کد خبر: ۸۶۱۵۴
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۰ - ۱۹ آبان ۱۳۹۵ - 09 November 2016
روزنامه اعتماد در صفحه دیپلماسی در گفت و گو با پیروز ایزدی مناسبات سطح عالی میان ایران و اروپا را بررسی کرد و به نقل از وی نوشت: این گفت‌وگوها بیش از هر چیز نشانگر اراده سیاسی ایران و اتحادیه اروپایی برای بهبود مناسبات و گسترش روابط با یکدیگر است و از طریق آن می‌توان زمینه‌های همکاری در موضوعات مختلف را مهیا ساخت. با این وجود، آن اجماع سابق میان اروپا و امریکا درباره ایران دیگر تکرار نخواهد نشد.
 روزنامه اعتماد در صفحه دیپلماسی در گفت و گو با پیروز ایزدی مناسبات سطح عالی میان ایران و اروپا را بررسی کرد و به نقل از وی نوشت: این گفت‌وگوها بیش از هر چیز نشانگر اراده سیاسی ایران و اتحادیه اروپایی برای بهبود مناسبات و گسترش روابط با یکدیگر است و از طریق آن می‌توان زمینه‌های همکاری در موضوعات مختلف را مهیا ساخت. با این وجود، آن اجماع سابق میان اروپا و امریکا درباره ایران دیگر تکرار نخواهد نشد.

در گزیده ای از این گفت و گو که در شماره چهارشنبه 19 آبان 1395 خورشیدی با تحلیلگر ارشد مسائل اروپا منتشر شد، می خوانیم: مجید تخت‌روانچی، معاون وزیر امور خارجه ایران و هلگا اشمید، معاون مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، چهره‌های ناآشنایی با یکدیگر نیستند. هرچه باشد، ٢٣ ماه چشم در چشم یکدیگر در دو سوی میز مذاکرات هسته‌ای حضور داشتند و همین مساله موجب شده تا هریک با ویژگی‌های مذاکراتی یکدیگر آشنا باشند.

حالا این دو مذاکره‌کننده پیشین می‌خواهند امروز دومین دور گفت‌وگوهای سطح عالی را در بروکسل پس از حدود سه ماه تاخیر برگزار کنند؛ گفت‌وگوهایی که سومین دور گفت‌وگوهای میان ایران و اروپا پس از گفت‌وگوهای انتقادی و گفت‌وگوهای جامع و سازنده محسوب می‌شود. با این حال، این دور مذاکرات با آن رایزنی‌های پیشین متفاوت است؛ موضوعات بیشتری را دربرمی‌گیرد و متناسب با شرایط، از اهمیت بیشتری برخوردار است. مسائل دوجانبه میان ایران و اروپا، مسائل منطقه‌ای و البته حقوق بشر از جمله دستورکارهای این گفت‌وگوهاست. درباره گفت‌وگوهای سطح عالی میان ایران و اروپا که با پیشنهاد اروپایی‌ها هم برگزار می‌شود، گفت‌وگویی با پیروز ایزدی، تحلیلگر ارشد مسائل اروپا داشته‌ایم که مشروح آن را می‌خوانید.

**دومین دور گفت‌وگوهای سطح عالی میان ایران و اتحادیه اروپایی امروز انجام می‌شود. این گفت‌وگوهای سطح عالی به چه منظور با این ساختار و قالب میان ایران و اتحادیه اروپایی تعریف شد؟

اتحادیه اروپایی در چارچوب استراتژی خود برای ارتباط با ایران و در فضای ایجاد شده پس از دستیابی به توافق هسته‌ای به دنبال آن است تا روابط خود را با ایران بازتعریف کرده و بتواند براساس زمینه‌های همکاری و منافع مشترک متقابل، روابطش را با ایران تنظیم کند. در این چارچوب، پس از نخستین سفر فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی به ایران تصمیم گرفته شد تا طرفین سومین دور گفت‌وگوهای خود را با یکدیگر آغاز کنند تا از این رهگذر، هم شرایط برای همکاری‌ها میان طرفین در مسائل دوجانبه و منطقه‌‌ای فراهم شود و هم سوءتفاهم‌ها و سوءبرداشت‌ها نسبت به یکدیگر رفع شده یا به حداقل برسد. 

در این راستا، قرار شده است تا طرفین چندین دور گفت‌وگو با یکدیگر داشته باشند که ممکن است چند سال هم طول بکشد اما همین گفت‌وگو می‌تواند با نتایج مثبت همراه شود زیرا این گفت‌وگوها بیش از هر چیز نشانگر اراده سیاسی ایران و اتحادیه اروپایی برای بهبود مناسبات و گسترش روابط با یکدیگر است و از طریق آن می‌توان زمینه‌های همکاری در موضوعات مختلف را مهیا ساخت.

**محورهای گفت‌وگوهای سطح عالی میان ایران و اتحادیه اروپا چیست؟
نخستین مساله‌ای که باید به آن اشاره کنم، این است که مناسبات ایران با اتحادیه اروپا و مجموعه کشورهای اروپایی در دهه‌های گذشته قبلا رنگ و بوی اقتصادی داشت. به عبارت دیگر، اروپا و ایران در مسائل اقتصادی و تجاری همکاری با یکدیگر را دنبال می‌کردند. یکی از محورهای امروز طرفین هم در این باره است اما ایران و اتحادیه اروپایی در سال‌های اخیر تلاش دارند تا در کنار روابط اقتصادی، روابط‌شان را در ابعاد مختلف بسط دهند و در موضوعات مختلف همکاری‌ها را آغاز کنند.

مهم‌ترین بعد این همکاری‌های جدید، می‌تواند همکاری‌های منطقه‌ای باشد که این مساله متناسب با جایگاه و نقش ایران در منطقه و قدرتی که در مبارزه با تروریسم و ایجاد امنیت دارد، است. این مساله‌ای است که می‌تواند منجر به یک سلسله گفت‌وگوهای سیاسی میان طرفین شود. در کنار این دو موضوع، اروپا علاقه‌مند است تا با ایران درخصوص مسائل حقوق بشری گفت‌وگو انجام دهد. مساله حقوق بشر، موضوعی است که قبلا میان ایران و اروپا محل بحث بوده و طرفین در این گفت‌وگوها می‌توانند برخی سوءبرداشت‌ها در این باره رفع و برخی اختلافات را تعدیل کنند.

**اصلی‌ترین دغدغه اتحادیه اروپایی در این گفت‌وگوها چیست و به بیان دیگر اتحادیه اروپایی در پس این گفت‌وگوها به دنبال چه چیزی است؟
من فکر می‌کنم دو مساله بیش از هر مساله دیگری در برهه کنونی برای اروپا اهمیت دارد؛ مساله نخست، مسائل منطقه‌ای است که اروپا خود را در معرض پیامدهای بحران‌های کنونی خاورمیانه می‌داند و از رهگذر توانمندی‌های ایران در منطقه می‌خواهد مناسباتش را توسعه بخشد و همکاری‌هایی را با ایران در این باره آغاز کند. مساله دوم، مسائل حقوق بشری است. اروپایی‌ها خود را یک قدرت هنجاری می‌دانند و بر ارزش‌ها و هنجار‌های خود تاکید دارند.

در این چارچوب، آنها بسط نفوذ خود را در گسترش ارزش‌های‌شان می‌دانند و به همین دلیل نیز در مورد بسیاری از کشورها، سعی می‌کنند روابط اقتصادی‌شان را با مسائل حقوق بشری گره بزنند اما در همین باره نیز آنها در بسیاری از موارد، از استانداردهای دوگانه تبعیت می‌کنند و همین مساله نیز موجب شده تا در ایران و برخی دیگر از کشورها، گروهی بر این عقیده باشند که اروپا در مورد مسائل حقوق بشری جدی نیست.

**آیا چنین گفت‌وگوهایی با این قالب‌بندی و این ویژگی میان اتحادیه اروپایی و سایر کشورهای منطقه مانند عربستان هم وجود دارد؟
اصولا اروپا با کشورهایی که از روابط اقتصادی پر منفعتی برخوردار باشد، سهل‌گیری‌های بسیاری می‌کند. ما می‌دانیم که کشورهای حوزه خلیج فارس از نظر حقوق بشر در وضعیت مطلوبی قرار ندارند اما همین کشورها میزان حجم مبادلات تجاری‌شان با اروپا بسیار بالا است و همین روابط پر سود موجب می‌شود تا اروپایی‌ها در قبال این کشورها در مورد حقوق بشر فشار نیاورند. همین مساله هم موجب شده تا ایران معتقد باشد اروپا درباره حقوق بشر از استانداردهای دوگانه استفاده می‌کند. داستان ایران هم با داستان کشورهای دیگر متفاوت است. 

ایران تا قبل از برجام تحت تحریم‌های جهانی، امریکا و حتی اتحادیه اروپایی بود و به تازگی از این تحریم‌ها خارج شده است. ماهیت روابط اروپا با ایران هم نسبت به روابط اروپا با کشورهای دیگر فرق می‌کند. همان‌طور که می‌دانید در دهه ٧٠ و اوایل دهه ٨٠، ایران و اروپا در قالب دو دور گفت‌وگوهای مختلف یعنی گفت‌وگوهای انتقادی و گفت‌وگوهای سازنده برگزار شد. معمولا کشورهای دیگر در اردوگاه غرب هستند و با اروپا همسو و متحد هستند ولی ایران در آن اردوگاه نیست و متحد اروپا محسوب نمی‌شود.

**وضعیت بد حقوق بشر در عربستان یا کشورهای خلیج فارس هم موجب نشده تا اروپا از این کشورها بخواهد در این باره گفت‌وگو کنند یا به حقوق بشر احترام بگذارند؟
اگر اروپا بخواهد در این باره تذکری هم بدهد، این کار معمولا در قالب تذکرات خنثی یا بیانیه‌هایی معمولی است که در روابط میان طرفین هم تاثیری نمی‌گذارد. این حداکثر کاری است که آنها در این باره انجام می‌دهند.

**این گفت‌وگوها چه تاثیری بر رابطه اقتصادی ایران با اتحادیه اروپا می‌توانند، بگذارند؟
وقتی این گفت‌وگوها انجام شود، طرفین در آن گفت‌وگوها تلاش می‌کنند تا نقطه نظرات خود را بیان کرده و دیدگاه‌های خود را به یکدیگر نزدیک کنند. به عبارت دیگر، در این گفت‌وگوها تلاش می‌شود تا سوءبرداشت طرفین نسبت به‌هم برطرف شده و توافقی میانه و مرضی‌الطرفین پیدا کنند. این مساله موجب می‌شود تا طرفین بتوانند زمینه‌های همکاری‌ سابق را احیا و شرایط جدید را پیدا کنند. به عبارتی، سرریز این مساله بر روابط اقتصادی دو کشور اثر دارد. ایران از نظر اقتصادی و تجاری، بازار جذابی است. 

آنها ایران را یک بازار ٨٠ میلیونی با منابع زیرزمینی و طبیعی غنی می‌دانند که از نیروی کار جوان و تحصیلکرده برخوردار است و همین مساله موجب می‌شود تا شرکت‌های اروپایی برای حضور در ایران ترغیب شوند و بخواهند با ایران همکاری داشته باشند. این مساله انگیزه قوی‌ای را برای آغاز همکاری‌های اروپا با ایران ایجاد کرده است و به همین خاطر آنها تلاش می‌کنند شرایط به وجود آمده را به دوران ماقبل از تحریم بازگردانند. هم‌اینک مناسبات تجاری ایران و اروپا حدود هشت میلیارد دلار است در حالی که مناسبات تجاری ایران و اروپا قبلا چیزی بالغ بر ٤٠ میلیارد دلار بود و آنها شریک اول تجاری ما بودند و می‌خواهند مقام قبلی‌شان را بازگردانند.

**آیا پس از گفت‌وگوهای ایران و اروپا می‌توان انتظار رسیدن به یک نقشه راه اقتصادی میان طرفین را داشته باشیم؟
می‌توان در این گفت‌وگوها چارچوبی را تعیین کرد که در آن چارچوب، شرایطی برای ارتقای روابط، افزایش مناسبات و جست‌وجوی زمینه‌های جدید همکاری مشخص کرد.

**به فرض شکست مذاکرات حقوق بشری، این مساله تا چه اندازه می‌تواند بر مناسبات اقتصادی طرفین تاثیر بگذارد؟
مساله برد و باخت در این گفت‌وگوها مطرح نیست. طرفین می‌توانند دور یک میز بنشینند و مسائل‌شان را مطرح کنند. در آن گفت‌وگوها می‌توان به مفاهمه‌ای رسید و در این مفاهمه، قطعا بسیاری از ابهام‌ها، سوءبرداشت‌ها و ایرادها رفع خواهد شد. ما در هفته‌های گذشته شاهد تصویب قطعنامه‌‌ای از سوی پارلمان اروپا برای عادی‌سازی روابط با ایران و گسترش گفت‌وگوها در زمینه‌های مختلف و از جمله در مسائل حقوق بشری بودیم.

**اتحادیه اروپایی در ١٤٠ کشور دفتر دارد. کارکرد دفتر اتحادیه اروپایی در یک کشور چیست؟
دفاتر اتحادیه اروپایی، نقش رابط میان اتحادیه اروپایی با آن کشور را دارند. وقتی اتحادیه اروپایی در یک کشور دفتری را ایجاد می‌کند، این مساله نشان می‌دهد که آنها می‌خواهند اراده سیاسی خود را برای همکاری با طرف مقابل نشان دهند و در این همکاری جدی هستند. از سویی، با تاسیس این دفتر، این ارتباطات تسهیل می‌شود و واسطه‌ها حذف شده و اگر مساله‌ای میان طرفین پیش بیاید، آن مساله سریع‌تر حل خواهد شد. بی‌تردید تاسیس یک دفتر می‌تواند در بسط و گسترش روابط تجاری و سیاسی مفید باشد.

**تا چه اندازه تاسیس دفتر اتحادیه اروپایی در ایران می‌تواند در مسیر اعتمادسازی میان ایران و اتحادیه‌اروپایی در فضای پساتحریم کارساز باشد؟
اعتمادسازی روند گام به گامی است که با دستیابی به توافق هسته‌ای میان ایران و اروپا آغاز شده است. در این راستا، ارتباطات میان ایران و اروپا در پسابرجام افزایش یافته است. مسوولان عالیرتبه کشورهای اروپایی به تهران آمدند و مقامات ما نیز به برخی کشورهای اروپایی سفرهایی داشته‌اند. فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی سه بار به تهران آمده و این نشان از اراده اتحادیه برای همکاری با ما است. تاسیس دفتر اتحادیه نیز یک گام برای اعتمادسازی میان طرفین است اما باید به این نکته نیز اشاره کرد که این فرآیند هرچند ممکن است آهسته و تدریجی باشد ولی با توجه به فرصت‌های ایجاد شده می‌تواند ثمربخش باشد.

**اتحادیه اروپایی خود را متعهد به حفظ امنیت اسراییل می‌داند و این در حالی است ایران او را نامشروع قلمداد می‌کند. تا چه اندازه این مساله می‌تواند بر توسعه مناسبات ایران و اروپا به عنوان یک مانع اساسی محسوب شده و موجب جلوگیری از توسعه مناسبات شود؟
مساله اسراییل یکی از اختلافات میان ما و اروپا است. اتحادیه اروپایی خود سیاست خارجی منسجمی ندارد و ما گاهی مشاهده می‌کنیم نوع سیاست‌های این اتحادیه با سیاست‌های اعضای آن متفاوت است ولی کشورهای اروپایی در سیاست‌های خارجی‌شان از سه متغیر امریکا، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و اسراییل تاثیر می‌پذیرند چراکه مناسبات ویژه و گسترده‌ای با یکدیگر دارند. اختلاف میان ایران و اروپا درباره اسراییل هرچند که می‌تواند مانع گسترش روابط ما باشد ولی تمام مسائل مربوط به مناسبات میان طرفین موکول به این مساله نیست. 

به هر حال کشورهای اروپایی منافع خود را هم مدنظر قرار می‌دهند و تا حدی سعی می‌کنند از ظرفیت‌های ایران در مسائل مختلف چه سیاسی و منطقه‌ای و چه تجاری و اقتصادی بهره‌مند شوند. با این وجود، هم در مسائل مربوط به حقوق بشر و هم مسائلی از این‌دست، ایران و اروپا جهان‌بینی‌های متفاوتی دارند و همین مساله موجب می‌شود تا ایران و اروپا نتوانند به متحد استراتژیک در همه زمینه‌ها برای یکدیگر تبدیل شوند ولی این عدم اتحاد، مانعی برای عادی‌سازی و شراکت در زمینه‌های سیاسی، تجاری و حتی امنیتی نیست. تا آنجا که منافع مشترک و متقابل اجازه می‌دهد می‌توان با یکدیگر همکاری کرد.

**تا چه اندازه مساله حل اختلاف‌های حقوق بشری میان ایران و اروپا بدون حضور و دخالت امریکا می‌تواند منجر به حصول توافقی شود که سایه تحریم‌های بین‌المللی حقوق بشری علیه ایران را بردارد؟
نکته نخست این است که تحریم‌های حقوق بشری علیه ایران از سوی اروپا آنچنان تاثیرگذار و گسترده نیست. تحریم‌های حقوق بشری امریکا نیز مساله جدیدی نیستند و آنها از ابتدای انقلاب تا به امروز این تحریم‌ها را اعمال کرده‌اند. اینکه توافق ما با اروپا منجر به آن شود که امریکا علیه ما تحریمی را انجام ندهد، ما آن را رویایی می‌دانیم چراکه اتحادیه اروپایی در این باره بر واشنگتن نفوذی ندارد ولی در گفت‌وگو با اروپا می‌توان به درک مشترک و تعاملی دست یافت که موجب شود تا تحریم‌هایی از این دست درباره ایران کمرنگ شوند.

**اتحادیه اروپا نقش بسیار مهمی در کاهش و مدیریت تنش میان ایران و امریکا در ماراتن مذاکرات برجام در سه سال و نیم وقوع آن برعهده داشت. اکنون تا چه اندازه بهبود رابطه ایران و اتحادیه اروپا می‌تواند مانع از خطر حیات برجام در ٩ سال باقی‌مانده و در دولت‌های آتی امریکا شود؟
از سوی اروپا خطری متوجه برجام نیست. اگر برجام با تهدیدی روبه‌رو باشد از سوی امریکاست.پایبندی اروپا به برجام می‌تواند مانع از این مساله شود که امریکایی‌ها خیلی راحت یا گسترده کارشکنی کنند. البته اگر امریکا زمانی برجام را برهم بزند و توافق هسته‌ای از بین برود، اروپایی‌ها چون از تحریم‌ها بیشترین زیان را دیدند، تلاش خواهند روابط‌شان را با ایران حفظ کرده و از بازار ایران استفاده بکنند.

**آیا حفظ روابط به معنای آن است که اروپا در مقابل امریکا خواهد ایستاد؟
این مساله بستگی دارد که برهم خوردن توافق برجام در چه شرایطی رخ بدهد. با این وجود، آن اجماع سابق میان اروپا و امریکا درباره ایران دیگر تکرار نخواهد نشد. اروپا دلیلی نمی‌بیند که بخواهد به دوران گذشته برگردد.

**ایران در سال‌های دولت اصلاحات هم رابطه حسنه و رو به رشدی با اروپا داشت اما اروپا پس از آغاز فشارهای امریکا با این کشور در تحریم ایران از کانال‌های متفاوت همراه شد. اکنون ایران برای عدم تکرار چنان اجماعی چه راهکاری در رابطه با اتحادیه اروپا می‌تواند بیندیشد؟
بی‌اعتمادی عامل مهمی است که می‌تواند زمینه‌ساز اجماع علیه ایران شود. ایجاد اجماع علیه ایران بستگی به موضوع و شرایط طرح آن موضوع دارد اما هنگامی که ایران و اروپا با یکدیگر گفت‌وگو کنند و در این گفت‌وگوها، بتوانند روابط‌شان را به سطح بالاتری ارتقا دهند و در این ارتقای روابط، تعهدات متقابلی را بپذیرند، از درون این مسائل، اعتماد ایجاد خواهد شد. گفت‌وگو، بهترین راهکاری است که می‌تواند موجب عدم اجماع صددرصدی شود چراکه موجب می‌شود اروپا نسبت به توانمندی و ظرفیت‌های ایران آشنا شود. البته در پسابرجام، آنها برای برهم زدن روابط با ایران اکراه بیشتری نشان می‌دهند و مقاومت بیشتری برای اعمال تحریم‌های جدید خواهند داشت.

**همکاری‌های منطقه‌ای ایران و اتحادیه اروپا با توجه به اینکه این منافع در برخی نقطه‌ها همپوشانی و در برخی موارد فاصله فاحش دارد، چگونه میسر است؟
برقراری امنیت و ثبات هم برای ایران و هم برای اروپا دارای اهمیت است و آنها از این مساله سود می‌برند. اروپا در سال‌های اخیر از جانب تروریسم موجود در خاورمیانه و همچنین مهاجران کوچ کرده از کشورهای منطقه، آسیب‌های فراوانی دیده است و به همین خاطر، تمایلی به تداوم کشمکش ندارد و علاقه‌مند به صلح است. آنها در این رابطه می‌دانند مشارکت ایران در برقراری صلح و مبارزه با تروریسم حیاتی است.

از سوی دیگر، ناامنی‌های خاورمیانه امنیت ملی ایران را تهدید می‌کند و به همین خاطر، ایران می‌خواهد آثار تروریسم و افراط در منطقه را از بین ببرد و برای همین بازیگر اول مبارزه با تروریسم در خاورمیانه است. از سویی، ایران علاقه‌مند است که این نقش‌آفرینی از سوی جامعه بین‌المللی پذیرفته شود و همکاری اروپا با ایران به معنای این مساله است. این منافع مشترک، آنقدر برای طرفین حیاتی است که می‌تواند موجب همکاری میان طرفین شود. مکانیزم و چارچوب این همکاری از دل آن گفت‌وگوها بیرون خواهد آمد. اروپا به این رهیافت رسیده است که بدون مشارکت ایران برقراری صلح غیرعملی است و نقش مثبت و سازنده ایران را نمی‌توان نادیده گرفت.
*منبع: روزنامه اعتماد
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: