روزنامه شهروند در گزارشی نوشت: فیلم «کاناپه» ساخته کیانوش عیاری از جشنواره فیلم فجر کنار گذاشته شد. این خبر هرچند کنش و واکنشهایی میان اهالی سینما داشت و مواضعی «علیه» و «له» آن گرفته شد، اما مطابق آنچه عیاری گفته، خودش انتظار این موضوع را داشته و این اقدام دور از ذهن برایش نبوده است.
در این گزارش می خوانیم: موضوع اصلی که باعث حذف «کاناپه» ازجشنواره فیلم فجر شده و هیچ بعید نیست به توقیف فیلم بینجامد، موضوعی قدیمی و در اصل معضلی است که سینمای ایران، سالهاست با آن دستوپنجه نرم میکند.
کارگردانهای ایرانی سالهاست درصدد پیداکردن راهی هستند که به واسطه آن، بتوان ارتباط بین محارم را نشان دهند. راهی که بشود مادر و فرزند یا زن و شوهر از دیگرانی مثل همسایه، تشخیص داده شود و ارتباطی که درمیان جامعه هست، اما درسینمای ایران سالهاست بهعنوان عنصر مفقوده خود را نشان میدهد، به تصویر کشیده شود. «کاناپه» فیلمی که درآن محارم به صورت طبیعی درکنار هم ظاهر شدهاند، حالا محملی شده تا موضوعی قدیمی اما اساسی، دوباره درسینمای ایران مطرح شود و هرکس از ظن خود این موضوع را به مداقه بنشیند.
**یک معضل، یک واقعیت
زمانی که خبرحذف «کاناپه» از جشنواره فجر منتشر شد، برنامه هفت، بخشی را به این موضوع اختصاص داد. بهروز افخمی، مجری هفت درباره دلایل حذف این فیلم از دبیر جشنواره سوال کرد و او پاسخ داد که حذف فیلم عیاری، به مراجعی بالاتر از جشنواره ارتباط دارد و درسطحی نیست که ما بخواهیم درباره آن، تصمیم بگیریم. محمد حیدری هرچند توضیح بیشتری درباره این فیلم و محتوایش نداد، اما مسئولیت حذف فیلم را هم نپذیرفت. مطابق آنچه خود عیاری گفته، انتظار داشته است که این فیلم ازجشنواره حذف شود: «من از ابتدا میدانستم که این فیلم برای بخش جایزه انتخاب نخواهد شد، زیرا بازیگران خانم ما دراین فیلم روسری به سر ندارند، در «کاناپه» ٦ بازیگر خانم ایفای نقش کردهاند که همه آنها موهایشان را با نمره چهار کوتاه کردند. تمام سکانسهای فیلم این خانمها با کلاهگیس هستند و پوشش خاصی ندارند.» مطابق این گفتهها به نظر میرسد عیاری، شیوهای را به کار برده تا بتواند ارتباط منطقی بین محارم را نشان دهد. شیوهای که پیش از این هم درسینمای ایران به کار گرفته شده و حرف و حدیثهایی که درباره این فیلم مطرح شده را، درپی نداشته است.
بعید است مخاطب، سریال «یوسف پیامبر» ساخته مرحوم فرجالله سلحشور را از یاد برده باشد. سریالی که زنان حاضر درفیلم، همه کلاهگیس به سر دارند و از سیمای جمهوری اسلامی ایران هم پخش شد و نهتنها حرف و حدیثی درپی نداشت بلکه کارگردانش مورد تقدیر هم قرار گرفت. اقدامی که سلحشور انجام داده و پیش از او نیز دیگرانی بودهاند که شیوههایی مشابه یا ابتکاری برای نشاندادن «واقعیت» به کار بردهاند، موضوعی است درمتن «فلسفه سینما». فلسفهای که هنر سینما را دارای ویژگیای خاص میداند و میگوید: «سینما ویژگی خاصی درمیان هنرهای مکانی- زمانی دارد و آن، احساس روبهرویی بیواسطه با واقعیت است». حسن بلخاری، چند سال پیش درکلاس «فلسفه سینما» این را میگفت که سینما آمده است تا هرچه بیشتر «واقعیت» را نشان دهد. بهویژه درفیلمهایی که نگاه رئالیستی دارند، باید «واقعیت» آنطور که هست، به تصویر کشیده شود. برای همین است که جلوههای ویژه به کمک میآید تا فاصله بین تصویر و واقعیت از میان برود.
درسینمای ایران نیز بارها و بارها تلاش شده تا چنین رویهای انجام شود اما همیشه مشکلاتی بوده که فیلمهای ایرانی را غیرقابل باور ساخته است. مشکلاتی مانند اینکه مادر نمیتواند فرزند خود را لمس کند یا همسر جلوی شوهرش با چادر و چاقچور است. خانمی درخانه هنگام خواب، روسری به سر دارد و... درسینمای ایران سالهای سال این ایراد وجود داشته و دارد. ایرادی اساسی که کارگردانان سعی کردهاند بتوانند به شیوهای آن را رفع کنند. حالا کیانوش عیاری با فیلم «کاناپه» این اقدام را انجام داده تا فیلمش باورپذیرتر باشد و گفته است؛ دیگر حاضر نیست فیلمی بسازد که خانمها درمنزل یا درحضور محارم، روسری به سر داشته باشند. اقدامی که عیاری انجام داده، البته سوابق طولانی درسینمای ایران دارد.
**ابتکار برای باورپذیری
سینما، بهویژه آنجا که بیان رئالیستی را برای روایت ماجرا انتخاب میکند، باید باورپذیر باشد. کارگردانان ایران با توجه به محدودیت موجود همیشه سعی کردهاند، باورپذیری را به مدد برخی ابتکارات درفیلمهای خود رعایت کنند. مرور برساختههای گذشته تا آنجا که بضاعت اجازه داده، یافتههایی به دست داده است.
هامون: فیلم هامون از ساختههای داریوش مهرجویی سعی کرده است تا با ابتکاری خاص، مواجهه زن و شوهر در منزل را باورپذیر کند. درصحنههای داخلی این فیلم، بیتا فرهی که نقش همسر حمید هامون را بازی میکند، درحضور همسرش همیشه با حوله حمام حاضر میشود تا مخاطب از خودش نپرسد، این چه زنی است که درخلوت خود هنگام حضور شوهرش روسری به سر دارد.
آسمان محبوب: دراین فیلم که ساخته داریوش مهرجویی است، لیلا حاتمی و علی مصفا حاضر هستند. دو بازیگری که همه نسب آن دو با هم را میدانند. علی مصفا که نقش پزشک را دارد، درصحنههایی از فیلم برای معاینه بیمار که لیلا حاتمی نقش را ایفا میکند، دستش را در دست خود میگیرد و در ادامه معاینه او را لمس میکند.
جدایی نادر از سیمین: دراین فیلم، مستخدمی که برای نگهداری از پدر مبتلا به آلزایمر، استخدام شده، برای کسب تکلیف درباره لمس بیمار، از دفتر مرجع تقلید خود استفتا میکند و مجوز میگیرد.
بچههای بد: علیرضا داوودنژاد دراین فیلم که دو بازیگر اصلی دارد، از رضا داوودنژاد و زهرا داوودنژاد دو فرزند خود استفاده کرده است. دراین فیلم زهرا داوودنژاد با سری تراشیده دربرخی از صحنههای فیلم حاضر میشود.
بوی بهشت: دراین فیلم، امین حیایی با همسرش نیلوفر خوشخلق، همبازی است. خوشخلق درصحنههایی از این فیلم با سری تراشیده جلوی دوربین ظاهر میشود.
کفشهایم کو: درآغاز این فیلم جملهای روی پرده سینما خودنمایی میکند: «دستهای زنی که رضا کیانیان آنها را لمس میکند، دستان همسرش هستند».
استراحت مطلق: این فیلم سینمایی پس از تولید با اصلاحاتی ازسوی وزارت ارشاد مواجه شد. کارگردان قبل از جشنواره فیلم فجر آن سال، درنشستی با اعتراض به حذف فیلم از جشنواره گفت که فیلم با اصلاحاتی مواجه شده است و نمیتواند یک دقیقه از فیلم را کم کند. بعد از آن مشخص شد، فیلم به دلیل زمان کوتاهش امکان کوتاهشدن ندارد اما اصلاحات بهگونهای است که باید انجام شود و زمان فیلم با این اصلاحات کم خواهد شد. پس ازجشنواره فیلم فجر، کاهانی کارگردان این فیلم، برای اینکه اکران را از دست ندهد، بخشی از اصلاحاتی که ازسوی ارشاد خواسته شده بود را انجام داد. اصلاحات شامل برخوردهای بدنی درفیلم بود که کاهانی در ابتدای فیلم این نکته را متذکر شد رضا عطاران به همراه همسرش دراین فیلم به ایفای نقش میپردازد.
خوابم میاد: ابتکاری که دراین فیلم وجود دارد، استفاده از مرد به جای زن است. زن پیری که اکبرعبدی نقش آن (مادر رضا عطاران) را بازی کرده است. به احتمال زیاد یکی از دلایل انتخاب اکبر عبدی بهعنوان مادر رضا عطاران این است که با حضور این بازیگر بهعنوان زن، امکان لمس و در آغوش گرفتن رضا عطاران و زندهیاد ناصر گیتیجاه (شوهر) به وجود آید.
موارد دیگری از این نوع ابتکارها برای باورپذیرشدن فیلمها وجود دارد، اما مهمترین موضوع دراین میان نظر فقها و مراجع دینی است، بهویژه برای فیلم کاناپه که زنان درآن با کلاهگیس حاضر شدهاند. با شناختی که از مرحوم فرجالله سلحشور وجود دارد، بهطور قطع او نظر مراجع دینی را درباره استفاده از کلاهگیس پرسیده است. شاید کیانوش عیاری هم به اعتبار وجود سابقهای مانند «یوسف پیامبر» از این ابتکار استفاده کرده باشد. مطابق یافتهها، مراجع دینی درباره استفاده از کلاهگیس دونظر دارند که در ادامه میآید. یکی از این نظرها باعث شده بود، در زمان حکومت پهلوی برخی از خانوادههای مذهبی که ارتباطات اجتماعی زیادی داشتند، از آن استفاده کرده و دربرخی از اجتماعات با کلاهگیس حاضر شوند. برخی از معلمها در زمان پهلوی از کلاهگیس استفاده میکردند که تعداد زیادی از آنها اکنون نیز درقید حیات هستند.
**نظرات برخی مراجع درباره استفاده از کلاهگیس درفیلمها و سریالها
آیتالله خامنهای: کلاهگیس حکم موی سر را ندارد لکن اگر زینت محسوب شود یا موجب جلب توجه نامحرم گردد، باید نزد نامحرم پوشانده شود.
آیتالله بهجت: از کلاهگیسی استفاده کنند که مصداق زینت نباشد.
آیتالله تبریزی: اگر درتهیه فیلم، اختلاط مرد و زن به نحوی باشد که موجب تحریک شهوانی است، جایز نیست؛ چه با کلاهگیس باشد یا نباشد.
آیتالله سیستانی: مطلقا جایز است ولی اگر زینت به حساب بیاید، باید بپوشاند.
آیتالله فاضللنکرانی: درست است که برای موی سر زن میتواند پوشش باشد ولی پوست صورت و گردن را نمیپوشاند که آنها نیز باید از نامحرم پوشیده شود.
آیتالله مکارمشیرازی: جز درموارد ضرورت جایز نیست.
آیتالله وحید خراسانی: چنانچه کلاهگیس مصنوعی یا موی مصنوعی بر سر زن باشد، واجب است آن را از نامحرم بپوشاند و نگاهکردن به آن هنگامی که بر سر زن است، جایز نیست.
آیتالله علویگرگانی: اگر موجب نگاه مرد نامحرم به صورت یا گردن زن و امثال آن شود یا اگر موجب لذت مرد شود، جایز نیست.
*منبع: روزنامه شهروند 1395.10.20