ابراهیم رها با بیان اینکه جدیترین مسائل را با لودگی مطرح میکنیم میگوید: در حوزه طنز در رسانههای رسمی به قدری محدودیت وجود دارد که مردم در فضای مجازی به دنبال عقدهگشایی هستند.
این طنزپرداز در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه نمیتواند اطلاعاتی از وجوه مثبت و منفی گردهماییها، شبهای شعر و جشنوارههای طنز بدهد اظهار کرد: در هیچکدام از گردهماییها و جشنوارهها و شبهای شعر شرکت نکردهام و خیلی اهل گروهها و دورهمنشینیها نیستم. کار من کتابت و نویسندگی است.
او با اشاره به اینکه از فروردین تا دیماه، ۱۰ جلد کتاب با ناشران مطرح منتشر کرده است افزود: فکر میکنم در تاریخ نشر ما این مسئله رکورد محسوب شود. ترجیح میدهم زمانم را برای نوشتن بگذارم تا شرکت در محافل، گعدهها و شبهای شعر. دوست دارم با مخاطبم از لابهلای اوراق کتابهایم ارتباط برقرار کنم. تأکید میکنم اینکه ۱۰ جلد کتاب از یک نویسنده در ۱۰ ماه منتشر شود یعنی انرژی و زمان خود را برای کاری که دوست دارد گذاشته است.
رها همچنین درباره تأثیر فضای مجازی بر طنز اظهار کرد: گمان میکنم در حوزه فضای سایبری بویژه درباره طنز اتفاقات خیلی ناخوشایندی دارد میافتد و یا اتفاقهای ناخوشایند خیلی بیشتر از اتفاقهای خوشایند است. ما سالها در ادبیات شفاهیمان با بیمبالاتی واژگان فارسی را هدر داده و نابود میکردیم. حالا با فراگیر شدن فضای سایبری این بیمبالاتی شفاهی را به بیمبالاتی کتبی تبدیل کردهایم و از واژگان بیبته، لغات هرز و کلمات خیلی محدود استفاده میکنیم. اینها همان فجایعی است که به نظر من دارد اتفاق میافتد.
او در ادامه افزود: کسی که این مسائل را وارد زبان ما کرده است خودمان هستیم؛ نه کار استکبار جهانی است و نه توطئه افسانهای از جای خاصی. گویی در فضای مجازی مهلتی پیدا کردهایم. با خودبامزهپنداری بیربط، بیتدیبری و کجسلیقگی در استخدام واژگان، فاتحه زبان فارسی و زبان طنز را به اشد درجه میخوانیم.
رها گفت: به پستهایی که میگذارند یا تصاویری که به اشتراک میگذارند دقت کنید. زیر تصاویر مینویسند «میترکی از خنده»، «منفجر میشی از خنده»، «ریسه میری در حد مرگ» یا مثلا «جنجالیترین اتقاق»، «خندهدارترین» و... ؛ همه را با «ترین» میآورند. نمیتوان برای همه اتفاقات گفت «ریسه میری از خنده»؛ کاملا مشخص است که به طنز ربطی ندارد و لودگی سخیف و دم دستی در آن وجود دارد.
او سپس یادآور شد: اتفاقاتی که در فضای سایبری در کشور ما افتاده تبعات خیلی سنگینی داشته و بیشترین آسیب را به طنز وارد کرده است. در متنی خواندم فراگیری فضای سایبری در دنیا ۴۸درصد و در ایران حدود ۸۰ درصد است و زمانی که ما ایرانیان برای اینترنت میگذاریم ۸ تا ۱۰ ساعت است. نوع تبادل اطلاعاتی که در آنجا وجود دارد و همچنین ادبیاتی که در آن حاکم است همه نشاندهنده این است که راه را درست نرفتهایم.
ابراهیم رها با اشاره به محدودیتهای تلویزیون در حوزه طنز، اظهار کرد: کسانی که در تلویزیون برنامه میسازند بخش زیادی ازخلاقیتشان به دلیل خطوط قرمز پررنگ مجال بروز پیدا نمیکند. اگر به کارشان از این منظر نگاه کنیم به نظرم تلاشی که برای ساخت برنامه و پخش آن انجام میدهند قابل قبول است. از کسانی که برنامه خوب میسازند سروش صحت است. تا آنجا که من اطلاع دارم سریال پربیننده «لیسانسهها» را دارد. دیگری رامبد جوان است که «خندوانه» را روی آنتن برده است. رامبد جوان را خیلی وقت است میشناسم و فکر میکنم خلاقیت، پتانسیل و توانایی لازم را دارد و میتواند کار خود را با موفقیت ادامه دهد.
او سپس درباره کارهای خودش با اشاره به اینکه از فروردین امسال تا کنون ۱۰ جلد کتاب از سوی ناشران مطرح منتشر کرده است، گفت: فروردینماه کتاب «یک چشم بههم زدن» در انتشارات مروارید منتشر شد. بعد از آن کتابهای «گیج»، « بد» و «زشت» را توسط انتشارت نگاه راهی بازار کردم. رمان «دری وری» در نشر چشمه منتشر شده است. بعد از آن کتاب «پسکوچه» که خیلی زمان برد و برایش خیلی زحمت کشیدم در انتشارات فرهنگ معاصر منتشر شد. این کتاب فرهنگ لغات فارسی به طنز است و برای هر کلمه فارسی یک طنز نوشتهام. کتاب حدود ۳۵۰ صفحه است که آذرماه امسال منتشر شد. بعد از آن، کتاب «از اون بالا کفتر میآیه» در انتشارات روزنه راهی بازار شد. همچنین دو کتاب «قصههای هزار و یک نصف شب» را در انتشارات نقش و نگار منتشر کردهام. کتاب «قورمهسبزی» هم در انتشارات روزنه زیر چاپ رفته است.
رها درباره مجموعه داستان تازه منتشرشده «قصههای هزار و یک نصف شب» گفت: این کتاب مجموعه داستان طنزی است که همه در نصف شب و در هواپیما اتفاق میافتد. جلد اول این کتاب شامل سه داستان و جلد دوم آن شامل پنج داستان است.
او درباره اینکه آیا این کتاب جلدهای دیگری نیز دارد یا خیر اظهار کرد: اگر این مجموعه با اقبال عمومی روبهرو شود و میزان فروشی را که مدنظر من است داشته باشد، نوشتنش را تا جایی که داستان کشش و پتانسیل لازم را داشته باشد و فکر کنم بامزه است و میتوان در آن ذوقی خرج کرد ادامه میدهم. اگر کتاب با اقبال مواجه شود در نمایشگاه کتاب دو جلد دیگر به آن اضافه میکنم.