کد خبر: ۹۳۹۳۴
تاریخ انتشار: ۱۹:۳۵ - ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ - 15 February 2017
فضا در میان اصول‌گرایان آن‌قدر متکثر و غیر‌منسجم است که بعد از گمانه‌زنی‌ها درباره حضور محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی به‌عنوان کاندیدای بخشی از این جناح سیاسی، حالا خبرها حاکی از آن است که عزت‌الله ضرغامی، نامزد دیگر این طیف خواهد بود.
روزنامه وقایع اتفاقیه در گزارش صفحه سیاست به بررسی آرایش سیاسی اصولگرایان برای انتخابات 96 پرداخت و نوشت: فضا در میان اصول‌گرایان آن‌قدر متکثر و غیر‌منسجم است که بعد از گمانه‌زنی‌ها درباره حضور محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی به‌عنوان کاندیدای بخشی از این جناح سیاسی، حالا خبرها حاکی از آن است که عزت‌الله ضرغامی، نامزد دیگر این طیف خواهد بود.

در ادامه این گزارش می خوانیم: البته باید به این چند‌دستگی، تکلیف مشخص حزب مؤتلفه را نیز اضافه کرد که میرسلیم را از مدت‌ها قبل کاندیدای قطعی خود اعلام کرده بودند. این اختلافات درون‌جناحی در فاصله سه ماه مانده به برگزاری انتخابات، در حالی است که ابوالقاسم رئوفیان، دبیرکل حزب اسلامی ایران‌زمین به «وقایع‌اتفاقیه» می‌گوید: جبهه نیروهای مردمی، مدل موفقیت‌آمیزی نمی‌تواند باشد و برای همین حزب اسلامی ایران‌زمین به این جبهه نپیوست و حمایت هم نکرد.

«آیا راست‌گرایان می‌توانند بی‌نظمی این روزهای خود را سامان داده و صحنه انتخابات را منظم کنند؟» این پرسشی است که پاسخ به آن با توجه به روند و رفتار آنها چندان سخت نیست. در‌واقع، طبق تحلیل فعالان سیاسی، درحال‌حاضر، یک رقابت تمام‌عیار شکل گرفته است؛ البته نه در میان اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان بلکه در میان طیف‌های مختلف اصول‌گرایان. آنچه از اظهارات چهره‌هایی که قصد کاندیدا‌شدن دارند، برمی‌آید، مشکل بر سر این است که همه آنها فکر می‌کنند و البته می‌خواهند رقیب حسن روحانی در انتخابات 96 باشند. به‌عنوان مثال، سعید جلیلی، یکی از این افراد است که می‌گویند حتی رایزنی با آیت‌الله مصباح هم فایده‌ای نداشته؛ او هم بنای واسطه‌گری برای انصراف جلیلی را ندارد. کاری نمی‌شود کرد زیرا او تصمیم خودش را گرفته است اما این همه ماجرا نیست؛ آن‌طور که خبرآنلاین در اظهار‌نظری قابل‌توجه توضیح می‌دهد، محمد‌حسن غفوری‌فرد، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه گفته است: فعلا میرسلیم، گزینه حزب مؤتلفه برای انتخابات 96 بوده اما گزینه‌های دیگری هم داریم که اوایل اسفند معرفی می‌شوند.

از سوی دیگر، سایت تحلیلی المانیتور به‌تازگی اخباری از اردوگاه اصول‌گراها منتشر کرده که نبود وحدت در میان آنها را بیش‌ازپیش نشان می‌دهد زیرا طبق ادعای این سایت، به‌تازگی نام جدیدی به کاندیداهای احتمالی ریاست‌جمهوری آینده ایران اضافه شده که بارها و بارها در رسانه‌های ایران اسم او شنیده شده؛ عزت‌الله ضرغامی، رئیس سابق صداوسیما، گزینه‌ای بوده که المانیتور به‌عنوان گزینه راست‌گرایان معرفی کرده است.

این گزینه نشان می‌دهد قالیباف و جلیلی، به‌عنوان کاندیداهای شکست‌خورده در انتخابات سال 92، اصول‌گرایان را به فکر واداشته که به‌دنبال گزینه‌های دیگر باشند؛ اگرچه از دیدگاه این سایت، این گزینه اصول‌گرایان هم چندان نمی‌تواند موفق عمل کند زیرا مخاطبان صداوسیما در زمان او با کاهش چشمگیری مواجه شدند و بیشتر مردم در دوران او شروع به دیدن شبکه‌های ماهواره‌ای کردند.

**برخی تلاش می‌کنند اصول‌گرایان سنتی را زیرسؤال ببرند
در این میان، به نظر می‌رسد محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام(ره) و رهبری، بیش از همه نسبت به نبود وحدت در میان اصول‌گرایان نگران است زیرا می‌گوید: اظهارات برخی اصول‌گرایان تندرو نشان می‌دهد نه‌تنها زیر چتر وحدت اصول‌گرایان قرار نخواهند گرفت بلکه با اظهارات خود تلاش می‌کنند اصول‌گرایان سنتی را زیر سؤال ببرند اما پازل پیچیده اصول‌گرایان و نبود وحدت در میان آنان، به همین جا ختم نمی‌شود زیرا با توجه به زمان باقی‌مانده، همچنان از تلاش برای ایجاد انسجام در میان خودشان حرف می‌زنند. به‌عنوان مثال، سیدمحمد حسینی، سخنگوی جبهه یکتا، به‌‌تازگی اعلام کرده قرار است که همه نیروهای انقلابی و ولایتمدار دعوت به همکاری شوند تا ائتلافی جامع صورت گیرد؛ البته هنوز جبهه پایداری به‌طور رسمی حمایت خود را اعلام نکرده ولی گفت‌و‌گو با آنها ادامه دارد.

این اظهارات درحالی است که با تشکیل جبهه نیروهای مردمی انقلاب اسلامی از سوی اعضای نه‌چندان چهره این جبهه خلق‌الساعه ادعا می‌شد که به‌دنبال ایجاد وحدت در میان احزاب اصول‌گرا هستند؛ موضوعی که رئوفیان، دبیرکل حزب اسلامی ایران‌زمین، در گفت‌وگو با «وقایع‌اتفاقیه» به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: این جبهه، به‌دنبال این است که همه طیف‌های اصول‌گرا را با خود همراه و همسو کند. بااین‌حال، به گفته همین فعال سیاسی اصول‌گرا، تاکنون جبهه مردمی به اجماعی مطلق درباره کاندیدایی نرسیده است.

نبود وحدت در میان راست‌گرایان، در اظهارات بعدی رئوفیان بیشتر نمایان می‌شود؛ آنجا که او می‌گوید: برخی از احزاب، بنا به دلایلی که داشته‌اند، از پیوستن به این جبهه خودداری کرده‌اند. ممکن است ساز‌و‌کار این جبهه را مناسب ندیده‌ و در نتیجه، حمایت نکرده‌اند و به نظر می‌رسد آنها می‌خواهند به‌طور مستقل کاندیدا اعلام کنند. به اعتقاد او، جبهه نیروهای مردمی، مدل موفقیت‌آمیزی نمی‌تواند باشد و برای همین، حزب اسلامی ایران‌زمین به این جبهه نپیوست و حمایت هم نکرد. رئوفیان اضافه می‌کند: اگرچه مخالف جبهه مردمی نیستم اما ایراد وارد‌شده به آن را اشکالی بنیادی می‌دانم.

**جبهه مردمی، جبهه سیاسی حرفه‌ای نیست
به گفته دبیرکل حزب اسلامی ایران‌زمین، جبهه مردمی، جبهه‌ای اجتماعی است که اگرچه با حضور چهره‌های موجه، مردمی و دانشگاهی بوده اما سیاسی حرفه‌ای نیست، این در حالی است که فضای سیاسی باید در ‌دست افراد سیاسی باشد، نه فعالان اجتماعی. از سوی دیگر، انتخابات ریاست‌جمهوری باید از سوی احزاب سیاسی مهندسی شوند که با تشکیل جبهه مردمی برای انتخابات ریاست‌جمهوری 96، این اتفاق نیفتاده و از قالب سیاسی خارج شده است. 

تأکید او بر این بوده که ماهیت فعالیت‌های سیاسی، با کارکرد فعالیت‌های اجتماعی متفاوت است. رئوفیان می‌گوید: به‌هرحال، آنهایی که در اعلام موضع خود جبهه مردمی را به‌رسمیت شناخته و تصمیم‌گیرنده نهایی می‌دانند، باید تا روز معرفی کاندیدای اصول‌گرایان از سوی جبهه مردمی، پایبند به کار تشکیلاتی باشند که به نظر می‌رسد حزب مؤتلفه با اعلام میرسلیم به‌عنوان کاندیدای خود، این‌گونه باشد اما درباره دیگر احزاب نمی‌توانم اظهارنظری کنم.

اگرچه او معتقد است هیچ وقت وحدت در مسائل سیاسی وجود نداشته و از دوره سوم ریاست‌جمهوری به بعد تاکنون نه در بین اصول‌گرایان اجماعی مطلق پدید آمده و نه در بین اصلاح‌طلبان اما اذعان می‌کند: اختلاف در بین اصول‌گرایان در انتخابات 92 به اوج خود رسید؛ اتفاقی که شواهد حاکی از آن است که تاکنون این اختلاف‌نظرها ادامه یافته زیرا در این مدت کم باقی‌مانده تا انتخابات، اخبار مختلفی همچنان از اردوگاه آنان به گوش می‌رسد.

از سوی دیگر، رئوفیان، اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی را لازم و ملزوم یکدیگر می‌داند، با این توضیح که اصول‌گرایی که یک اصلاح‌گرای وارسته نباشد، اصول‌گرا نیست و اصلاح‌طلبی که معتقد به مبانی انقلاب نباشد و از خود به اصول پایبندی نشان ندهد، اصلاح‌طلب واقعی نیست. او توضیحات خود را با دو پرسش درباره این موضوع ادامه می‌دهد و می‌گوید: چرا باید بین جریان‌های سیاسی خط‌کشی کنیم؟ چرا اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان را باید در میدان جنگ و ستیز و تضاد بیندازیم؟ به عقیده این فعال سیاسی، باید همه به اصل موضوع برگردند.

این اظهارات در حالی است که علی صوفی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، درباره عدم وحدت اصول‌گرایان این‌گونه توضیح می‌دهد: اصول‌گرایان تا امروز نتوانسته‌اند به انسجام و وحدت دست پیدا کنند. با این توضیح که وقتی آقایان عسگراولادی و مهدوی‌کنی نیز در جریان اصول‌گرایان حضور داشتند، آن انسجام و وحدت میان نیروهای آن جریان به‌چشم نمی‌خورد، یعنی تشتت بود. بر همین اساس، در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 نتوانستند به اجماع برسند، کاندیداهای متعددی دادند و درواقع، مبتلا به وزن‌کشی شدند.

با همه اینها، آنچه به نظر می‌رسد، این است که اردیبهشت داغی در انتظار اصول‌گرایان بوده زیرا تکلیف اصلاح‌طلبان با حمایت از روحانی معلوم است. در این میان، اجرای مانورهای سیاسی در ماه‌های گذشته از سوی اصول‌گرایان نشان می‌دهد که اختلافات درون‌جناحی زخم عمیقی بوده که بر پیکره این طیف وارد کرده است. حالا باید منتظر ماند و دید آیا صحنه انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم، مشابه سال 92 خواهد شد یا آنها در تدارک‌ فضایی مانند انتخابات سال 84 هستند؟

*منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه، 1395.11.26 
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: