور خود را به فلاکت کشاندند، درس بیاموزیم. 

شوروی با پیروی از شعار و جنگ سرد از هم پاشید. چین با پیروی از ایده عدالت کمونیستی، مردم را به فقر و فلاکت رساند، به گونه‌ای که در دهه پایانی حکومت کمونیستی (که با علم اقتصاد به بهانه سرمایه‌داری بودن ستیز می‌کرد)، سالانه میلیون‌ها نفر از گرسنگی می‌مردند و تنها با تغییر نگاه رهبران چین و به کارگیری سیاست‌های مبتنی بر علم اقتصاد، چین توانست رشد پایدار 40 ساله بالای 10 درصدی را تجربه کند و مردم خود را از فقر و فلاکت نجات دهد.

حضرت امیر (ع) می‌فرماید: اگر از تجربه گذشته عبرت بگیرید می‌توانید در آینده موفق باشید. همچنین می‌فرماید بدبخت کسی است که از عقل و تجربه ای که خدا به او داده است استفاده نکند و در جای دیگر می‌فرماید به کارگیری تجربه نشانه عقل است. پس اگر در تجربه 40 ساله موفق نبودیم باید از آن درس بگیریم. چند نسل را باید فدای نادانستن خود کنیم و چند نسل باید تاوان تصور نادرست پیروی از شعارهای ما را بدهند. باید از علم ستیزی و تجربه گریزی دست برداریم و علم (عقل و تجربه) را جایگزین نظرات شخصی در سیاست‌های اقتصادی کنیم تا اقتصاد کشور پیشرفت کند.

3- بیشتر کسانی که نامه را امضا کرده‌اند اقتصاد خوانده‌اند، ولی از متن نامه برمی‌آید یا به نامه توجه نکرده‌اند و یا به آنچه خوانده‌اند توجه ندارند و یا .... بهتر بود آنهایی که خود را اقتصاددان نامیده‌اند، در حد احترام به آنچه خود را به آن متصف کرده‌اند به موضوع توجه می‌کردند و نقد مبتنی بر علم اقتصاد بر سیاست‌های دولت ارایه می‌کردند. آیا هنگامی که خدای ناکرده کسی بیمار می‌شود به او می‌گویید از علم پزشکی لیبرال سرمایه‌داری استفاده نکند و یا خدای نکرده اگر شما بیمار شوید، پیش پزشک می‌روید می‌گویید آن بخش از علم را در باره من به کار بگیر که در غرب و نظام لیبرال سرمایه داری تولید نشده است. 

بسیاری از شما حتی اگر در ایران علاج نیابید توصیه به رفتن به کشورهای لیبرال سرمایه‌داری می‌کنید. شک نیست علم از نظر ماهیت، روش و چارچوب، جدای از مکتب است و علم اقتصاد می‌تواند جدای از مکتب اقتصادی به کار برود.

مهمتر اینکه اگر کسی اندکی اقتصاد خوانده باشد و نگاهی به کتاب‌های شرقی، غربی و یا اسلامی در این زمینه کرده باشد، می‌داند که دو عامل اصلی تولید و رشد اقتصادی نیروی کار و سرمایه است. بدون سرمایه و بدون نیروی کار نمی توان رشد داشت و بسیار ساده است که اگر نیروی کار بیکار داشته باشیم (که در کشور بیکار فراوان داریم) هر چه رشد بیشتر بخواهیم، باید سرمایه بیشتر فراهم کنیم. اگر خودمان سرمایه بسیار فراوان داشته باشیم که بهتر، ولی اگر نداشته باشیم باید سرمایه از خارج وارد کنیم. 

در ایران به شدت با کمبود سرمایه روبرو هستیم و یکی از علت‌های آن تفکرات شعاری ضد بخش خصوصی و با مبنای کمونیستی است. حتی اگر بگوییم سرمایه هم داریم، با آن سرمایه، رشد موجود را داریم، اگر بخواهیم رشد بیشتر داشته باشیم، باید سرمایه را افزایش دهیم. با کمبود منابع موجود و در دسترس، بهترین راه افزایش سرمایه گذاری، جذب سرمایه خارجی است. سرمایه خارجی افزون بر رشد تولید، تکنولوژی، بهره‌وری و صادرات را نیز همراه دارد که اینها نیز کمبودهای دیگر اقتصاد ما است. 

اگر درست عمل کنیم سرمایه گذار خارجی هیچ لطمه‌ای به ما نخواهد زد و تنها پیشرفت اقتصادی برای ما به ارمغان می‌آورد و فقر و فلاکت را از کشور دور می‌کند. چین و برخی کشورهای دیگر نمونه موفق جذب سرمایه‌گذار خارجی با حفظ اصول اعتقادی هستند.

4- اما درباره عدالت، آنچه از ظاهر نوشتار بر می‌آید این است که نویسنده(گان) نوشتار، توزیع برابر کیک سوخته یا کوچک را به توزیع نابرابر کیک بزرگ و مطلوب (هر چند در حالت دوم همه مردم بیشتر بهره‌مند شوند) ترجیح می‌دهد. بدانید این تفکر اندیشه کمونیستی است و در اسلام جایگاهی ندارد. هیچ حدیث و روایتی نمی‌توانید بیابید که توزیع برابر را توصیه کرده باشد. در زندگی پیامبر، امامان و روحانیون جامعه نیز چنین چیزی نمی‌یابید. هیچگاه پیامبر اسلام (ص) و هیچ پیامبر بزرگ دیگری توزیع برابر را مبنای کار خود قرار نداد. هیچ پیامبری جلوی ثروتمند شدن از راه حلال کسی را نگرفت و با آن مخالفت نکرد، بلکه آن را ترویج نیز کردند. حتی پیامبر اسلام ثرتمندان را از اینکه همه یا بخش عمده ثروت خود را به فقرا ببخشند و برابر آنها شوند نهی می‌کرد و می‌گفت شما و فرزندانتان باید ثروتمند بمانید.

همه پیامبران به جای ترویج حسادت و کینه طبقاتی، یا مجاز دانستن و تایید آن، یا توجیه و یا استفاده ابزاری از آن، به مبارزه با این گونه اندیشه پرداختند و همه را توصیه به قناعت و رعایت حق خود کردند. حتی برعکس برداشت کمونیستی، حضرت امیر (ع) می‌فرمایند باید تولید کنندگان را حمایت کرد تا ثروتمند شوند و از کنار ثروت آنها همه جامعه روزی بخورند. تا ثروتمند بزرگی نباشد کسی توان دادن روزی بزرگ به دیگران را ندارد. همانگونه که کمونیست‌ها پیامبران و دین را افیون و ابزار سرمایه داران برای خام کردن جامعه برای چپاول آنها می‌دانند، گویی امروز هم در میان برخی مسلمانان بی نام کمونیست، این اندیشه هست.

5- درست است که از قدیم گفته‌اند سیاست پدر و مادر ندارد، ولی من خود را موظف می‌دانم به ابلاغ ایمان، تقوا، صداقت، عدالت، انصاف و به ویژه علم باوری که شیوه پیامبر (ص) و علی (ع) و بزرگان سربلند و پیروز در سیاست است. سیاست زدگی و بازیچه سیاسیون شدن در اندازه یک دانشمند (اقتصاددان) نیست. این جهان برای من و شما خواهد گذشت. 

چه پست بگیریم و چه نگیریم. چه گروه و جناح ما در انتخابات پیروز بشود و چه نشود. آنچه برای ما می ماند، ایمان، صداقت، عدالت، تقوا و کوشش عالمانه برای توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار کشور و رفع فقر از راه درست آن است. پس بیاییم با مبنا قرار دادن تقوا، صداقت، ایمان و علم اقتصاد، اقتصادی پیشرو را برای کشور به ارمفان بیاوریم. »

**نامه اخیر40 پژوهشگر اقتصادی به دولت فاقد راهکارهای عملی است
همچنین دبیر کل کانون بانک های خصوصی و موسسه های اعتباری معتقد است، نامه اخیر 40 پژوهشگر اقتصادی به دکتر روحانی فاقد راهکارهای عملی است و در آن به ریشه مشکلات اقتصادی کشور توجهی نشده است.

«محمدرضا جمشیدی» روز سه شنبه در گفت و گو با ایرنا درباره انتشار نامه تعدادی از پژوهشگران اقتصادی به رئیس جمهوری و ابراز نگرانی آنان درباره آینده اقتصاد کشور اظهار داشت: اینکه در کشور در حوزه های اقتصادی مشکل وجوددارد، امر پوشیده ای نیست اما دلیل بروز آن منحصر به این دولت نبوده و باید بی طرفانه و با واقع بینی مسایل را بررسی کرد. وی افزود: کسی مدعی نبود مشکل در نظام اقتصادی کشور وجود ندارد ،اما باید در ارزیابی ها، توان دولت را نیز مد نظر داشت. وی با اشاره به رشد اقتصادی 9 ماهه کشور که بانک مرکزی آن را 11.9 درصد با احتساب نفت و 1.9 درصد بدون نفت اعلام کرده است، گفت: دولت در سه سال گذشته با توجه به ابزارها و امکاناتی که در اختیار داشته تلاش کرده است تا حدی اوضاع را سامان دهد که قابل قدردانی است.

*منبع: روزنامه ابتکار، 1395.12.25
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: