روزنامه وقایع اتفاقیه با انتشار گفت وگویی با کارشناسان می نویسد: دو روز از فوت آیتالله هاشمیرفسنجانی میگذرد اما برخلاف انتظار مردمی که از حرفهای در گوشیشان، نگرانی از چندوچون آینده اقتصاد ایران میریزد، واکنشها چندان هیجانی نبوده است؛ شاید اقتصاد هم مثل مردم بهتزده شده باشد.
در ادامه می خوانیم: گزارشها نشان میدهند جدای از وقفهای که با تعطیلی روز سهشنبه در بازارهای کشور به وجود آمد، براساس برآوردها حداقل تا پایان هفته، بازارهای ارز، طلا، سکه و بازار بورس، تکاپوی چندانی نخواهند داشت. کارشناسان بازار میگویند: قرار نیست اتفاق غیرقابل پیشبینیای در این بازارها بیفتد زیرا این روزها بیش از هر زمان دیگری، بهطور 6 دانگ حواس بانک مرکزی بر کنترل بازار ارز متمرکز شده و آنطور که شاخصها روایت میکنند، بازار سرمایه هم در این چند روز سیگنال منفی دریافت نکرده است. روز یکشنبه، شاخص کل بورس اوراق بهادار کاهش 223 واحدی را تجربه کرد که نسبت به روزهای گذشته با نوسان کمتری همراه بوده است. قیمت دلار در بازار آزاد ارز هم به حدود سه هزارو 800 تومان رسید. روزهای پیش، نرخ دلار به سه هزار و 950 تومان هم رسیده بود.
هرچند به گفته تحلیلگران و صاحبنظران اقتصادی قرار نیست در کوتاهمدت، شوک قابل لمس و ناگهانیای به این بازارها وارد شود. آنها درعینحال میگویند: در ایران سیاست، یکی از متغیرهای اصلی در اقتصاد است؛ فقدان آیتالله هاشمیرفسنجانی میتواند در میانمدت، نوسانات شدیدی در حوزه سیاست داخلی و خارجی را به همراه داشته باشد و از این نظر، تأثیر خود را بر کلان اقتصاد خواهد گذاشت به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران اقتصاد، دوران سازندگی، عصر خردگرایی در اقتصاد ایران بود؛ این را علی حاتمییزد در گفتوگو باخبرآنلاین گفته است. حاتمییزد درباره شاخصههای اقتصادی دوران ریاستجمهوری مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی، اینطور گفته است: «سازندگی در آن دوران با خردگرایی و تعقل همراه بود و با تأکید او، از رفتارها و تصمیمات احساسی و بدون فکر پرهیز میشد.»
** مردم چه میگویند؟
اما مردمی که خیلیهاشان از متغیرهای اقتصادی، فقط بالا و پایینشدن قیمتها را براساس پول توی جیبشان رصد میکنند، از اوضاعی که بهصورت ناگهانی پیش آمد، نگران هستند؛ بهویژه قدیمیترها که دوران جنگ و وضعیت اقتصادی مردم ایران را پس از این دوران به خوبی به یاد دارند. آقایی مسن، حدود 60 ساله، دیروز در مراسم خاکسپاری مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی میگفت: نمیگویم شرایط ما با دوران جنگ یکی است اما هاشمی کسی بود که از پس آن دوران به خوبی برآمد. کاری ندارم که بعضیها میگویند همهچیز کوپنی شده بود، مردم برای خرید یک کیلو قند و شکر باید ساعتها توی صف میمانند، اگر این وضعیت اتفاق نمیافتاد، وضعیتمان از جنگ هشت ساله هم بدتر میشد.» او این را گفت و به دنبال جمعیت روانه شد. دهه شصتیها هم تقریبا همین حرفها را میزنند. آقایی که متولد سال 57 بود، درست همسن انقلاب، نظرش این بود: شاید خیلی سیاستهای اقتصادی در کشور بنا شده که بتواند آینده اقتصادی کشور را تأمین کند، برجام هم هست اما بودن آیتالله، قوتی برای قلب تپنده اقتصاد ایران بود.» مادربزرگها هم غصهدار بودند و به همین دلایل مشابه میگویند خدا رحمتش کند؛ در بدترین دوران، وضعیت خوبی داشتیم، انشاءالله که از این به بعد هم همین است.» نوجوانها و جوانترها هم از ابهامی که در آن قرار گرفتهاند، هراس دارند هم ازدستدادن شخصیت بزرگی مثل آیتالله هاشمیرفسنجانی برایشان دردناک بود و هم تصوری از آینده ندارند. آنها سکوت کرده بودند و هیچ چیزی نمیگفتند و فقط به سؤالها با تکاندادن سر به علامت تأسف جواب دادند.
** باید به آینده دلگرم بود
اسدالله عسگراولادی رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین
فقدان آقای هاشمی برای ایران، ضایعهای انکارناشدنی است. بزرگی غم ازدستدادن ایشان، البته جدای از پیونددادن حضور ایشان با اقتصاد بوده که سالها درباره آن اظهارنظرهای متفاوتی شنیده شده است. ایشان، فردی مبارز و خستگیناپذیر و باعث دلگرمی ایران بودند. نگرانی مردم و حتی برخی مسئولان درباره اثرات منفی فقدان مرحوم هاشمیرفسنجانی بر اقتصاد ایران و حتی روابط سیاست داخلی و خارجی و بینالملل بهخوبی قابل درک بوده زیرا ما کاملا ناگهانی ایشان را از دست دادیم اما لازم است بدانیم با تکیه بر رهنمودهای رهبری و عمل به توصیههای اقتصاد مقاومتی میتوان بنایی را در اقتصاد ایران ساخت که تندبادهای روزگار قادر به تخریب آن نباشد. رسیدن ایران به اقتصادی باشکوه، همچنین از مهمترین اهداف آیتالله بود و میتوان راه ایشان را ادامه داد. به عقیده من، شیوه عملکرد ایشان باید چراغ راه همه رؤسایجمهوری باشد. ما باید دست به دست هم دهیم و با شکوفاسازی اقتصاد ایران هم از سیاستهای اقتصادی آن مرحوم پیروی کرده باشیم و هم آنکه جایگاه خود را در دنیا به دست آوریم.
** نادیده گرفتن سیاستهای هاشمی، بیسلیقگی است
سیدحمید حسینی فعال اقتصادی
آیتالله هاشمیرفسنجانی، کار خود را در اقتصاد ایران تمام کرد؛ ازاینرو، برای من قابلقبول نیست که با فقدان این مرد بزرگ، اندیشههای اقتصادی او هم از بین برود که اگر این اتفاق بیفتد، نهایت بیسلیقگی ماست. بیجهت نیست که لقب «سردار سازندگی» به آقای هاشمی داده شد. کسانی که اقتصاد ایران در دوران بعد از جنگ در خاطرشان هست، او چه فعالیتهای ارزندهای را دراینزمینه انجام داد؛ در سالهای 60 و درست زمانی که تفکر چپ بر اقتصاد ایران حاکم بود، آقای هاشمی، سنگبنای بازار بورس را بنا کرد. در آن زمان خیلیها این بازار را بیشباهت با قمار نمیدانستند ولی حالا میبینیم که رونق بازار بورس، اصلیترین چرخ رونق اقتصاد کشور است. فعالیتهایی که امروز در عسلویه در حوزه نفت و گاز کشور انجام میشود، میراث هشتساله ریاستجمهوری مرحوم هاشمی است و خیلی فعالیتهای اقتصادی دیگری که از حوصله این مصاحبه خارج است. باید این نکته را هم اضافه کنم که آقای هاشمی در دوران ریاستجمهوری خود بسیار مدبر و سختگیر بودند زیرا او هم فقیهی اقتصاددان بود و هم شجاع. وزرای او میدانستند اگر درباره پروژهای گزارشی اشتباه یا با کموکاست به ایشان ارائه دهند، حتما در دردسرخواهند افتاد. من ایشان را از نزدیک میشناختم و میدانم او هر بنایی را در اقتصاد ایران میگذاشت، مانند بچههای خود به این سیاستها عشق میورزید و برای بالندگی ایران بزرگ تلاش میکرد. باید برجام و دستاوردهایش به احترام کسی که سالها برای بهبود روابط خارجی ایران با دیگر کشورها تلاش کرد، حفظ شود.
** اقتصاد ما از سیاست تأثیر میگیرد
حمیدرضا میرمعینی کارشناس ارشد بازار سرمایه
بازارهای کشور هنوز در غم از دست دادن آیتالله هاشمیرفسنجانی هستند. بهت این بازارها باعث شده تا امروز رفتارهای هیجانی، بازار سرمایه را تهدید نکند. هرچند تصور نمیکنم، قرار باشد بازار واکنشی غیرمنطقی به این فقدان نشان دهد. باید منتظر ماند و دید آینده برای ایران چه میخواهد. تجربه ثابت کرده است در ایران سیاست، بیش از هر متغیری بر اقتصاد ایران تأثیرگذار است. با این توضیح، حداقل تا پایان امسال رخدادی غیرعادی در بازار سرمایه کشور رخ نخواهد داد؛ مگر آنکه یکی، دو ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری، ورق برای ایران برگردد. سرمایهگذاران باید به این موضوع واقف باشند که هر رویدادی در روزهای آینده، مبنیبر افت یا رشد شاخصها رخ داد، براساس متغیرهای بازار سرمایه ازجمله عرضه و تقاضاست و نباید رخدادی غیرعادی تلقی شود. باید دید دولت یازدهم چگونه میتواند هیجان مردم را کنترل کرده و اجازه ندهد بار دیگر اقتصاد ایران از سیاست تأثیر بگیرد؛ اگرچه غم ازدستدادن بزرگمردی مانند مرحوم هاشمیرفسنجانی برای اقتصاددانان و سیاستگذاران ایران بسیار دردآور است.
*منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه، 1395.10.22