روزنامه همدلی نوشت: زهرا ساعی، نماینده تبریز در مجلس در گفت وگویی با همدلی درباره اهمیت آشتی ملی، رجل سیاسی، انتخابات ریاست جمهوری و اهمیت ادامه ائتلاف بین اصلاحطلبان و اعتدالگرایان در انتخابات پیشرو صحبت کرد.
در ادامه این گزارش می خوانیم: او که عضو فراکسیون امید و فراکسیون زنان مجلس است، اعتقاد دارد در بحث آشتی ملی، جریانات سیاسی علاوه بر حفظ ماهیت خود باید به تعریف واحدی از منافع ملی برسند و از آن توافق و همدلی عدول نکنند. همچنین ساعی تاکید دارد که در انتخابات 92 و 94 گفتمان اعتدالگرایی و عقلانیت در مقابل گفتمان رادیکال به پیروزی رسید و باید این گفتمان را برای انتخابات آینده در جامعه نهادینه کنیم. ادامه این گفتوگو را در زیر میخوانیم.
**بحث آشتی ملی این روزها به موضوع اصلی کشور تبدیل شده است و از طرف بسیاری از اصلاحطلبان و اصول گرایان معتدل با استقبال روبهرو شده است. نظر شما درباره آشتی ملی چیست؟
برای اینکه بتوانیم مسائل و مشکلات کشور را حل کنیم، نیازمند وحدت رویه همراه با انسجام و همدلی هستیم. بنابراین برای رسیدن به این وحدت رویه، رهبری سال گذشته را سال همدلی و همزبانی مسئولان و مردم نامگذاری کردند. دلیل این موضوع هم این است که طی سالهای اخیر همدلی و وحدت بین طیفهای مختلف سیاسی و مردم و مسئولان به یک ضرورت تبدیل شده است. این موضوع بسیار جدی است که در کنار جناحبندیهای سیاسی که نشانگر نشاط و پویایی سیاسی جامعه است، روی اصول واحدی که مبنای آرمانهای جمهوری اسلامی است و مردم برای رسیدن به آنها خون دلها خوردهاند و بسیاری از مردم جان خود را از دست دادهاند، وحدت نظر داشته باشند.
بنابراین باید منافع ملی در کشور تعریف واحدی داشته باشد و همه بر اساس این تعریف واحد از منافع ملی که مد نظر رهبری است، به اتفاق نظر برسند. البته دولت یازدهم هم که بر مبنای گفتمان اعتدالگرایی و عقلانیت روی کار آمده است، قصد دارد آن گفتمان را در جامعه نهادینه کند. گفتمان اعتدال و عقلانیت در این شرایط از طرف قاطبه مردم پذیرفته شده است. البته با توجه به شرایطی که در دولت قبل داشتهایم، مردم توقع دارند افرادی که مسئولیتی بر عهده میگیرند به دور از افراطیگری و در بستر قانون، مسائل را اجرا کنند.
همچنین خودشان به اجرای قانون ملزم باشند و تلاش کنند همه چیز در چارچوب قانون اساسی که میثاقنامه ما است، به کار گرفته شود. آشتی ملی بسیار مهم است و گاهی شیطنتهایی از طرف برخی تندروها اعمال میشود که دشمن ما را شاد میکند. اینکه بخواهیم وحدت رویه را در برخی مواقع و امور از دست بدهیم، خوشایند نیست. اگر حول محور ولایت فقیه، قانون اساسی و آرمانهای انقلاب حرکت کنیم توفیقات زیادی کسب خواهیم کرد.
به نظر من آیتاللههاشمی رفسنجانی مصداق کسی است که برای رسیدن به وحدت و آشتی ملی در طول زندگی پر برکتش تلاش زیادی کرد. بنابراین طیفهای سیاسی با رویکردهای خاص جناحی خودشان، میتوانند حرکت کنند، ولی با یکدیگر وفاق و همدلی داشته باشند.
**توصیه شما در این باره چیست؟
ما به عنوان ایرانی مسلمان، در جامعه اسلامی زندگی میکنیم و یک هدف مشخص داریم، ولی میتوانیم و این حق را داریم که در یکسری موارد فکری با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشیم. چرا که اختلاف سلیقه باعث پویایی جامعه میشود. بنابر این توصیه میکنم افرادی که در راس هر یک از طیفهای سیاسی قرار دارند و اشخاص شاخص سیاسی طیفهای مختلف هستند، وحدت رویه را بیشتر حفظ کنند و مردم را به همدلی و وحدت و آشتی ملی دعوت کرده و به این سو سوق دهند. در 22 بهمن شاهد این اتفاق بودیم و وحدت ملی را در بین مردم و مسئولان و چهرههای سیاسی بیشتر مشاهده کردیم.
این اتفاق مثبت و خوبی است تا بتوانیم شرایط را به سمت توسعه بکشانیم. با توجه به اینکه کشور ما در حال طی کردن مسیر توسعه است و این راه نیز راه پر فراز و نشیبی است و مشکلات خاص خودش را دارد، در صورتی که موفق شویم از این دوران گذار به سلامت عبور کنیم، میتوانیم امیدوار باشیم که در حوزه اقتصادی، سیاست خارجی، فرهنگی و اجتماعی توفیقات خوبی به دست آوریم.
**شنیده شده که اصلاحطلبان و حامیان دولت باز هم به دنبال اتحاد و انسجام و تکرار ائتلاف سال 92 هستند. این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟
در انتخابات سال 92 صفبندیهای سیاسی ما تغییرات اساسی کردند. مثلا در انتخابات ریاست جمهوری84 طیفهای سیاسی مشخص اصلاحطلب یا اصولگرا فعالیت میکردند، ولی اتفاق بسیار مهمی که در انتخابات 92 افتاد این بود که شاهد رویارویی دو گفتمان در کشور بودیم. دو گفتمان از طیفهای خاص سیاسی تشکیل شدند. طیف اعتدالگرا که معتقد به عقلانیت و قانونمداری است و گفتمان مقابل، گفتمان افراطیگرایی و رادیکالیسم است.
در این گفتمان شاهد بیقانونی، قانونگریزی، دور زدن قانون، عدم شفافیت، تندروی و بر مدار عقل و منطق عمل نکردن در حوزههای کلان کشور بودیم. همچنین در این گفتمان شاهد بودیم که با تصمیمگیریهای بیمنطقی در حوزه کلان کشور چه اتفاقات ناگواری برای کشور رخ داد. بنابراین سال 92 اتفاق نظر و اتحادی رخ داد و اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل و اعتدالیون در یک صف قرار گرفتند و توانستند در مقابل گفتمان رادیکال به پیروزی برسند. پس صفآرایی انتخاباتی ما در سال 92 صفآرایی دو گفتمان بود، نه جریان و طیف فکری خاص.
**همانطور که اشاره کردید در انتخابات 94 مجلس، ائتلافی بین همه طیفهای معتدل شکل گرفت و همین امر تا حد زیادی باعث جلوگیری از حضور تندروها به مجلس شد. به نظر شما مصداقهای این ائتلاف چه شخصیتهایی بودند؟
در انتخابات 94 مجلس در لیست امید هم دکتر عارف به عنوان یک اصلاحطلب معتدل حضور داشتند و هم دکتر لاریجانی به عنوان یک اصولگرای معتدل. همچنین کاظم جلالی به عنوان یک فرد اعتدالگرا و بهروز نعمتی به عنوان یک اصولگرای معتدل در این لیست گنجانده شدند، پس این همان بحث گفتمان با شرایطی است که اشاره کردم. بنابراین پس از شکلگیری مجلس دهم، در کنار فراکسیون امید، فراکسیون مستقلان تشکیل شد که درآن اصولگرایان معتدل و اعتدالگرایان حضور دارند و در رای اعتماد به سه وزیر پیشنهادی ارشاد، ورزش و جوانان و آموزش و پرورش با همین ائتلاف گفتمانی، رای بالایی به آنها دادند.
بنابراین لازمه کشور ما با وجود مشکلات اقتصادی و سیاست خارجی این است که گفتمان اعتدالگرایی که شکل گرفته است، ادامه داشته باشد و در جامعه نهادینه شود. گفتمانی که در انتخابات ریاست جمهوری 92 شکل گرفت و در انتخابات 94 مجلس ادامه یافت، باید بتواند امتداد داشته باشد. این گفتمان باید ادبیاتسازی شود و در لایههای مختلف جامعه نهادینه شود. باید این ادبیاتسازی را تقویت کنیم و در لایههای مختلف جامعه از نخبگان به سطوح پایینتر جامعه سوق دهیم.
**برای امتداد این گفتمان در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا چه پیشنهادی دارید؟
به نظرم اعتدالیون و اصلاحطلبان همچنان توافق نظر دارند و این ائتلاف شکل گرفته ادامه خواهد داشت، چرا که در قالب آن گفتمانی شکل گرفته است و نتیجه خوبی هم به همراه داشته است. البته نباید فراموش کرد که در کنار این ائتلاف طیفهای سیاسی اصولگرا اعم از معتدل و سنتی و تندرو وجود دارند و اصلاحطلبان و اعتدالگرایان نیز فعال هستند، ولی در قالب گفتمانی همچنان این جریانهای سیاسی با یکدیگر اتفاق نظر خواهند داشت. اگر میخواهیم توسعه متوازن را در کشور نهادینه کنیم، مبنای نگاه ما باید نگاه توسعهای به مسائل باشد و بر اساس همین روال پیش برویم. این گفتمان در کشور پذیرفته شده است و باید این اعتماد ایجاد شده را تقویت کنیم و افقهای ترسیم شده برای کشور را روشن کنیم.
**روز گذشته سخنگوی شورای نگهبان درباره بحث رجل سیاسی اعلام کرد که با کار کارشناسی تا پایان سال تکلیف این موضوع روشن میشود. نظر شما درباره رجل سیاسی چیست؟ آیا زنان نیز میتوانند رجل سیاسی باشند؟
نظر شورای نگهبان نظری مستدل و منطقی است و اعتقاد دارم باید قانونمدار باشیم و اگر نهادهای قانونی مسئلهای را مصوب میکنند آن را قبول کنیم. ولی به نظرم قانون اساسی در موضوع رجل سیاسی، به جنسیت افراد اشارهای نکرده و زنان نیز میتوانند رجل سیاسی باشند. پس به اعتقاد من طبق قانون اساسی، رجل سیاسی هم مردان و هم زنان توانمند را در بر میگیرد و بر اساس شایستگیها و توانمندی افراد میتواند رجل سیاسی باشند. بنابراین در این باره باید منتظر نظر و تصمیم شورای نگهبان باشیم. امروزه زنان نماینده ما رجل سیاسی هستند و در دولت قبل نیز یک وزیر زن داشتیم و به اعتقاد من خانم دستجردی رجل سیاسی بودند، پس باید روی مقوله شایستهسالاری، با حفظ موازین اسلامی تمرکز و توجه بیشتری داشته باشیم.
**در فراکسیون زنان نسبت به موضوع رجل سیاسی ورود نکردید؟
به دلیل پرداختن به موضوعات دیگر فرصتی پیش نیامده که درباره این موضوع با اهمیت در فراکسیون زنان بحثی داشته باشیم، ولی مطالباتی را که در حوزه زنان مطرح بود، از طریق کمیتههایی در فراکسیون زنان مورد ارزیابی و پیگیری قرار دادیم. به لطف خدا توانستیم در برنامه ششم توسعه، سه ماده مهم در حوزه زنان را به تصویب برسانیم و شورای نگهبان هم آن مواد را تایید کرد.
**کدامیک از مواد برنامه ششم مدنظرتان مربوط به حوزه زنان است؟
ماده 116 بر مبنای عدالت جنسیتی و بر مبنای فعالیت اسلامی است. ماده 117 و 118 هم در راستای اجرای سیاستهای ابلاغی منویات رهبری درباره سیاستهای کلی جمعیتی و امتیازهای خوبی است که به آنها داده میشود. همچنین بحث بازنشستگی زنان و همچنین موضوع زنان سرپرست خانوار و طرح توانمندی زنان را پیگیری کردیم.
*منبع: روزنامه همدلی، 1395.11.24