طیفهای تندخوتر جناح مخالف حسن روحانی این روزها دیگر همانند دهه 1370 چندان نگران مسائل فرهنگی نیستند و برای رودررویی با دولت مستقر به میدان اقتصاد کوچ کردهاند.
محمدصادق جنان صفت در سرمقاله ای در روزنامه ابتکار نوشت: ضعفهای تاریخی، ساختاری و حکومتی حاکم بر اقتصاد ایران نیز به کمک آنها آمده است و در حالی که دولت از بیان همه واقعیتها ناتوان است، حرفهای منتقدان جذاب به نظر میرسد.
مخالفان هدفشان نشان دادن ناکارآمدی دولت در حوزه کسب و کار است و این حرکت را در چند سو انجام میدهند. در حالی که منتقدان دولت میدانند در مسیر جلب آرای شهروندان به ویژه آرای خاکستری کامیابی چندانی نخواهند داشت، در راه سلب امید و اعتماد شهروندان هر حرفی را بر زبان خواهند آورد.
برخی حرفهای آنها نیز میتواند در جهت وعده دادن باشد و اینجاست که مشاور اقتصادی رییسجمهور با نگرانی میگوید: «اقتصاد ایران تاب آن را ندارد که در انتخابات مزایده سیاسی برایش برگزار کنند و هر حزبی و گروهی در این مزایده بخواهد امتیاز بیشتری به مردم بدهد.»
واقعیت این است که این مزایده به زودی بخواهیم یا نخواهیم از سوی مبارزان برای کسب قدرت سیاسی شروع خواهد شد و مرزهای عادی را پشت سر خواهد گذاشت. مزایده سیاسی اقتصاد ایران در وضعی که در آن گرفتار شدهایم باقی مانده داراییهای سرزمین ایران را نیز ممکن است به دام مصرف بیندازد.
مصرف ایرانیان در سال 1395 به گواه مشاور ارشد رییسجمهور ایران در اقتصاد نسبت به سال 1355 رشدی معادل 50 درصد را تجربه کرده است، در حالی که در همین مدت تولید سرانه ایرانیان 30 درصد کاهش داشته است. این وضع موجب شده است که ایران و ایرانیان در مقایسه با دورههای پیشین از نظر حجم داراییها (منابع آب، خاک و آب و هوا، سهام شرکتهای دولتی، منابع بانکی، بودجه دولت، منابع صندوق بازنشستگی) فقیرتر شود و اگر این وضع یعنی خوردن داراییها ادامه یابد روزی میرسد که چیزی برای خوردن پیدا نمی شود.
با توجه به اینکه با دنیایی بهتزده و شیرازه از هم گسیخته مواجه هستیم باید مراقب داراییهای این سرزمین باشیم و آنها را در تنور انتخابات سال 1396 نسوزانیم.
سوزاندن منابع ثروت و درآمد در 50 سال گذشته موجب شده است که ایران کشوری ضعیف شده و در مقایسه با همتاهای قدیمیاش در ردههای پایینتر قرار گیرد. در جریان انتخابات بهار 1396 برخی طیفهای تندخو آتش به خرمن داراییهای ایران خواهند زد و آیندهای ناامیدوارکننده برای ایران را ترسیم خواهند کرد.
بدترین نتیجه انتخابات این خواهد بود که مردی از جنس مردانی که بدون توجه به آینده میخواهند تنور امروز خود را داغ نگه دارند به منصب ریاست جمهوری برسد و چند سال ناامیدکننده دیگر بر کسب و کار ایرانیان تحمیل شود.
از هماکنون مهیا باشیم و تا جایی که میتوانیم افراد و احزاب حاضر در انتخابات را هوشیار کنیم که داراییهای ایران ته کشیده است و دیگر نه صندوقهای بازنشستگی پولی دارند، نه بانکها منابعی دارند، نه دولت میتواند پسانداز داشته باشد، نه آبی مانده است نه هوایی و نه شرکتی که سهام آن را بتوان فروخت.
*منبع: روزنامه ابتکار،1395،12،16