روزنامه تعادل با انتشار گفت وگویی با علامیرمحمد صادقی نایب رییس اتاق بازرگانی درباره بیمارستان بازرگانان و واگذاری بیمارستان به هیاتی از بازرگانان نیکوکار می نویسد: از نسل اول اتاق بازرگانی پس از انقلاب تعداد بسیار اندکی باقی ماندهاند. هیاتی که به دستور امام (ره) هدایت اتاق بازرگانی را در ابتدای انقلاب بر عهده گرفت امروز تعداد کمی حضور دارند و از همین تعداد کم تنها دو نفر در اتاق بازرگانی تهران هنوز حضور دارند.
در ادامه این گفت وگو آمده است: یکی از این دو نفر علامیرمحمدصادقی است که تاکنون سابقه 7 دوره حضور در هیات رییسه اتاق بازرگانی ایران را در کارنامه دارد و در این دوره نیز مانند 35 سال گذشته در هیات رییسه اتاق تهران حضور دارد. به همین دلیل برای بررسی اتفاقات و خاطرات اتاق همیشه میتوان روی حافظه قوی وی حساب کرد. ماجرای بازگشت بیمارستان بازرگانان به اتاق تهران بهانهیی بود که چند دقیقهیی پای صحبتهای نایب رییس کهنهکار اتاق بازرگانی بنشینیم و از خاطرات وی از این بیمارستان و برنامههای آتی اتاق بازرگانی ایران را در این خصوص جویا شویم.
** بیایید بحث را از زمان انتقال این بیمارستان به کمیته امداد شروع کنیم. اصولا چه شد که این بیمارستان را به کمیته امداد منتقل کردید؟
ماجرای بیمارستان بازرگانان به روزهای اول انقلاب بازمیگردد. زمانی که در ابتدای انقلاب امام خمینی(ره) دستور داد هیاتی که من هم عضوی از آن بودم مدیریت اتاق بازرگانی، صنایع و معادن را در دست گیرد ما نخستین کارمان جمع کردن اسناد و مدارک در اتاق بازرگانی سپس بررسی ابواب جمعی اتاق بود. در آن زمان متوجه شدیم که یکی از اموال اتاق بازرگانی بیمارستان بازرگانان است که پیش از انقلاب به کمک چند خیر عضو اتاق بازرگانی شکل گرفته بود ولی در همان زمان با وجود آنکه خیریهیی آن بیمارستان را اداره میکرد اما مالکیت آن در اختیار اتاق بازرگانی بود. بر همین اساس به سراغ این بیمارستان رفتیم ولی متوجه شدیم در غفلت ما و شلوغیهای اول انقلاب وزارت بهداشت وقت این بیمارستان را تحت مدیریت خود درآورده است.
** اگر وزارت بهداشت علاقه داشت بیمارستان را اداره کند چرا آن را در اختیار این وزارتخانه قرار ندادید؟
مشکل اصلی این بود که وزارت بهداشت به جای بازسازی و تقویت این بیمارستان از آن به عنوان انبار ضایعات استفاده میکرد و کالاهای اضافه خود را در این بیمارستان قرار داده بود. در کنار بیمارستان نیز یک درمانگاه کوچک وجود داشت اما وضعیت بیمارستان اصلا مناسب نبود. البته باید قبول کرد که شرایط اول انقلاب بود. اما مساله این است که این بیمارستان به اتاق بازرگانی وقف شده بود و لازم بود نیت واقفین اجرا شود و ما هم به عنوان مسوولان اتاق این حق را بر گردن خود میدیدیم. به همین دلیل بیمارستان را پس گرفتیم و برای بازسازی و فعال شدن بیمارستان اقدام شد. در آن زمان چند عضو اتاق متولی شدند و هزینهها را قبول کردند و خود اتاق نیز مبلغی را تقبل کرد و بیمارستان مجددا دایر شد. در حقیقت ما اعضای اتاقی را که علاقه به کار خیر داشتند، تشویق کردیم که در این بیمارستان سرمایهگذاری کنند و جلساتی نیز در این بیمارستان برگزار شد.
** ماجرای واگذاری بیمارستان به کمیته امداد چه بود؟
مساله اصلی این بود که ما میتوانستیم بیمارستان را فعال کنیم و بهتر بود اداره آن به نهادی تخصصی واگذار میشد. هیات رییسه وقت صلاح میدانست که یک نهاد تخصصی مدیریت اجرایی بیمارستان را عهدهدار شود. در حقیقت ما امکان تجهیز بیمارستان را داشتیم ولی اتاق وقت کافی برای رسیدگی به بیمارستان و پیگیری مسائل آن را نداشت و اصولا باید قبول کرد که وظیفه اتاق چیز دیگری است. از سوی دیگر رییس وقت کمیته امداد مرحوم حاج حبیبالله عسگراولادی که ارتباط خوبی با اتاق بازرگانی داشت این پیشنهاد را مطرح کرد که مدیریت بیمارستان را کمیته امداد بر عهده گیرد. بر همین اساس با یک قرارداد 10ساله بیمارستان تجهیز شده به کمیته امداد واگذار شد اما مالکیت برای اتاق باقی ماند. شرط ما هم در این قرارداد این بود که 20تخت از بیمارستان در اختیار اتاق بازرگانی باشد تا افراد نیازمند را به آنجا معرفی کند و در بیمارستان بستری شوند. بعد از گذشت 10سال مجددا همین قرارداد به مدت 15سال تمدید شد اما اخیرا با فوت کردن مرحوم عسگراولادی همچنین مرحوم حاج حیدری که کارهای بیمارستان را عهدهدار بودند و روی کار آمدن آقای فتاح در کمیته امداد ایشان صلاح ندانستند که این قرارداد را ادامه دهند و مصلحت را در این دانستند که این بیمارستان به اتاق بازگردد. بر همین اساس در جلسه هیات نمایندگان این مساله مطرح شد، هیات نمایندگان اتاق تهران هم استقبال کرد و هیات رییسه اتاق تهران را موظف کردند، بیمارستان را پس بگیرد و خودش اداره کند. بر همین اساس جلساتی با کمیته امداد برگزار شد و از 3روز قبل بیمارستان زیر نظر اتاق بازرگانی درآمد به این شرط که در تجهیز و کارهای دیگر کمیته امداد به اتاق کمک کند.
** این کار بسیار خیر است اما اصولا وظیفه اتاق بیمارستانداری است؟ در حقیقت انجام کار خیر و مسوولیت اجتماعی بسیار کار خوبی است اما بهتر نبود، اتاق به جای ورود به بحث مدیریت بیمارستانی که هزینه و انرژی زیادی از اتاق میگیرد به ترویج بحث مسوولیت اجتماعی میپرداخت تا اعضای اتاق و شرکتها به جای یک بیمارستان بازرگانان چندین بیمارستان ایجاد و مدیریت کنند؟
بحث شما کاملا درست است. اتفاقا به تاسیس این بیمارستان هم وقتی نگاه میکنیم، متوجه همین دیدگاه میشویم. در آن دوره چند نفر از اعضای اتاق دور همدیگر جمع شدند و این بیمارستان را ایجاد کردند و این موضوع که مالک بیمارستان اتاق بازرگانی است تنها به این دلیل بود که در طول زمان بیمارستان ماندگار شود. الان هم باید همین الگو اجرایی شود یعنی چند نفر از اعضای اتاق یا خیریهها یا نهادهای مربوط به این کار مدیریت بیمارستان را عهدهدار شوند و اتاق بیمارستان را به آنها واگذار کند. ما برای انجام نیت خیر خود فقط میخواهیم بیمارستان را بازسازی و تجهیز کنیم تا بیمارستانی که به نام تجار مزین است، تبدیل به بهترین بیمارستان تهران شود وگرنه روش درست این است که مدیریت آن به نهادهای تخصصی و خیریه واگذار شود و اتاق به کارهای اصلی خود رسیدگی کند که طبیعتا آثار خیر آن بیشتر است. طبیعتا مدیریت بیمارستان سخت است و اتاق از کارهای روزمره خود میماند و به همین دلیل باید هیاتی برای اجرای این منظور گمارده شود. اما در جواب سوال شما باید بگویم بله کار روزمره اتاق اداره بیمارستان نیست.
*منبع: روزنامه تعادل، 1395.10.16