کد خبر: ۹۱۵۱۰
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۹ - ۳۰ دی ۱۳۹۵ - 19 January 2017
«امروز عملا در ذهن جوانان این مساله شکل گرفته است که خانواده لزوما این نیست که ازدواج کنید و بچه دار شوید در حقیقت تعلق به خانواده سنتی را در ذهن جوانان تقلیل داده و این یک جریان فرهنگی بوده است؛ همچنین فیلم های ماهواره ها هم دست به دست هم داده است و این تغییرات و معضلات را به وجود آورده است.»
«علی ‌اردشیر انتظاری» جامعه‌شناس در گفت و گو با روزنامه همدلی می‌گوید که «امروز عملا در ذهن جوانان این مساله شکل گرفته است که خانواده لزوما این نیست که ازدواج کنید و بچه دار شوید در حقیقت تعلق به خانواده سنتی را در ذهن جوانان تقلیل داده و این یک جریان فرهنگی بوده است؛ همچنین فیلم های ماهواره ها هم دست به دست هم داده است و این تغییرات و معضلات را به وجود آورده است.»

در این گفت و گو می خوانیم: برخی فیلم‌ها ساختار خانواده را در ذهن مردم به هم ریختند و مشابه آن کارتون‌های متعددی ساخته شد و در کشور ما هم برخی از این فیلم و کارتون ها پخش شد؛ مثل فیلم اوشین با نام «سال های دور از خانه» بود، در این فیلم این دختر در خانه‌ای کار می‌کند و می‌شود دختر خانواده، سپس یک شرکتی تاسیس می‌کند و کسانی که آن‌جا کار می‌کنند، فرزندان او می‌شوند، در واقع نسبت‌های خونی با نسبت‌های اقتصادی جایگزین می‌شود، یا فیلم «حنا دختری در مزرعه»، حنا هر جا کار می‌کرد، دختر آن‌ها می‌شد یعنی رابطه خونی مبنای تشکیل خانواده نبود بلکه مبنای اقتصادی، مبنای تشکیل خانواده بود. یا مثلا «حاج زنبور عسل» دنبال مادرش می‌گردد و در قسمت آخر به مادرش می‌رسد، یعنی 99 قسمت بدون مادر توانسته زندگی کند و در قسمت آخر به مادرش می‌رسد! خیلی موارد دیگری از سریال‌های این‌چنینی هست که عملا تلاش می‌کند ساخت خانواده را اذهان عمومی به هم بریزد.

یک جامعه‌شناس به همدلی می‌گوید که «امروز عملا در ذهن جوانان این مساله شکل گرفته است که خانواده لزوما این نیست که ازدواج کنید و بچه دار شوید در حقیقت تعلق به خانواده سنتی را در ذهن جوانان تقلیل داده و این یک جریان فرهنگی بوده است؛ همچنین فیلم های ماهواره ها هم دست به دست هم داده است و این تغییرات و معضلات را به وجود آورده است.» علی ‌اردشیر انتظاری، تغییر رویکرد فیلمسازی، انجام فعالیت‌های مشترک خانوادگی، ایجاد فضاهای همسرگزینی، تحول در نظام آموزش و پرورش و تاسیس باشگاه‌های خانوادگی را از جمله پیش‌زمینه تحکیم بنیان خانواده دانسته و توضیح می‌دهد که «در جامعه‌ای که بی‌عدالتی وجود داشته باشد، همه چیز از جمله خانواده با مشکل و فروپاشی مواجه می‌شود.» 

او با اشاره به این موضوع که یکی از مشکلات اساسی که ما در جامعه امروز در ارتباط با خانواده داریم این است که ما تکلیف و نسبت‌مان را با مدرنیته مشخص نکردیم تصریح می‌کند: برخورد منفعلانه با پدیده‌های مدرن مشکلات فراوانی را برای خانواده‌ها ایجاد کرده است.
به عقیده این جامعه‌شناس، «در جامعه‌ای که بی عدالتی وجود داشته باشد، همه چیز از جمله خانواده را با مشکل و فروپاشی مواجه می‌کند؛ فقر، بیکاری، اعتیاد نتیجه گسترش بی‌عدالتی در جامعه است؛ نمی توانیم خانواده را در شرایط بی‌عدالتی تحکیم ببخشیم. عدالت در گردش اطلاعات، اقتصاد، جنسیت، دسترسی به امکانات و سایر مسایل باید به طور جد تحقق یابد و در این زمینه سیاست‌گذاری شود و در حقیقت تحقق عدالت درد مسئولان باشد، اما متاسفانه این چنین نیست چرا که عدالت هزینه دارد و نیازمند افراد شجاع و با ایمان است.»

ادامه گفت و گو با این جامعه شناس را می‌خوانید:
**بر اساس همه اسناد بالادستی نظام که در حال حاضر ساری و جاری هستند، خانواده مهم‌ترین رکن جامعه ایرانی است با این حال شاهد تضعیف بنیان خانواده به خصوص در میان جوانان هستیم، با این مشکل چگونه باید رو به‌رو شویم؟
ابتدا باید زمینه‌هایی که باعث تضعیف خانواده می‌شود را از بین برد. خانواده باید سلامت داشته باشد و برای این‌که سلامت داشته باشد، لازم است که اعضای خانواده این امکان را داشته باشند که به ایفای نقششان بپردازند یکی از مشکلات اساسی که ما در جامعه امروز در ارتباط با خانواده داریم این است که ما تکلیف و نسبت‌مان را با مدرنیته مشخص نکردیم و به نظر می‌رسد که بسیار منفعلانه نسبت به پدیده‌های مدرن برخورد می‌کنیم.

فضای اقتضایی مدرنیته این بود که صنعتی شویم و براساس تاثیر آن، خانواده شکلی هسته‌ای بیاید و همین اتفاق افتاد، حضور زن در جامعه و برابری طلبی و بحث‌هایی تحت‌عنوان مردسالاری، از غرب آمد و ما را منفعل کرد؛ تمام کسانی که در داخل کشور بودند، ندا سر دادند که می‌خواهیم با مردسالاری مبارزه کنیم و زن باید در جامعه و نقش‌های مختلف حضور پیدا کند؛ غافل از این‌که این مساله بسیار به خانواده لطمه وارد کرد.

**تغییر نقش مادر چقدر بر وضعیت فعلی جامعه تاثیرگذار بود؟
عملا بالای 65 درصد صندلی‌های دانشگاه ها را زنان اشغال کردند و این مساله نشان می‌دهد که منزلت مادری در جامعه ما تنزل پیدا کرده است. از نظر جامعه‌شناسی، افراد برای آن‌چه بسیار مهم است فکر، پول و وقت بیشتری صرف می‌کنند، این در حالی است که در جامعه امروز ما برای نقش مادری فکر و وقت کمتری صرف می‌شود و نشانه‌ای از پایین آمدن منزلت مادری در جامعه ما است، وقتی منزلت پایین آمد مردان هم اهتمام کمتری به امر مادری دارند لذا بنیان خانواده سست می‌شود. اگر سخن ما مبنی بر استحکام بنیان خانواده، جدی باشد و در حد شعار نباشد، یکی از راهکارهای تحکیم بنیان خانواده این است که شرایطی فراهم کنیم که زن بتواند نقش مادری را ایفا کند.

**منظور از شرایط چیست، دقیقا چه چیزی برای تحکیم بنیان خانواده لازم داریم و چه کسی باید آن را ایجاد کند؟
در مورد موضوع تشکیل خانواده این مساله محل تامل است که در جامعه ما به دلایل مختلف انگیزه‌های تشکیل خانواده تقلیل پیدا کرده و شرایط طوری شده که به خصوص در میان مردها تمایل به این‌که ازدواج کنند و تشکیل خانواده دهند و فرزند بیاورند، کم شده است؛ عوامل مختلفی در این تنزل انگیزه مشاهده می‌شود که یکی از آن‌ها بحث های اقتصادی است، منتهی فراتر از مسایل اقتصادی که به نظر من مهم‌تر است، درسی است که از طریق رسانه ها منتقل می‌شود.

**رسانه ملی چقدر در این حوزه مسئولیت دارد و چقدر به مسئولیتش عمل کرده است؟
ببینید، سریال‌های کارتونی که در دهه 60 پخش می‌شد، خانواده‌محور نبود یا ساختار خانوادگی تغییر یافته بود، سرانجام تاثیر خودش را گذاشت و امروز این تاثیر به منصه‌ظهور رسیده و در حقیقت انگیزه برای تشکیل خانواده تنزل پیدا کرده است. در جامعه صنعتی که متمرکز توده‌ای است، افراد در موقعیت‌های متمرکز کنار هم کار می‌کنند و خانواده دور از محل کار است، اما وقتی شبکه‌های اینترنتی و ارتباطی برقرار می‌شود دیگر نیازی نیست که افراد برای انجام کار افراد به بیرون از خانه بیایند لذا خانواده محل کار می‌شود و انسان‌ها براساس اقتضائات کاری کنار هم قرار می‌گیرند، خانواده می‌شود، همان خانواده‌ای که اقتضائات کاری ایجاد می‌کند و عملا اقتضائات خانواده تغییر می‌کند و در نتیجه شرایطی پیش می‌آید که تعلق به خانواده سنتی مانعی می‌شود برای اینکه سرمایه‌داری به بهره‌وری بالاتر برسد بنابراین آن را تضعیف می‌کند.

این اهتمام در تمام دنیا و در ایران نیز از طریق رسانه‌های بومی و غیره وجود دارد و خودش عملا توطئه‌هایی را حاصل کردند. در مقابل هم عده‌ای از روشنفکران فکر می‌کردند که اگر این حرف‌ها را بزنیم تئوری توهم توطئه است که این هم خودش توطئه‌ای است که کارساز شد. همه این‌ها دست به دست هم داد تا خانواده بنیان مستحکمی نداشته باشد.

**داشتید می‌گفتید که چه شرایطی برای تحکیم بنیان خانواده باید انجام شود، یکی مسئولیت رسانه‌ها بود، سایر بخش‌ها هم مسئولیت دارند؟
در جامعه امروز عملا سیاست‌گذاری اجتماعی شرایطی را فراهم نمی‌کند تا خانواده امکان فعالیت مشترک را داشته باشد؛ این درحالی است که خانواده برای استحکام نیازمند است که فعالیت مشترک داشته باشد و فعالیت مشترک انجام دهد، مثلا مدام بر فرزندآوری تاکید می‌کنیم، اما شرکت‌های خودروسازی در میان ماشین‌هایی که تولید می‌کنند، یک ماشین خانواده وجود ندارد، در آمریکا که مانند ما، ادعای خانواده ندارند، بسیار ماشین خانواده تولید می‌شود. همچنین در عرصه‌های دیگر اجتماعی و فرهنگی نیز امکاناتی که فراهم می‌کنیم، در حدی نیستند که خانواده و اعضای خانواده با هم فعالیت‌های مشترک انجام دهند و این امر به خانواده لطمه وارد کرده است لذا باید سیاست‌گذاری در راستای اصلاح چنین اموری صورت بگیرد.

یک مساله بسیار مهم در ارتباط با خانواده بحث همسرگزینی است، در جامعه ما همسرگزینی تقریبا تصادفی است، خصوصا در شهرهای بزرگ اصلا افراد یکدیگر را نمی‌شناسند و با واسطه همسر انتخاب می‌کنند یا به عبارتی ازدواج های تصادفی است؛ فاصله میان خواستگاری و مراسم عقد، یک الی دو ماه بیشتر نیست و فرصت آشنایی بسیار کم است، این افراد وارد خانواده می‌شوند و بعد از آن می‌فهمند که چقدر مشکلات دارند.

سازمان ها و ادارات می‌توانند باشگاه‌های خانوادگی راه بیندازند، این باشگاه ها در زمان شاه هم بوده و چند ماه یک بار برنامه‌ای داشتند و اعضای خانواده کارمندان این سازمان‌ها کنار هم قرار می‌گرفتند و فضای برای انتخاب همسر به وجود می‌آمد؛ البته این باشگاه‌ها فقط کارکرد همسرگزینی ندارد همین که خانواده در یک موقعیتی قرار می‌گیرد و تفریح می کند به تحکیم بنیان خانواده هم کمک می‌شود.

**نهادهای حاکمیتی مانند آموزش و پرورش چه مسئولیتی در این زمینه دارند و چقدر به آن عمل کرده‌اند؟
نظام آموزش و پرورش نه تنها در زمینه ازدواج بلکه در هیچ زمینه‌ای خوب عمل نمی‌کند؛ البته آموزش‌هایی در مورد خانواده دارند ولی آن‌ها کفایت ندارد، باید به دانش‌آموزان به عنوان پدر و مادر آینده نگاه کنیم و نکات لازم را به آنان آموزش دهیم، اگر درست آموزش می‌دادیم، مشکلاتی که امروز وجود دارد، به وجود نمی‌آمد، حتما در نظام تعلیم و تربیت باید تدابیری پیش‌بینی شود که نوجوانان آمادگی همسرگزینی مناسبی داشته باشند تا به خوبی به ایفای وظایف خود بپردازند، عملا نظام آموزش و پرورش بچه‌ها را تشنه مدرک می‌کند تا بعد از دبیرستان که فارغ‌التحصیل شدند، تلاش برای رفتن به دانشگاه را شروع کنند؛ البته این موضوع بیشتر درخصوص دختران صدق می‌کند؛ آموزش و پرورش انگیزه تحصیلی در میان پسران را از بین می‌برد؛ در مدارس پسرانه به دلیل نارضایتی شغلی معلمان مرد، عملا انگیزه ادامه تحصیل در میان پسران کور می‌شود و به همین دلیل هم رغبت پسران برای این‌که به دانشگاه بیایند، کمتر است. 

البته مسایل سربازی هم در بی‌انگیزگی پسران بی‌تاثیر نیست. هر از گاهی صحبت از تحول در آموزش و پرورش می‌کنیم، اما در مسیر این تحول هم راهی اشتباه را طی کردیم؛ آن‌چه را که تحول می‌دانیم، تحول بنیادین نیست بلکه یکسری اقدامات را تغییر می‌دهیم و می‌گوییم تحول ایجاد کردیم.

در جامعه فعلی شرایطی نداریم که عده‌ای تدبیر کنند و تدبیر آنان از مسایل سیاسی فراتر رود، گاهی حرف‌ها در اقتضائات قدرت است و همین مسایل نمی‌گذارد کار اساسی انجام شود. حل معضلات خانواده و تحکیم آن کار پیچیده‌ای نیست و مسیر کاملا مشخص است.

منبع: روزنامه همدلی، 1395.10.30 
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: