روزنامه اعتماد در گفت و گو با غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران نوشت: مدتهاست که اصلاحطلبان پیشنهاد آشتی ملی در کشور را مطرح کردهاند و سالهاست که از رقبای خود در عرصه سیاست میخواهند که همدلانه و همراه با حفظ هویتهای جریانی و فکری دست یکدیگر را بگیرند و از قبل ایجاد آرامش طرفی برای توسعه کشور ببندند.
در ادامه این گفت و گو می خوانیم: این دست آشتی و یاری دراز شده و آن طرف گود نیز اصولگرایانی هستند که از این طرح استقبال میکنند. غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران از جمله شخصیتهایی است که باید در سطح داخلی کشور مذاکره بین گروههای سیاسی را پیش برد چرا که تعامل طیفها و افکار مختلف سیاسی بر سر منافع ملی کشور است که اهمیت دارد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است که «در کشورهایی همچون کشور ما که سابقه دموکراسی در آنها طولانی نیست، نخستین قدم برای اینکه دموکراسی پا بگیرد این است که دموکراسی معطوف به مصالح و منافع ملی باشد. اگر فقط در جهت خواستههای انحصاری گروههای سیاسی باشد، کل ملت از دموکراسی خسته میشوند. اگر مردم احساس کنند همه تلاشها و انتخابات در جهت اهداف و منافع گروههای سیاسی است، پشتوانه اصلی دموکراسی یعنی حضور ملت کمرنگ میشود. در این صورت مردم از حاضر شدن در صحنه انتخابات ناامید میشوند. نگاه به مصالح ملی در فعالیتهای سیاسی نباشد دموکراسی پا نمیگیرد.»
او همچنین بیان میکند که «دعوت به ملاحظه مصالح ملی هم میتواند از جانب رهبران سیاسی، دولت، مجلس، بزرگان دو جناح سیاسی آغاز شود و هم از طرف رسانههایی که برد زیادی دارند مثل صداو سیما و رسانههای مجازی. شخصیتهای مرجع سیاسی و احزاب و گروهها میتوانند این خواسته را دنبال کنند.»
** آشتی ملی و تعامل بین دو جناح سیاسی چقدر میتواند در راستای نهادینه کردن دموکراسی در کشور موثر باشد؟
کلمه آشتی ملی خیلی مناسب نیست. آشتی ملی معمولا برای کشوری به کار میرود که بحران، شکاف ملی یا از هم پاشیدگی وجود داشته باشد. این کلمه برای کشوری چون سوریه مناسب است. به جای این کلمه شاید بتوان کلمه معتدلتری را به کار برد. نگاه به مصالح ملی در تعامل گروههای سیاسی شاید مناسبتر باشد. در گذشته صحبت از مذاکره ملی بود. در ادامه مذاکراتی که در سطح بینالمللی داشتیم باید در سطح داخلی کشور نیز مذاکره گروههای سیاسی را پیش ببریم. تعامل طیفها و افکار مختلف سیاسی بر سر منافع ملی کشور است که اهمیت دارد و اینکه همه توجه گروههای سیاسی به جناح، حزب یا گروه خودشان نباشد. در کشورهایی همچون کشور ما که سابقه دموکراسی در آنها طولانی نیست، نخستین قدم برای اینکه دموکراسی پا بگیرد این است که دموکراسی معطوف به مصالح و منافع ملی باشد. اگر فقط در جهت خواستههای انحصاری گروههای سیاسی باشد، کل ملت از دموکراسی خسته میشوند.
اگر مردم احساس کنند همه تلاشها و انتخابات در جهت اهداف و منافع گروههای سیاسی است، پشتوانه اصلی دموکراسی یعنی حضور ملت کمرنگ میشود. در این صورت مردم از حاضر شدن در صحنه انتخابات ناامید میشوند. نگاه به مصالح ملی در فعالیتهای سیاسی نباشد دموکراسی پا نمیگیرد.
**مطابق تجربیات گذشته اصلاحطلبان، چقدر ضرورت دارد که جریان اصلاحات برای این امر پیشقدم شوند؟
اصلاحطلبی اصولا از همینجا شروع میشود. بخشی از اصلاحات نگاهی است که اصلاحطلبان باید بر سر مصالح ملی داشته باشند. ممکن است در انتخابات و رقابتهای سیاسی گروهها به سمت حفظ منافع گروهی و جناحی خود پیش بروند و وعدهها و شعارهای آنچنانی و بر خلاف مصالح ملی بدهند. اگر ما نگاه به منافع ملی و تعامل در این راستا را پیش نبریم نگاه اصلاحطلبانه نخواهد بود. میگویند اصلاح هر نظامی باید از اصلاح عملکرد خودگروههای منتقد شروع شود. اول باید مخالفین و تحولخواهان اصلاح شوند تا در مجموعه بتوانند موثر باشند. اصلاحطلبان نیز باید اصلاحات را از خودشان شروع کنند و نگاهشان باید به منافع و مصالح ملی باشد.
**ضرورتها و الزامات آشتی ملی در فضای کنونی منطقهای و بینالمللی و همچنین فضای سیاسی و اقتصادی چیست؟
در خارج از کشور به دلیل بحرانهای منطقهای و جهانی شرایط نرمالی نداریم که بخواهیم بر آن اساس جدال بین گروههای سیاسی بر سر مسائلی خاص در کشور داشته باشیم و به زد و خوردهای سیاسی بپردازیم. اگر دور تا دور کشور را بنگریم خواهیم دید که اختلاف نظرهای سیاسی به چه بحرانهای بزرگی تبدیل شده است. عراق، سوریه، ترکیه، افغانستان و پاکستان مشکلاتی از این دست دارند. جنگ گروههای مخالف، امنیت و زندگی مردم و ثروت ملی کشورشان را به آتش کشیده است. در سطح بینالمللی با جریانی مثل امریکا و اسراییل مواجه هستیم که سر خیرخواهی با ملت ایران ندارند. فردی در امریکا روی کار آمده که علیه ایران موضع میگیرد و فردی غیر قابل پیشبینی است. از این رو همکاری و وحدت ملی برای ما یک ضرورت است. در داخل کشور نیز به اندازه کافی مشکلاتی داریم که باید همه توانها را برای رفع آنها به کار ببریم. مشکلی چون حاشیهنشینی از جمله این مشکلات است. بیکاری گسترده هر سال چندصد هزار نفر را به جمعیت بیکار کشور اضافه میکند. این مشکلات میتواند خطری برای امنیت و آرامش در کشور باشد.
بحران کم آبی در کشور بسیار حاد شده است و سالهای آینده نسلهای بعدی را تحتالشعاع قرار خواهد داد. مشکلات حاد دیگری در کشور وجود دارد که بحرانهایی تدریجی هستند.
** ایده شما برای تحقق این ایده بر اساس شرایط کنونی کشور چیست؟
دعوت به ملاحظه مصالح ملی هم میتواند از جانب رهبران سیاسی، دولت، مجلس، بزرگان دو جناح سیاسی آغاز شود و هم از طرف رسانههایی که برد زیادی دارند مثل صداو سیما و رسانههای مجازی. شخصیتهای مرجع سیاسی و احزاب و گروهها میتوانند این خواسته را دنبال کنند. لحاظ کردن منافع ملی چیزی نیست که با خواست یک فرد و گروه محقق شود، باید به صورت شبکهای و در همه سطوح آغاز شود. همه باید در این راستا همدل شوند و مهم هم نیست که چه کسی این کار را شروع میکند. هر چقدر این کار دیر شروع شود به همان میزان جامعه متضرر میشود.
** برخی تشییع جنازه آیتالله هاشمی را به عنوان نمونه از بستر مساعد برای تحقق آشتی ملی در جامعه میدانند، نظر شما چیست؟
تشییع آقای هاشمی بستری را برای آشتی ملی فراهم نکرد، فقط اختلاف نظر و سلایق را مطرح کرد. چون شرایط عاطفی در فاجعه از دست دادن آقای هاشمی وجود داشت بستری برای رفتار مسالمت آمیزگروههای مختلف فراهم شد. لیکن خیلی قبول ندارم که اینطور گرد هم جمع شدنها میتواند بسترسازی آشتی ملی باشد. یکی از راههایی که بستر آشتی ملی را فراهم میکند این است که گروههای سیاسی وقتی کنار هم قرار میگیرند، نباید روی مسائل حساسیتزای یکدیگر تاکید کنند. باید بر مشترکات تمرکز کنند. باید حرفهایی آشتی جویانه زده شود.
**چه چهرهها و شخصیتهایی در دو جناح سیاسی هستند که میتوانند در این راه پیشقدم شوند؟
هر کسی که بیشتر مورد توجه افکار عمومی باشد میتواند در این زمینه کمک کند. قطعا حاکمیت اگر پشت این پروژه بایستد این کار سریعتر و قویتر پیش میرود.
اگر افرادی در بین بزرگان خواهان و موافق این رویکرد نباشند، به همان مقدار این پروژه عقب میافتد. اگر نظر مساعد همگانی نباشد میتواند نگاه به مصالح ملی تحتالشعاع قرار داده شود.
*منبع: روزنامه اعتماد، 1395.11.6