کد خبر: ۹۶۰۲۵
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۹ - ۱۶ اسفند ۱۳۹۵ - 06 March 2017
دولت یازدهم نقاط قوت جدی دارد که اگر بتواند این را به زبان عوام ترجمه کرده و به درستی در معرض افکار عمومی قرار دهد، می ‌تواند پیشرفت ‌کند.
 روزنامه ستاره صبح در گفت وگو با غلامرضا ظریفیان معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات، نوشت: دولت یازدهم نقاط قوت جدی دارد که اگر بتواند این را به زبان عوام ترجمه کرده و به درستی در معرض افکار عمومی قرار دهد، می ‌تواند پیشرفت ‌کند.

در ادامه این گفت وگو آمده است: 29اردیبهشت سال آینده انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم برگزار خواهد شد، هفته ‌هاست که میتنیگ ‌ها و نشست ‌های انتخاباتی در محافل حزبی در حال برگزاری است و خبرهای متفاوتی از احزاب سیاسی در فضای عمومی منتشر می‌شود. ستاره صبح درباره آخرین وضعیت نیروهای سیاسی و تأثیر معرفی کاندیدای موازی از سوی اصلاح‌طلبان بر نتیجه انتخابات با غلامرضا ظریفیان، استاد دانشگاه تهران و معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات گفت‌وگویی انجام داده که نقطه‌نظرات و تحلیل وی را در پی می‌خوانید:

**برخی از منابع خبری از معرفی کاندیدای موازی از سوی اصلاح طلبان در انتخاب ریاست جمهوری خبر می‌دهند، نظر شما در این مورد چیست؟
عالم سیاست، عالم مُمکنات و مُتغیرات است. بنابراین طبیعی است که در عرصه سیاست، آن هم در سیاست کلان، جریان ‌های سیاسی با توجه به تجربه ‌ای که در گذشته داشته ‌اند، به گونه ای عمل کنند که عمل آن‌ ها در آینده امید بخش باشد. اصلاح‌طلب‌ها هم در دوره قبل و هم در دوره آینده تکلیف کاندیدای خودشان را مشخص کردند و طبیعی است که از تجربه سال 84درس بگیرند. این تجربه چراغ راه شد و یکی از کاندیداها در انتخابات ریاست جمهوری قبلی با فداکاری کنار رفت و مسیر را به گونه‌ای هموار کرد که نهایتاً کاندیدای اصلاح ‌طلبان و معتدلین رأی آوردند. در حال حاضر هم به نظر می ‌رسد اشکالی نداشته باشد که هم معتدلین و اصلاح طلبان، به دلایل عدیده کاندیداهایی داشته باشند.

البته این کار به خاطر احتمال رد صلاحیت نیست. احتمال رد صلاحیت تقریبا نزدیک به صفر است ولی به دلایل عدیده‌ای که ممکن است برای هر فردی رخ دهد، مانند بیماری، اصلاح طلبان به نظر می‌رسد که در یک بحث منطقی بهتر است با کاندیدای بیشتری حضور داشته باشند، حُسن آن این است که در عرصه انتخابات ما با گفت‌و‌گوهای بیشتری با مردم رو‌به‌رو خواهیم شد. همچنین با اخذ این راهبرد امکانی مهیا می ‌شود که با افراد بیشتری در مناظره‌ های تلویزیونی حضور پیدا کنند و سیاست ‌هارا بیان کنند. احتمالا استراتژی اصول‌گرایان این است که کاندیدای مستقر را از زوایای مختلف مورد نقد قرار دهند، بنابراین باید افرادی باشند که پاسخگو باشند و در نهایت یک نفر به خط پایان برسد. 

عرصه انتخابات، میدانی برای یک تمرین جدی و یک کارگاه بزرگ برای بررسی رویه‌ ها، روش‌ ها و منطق‌ ها و نقد سیاست‌ ها است و اگر درست مدیریت شود جامعه ما را به لحاظ آبادی‌ و نوع نگاه‌، یک گام جدی به جلو هدایت خواهد کرد. از سوی دیگر انتخابات، فرصت خوبی است تا اصلاح طلبان دیدگاه‌ها، روش‌ها، منطق و نقدهایی که از برخی رویه‌ها دارند را بازگو کنند و بیشتر با مردم گفت ‌وگو کند.

** به نظر شما پاشنه آشیل دولت کجاست و کاندیدای رقیب بیشتر روی کدام مباحث انگشت خواهند گذاشت؟
وقتی یک دولتی مستقر می‌شود، به دلایل متعدد ممکن است در نوع منش و تلاشی که در رابطه با برخی از سیاست ‌ها انجام می‌دهد‌، موفق نبوده باشد. وقتی دولتی مستقر است‌، در یک جاهایی قدرت‌ دارد و در یک جاهایی ضعف دارد.

طبیعتا هر دولت مستقر آنقدر آزاد نیست که هر سیاستی را که ادعا کرده بوده است یا در شعار هایش بوده است همه را محقق کند. ممکن است موانع جدی در برابر هر دولتی وجود داشته باشد که نتواند آنچه را که در نیت اوست و به مردم وعده داده است را محقق سازد. نکته سوم این است که در جامعه ما برنامه ‌ریزی ‌های کلان در یک پروسه کوتاه ‌مدت محقق نمی ‌شود، به هر حال هر دولتی که به صحنه می آید موظف است که برنامه ‌ای را اجرا کند که در دولت قبل آن برنامه به تصویب رسیده است. برنامه‌ های پنج ساله این گونه است. هر دولتی که می ‌آید مجری برنامه ‌ای است که در دولت قبل به تصویب رسیده است. طبیعتا او باید این فرصت را داشته باشد که برنامه ‌ای را که خودش تنظیم کرده است محقق کند که دریک دوره چهار ساله این اتفاق نمی‌ افتد بنابراین به دلایل عدیده دولت مستقر ضعف ‌هایی دارد، ناکارآمدی ‌هایی وجود دارد که هر دولت دیگری نیز می‌آمد احتمالا آن همین‌گونه بود، مثلا این دولت یک میراثی دارد که آن میراث با مشکلات جدی روبرو کرده است؛ دولت قبل یک دولت ویژه و متمایز بوده است البته ما نمی ‌توانیم همه مشکلات و ضعف‌های موجود را به دولت قبل ربط دهیم، اما در عرصه‌ سیاست ‌های مختلف اقداماتی در آن دولت انجام شد که زدودن برخی از آن سیاست ‌های غلط خیلی زمان ‌بر است، حتی از زمان دو دوره یک دولت هم بیشتر خواهد بود، یکی از آن‌ها موضوع سیاست خارجه است. در دولت قبل اجماعی علیه کشور ما ایجاد شد که حتی در دوران دفاع مقدس نیز سابقه نداشت.

دولت تدبیر و امید موفق شد این اجماع را بشکند و همچنان نیز با عوارض آن روبرو است. به نظر می‌رسد که بخشی از این عوارض حتی در انتهای دو دوره‌ی این دولت نیز پایان نمی‌پذیرد. یا مثلا نقد‌های جدی به مدیریت کشور در دولت قبل مطرح می‌شود. ثروت عظیمی در آن دولت به دلیل فروش نفت و افزایش قیمت نفت وارد کشور شد که متأسفانه بر اثر سیاست‌های نامناسب، آن ثروت در جهت حل مشکلات جدی کشور به کار گرفته نشد. یکی دیگر از مسائل که این دولت وارث آن است، بحث یارانه‌هاست. امروز یکی از «اَبر چالش‌» های جامعه ما همین بحث یارانه است که بخش عظیمی از ثروت ملی صرف آن می ‌شود، بدون اینکه آثار جدی در کاهش فاصله طبقاتی در جامعه داشته باشد. طبیعی است که دولت مستقر با نقدهای جدی در عرصه برخی از ناکارآمدی ‌ها و ضعف‌های مدیریتی روبرو شود. اما به نظر من دولت یازدهم نقاط قوت جدی دارد که اگر بتواند این را به زبان عوام ترجمه کرده و به درستی در معرض افکار عمومی قرار دهد، می‌تواند پیشرفت ‌کند. یکی از مشکلات دولت فعلی این است که عقلا و کارشناسان عموما نتوانسته ‌اند دستاوردها و عملکرد دولت را به زبان عمومی ترجمه کنند و آن را به شکل ملموس ارائه بدهند که این امر به ضعف اطلاع رسانی دولت بازمی‌گردد. 

در بخش اقتصادی تورم تا حدود زیادی کاهش پیدا کرده است. ما در دوره پیش به یک معنا دچار بحران شده بودیم و به نظر من با نوعی بی دولتی روبرو بودیم، اما با روی کار آمدن دولت یازدهم، قوه مجریه توانست به طور نیم‌بند اوضاع را سروسامان دهد. یک نوع نظم و انضباط مالی به طور نسبی در نظام مالی ما دوباره حاکم شده است، در دولت قبل این نظم و انضباط کاملا از بین رفته بود که بر اثر همین بی ‌انضباطی، چالش‌ ها و آسیب های اساسی و جدی در کشور ایجاد شد، بنابراین یک نظم مجددی برنظام مالی و اداری کشور ایجاد شد، تلاش شد تا حدی بانک‌ها احیا شوند؛ تا حدودی بانک‌ها از گردانه اقتصاد خدماتی کشور خارج شدند، بخشی از جامعه کارشناسی دوباره احیا شد. در سیاست خارجی تصمیمات منطقی ‌تر و عاقلانه ‌تر اتخاذ شد، اجماع جهانی از روی ایران برداشته شد، ما سالانه حدود یک میلیون و دویست شغل نیاز داریم. این دولت به شکل جدی، توانسته است 600 هزار شغل ایجاد کند، هرچند فاصله ما با نیازهایمان خیلی زیاد است، از همان زمان نیز بسیاری از اقتصاددانان کشور می ‌گفتند با شرایطی که کشور دارد و مشکلاتی که با آن روبرو است، اگر ما بخواهیم به یک رشد اقتصادی قابل قبول برسیم از سال 96 به بعد محقق می‌شود. 

اگر دولت بتواند در نقاط قوت خود را به زبان عمومی ترجمه کند، می‌توان در پیشبرد اهداف خود موفق باشد. به نظر من باید با یک اجماع بیشتری کمک کنیم که این دولت با نقد منصفانه، رفع ضعف‌های خودش در این دوره بتواند دوره بعد هم سرکار باشد تا بتواند گره ‌هایی را از معیشت مردم باز کرده و گام ‌های مثبتی را برای حل مشکلات اشتغال بداشته و در مسیر برقراری انضباط مالی و حرکت به سوی رشد اقتصادی گام بردارد.

*منبع: روزنامه ستاره صبح، 1395.12.16
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: