روزنامه ' ایران ' روز پنجشنبه در گزارشی از رویکرد رسانه های مخالف دولت نوشت ؛ ' بازخوانی تیترهای تنها دو هفته اخیر آنها ( رسانه های مخالف دولت ) نشان می دهد که مساله چیزی فراتر از یاس آفرینی است و این رسانه ها امید مردم را نشانه رفته اند ؛ امیدی که مبنای سرمایه اجتماعی ملی ایرانیان است و این، تنها میتواند ناشی از مسئولیت گریزی ملی باشد.
تخریب در حاشیه امن با پول بیت المال
در این گزارش به قلم ' مرتضی گلپور ' آمده است : «چه کسانی هستند که به جای مزرعه امید، کشتزار یأس را دنبال میکنند؟» رئیس جمهوری این پرسش را آبان ماه امسال در افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها مطرح کرد. پاسخگویی در برخی رسانههای منتقد دولت وجود دارد، رسانههایی که به عنوان جلوه بیرونی جریانهای سیاسی مخالف عمل میکنند.
برای دریافت اینکه واقعیت این رسانهها چیست، نیازی به آرشیو سه سال گذشته آنها نیست. بازخوانی تیترهای تنها دو هفته اخیر آنها، به وضوح نشان میدهد که مسأله چیزی فراتر از یأس آفرینی است. چنانکه در صفحات یک برخی روزنامهها و صفحات اصلی برخی خبرگزاریها، بندرت و گاه اصلاً نشانی از موفقیتها، دستاوردها، آمارها و عملکردهای مثبت دولت دیده نمی شود.
مروری بر رسانههای منتقد
در میان رسانههای منتقد دولت، «کیهان» ، «جوان»و «وطن امروز» از جمله رسانههایی محسوب میشوند که به نظر میرسد حتی در سال پایانی دولت نیز با خواست ملت در خرداد 92 آشتی نکردهاند. زیرا درحالی که زندگی روزمره مردم و شاخصهای اقتصادی و سیاسی، از بهبود روند امور و حرکت صحیح دولت خبر میدهند، حداقل در صفحه نخست این رسانهها، نشانی از امور مثبتی نیست که تصمیم یا اقدام دولت منشأ آنها بوده باشد.
فرقی نمیکند که رئیس جمهوری از رشد بیش از 7 درصدی سخن گفته باشد، یا از منشور حقوق شهروندی رونمایی کرده باشد، نرخ تورم کاهش یافته باشد یا دولت آمار اشتغال اعلام کرده باشد، اخبار و آمار هرچه باشد، گویی نکته مثبتی وجود ندارد که از نگاه این رسانهها، ارزش برجسته شدن و اطلاعرسانی به مخاطبان را داشته باشد.
به عنوان مثال، هنگامی که رئیس جمهوری از رشد اقتصادی 4/7درصدی سخن گفت، «کیهان» تیتر یک «ادعای رشد اقتصادی 4/7درصدی از جیب مردم یا روی کاغذ!» را برای آن انتخاب کرد و نوشت: «کمتر روزی است که خبری از تعطیلی کارخانههای تولیدی کشور منتشر نشود که در این میان توقف خطوط تولیدی کشور که بعضی از آنها چند دهه در کشور فعالیت نموده و بار تولید و اشتغال مردم را به دوش کشیدهاند، بیش از همه «مایه شرمساری» است.» همین رسانه فردای رونمایی از منشور حقوق شهروندی، با تیتر یک «بساط نجومیها و نورچشمیها را جمع کنید، حقوق شهروندی تأمین میشود» به استقبال این رویداد ملی رفت. رویکرد این رسانه، زمانی دقیقتر میشود که دریابیم در گزارش 2 هزار و 300 کلمهای خود از مراسم رونمایی، تنها 470 کمله را به سخنان رئیس جمهوری اختصاص داد. در همین روز، 4 تیتر دیگر صفحه یک کیهان به زیر سؤال بردن اقدامات دولت در خرید هواپیمای نو یا نرخ رشد اعلام شده از سوی رئیس جمهوری اختصاص داشت. در سرمقاله این روزنامه در همین روز، عناوین بحث برانگیزی برای دولتمردان به کار رفته است، عناوین «خودکامگی، سوء تدبیر، سهلاندیشی، از خود متشکری، عدم تحمل نقادی و نظارت و تمامیت خواهی» از جمله آنهاست.
«جوان» دیگر رسانه منتقد دولت است که تنها زمانی تیترهایی از دولت در صفحه آن درج میشود که بخواهد نکته منفیای را یادآوری کرده و اقدامی از دولت را زیر سؤال ببرد. این رسانه 8 دی ماه، عکس یک خود را به معاون اول رئیس جمهوری اختصاص داد و در ذیل تیتر نامناسب «مردم نترسند دلار با ما!» نوشت: «خاطرجمعی جهانگیری، معاون رئیس جمهوری به مردم برای اعتماد به دولت در کنترل دلار 4 هزار و 200 تومانی و تورم و گرانی کالا، صاحبنظران را بیش از هرچیز به این صرافت انداخته که گرانی دلار کار خود دولت است که میتواند در موقع لزوم آن را کنترل و خیال مردم را راحت کند!» «جوان» در سرمقاله شماره یک دی ماه خود، همراستا با «کیهان» تیغ تند انتقاد را متوجه منشور حقوق شهروندی کرد و نوشت: «به نظر میرسد دولت این متن را به مثابه «آورده بدون زحمت و هزینه» برای خود لحاظ نموده است که دو خاستگاه ذهنی دارد؛ اول ارائه پرستیژ «حقوقگرایی» به روشنفکران برونگرای داخلی و دوم اثبات مدنیت خود به جامعه غرب. دولت تلاش میکند دنیای غرب را متوجه این موضوع کند که شاخصهای حیات سیاسی- اجتماعی ما همان شاخصهای شماست و شرط درست بودن این شاخصها را هم تأیید غرب میداند.»
این رسانه، در همین شماره، با تیتر «پیامک منشور حقوق شهروندی» به استقبال رونمایی از منشور حقوق شهروندی رفت و در گزارش خود، چنین طعنهآمیز و توأم با توهین نوشت: « پیامک منشور حقوق شهروندی رئیس جمهوری دیروز به دست بیکاران و حاشیهنشینان و جوانان ازدواج نکرده رسید! / رئیس محترم جمهوری دیروز از منشوری رونمایی کرد که سر تا ته آن عوامگرایانه و فرافکنی بود...»
«رجانیوز»، «فارس» و «تسنیم» نیز از جمله این رسانهها هستند که در انتخاب تیترهای خود، نهایت دقت را دارند تا هیچ نشانهای از عملکرد مثبت، اقدام مفید و سیاست مؤثری از دولت یازدهم در آنها یافت نشود. وقتی «تسنیم» در ذیل تیتر «تخفیف بوئینگ به ایران «ویژه» نیست»، مینویسد که «کارشناسان هوانوردی میگویند تخفیف 50 درصدی که ایران بابت قرارداد چند میلیارد دلاریاش از بوئینگ گرفته، رویهای معمول است که برای تمام خریداران بزرگ اعمال میشود» معنایی جز کاستن از اهمیت اقدامات مدیران این سرزمین ندارد.
در مقابل «فارس» نیز با تیترهایی چون «آقای روحانی! 8 هزار میلیارد فرهنگیان به جیب چه کسی رفت؟/ وقتی آقای رئیس فسادهای دولت خود را به یاد نمیآورد» «دولت فقط در تبلیغات مدعی حقوق شهروندی است» و «افت واحد پول ایران در برابر دلار میتواند به تهدید علیه روحانی در انتخابات تبدیل شود» نشان میدهد که حرفه رسانه تا چه اندازه قربانی سیاست شده است.
تندتر شدن رویکرد برخی رسانهها نسبت به دولت، از چه چیزی حکایت میتواند داشته باشد؟ آن هم در شرایطی که واقعیتهای سیاست خارجی و آمارهای اقتصادی، نشان دهنده بازگشت ثبات سیاسی و اقتصادی و قرار گرفتن کشور در مسیر درست است. روحانی 23 مرداد سال گذشته در جلسه هیأت دولت به این پرسش پاسخ داد: «امروز به جایی رسیدهایم که برای حفظ منافع ملی و رفع معضلات و توسعه کشور اگر ببینیم گروه و اقلیتی در گوشه و کنار از اتاق فکر خارج شده و وارد اتاق عملیاتی شدهاند، باید بدانند که دولت هم از اقدامات آنها آگاه است و هم در این زمینه جملات متناسب با تخریب آنها را به کار خواهد برد.»
اما تنها این دولت و رئیس جمهوری نبود که از آنچه در برخی رسانهها میگذشت، آگاهی کامل داشت. آش تخریب و سیاهنمایی به گونهای شور شد که در دورهای، هشدار فرماندهان ارشد نظامی را نیز در پی داشت، اتفاقی بی سابقه که برای نخستین بار در کشور به وقوع پیوست. اردیبهشت ماه 1393، یعنی درست یک سال پس از آغاز به کار دولت این هشدار بیان شد. سردار فیروزآبادی، رئیس وقت ستادکل نیروهای مسلح با انتقاد از رسانههایی که «اخبار بیارزش، بی مبنا و تفرقهانگیز، شایعه و تهمت» را مطرح میکنند، گفت: «من خطی و سیاسی عرض نمیکنم، حتی رسانههایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند خطا میکنند. برابر مشی و منویات رهبری حرکت نمیکنند باید روششان را اصلاح کنند والا ما با آنها برخورد میکنیم.»حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهوری از آن به عنوان «فرمان» یاد کرد. اما بعداً مشخص شد که این فرمان تنها در میان مدت مؤثر واقع شد و از آن پس، بار دیگر توپخانههای خبری، رویه سابق خود را در پیش گرفتند.
هشدار رئیس سابق ستادکل نیروهای مسلح از آن جهت هم واجد اهمیت است که اصلیترین رسانههای منتقد دولت از بیتالمال ارتزاق کرده و به برخی نهادها وابستگی دارند. به نظر میرسد که هم این وابستگی و هم گسترش تخریبها، یک سال بعد از هشدار سردار فیروزآبادی، انتقاد جدیتر رئیس جمهوری را سبب شد. روحانی آبان ماه سال گذشت در افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات، گفت: «مگر قابل تحمل است که در یک کشوری برخی رسانهها برای همیشه از تنبیه، توقیف و تعطیل و تهدید مصون باشند و یک حاشیه امن امنیتی دائمی برای آنها مقرر باشد که نه تنها هر چه میخواهد بگویند، بلکه گاهی هم به عنوان پلیس مخفی عمل کنند؟»
اما این انتـقادها، سبب مسئولیتپذیری و بازنگری رسانههای منتقد دولت نشد. رویکردها و تیترهای زنجیرهای علیه دولت، حکایت از رویهای خاص در این رسانهها دارد؛ رویهای که محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت، خرداد سال جاری آن را این طور تشریح کرد: «هر هفته شنبهها اتاق فکری علیه دولت تشکیل میشود و تصمیم میگیرند روی چه موضوعی تا آخر هفته برای سوء استفاده تمرکز کنند.» هدف از این اقدامات نیز میتواند آن چیزی باشد که جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری 23 آذرماه امسال در جمع برخی نمایندگان مطرح کرد: «متأسفانه امروز عزم و اراده برخی افراد این است که رئیس جمهوری و دولت را زمینگیر کنند.» انعکاس و برجسته کردن نقاط منفی و نادیده گرفتن محض دستاوردهای مثبت دولت، نشان میدهد که هدف این جریان رسانهای، فراتر از دولت است، این رسانهها امید مردم را نشانه رفتهاند، امیدی که مبنای سرمایه اجتماعی ملی ایرانیان است و این، تنها میتواند ناشی از مسئولیت گریزی ملی باشد.