در سال 2000 کمیسیون جهانی سد (WCD) در یک ماموریت علمی اصول و قوانین سدسازی را مجددا مورد ارزیابی قرار داده و مجموعهای از اشتباهات بحرانآفرین را در زمینه سدسازی منتشر کرد.
به گزارش ایسنا به نقل از بنیاد جهانی حمایت از طبیعت(WWF)، دسترسی به آب سالم، غذا و برق از جمله بنیادیترین نیازهای جامعه بشری امروز است و با این وجود همچنان صدها میلیون نفر در سراسر جهان از این موارد بیبهره هستند.
براساس آمارهای منتشر شده از سازمانهای درمانی و مدیریت انرژی جهان سالانه 3.5 میلیون نفر جان خود را به خاطر بیماریهای مرتبط با کیفیت پایین آب از دست میدهند و بیش از یک میلیارد نفر در سال 2009 به برق دسترسی دائم نداشتهاند. نکته قابل توجه در این زمینه این است که تا سال 2030 میزان تقاضا برای غذا و انرژی 50 درصد افزایش خواهد یافت و این موضوع اهمیت سدسازی را بیش از گذشته افزایش میدهد.
در مطالعهای که در سال 2005 انجام شده مشخص شد که جریان آب بیش از 60 درصد رودخانههای جهان تحت تاثیر سدسازی دچار تغییر شدید شده است و این تغییرات باعث بروز مشکلات زیستمحیطی زیادی میشوند.
توجه یکطرفه به موضوع تامین غذا و انرژی سبب شده در بسیاری از کشورها بدون توجه به واقعیتهای زیستمحیطی، تغییرات جمعیتی و مطالعات زمینشناسی اقدام به ساخت سد در مناطق مختلف کنند و پس از چند سال با بروز خشکسالی، طوفانهای شن و گرد و خاک، فرسایش خاک، کمبود آب و نابودی کشاورزی روبرو شوند.
در ادامه به بررسی هفت اشتباه بحرانآفرین در زمینه سدسازی که در گزارش کمیسیون جهانی سد به آنها اشاره شده میپردازیم.
1- انتخاب رودخانه اشتباه برای ساخت سد
مطمئنا ساخت هیچ سدی بدون تبعات محیطی نخواهد بود اما باید خواص جغرافیایی و زیستی یک رودخانه به خوبی برای ساخت سد مورد ارزیابی قرار بگیرد تا ساخت آن کمترین تاثیر را داشته باشد و در یک کلام مزایای آن بیشتر از مشکلات و معایب آن باشد.
دلایل بسیار زیادی وجود دارد که یک رودخانه گزینه نامناسبی برای ساخت سد باشد. جنس خاک بستر رود، میزان لرزهخیز بودن محدوده، طبیعت جانوری منطقه و بسیاری از عوامل دیگر باید برای هر رود به طور کامل مورد بررسی قرار بگیرد.
در صورتی که این موارد در نظر گرفته نشود ممکن است گونههای جانوری منطقه با خطر نابودی مواجه شوند و در موارد حادتر، با توجه به ضعف جنس خاک منطقه، ممکن است سد قابل استفاده نباشد.
2- بیتوجهی به تغییرات جریان آب پاییندست
اولین و سریعترین تغییری که ساخت یک سد در یک منطقه به وجود میآورد تغییر روند جریان آب رودخانههای منطقه است. بیشترین تاثیر ساخت سد بر روی جریانهای پاییندست است. مخازن سدها تاثیر زیادی بر تغییر روند جریانهای پاییندست دارند و ممکن است گاهی جریان آنها را شدیدتر، ضعیفتر و یا حتی متوقف کند.
جریان طبیعی یک رودخانه از اکوسیستم منطقه پشتیبانی کرده و باعث ثبات اکولوژی منطقه میشود و به همین دلیل هرگونه تغییر و دستکاری در آن سبب تغییرات بنیادین در نقش رودخانه و حیات جانوری و انسانی محدوده آن میشود.
با توجه به نقش جریانهای پاییندست در رسوبگذاری و تشکیل دلتاهای حاصلخیز، در صورت تغییر بیش از حد در روند این جریانها، ثبات مورفولوژیک رودخانه دچار مشکلات جدی میشود.
جریانهای تاثیرگار بر محیط زیست نقش بسزایی در عملکرد سدها دارند.
3- غفلت از تنوع زیستی
سدها علاوه بر اینکه ذخایر آب هستند محل زندگی مجموعهای از موجودات آبزی نیز محسوب میشوند و اگر تنوع زیستی درون آنها به خوبی ایجاد نشود و زنجیره اتصال غذایی موجودات ایجاد نشود ممکن است تمام موجودات سد از بین بروند.
از طرف دیگر وجود سد گاهی سبب بروز سیلابها و طغیان رودخانهها میشود و این موضوع نیز جان بسیاری از موجودات آبزی را تحتالشعاع قرار میدهد.
برای جلوگیری از نابودی ماهیها و به حداقل رساندن تلفات میتوان از توربینهای سازگار با محیط زیست ماهیها استفاده کرد.
در بسیاری از کشورها، گونههای زیستی زیادی که در جریانهای پاییندست زندگی میکنند و در بالای آنها سد ساخته شده، در خطر نابودی هستند و این موضوع در مناطقی که ماهیگیری و کشاورزی جزئی از معیشت ساکنان محسوب میشود عواقب انسانی داشته و باعث مهاجرت شده است.
4- سیاستها و محاسبات اقتصادی اشتباه
یک پروژه سدسازی پس از آنکه تمام جنبههای محیطی، زیستی و فنی آن مورد بررسی قرار گرفت باید از دیدگاه اقتصادی نیز سودآور باشد. در زمان انجام محاسبات معمولا هزینههای زیستی و منطقهای مورد کمتوجهی قرار میگیرند و به همین دلیل اکثر پروژههای سدسازی در مراحل ابتدایی بسیار سودآور تلقی میشوند.
متاسفانه زمانی که موضوع پیادهسازی عملی پروژه به پایان میرسد مشکلاتی که با بیتوجهی دیده نمیشوند خود را نشان میدهند و به همین دلیل اکثر صاحبنظران معتقدند که هزینه واقعی ساخت یک سد در زمان مطالعه آن به درستی محاسبه نمیشود.
هر چقدر تناقضات میان محاسبات تئوری و مشکلات واقعی بیشتر باشد صرفه اقتصادی یک سد کمتر میشود تا جایی که گاهی اوقات مضرات از مزایا پیشی میگیرد.
5- ناتوانی در جلب رضایت عمومی منطقه
یکی از مهمترین مواردی که باید توسط مسئولان و قبل از آغاز پروژه سدسازی مورد توجه قرار بگیرد جلب رضایت عمومی ساکنان منطقه است.
علاوه بر این موضوع باید در مواردی که احتمال تغییرات گسترده زیستمحیطی وجود دارد برنامهریزیهای مربوط به جابجایی ساکنان و اقدامات پیشگیرانه صورت بگیرد و گروههای آسیببپذیر شناسایی شده و راهکارهای حل مشکلات آنها در نظر گرفته شود. این موضوع در قبال مشکلاتی که ممکن است یک پروژه در درازمدت ایجاد کند نیز صدق میکند.
6- سوءمدیریت در خطرات و تاثیرات
بسیاری از پروژههای سدسازی که در دنیا انجام میشود فاقد بخشی از استانداردهای روز هستند و به همین دلیل مشکلات آنها بیشتر از مواردی است که در زمان انجام کار مطالعاتی در نظر گرفته میشوند.
بسیاری از شرکتهای سدسازی با این دیدگاه که مشکلات آبوهوایی، زیستی و انسانی منطقه ارتباطی به آنها ندارد از مسئولیت خود شانه خالی میکنند.
خطای نابخشودنی دیگری که در این زمینه انجام میشود، قربانی کردن اصول و قواعد برای پایان سریعتر پروژههاست. بعضی از شرکتها تلاش میکنند تا با ایجاد شرایط اضطراری و القای حس نیاز کاذب، پروژههای سدسازی را سریعتر به پایان برسانند و به همین دلیل بسیاری از ملاحظات ایمنی نادیده گرفته میشود و این موضوع سبب کاهش عمر سد، عدم کارکرد بهینه و در نهایت شکست برنامهها شود.
7- ساخت و ساز بیرویه سد
با توجه به تاثیرگذاری منابع آب در زندگی بشر بسیاری از نگاهها به مقوله سدسازی جنبه سیاسی پیدا کرده است و بسیاری از دولتها برای تامین آب مناطق از سدسازیهای بیرویه حمایت میکنند. این سدسازیهای بیرویه که بیشتر برای اهداف کوتاهمدت و تامین آب مناطق مختلف ساخته میشوند مشکلات زیستمحیطی عدیدهای به وجود میآورد.
برای هر سدی که قرار است ساخته شود باید مطالعات علمی و فنی فراوانی انجام شود. متاسفانه سرعت ساخت سد در برخی کشورها به قدری زیاد است که با اطمینان کامل میتوان گفت برای ساخت آنها بررسیهای لازم به اندازه کافی انجام نشده است.