قیمت غیرواقعی ارز طی دو دهه گذشته واردات را از توجیه بیشتری نسبت به تولید برخودار کردهاست
مدیرعامل یک بانک خصوصی میگوید:تنها اقلیتی 15 درصدی از جامعه مشمول منافع ارز چندنرخی میشوند و هزینههای سنگین این نظام مفسدهبرانگیز را دیگران تحمل می کنند.
غلامحسن تقینتاج کارشناس اقتصاد و مدیرعامل بانک قوامین در گفتوگو با خبرآنلاین درباره بسترهای لازم برای یکسانسازی نرخ ارز گفت: " قيمتگذاري چندگانه ارز سابقه دیرپایی در اقتصاد ایران دارد و هميشه هم عامل مفاسد فراواني بودهاست. در واقع برهههای کوتاهی را میتوان سراغ گرفت که ارز در نظام اقتصادی ایران تک نرخی بودهاست. دولت های مختلف هم همواره تکنرخی کردن ارز را جزو اولویتهای خود اعلام کرده اما در اغلب موارد هم ناموفق بودهاند".
وی افزود: "به غير از معدودي از واردكنندگان كه شايد بسختي بتوان آنها را فعال اقتصادي دانست، هيچيك از توليدكنندگان كالاها و خدمات از اين چندگانگي سود نبرده اند؛ اين واردکنندگان با دستيابي به رانتهاي مختلف كه جزءلاينفك وجود چند نرخ در بازار است، كالاهايي را با ارز يارانهاي وارد و به نرخ ارز آزاد ميفروشند. به این ترتیب و بدون ایجاد هیچ ارزش افزودهای تنها با سوءاستفاده از اختلاف نرخ ارز، سودهای کلانی بدست میآورند".
به گفته تقینتاج "بررسيها نشان ميدهد در خوشبينانهترين برآوردها تنها 15 درصد مردم جامعه از بازدهي يا منافع چندگانگي نرخ ارز سود ميبرند. به عبارت ديگر پيامدهاي منفي و هزينههاي سنگين چند نرخي بودن ارز متوجه 85 درصد جامعه است".
این کارشناس بانکی ادامهداد: "يكي از توجيهاتي كه همواره دولتها براي تعيين نرخهاي چندگانه ارز به آن متوسل ميشوند كمك به كاهش قيمت كالاهاي وارداتي به ويژه در حوزههاي راهبردي مانند دارو است در حالي كه با يك بررسي ساده مشخص میشود تنها بخش بسيار اندكي از واردات كشور نيازمند حمايتهاي يارانهاي در قالب تخصيص ارز ارزان است و براي عمده واردات چنين حمايتي ضروري نيست".
این مدیر بانکی تصریح کرد: "با در نظر داشتن این واقعیت ها میتوان گفت پيامدهاي منفي و هزينههاي سنگين چندنرخي بودن ارز در اقتصاد كشور آنقدر بالاست كه به جرأت نميتوان هيچ اولويتي را براي سالمسازي اقتصاد بالاتر از بازگشت به نظام تك نرخي تصور كرد".
وی افزود: " تك نرخي كردن زمینه لازم را برای تعيين مكانيزمي كه نرخ واقعي ارز را در بازار بر اساس عرضه و تقاضا كشف كند، فراهم میآورد که این هم از اولویتهای اقتصاد ایران است چرا كه پايين بودن نرخ واقعي ارز طي چند دهه گذشته همواره باعث شده واردات از توجيه بيشتري نسبت به توليد داخلي برخوردار باشد تا جايي كه کار به جایی رسیده که حتي در حوزه صنايع دستي سنتي هم توليد داخلي توان رقابت با واردات ندارد".
تقینتاج تأکید کرد: "به عقيده من با توجه به فاصله كم ميان نرخ آزاد ارز و نرخ دولتي و فرصتي كه اجراي برجام در همين حد فعلي فراهم آورده، اکنون بهترين زمان براي يكسانسازي نرخ ارز است. به ويژه اينكه بانكمركزي در سه سال گذشته نشان داد كه توان كارشناسي و مديريتي كنترل بازار را دارد".