امروزه «سواد رسانهای» اهمیتی ویژه در مباحث ارتباطی و رسانهای یافته و صحبتها همه حول اهمیت آموزش آن به مخاطبان است؛ آموزشی که میتواند از سنین کودکی و توسط خانوادهها شروع شده و بعدها در نهادهای آموزش رسمی و مدرسهها تا دانشگاه ادامه پیدا کند.
در یادداشت روزنامه جام جم که به قلم محمدمهدی فرقانی استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی منتشر شد، می خوانیم: مخاطب امروز که اینقدر در معرض پیامهای درست و غلط رسانههای گوناگون قرار گرفته است، باید بتواند با کمک سواد رسانهای این دانش را پیدا کند که خبر درست از نادرست و محتوای صحیح از غیرصحیح را کشف و به منابع معتبر اطمینان کند.
البته رسانه ها خود هم میتوانند آموزش هایی را دربر داشته باشند و طریقه آگاهی یافتن از محتواهای درست را به دریافت کنندگان پیامهایشان بیاموزند. بعضی اوقات نمودهایی از این قضیه را در فضاهای مجازی میبینیم. مثلا کانالی اعلام میکند که فلان کانال دیگر متعلق به فلان جریان و جناح است و از انتشار مطالب خود چنین هدفی را دنبال میکند.
نمونه های این بحث زیادند و مثال هایی را از آن در فضاهای گوناگون میتوان دید. تکرار چندباره چنین رویکرد و حرکتی باعث میشود که مخاطب در اعتماد به برخی پیامها تردید کند؛ خوانش های دیگر از آن پیام را هم پیدا کرده و میانشان مقایسهای انجام بدهد و درنهایت، از برخی شتابزدگیها در نتیجهگیریهایش بکاهد و به شناختی صحیحتر از موضوعات دست پیدا کند. خوشبختانه امروزه نمونههای قابل توجهی از این نوع رفتار را در شبکههای اجتماعی میبینیم و تداومش میتواند اتفاق خوبی باشد؛ حرکتی که بهتر است در رادیو، تلویزیون، مطبوعات و به طور کل در دیگر رسانههای رسمی ما هم به شکلی جدی ادامه یابد.
شرط اصلی ای که میتواند موجب شود رسانهای سواد رسانهای را به مخاطبانش بدرستی آموزش دهد، این است که در وهله اول خود آن رسانه برای مخاطبانش مورد اعتماد و اطمینان باشد و از پیام موردنظر و آموزشش رویکردی منفعتطلبانه را دنبال نکند. اگر مردم به چنین باور و اطمینانی به رسانهای نرسند، نتیجه این است که حتی پیامهای صادقانه آن رسانه را هم با دیدهای سیاسی و غیر واقع بینانه تفسیر خواهند کرد. اول باید ببینیم که خود آن رسانه در عمل چقدر به آنچه میگوید پایبند است و به آن اعتقاد دارد وگرنه که امروز تمام رسانههای معتبر و حتی بینالمللی هرکدام به نوبه خود کارکردی ایدئولوژیک داشته و از رسانههای مرتبط با کشورهای غربی گرفته تا رسانههای شرقی و خاورمیانهای و... اهداف موردنظر خودشان را از انتشار پیامها دنبال میکنند؛ هرچند شدت و غلظت این پیامها در رسانههای گوناگون متفاوت است.
رسانهها به طور بالقوه ابزارهایی ایدئولوژیک هستند و کارکرد اصلیشان هم همین است، اما در عین حال باید بتوانند منبعی برای اعتماد عمومی محسوب شوند و توجه و اطمینان مخاطبان را به خود جلب کنند؛ کارکردی که به واقع تأثیری بیتردید دارد.
*منبع: روزنامه جام جم، 1395.10.27