روزنامه آرمان با انتشار گفت وگویی با مهدی آیتی، نوشت: حادثه پلاسکو موجب شد که بسیاری، لزوم پاسخگویی شهردار تهران را گوشزد کنند. قالیباف دیروز به مجلس رفت و درمورد ابعاد این حادثه سخن گفت. وی به دفاع از عملکرد خود درتجهیز آتشنشانی پرداخت اما از یک عذرخواهی هم دریغ کرد.
در ادامه این گفت وگو می خوانیم: برای بررسی ابعاد مختلف حادثه پلاسکو و نوع و هدایت مدیریت بحران ومسئول اصلی این حادثه«آرمان»با مهدی آیتی به گفتوگوپرداخته که درادامه میخوانید.
**مقصر یا مقصران اصلی حادثه پلاسکو را چه نهادی میدانید؟
مسئول حادثه پلاسکو، شهرداری تهران است. اگر پرونده پلاسکو را به عنوان یک حادثه شهری در اختیار هر ارگانی قرار دهید، مقصر اصلی را شهرداری تهران معرفی خواهد کرد.
**علت اینکه شهرداری تهران و نه نهاد دیگری را مقصر اصلی حادثه پلاسکو میدانید، چیست؟
چون شهرداری به سادگی با امکانات خود میتواند اقدام به شناسایی مکانهای حادثه خیز در تهران کرده و آن را پلمب کند. شهرداری میتوانست مالکان و صاحبان پلاسکو را وادار به ایمنسازی و مقاومسازی کند. به لحاظ قانونی چنین اقداماتی وظیفه شهرداری است و نباید در مورد آن تردید داشت. هرچه آقای قالیباف بخواهد علت این حادثه را توجیه کند، امکان آن وجود ندارد و شهرداری تهران باید پاسخگوی واقعی حادثه شهری پلاسکو باشد.
**اما آقای قالیباف بحث ضابط قضائی را در مجلس مطرح کرد.
بله. آقای قالیباف دربحث ضابط قضائی، توپ را به زمین وزارت کار انداخت واعلام کرد که دراین پرونده ضابط قضائی بازرس وزارت کار است. در قانون آمده که آتشنشان دستیار و همکار بازرس است؛ به این معنا که در قانون، بازرس اصلی وآتشنشانی فرعی تلقی میشود. درنتیجه آقای قالیباف مسئول حادثه پلاسکو را وزارت کار میداند.
**پس با طرح این موضوع از سوی آقای قالیباف، وزارت کار مقصر حادثه پلاسکو تلقی میشود؟
خیر. شهرداری مسئول مستقیم حادثه پلاسکو است، چون شهرداری تهران وظیفه پلیس ساختمان در تهران را برعهده دارد. وظیفه پلیس ساختمان کنترل مکانهای مختلف شهری است. این مکانها باید حادثه خیز نباشد و هر گاه شهرداری مکانی را در فضای شهری در شرف تخریب بداند، باید اقدامات لازم درجهت پلمب آن را انجام دهد.
**اقدامات اولیه در این حادثه باید از سوی چه نهادی در شهری مانند تهران صورت میگرفت؟
فرماندهی بحران چنین حوادثی با ستاد بحران است. البته مشکلاتی در ستاد بحران به مجموعه دولت باز میگردد. هر چند شهرداری در ستاد بحران عضویت دارد، اما مشکلات ستاد بحران به تمام قوا باز میگردد.
**مگر در شهر تهران یک فرماندهی واحد برای بررسی بحرانهای شهری وجود ندارد؟
درتهران یک فرماندهی بحران به نام ستاد هلال احمر وجود دارد. یک ستاد بحران به نام ستاد بحران وزارت کشور به فعالیت میپردازد و همچنین فرماندهی فوریتهای پزشکی به نام اورژانس تهران وجود دارد. رئیس ستاد بحران کشور ورئیس اورژانس کشور در چنین حوادثی باید با هم هماهنگ باشند که هماهنگ نیستند. همچنین ستاد فرماندهی آتشنشانی در شهرداری تهران هم وجود دارد که این ستاد هم با سایر ستادهای بحران هماهنگ نیست. درحالی که فرماندهی ستاد بحران در وزارت کشور است، اما وزارت کشور احاطهای به این موضوع ندارد. درحادثه پلاسکو اورژانس تهران پای خود را کنار کشید. رئیس هلال احمر کشور با وجود مسئولیت اساسا دراین حادثه مداخله نکرد. قضیه پلاسکو درس بزرگی است که باید ستاد بحران تهران به صورت منسجم درصحنه حادثه حضور داشته باشد.
**آیا امکان پیشگیری از چنین حادثهای با اختیارات فعلی ارگانهای مختلف وجود نداشت؟
قبل از پیشگیری در امداد ونجات، بحث پیشبینی وجود دارد. اعضای ستاد بحران وکارشناسان این نهاد باید اعلام کنند که چه خطراتی شهر تهران را تهدید میکند. کارشناسان باید اعلام کنند چرا شهرهای ما در مقابل حوادث گرفتار خطر میشوند. چرا در شهرهای ایران پدافند غیرعامل وجود ندارد.
**پدافند غیرعامل چه کاراییای در جلوگیری از وقوع بحران دارد؟
پدافند غیر عامل در وزارت دفاع مستقر است. در حادثه پلاسکو اثری از پدافند غیرعامل مشاهده نمیشود. پدافند غیرعامل در موضوع پیشگیری و پیشبینی کاربرد دارد. این پدافند درحقیقت دفاع مردمی از مردم و شهر درقالب پیشگیری و پیشبینی است. پدافند غیرعامل وظیفه شناسایی نیروگاهای برق، چاههای آب و امور زیر بنایی شهری را دارد. پدافند غیرعامل باید بررسی کند درکوتاهترین زمان چگونه میتوان امور زیر بنایی شهر را بازسازی کرد. سوال این است که پدافند غیرعامل در فرماندهی ستاد بحران چه جایگاهی دارد؟ این آشفتگی در کشور وجود دارد و این آشفتگی به همه نهادها باز میگردد.
**آیا در پلاسکو هیچ اقدامی برای پیشگیری صورت نگرفته بود؟
درساختمان پلاسکو نه تنها هیچ پیشگیری نشده بود، بلکه هیچ پیشبینیای هم در مورد احتمال این حادثه وجود نداشت. تنها در لحظه آخر، به امداد و نجات بعد از حادثه پرداخته شد. درحادثه پلاسکو شانس یار مجروحان بود، چون تنها بیمارستان ترومای کشور نزدیک این حادثه بود. اگر این حادثه در شهر دیگری اتفاق میافتاد که فاقد بیمارستان تروما بود، فاجعه پدید میآمد.
**در بحث بازسازی این حوادث درچه سطحی قرار داریم؟
یکی از بحثهایی که در ایران بعد ازحادثه به کلی فراموش میشود، بازسازی بعد از حوادث است. اگر در هر نقطهای از ایران زلزله اتفاق بیفتد توجهی به بازسازی در آنجا نمیشود. منظور از بازسازی تنها ساختن خرابهها نیست، بلکه بعد از هرحادثهای نیاز به بازسازی روانی و جامعهشناسی رفاهی وغیره وجود دارد. هیچکدام از این پشتیبانیها در ایران وجود ندارد.
درحادثه پلاسکو حداقل4000 نفر خانواده بیکار شدهاند و به طور غیرمستقیم ده برابر این رقم موقعیت کاری خود را از دست دادهاند. صدها پیکموتوری کسب و کار خود را با حادثه پلاسکو به صورت غیر مستقیم از دست دادهاند. غیر از آسیبهای ظاهری، ابعاد آسیبهای روانی چنین حوادثی دهشتناک است. یک نفر که کار خود را در پلاسکو از دست داده است، اگر بیمه نباشد، واقعا چگونه میتواند خساراتهای خود را جبران کند؟ سوال این است؛ آیا افرادی که هست و نیست خود را در این حادثه از دست دادهاند بهزیستی به یاری آنها خواهد آمد؟
*منبع: روزنامه آرمان، 1395.11.14