روزنامه آفتاب یزد در گزارشی، نوشت: حدود دو هفته است که دنیای سیاست ایران، هاشمی رفسنجانی یکی از مردان خود را از دست داده است. تصویری کلی کههاشمی از خود بهجا گذاشته، مردی مصلحتاندیش است که در طی زمان تغییراتی در اندیشه و رفتار خود بروز داده است.
در این گزارش می خوانیم: آلمان جزو اولین کشورهایی بود که از تجهیزات آتشنشانی ایران متعجب شده و به ابتدایی بودنش واکنش نشان داد. تجهیزاتی که متعلق به دهه 50 است و به روز نشده است. با این حال وقتی زنگ ماموریتشان به صدا در میآید، آتشنشانان از جان خود گذشته و بلافاصله خود را به حادثه میرسانند. آنها از جان خودشان گذشتهاند چراکه با چنین تجهیزات و آموزشهای اولیه به جنگ آتش میروند. آتشی که وقتی دامنش را میگستراند قهرمان و برایش فرقی نمیکند همه (حتی ساختمان پلاسکو) را در خود میبلعد.
هنوز داغ حادثه آتشسوزی ساختمان تولیدی در خیابان جمهوری سرد نشده بود که حادثه ساختمان پلاسکو داغی بر پیشانی مدیریت شهر گذاشت. با این تفاوت که این بار حادثه عمیقتر است. در حقیقت گستردگی این دو حادثه قابل مقایسه با هم نیستند و فقط از لحاظ نقره داغ شدن مدیریت شهری و شانه خالی کردنهاست که شباهت بینظیری به هم دارند.
** حادثه یک: خیابان جمهوری دیماه 1392
زنگ آتشنشانی به صدا درمیآید و آتشنشانان بلافاصله خود را به محل حادثه میرسانند. محل حادثه خیابان جمهوری است. خیابانی که به دلیل بافت قدیمیاش همیشه آبستن حوادث شهری و مامنی است برای خطرها و اتفاقات هولناک.
آتشنشانان در تلاشند محبوسشدگان در آتش را (از پنجره ساختمان در حال اشتعال) نجات دهند، اما تلاش آنها بیشتر از تجهیزاتی است که در اختیار دارند. نردبان خودروی آتشنشانی باز نمیشود و زنی که از پنجره آویزان شده و چشم امیدش به نردبان بسته آتشنشانان است میافتد و جان خود را از دست میدهد.
به محض آنکه زن میافتد نردبان آتشنشانی باز میشود. بعد از این جریان و به دلیل هجمه به آتشنشانی، مکاتبات آتشنشانی برای تعمیر و نگهداشت تجهیزات به شهرداری در اختیار رسانهها قرار میگیرد تا اذهان عمومی بدانند با وجود تلاش آتشنشانی، شهرداری حق نگهداشت تجهیزات را به شرکت مزبور نپرداخته و آن شرکت هم از تعمیر تجهیزات سرباز زده است. به همین راحتی جان یک شهروند دستمایه عدم مدیریت شد.
** حادثه دوم: خیابان جمهوری دی 1395
زنگ آتشنشانی به صدا درمیآید. این بار مقصد ساختمان 54 ساله پلاسکو است، اولین بلندمرتبه تهران. آتشنشانان خود را به این ساختمان میرسانند. بالاخره آتش دل پلاسکو با تلاشهای بیوقفه خاموش میشود. هنوز آتش نشانی اجازه ورود به کسبه را نداده بود اما کسبه با هر ترفندی شده خود را به گاوصندوقها و چکهایشان میرسانند. دوباره آتش شعله میگیرد و از پنجرههای ساختمان بیرون میآید. آتشنشانان برای مهارش تلاش میکنند اما ناگهان ساختمان فرو میریزد و صحنه ریزش ساختمانهای دوقلوی تجارت جهانی در یازده سپتامبر دوباره تکرار میشود. اما این بار این آتشنشانان هستند که سپر بلای شهروندان میشوند و کمرشان زیرآوار ساختمان 15 طبقه پلاسکو میشکند.
** شهرداری خواب بود!
هنوز عمق فاجعه بررسی نشده است. قالیباف مدیریت این حادثه را در دست میگیرد ولی این حادثه به همین راحتی مدیریت نمیشود. دولت هم میآید. هر کدام خبرهای خودشان را پخش میکنند. سازمان صدا و سیما گاه خبرهای خودش را هم تکذیب میکند. همه منتظرند ساعتهای دلهره و اضطراب تمام شود اما شهردار با خبری آب پاکی را روی دستشان میریزد. او اعلام میکند که آواربرداری پنج، شش روز طول میکشد. هر ثانیهای که میگذرد، امید زنده ماندن برخی از آتشنشانان و کسبه از دست میرود. هر لایهای که آواربرداری میشود شعلههای آتش از زیر آوارها زبانه میکشد.
حالا بعد از گذشت 5 روز جهنمی، منتقدان شهردار میگویند که «او فکر نمیکرد در این گرداب گرفتار شود.» آنها معتقدند: «شهردار میخواست بیاید و چند آتشنشان را به سرعت از زیر آوار بیرون بکشد و تبدیل شود به قهرمان شهر.»
اطرافیان شهردار هم نمینشینند تا هجمه انتقادات به سویشان روان شود. آنها فیلمی از نشست شهردار در شصتمین جلسه شورای شهر (به مدیریت مسجد جامعی در تاریخ هفتم اردیبهشت 93) منتشر میکنند. قالیباف در این فیلم اظهار میکند: «اگر ساختمانهای ناامن مانند پلاسکو را پلمب کند میگویند شهرداری چوب لای چرخ دولت گذاشته و در این وضعیت اقتصادی و اشتغال اقدام به بستن واحدهای تجاری کرده است. اگر هم این واحدها که اخطار گرفتهاند را پلمب نکند باز آتشسوزی میشود و 3 نفر فوت میکنند و میگویند شهرداری تو خواب بودی!»
روزهای اولی که ساختمان پلاسکو فروریخت، طرفداران قالیباف فقط تلاش جهادی شهرداری برای خاموش کردن آتش را برجسته کردند اما حالا که کارشناسان و برخی از اعضای شورای شهر تهران بر مقصر بودن شهرداری صحه گذاشتند، این طیف رویکرد خود را تغییر داده، و در دل شورای شهر و اعضای آن نیز رخنه کردند. برخی اعضای شورای شهر به حمایت از شهردار سوت بازی را برای انداختن توپ به زمین هرکسی جز شهردار به صدا درآوردند.
** توجیه عملکرد شهرداری
نائب رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر در گفتگو با آفتاب یزد میگوید: «نامهای به دادستانی زدیم تا تکلیف روشن شود، باید به همه سازههای ناایمن تا پایان فروردین مهلت داد که سازههایشان را ایمن کنند برای آنکه کسب و کارشان نزدیک عید کساد نشود اما بعد از آن اگر سازهها ایمن نشد آنها را پلمب کنند. قوه قضائیه و نیروی انتظامی هم به ما کمک کند. بالاخره باید وضعیت روشن شود و یک مسئول مشخص شود.
تندگویان با اشاره به تبصره 14 ماده 55 قانون شهرداری میگوید: «سه هزار ساختمان ناایمن در تهران داریم اگر شهرداری دنبال ایمن کردن آن باشد یک بودجه فوقالعاده هنگفتی نیاز دارد و بعد از ایمن سازی هم باید در دعوا با مالکان بیفتد و تا سالهای سال نتواند مطالباتش را وصول کند. این راهحل درستی نیست که مردم یک شهر به نفع مالکانی که حاضر به تبعیت از مقررات تبعیت نیستند عوارض پرداخت کنند. بهترین راه پلمب کردن آن ساختمان است. این بهترین فشاری است که میتوان به مالکیت آورد تا بیایند و تبعیت کنند. شهرداری میتوانست براساس این قانون به پلاسکو ورود پیدا کند و این یک ساختمان را ایمن کند، ولی امروز شاهد خراب شدن یک ساختمان دیگر در شهر بود.»
در جلسه شصتم شورای شهر که شهردار گفت نمیداند چه کند و از دستگاه نظارتی خود استمداد طلبید، برخی از اعضای شورای شهر گفتند که شهرداری باید جایی را در اختیار کسبه ساختمان پلاسکو قرار دهد تا آنها در مدت ایمنسازی ساختمان روزیشان دچار مشکل نشود و این هماهنگی بر عهده اداره ساماندهی مشاغل شهرداری بود که این روزها که تهران در سوگ آتشنشانان و برخی کسبه ساختمان پلاسکو نشسته است، فعالان شهرداری در این اداره هیچ حرفی نمیزنند و از دور خبرها را رصد میکنند. تندگویان با اشاره به این صحبت و این که تنها جایی که ضعف صد در صد شهرداری است، میگوید: «شهرداری ادارهای تحت عنوان ساماندهی مشاغل شهری دارد. این را قبول دارم که این اداره جزو نقاط ضعف اساسی شهرداری است. فقط نه اینجا بلکه در بازار تهران و رستههای مختلف ما با مشکل ساماندهی مشاغل شهری دست به گریبان هستیم. وقتی میخواهیم پروژه ساماندهی شهری مثل ناصرخسرو، ساختمان پلاسکو و ساختمانیهای ناایمن دیگر را شروع کنیم، با چالش روبه رو میشویم. من در مراحل مختلفی با شهرداری مکاتبه کردم و نسبت به خیلی از رستههای تجاری که بیمعنی شکل گرفتهاند هشدار دادهام.»
نائب رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر با اشاره به اینکه باید تمام نهادها برای ساماندهی ساختمانهای ناایمن همکاری لازم را داشته باشند، تاکید میکند: «اگر شهرداری میتواند فرار کند به دلیل این است که دستگاههای همکاری و هماهنگی لازم را نداشتند و این باعث شد که شهرداری بتواند عملکردش را توجیه کند.»
البته نمیتوان کتمان کرد که ایمنی کار بر عهده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است و این وزارتخانه هم در رسته مقصران حادثه ساختمان پلاسکو به حساب میآید، اما نباید اصل ماجرای «نبود اقدام به جای اخطار» پشت پرده سفسطه نگرانی برای اشتغال و معیشت ساکنان ساختمان پلاسکو، همراهی نکردن دولت و... پنهان شود.
تندگویان: پلمب واحدها بهترین فشاری است که میتوان به مالکیت آورد تا بیایند و تبعیت کنند. شهرداری میتوانست براساس این قانون به پلاسکو ورود پیدا کند و این یک ساختمان را ایمن کند، ولی امروز شاهد خراب شدن یک ساختمان دیگر در شهر بود
تندگویان: وقتی میخواهیم پروژه ساماندهی شهری مثل ناصرخسرو، ساختمان پلاسکو و ساختمانیهای ناایمن دیگر را شروع کنیم، با چالش روبه رو میشویم. من در مراحل مختلفی با شهرداری مکاتبه کردم و نسبت به خیلی از رستههای تجاری که بیمعنی شکل گرفتهاند، هشدار دادهام.
*منبع: روزنامه آفتاب یزد 1395.11.5