«خواب رقیب برای اصلاح طلبان»، «موشک و دوستی»، «جوانه مطالبه روی انبوه آوار» و «واگذاری حفاظت به جنگل نشینان» از مهم ترین موضوع های اختصاصی روزنامه ابتکار در شماره پنچشنبه 14 بهمن است.
** خواب رقیب برای اصلاح طلبان
در انتخابات سال 92، اصلاحطلبان با حمایت از محمدرضا عارف به عنوان کاندیدای واحد خود به میدان مبارزات انتخاباتی آمدند و اعتدالیون نیز حمایت از حسن روحانی را در پیش گرفتند؛ اما پس از چندی براساس صلاحدید سران هردوجناح به ویژه آیتالله هاشمی رفسنجانی و حجتالاسلام سید محمد خاتمی و ارزیابی از آراء مردمی، تصمیم برآن شد که با معرفی کاندیدایی واحد و کنارهگیری محمدرضا عارف انتخابات ریاستجمهوری به گونه دیگری ادامه یافته و حسن روحانی، نامزد واحد هر دو جناح اصلاحطلب و اعتدالگرا شود؛ این همان وحدتی است که بعد از گذشت سه سال و نیم پابرجا ماند و به گفته اصلاحطلبان و اعتدالیون بناست به همین شکل تدوام یابد. حسن روحانی نیز با پیروزی در انتخابات سال 92 و تکیه بر مسند ریاستجمهوری تلاش کرد که برخی از شعارها و مطالبات اصلاحطلبی را در روش اعتدالی خود متبلور کند؛ نخستین گام را هم در گزینش اعضا کابینه دولت یازدهم و با انتخاب وزرا و مدیران اصلاحطلب برداشت. دولت حسن روحانی در سه سال و نیمی که از عمر آن میگذرد توانست در حوزه بینالمللی با دستیابی به برجام و در حوزه اقتصادی با کاهش نرخ تورم و این اواخر رونمایی از منشور حقوق شهروندی موفقیتهایی را در کارنامه خود به ثبت رساند. اگرچه تا به امروز شاهد تداوم و احیا سیاستهای اصلاحطلبی در دولت تدبیر و امید بودهایم اما برخی از مطالبات این جناح در اولین دوره از ریاستجمهوری روحانی ناکام ماند. با این وجود شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به ریاست محمدرضا عارف و برخی از احزاب اصلاحطلب همواره حمایت خود از حسن روحانی را اعلام کرده و به دنبال راهی برای نزدیکی بیشتر با این دولت اعتدالگرا هستند؛ دولتی که به نظر میرسد پس از فوت آیتالله هاشمی رفسنجانی حامی و تکیهگاه خود را که در انتخابات 92 کمک شایانی به پیروزی آنها کرد، از دست دادهاند.
** موشک و دوستی
خبر برگزاری جلسه اضطراری شورای امنیت برای بررسی ادعای آمریکاییها مبنیبر انجام آزمایش موشکی در ایران در حالی منتشر شد که آمریکا برای موضعگیری جهان نسبت به منع صدور روادید این کشور برای ایرانیان بهدنبال راه گریز میگردد.در این شرایط درخواست هیات آمریکایی در سازمان ملل از شورای امنیت مبنیبراینکه هر چه فوری این موضوع و احتمال نقض قطعنامههای سازمان ملل در خصوص برنامه موشکی ایران را مورد بررسی قرار دهد را می توان فرار رو به جلو آنها نسبت به اقدامی که بهتازگی در جهت نادیدهگرفتن حقوق شهروندان ایرانیتبار مقیم آمریکا انجام داده است، دانست. ترامپ و مشاورانش که امروز خود را بهدلیل اعمال سیاستهای نژادپرستانه در مقابل اذهان عمومی در عرصه بینالمللی شکست خورده میبینند تلاش میکنند که با معطوفساختن توجه همگان به آزمایشات موشکی ایران این اقدام خود را در جهت تامین امنیت آمریکا قلمداد کنند. سیاست هماندیشی ترامپ بهعنوان اقتصاددانی بیخرد با رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی که تنها در جهت بهرهبرداری از امکانات مالی این دو تلاش میکند برای مقابله با ایران در حالی آشکار میشود که بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز در واکنش به این ادعای مقامات آمریکایی گفته است:«من قرار است بهزودی با رئیسجمهور ترامپ در واشنگتن دیدار کنم. یکی از موضوعاتی که مورد بررسی قرار خواهد گرفت، لزوم تجدید تحریمها علیه ایران است. تحریمهایی علیه موشکهای بالستیک این کشور و همچنین بررسی مجدد توافقی که در خصوص ظرفیتهای هستهای ایران حاصل شده است.»
**جوانه مطالبه روی انبوه آوار
از روزی که ساختمان 53 ساله پلاسکو سوخت و فروریخت بیش از دو هفته میگذرد. این فاجعه که با مرگ بیش از 20 نفر از هموطنانمان همراه بود پیامدهای بسیاری را هم برای مسئولان و هم برای مردم داشته است. اتفاقاتی که در حاشیه این فاجعه افتاد اگر به درستی بررسی شود شاید بخش عظیمی از مشکلات زیرساختی کشور را در بر بگیرد. بخشی که میتوان آن را در قالب «مطالبات پلاسکو» جای داد؛ مطالباتی که می تواند از «فرهنگ استعفا» در میان مسئولان آغاز و تا تامین تجهیزات و رسیدگی به خواستههای آتش نشان ها و کسبه را در خود جای داد.مردم، صدا وسیما، مسئولان اعم از دولت، شهرداری، پلیس، ستاد بحران، آتش نشانی و بسیاری دیگر از زیر مجموعه های ارگان های اصلی کشور در وقوع و حوادث پس از فاجعه فروریختن پلاسکو نقش داشتند. پلاسکو 20 انسان را قربانی کم توجهی خودمان کرد. کم توجهی که هم متوجه مسئولان است و هم کسبه و مالک پلاسکو. برای چنین حوادثی می توان هزاران بار از کلمه «شاید» و «کاش» استفاده کرد. کاش ساختمان از ایمنی کافی برخوردار بود. کاش مالک و کسبه به هشدارهای شهرداری توجه می کردند. کاش شهرداری تذکرات خود را عملی می کرد. کاش کسبه حداقل خودشان به فکر تامین ایمنی مغازه هایشان بودند. کاش آتش نشانی تجهیزات کافی برای مقابله با آتش در ارتفاعات را داشت. کاش پله های مرتفع در نظام آتش نشانی موجود بود. کاش آتش نشانی مجهز به هلیکوپتر های مناسب اطفاء حریق بود. کاش مردم در محل حادثه تجمع نمی کردند. کاش آمارهای ضد و نقیض از طریق رسانه ها مخابره نمی شد. کاش مسئولان آمار متفاوت ارائه نمی دادند. کاش آتش نشان ها زودتر ساختمان را ترک می کردند. کاش نقشه ای از زیربنای ساختمان موجود بود که بتوان راحتتر به بخش هایی که آتش نشان ها در آن حبس شده بودند، رسید و کاش های بی پایان دیگر. روز گذشته محمد باقر قالیباف، شهردار تهران در سخنان گفته شده در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی در ارتباط با حوادث مربوط به فاجعه پلاسکو به مجلس گزارش شهرداری را اعلام کرد و وزیر کشور نیز گزارش دولت را در این باره قرائت کرد. گزارشاتی که در بین آن تناقضاتی وجود دارد و با اعتراض برخی نمایندگان نیزه همراه بود. اما حادثه به پایان نرسیده است، فاجعه پلاسکو در سایر ساختمان های ناایمن سراسر ایران نیز ممکن است رخ دهد.
**واگذاری حفاظت به جنگل نشینان
ابودی جنگلهای ایران نگران کننده است. جنگلهای هیرکانی که از جمله مهمترین ریه های تنفسی ایران است امروز در معرض خطر نابودی قرار گرفته است. اتفاقی که باعث شده تا فعالان و دوستداران محیط زیست را به کنش وادار کند. در این راستا دولت و برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) با حمایت تسهیلات محیط زیست جهانی (GEF) با اجرای یک پروژه مشترک 5 ساله چارچوبهای مدیریت مشارکتی و چندمنظوره در سیمای جنگلی هیرکانی را با هدف حفظ تنوع زیستی ایجاد کردهاند. پروژه مدیریت چندمنظوره جنگلهای هیرکانی الگوی نوین مدیریت جنگل را در وسعتی بالغ بر 120.000 هکتار در قالب 4 حوزه پایلوت در سه استان گیلان، مازندران و گلستان به آزمون گذاشته که از این مقدار 30.000 هکتار به اجرای طرحهای جنگلداری جامعه محور اختصاص یافته است. سند این پروژه در تاریخ 15 اردیبهشت 1392 به امضاء مشترک نمایندگان دولتی ایران و سازمان ملل متحد رسیده که این تاریخ مبدا رسمی آغاز فعالیتهای پروژه محسوب میشود. حالا تهیه طرح جنگلداری چندمنظوره برای انتقال مسئولیت «حفاظت از جنگل» از سازمان جنگلها به جنگلنشینان بلیران در استان مازندران از جمله اقدامات جدید این پروژه است.ابراهیم محمودپور در گفتوگو با ابتکار در این رابطه بیان کرد: طی مدتی که دامداران با طرح جنگلداری آشنا میشوند، موضوعاتی از قبیل تعیین گونههای جانوری و گیاهی، نحوه برنامهریزی، طریقه آمارگیری از درختان، نحوه کار با نقشه، اندازهگیری ارتفاع و تنه درخت و ... را نیز میآموزند و کارشناس ما نیز همزمان با انتقال یافتههای علمی و سوابق کاری خود به روستاییان، از دانش بومی مردم روستا استفاده میکند. مردم روستا بهعنوانمثال بهتر میدانند کدام درختان در کدام منطقه وجود دارند و حتی از یک نوع هواشناسی تجربی برخوردارند. آنان حتی گاهی توانایی تشخیص این را دارند که چه سالی پرباران و چه سالی کمباران است.