کد خبر: ۸۶۰۲۱
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۹ - ۱۸ آبان ۱۳۹۵ - 08 November 2016
نتیجه انتخابات آمریکا بر اقتصاد آمریکا به‌عنوان بزرگ‌ترین و اثرگذارترین اقتصاد جهان تأثیر بالایی خواهد گذاشت و به‌ تبع آن باید در انتظار تغییراتی عمده در بازارهای جهانی باشیم.
 روزنامه شرق در صفحه اقتصاد به منظور واکاوی تاثیر انتخابات آمریکا بر اقتصاد این کشور با مرتضی ایمانی راد به گفت و گو پرداخت و نوشت: نتیجه انتخابات آمریکا بر اقتصاد آمریکا به‌عنوان بزرگ‌ترین و اثرگذارترین اقتصاد جهان تأثیر بالایی خواهد گذاشت و به‌ تبع آن باید در انتظار تغییراتی عمده در بازارهای جهانی باشیم.

در این گفت و گو که در شماره سه شنبه 18 آبان 1395 هجری خورشیدی با اقتصاددان منتشر شد، می خوانیم: هرچند به گفته مرتضی ایمانی‌راد، اقتصاددان، این تغییر را باید در کوتاه‌مدت در بازارهای مالی جهان و متغیرهای وابسته به بورس‌های جهانی مشاهده کرد و اثر آن در میان‌مدت و بلندمدت پیش‌بینی‌پذیر نیست. بازارهای مالی چندان به روی‌کار‌‌آمدن ترامپ، خوش‌بین نیستند. 

آن‌گونه که ایمانی‌راد به «شرق» می‌گوید: به‌عنوان نمونه «بازار سرمایه نسبت به سیاست‌های ترامپ بسیار بی‌اعتقاد است، بنابراین حضور ترامپ را علامتی منفی برای اقتصاد آمریکا تلقی می‌کند». به گفته این اقتصاددان، شاخص دلار اگر ترامپ برگزیده شود، در پی فروش گسترده آن در بازارهای جهانی به‌شدت فرو خواهد ریخت و در مقابل طلا، روندی صعودی به خود می‌بیند. این در حالی است که اگر کلینتون انتخاب شود، هرچند بازارهای مالی چندان به عملکرد اقتصادی او پس از انتخاب‌شدن هم خوش‌بین نیستند، اما با این حال رویکرد به‌مراتب بهتری را در مقابل آن در پیش خواهند گرفت و عملا این روند معکوس خواهد شد. 

در واقع شاخص دلار تقویت می‌شود و طلا روند نزولی در پیش می‌گیرد. به گفته ایمانی‌راد: «روی‌کارآمدن ترامپ می‌تواند بحران اقتصاد جهانی را که اکنون شرایط نامساعدی دارد، جلو بیندازد و می‌تواند شکنندگی درخورتوجهی را برای اقتصاد جهانی به وجود آورد. بنابراین اقتصاد وارد یک دوره منفی خواهد شد و چون اقتصاد آمریکا سرریزی درخورتوجهی به اقتصاد جهانی در حوزه سیاسی و اقتصادی دارد، روی‌کارآمدن ترامپ می‌تواند برای اقتصاد کشورهای دیگر هم تا اندازه‌ای مشکل ایجاد کند».

** انتخاب هر یک از کاندیداهای دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه چه تاثیری روی اقتصاد جهان خواهد داشت؟
انتخابات هشتم نوامبر در آمریکا از دو جهت بسیار اهمیت دارد و این انتخابات را از حساسیت بالایی برخوردار کرده است. مورد نخست به این بازمی‌گردد که اقتصاد جهان در شرایط بسیار ویژه‌ای قرار دارد. اقتصاد جهان در شرایط ایستایی قابل‌توجهی قرار دارد. نرخ رشد بسیاری از کشورها کاهش یافته و نرخ بهره در برخی از کشورها مانند ژاپن یا سوئیس حتی به زیر صفر رسیده است. همچنین نرخ بهره در برخی از کشورها نزدیک به صفر شده و نشان می‌دهد کاهش نرخ بهره تلاشی است برای اینکه تحرکی در اقتصاد جهانی ایجاد کنند. همین مسئله موجب شده از چهار، پنج سال گذشته، حجم بسیار بالایی از نقدینگی را در کشورهای مختلف به بازارهای جهانی تزریق کنند برای اینکه بتوانند اقتصاد خود و درمجموع جهان را به تحرک وادارند. 

انگلستان، اروپا، ژاپن، آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر دست به توسعه نقدینگی بسیار زیادی زدند و همین مسئله موجب شد نرخ بهره در اکثر کشورهای جهان در سطح بسیار پایینی قرار گیرد. نکته جالب آنکه در نقطه مقابل آن، بازار سهام حبابی شده و در سطحی قرار گرفته که از نظر تاریخی، یک رکورد تاریخی به حساب می‌آید. مواد اولیه در سطح بسیار پایینی قرار گرفته و از همه مهم‌تر، حجم بدهی شرکت‌ها، خانوارها و مهم‌تر از این دو، حجم بدهی دولت‌ها در کشورهای توسعه‌یافته (چین، اروپا و به‌ویژه آمریکا به‌عنوان بدهکارترین دولت جهان) افزایش درخور‌توجهی داشته که چشم‌انداز روشنی را از اقتصاد جهان روبه‌روی ما نمی‌گذارد. 

مهم‌تر از همه آن است که در نرخ رشد تجارت جهانی برای اولین‌بار بعد از ١٧ سال از نرخ رشد تولید ناخالص جهانی، کمتر شده و این خود یک سیگنال مهمی است که نشان می‌دهد اقتصاد جهانی در شرایط حساسی قرار دارد. این مسائل موجب می‌شود انتخاب ریاست‌جمهوری در آمریکا به‌عنوان قدرتمند‌ترین و اثرگذارترین اقتصاد جهان، از حساسیت بالایی برخوردار باشد. بنابراین وضعیت نظام جهانی نسبت به چهار سال قبل به‌مراتب بدتر شده است. متغیرهای اقتصادی اکنون سر جای خود نیستند. واگرایی در بسیاری از متغیرهای اقتصادی افزایش پیدا کرده است. بیش از ٩هزار میلیارد دلار نقدینگی به بازارهای جهانی تزریق شده است. کل این مسائل حساسیت و شکنندگی اقتصاد جهانی را بالا برده است. نکته دوم، وضعیت خود کاندیداهاست. 

از طرفی با یک اقتصاد جهانی شکننده روبه‌رو هستید و از طرف دیگر، با دو کاندیدای نه‌چندان قابل برای رویارویی با شرایط اقتصاد جهانی. از یک طرف کلینتون قدرت رویارویی با چنین شکنندگی در سطح اقتصاد جهانی و اثرگذاری در آن را ندارد و از طرف دیگر، ترامپ هم با مواضع کاملا متفاوت وارد شده و این مواضع آن‌قدر متفاوت است که بخشی از جمهوری‌خواهان اعلام کرده‌اند به ترامپ رأی نمی‌دهند. بنابراین از طرفی با ضعف در انتخابات ریاست‌جمهوری و کاندیداهای آن روبه‌رو هستیم و از طرف دیگر، شکنندگی در اقتصاد جهان. آمدن ترامپ شکنندگی اقتصاد جهانی را به‌مراتب بالاتر می‌برد و آمدن کلینتون بهبودی در اقتصاد جهانی ایجاد نخواهد کرد. به نظر می‌رسد سراشیبی اقتصاد جهانی و شکنندگی آن در دوره چهارساله کلینتون بدتر خواهد شد.

** اولین بازارهایی که نسبت به نتایج این انتخابات واکنش نشان خواهند داد، کدام هستند؟
اگر بازارها را به بازارهای واقعی و مالی طبقه‌بندی کنیم، بسیار طبیعی است سریع‌ترین واکنش را پس از انتخابات و حتی قبل از انتخابات، بازارهای مالی دارند که اساسا این بازارهای بسیار فراگیر و جهانی و عمده آنها مکانیزه و الکترونیک هستند که شامل بازارهای ارز، سهام و اوراق بهادار، کالاها و پول (بدهی) در سطح جهان است. به طور طبیعی طلا و دلار آمریکا بیشترین اثر را در مراحل اولیه می‌پذیرند و حتی گمانه‌زنی‌هایی که منتشر می‌شود از هم‌اکنون روی این دو کالا اثر می‌گذارد. طبیعی است با انتخاب ترامپ، فروش گسترده دلار در بازارهای جهانی آغاز خواهد شد و شاخص دلار که اکنون در حدود ٩٦,٨ است، به یکباره کاهش پیدا می‌کند و این کاهش بسیار درخور‌توجه خواهد بود. 

دلیل آن است که بازار سرمایه نسبت به سیاست‌های ترامپ بسیار بی‌اعتقاد است. بنابراین حضور ترامپ را علامتی برای اقتصاد آمریکا تلقی می‌کند. از طرف دیگر، با توجه به اینکه شاخص دلار آغاز به کاهش می‌‌کند، طلا افزایش پیدا می‌کند و بالارفتن آن نیز درخور توجه خواهد بود و ممکن است بالای صد دلار با انتخاب ترامپ، طلا افزایش قیمت پیدا کند و شاید هم بیشتر. در صورتی که کلینتون انتخاب شود، وضعیت کاملا معکوس خواهد بود. به نظر می‌رسد بازار طلا، بازار سردی خواهد شد و بازار دلار، بازار گرمی خواهد شد. هرچند بازار سرمایه نسبت به کلینتون هم چندان امیدوار نیست. 

دلیل آن است که بخش درخور توجهی از کاهش دلار در چند روز اخیر به دلیل بالارفتن احتمال انتخاب ترامپ بوده است. وقتی این احتمال به صفر نزدیک شود، به‌طور طبیعی، دلار آغاز به افزایش پیدا می‌کند تا میزانی را که قبل از انتخابات کاهش داشته، جبران کند و کمی هم آغاز به بالارفتن می‌کند. واکنش‌های بازار سهام نیز در چند روز گذشته از ترامپ استقبال نکرد، اما از کلینتون استقبال کرد. با انتخاب هر یک از این کاندیداها، بازار بورس هم واکنش‌های خود را خواهد داشت. در صورتی که ترامپ انتخاب شود، بازار سهام یکباره ریزش خواهد کرد. میزان این ریزش را کسی نمی‌تواند پیش‌بینی کند، اما درخورتوجه خواهد بود. به‌همین‌دلیل است که همه بروکرهای بزرگ جهانی که مشتریان گسترده‌ای را زیر پوشش دارند، به همه مشتریان خود هشدار دادند مراقب حساب‌های خود باشند و پوزیشن‌های زیادی در این حوزه‌ها باز نکنند. درواقع نوعی آماده‌باش در بازارهای مالی برای جلوگیری از اتفاقات ناخواسته شکل گرفته است.

** نسبت به پیروزی ترامپ در این انتخابات، بارها از سوی کارشناسان در سطح جهان هشدار داده شده است. انتخاب او علاوه بر بازارهای مالی که تنش‌زا خواهد شد، بر بازارهای واقعی هم تأثیرگذار خواهد بود؟
در فرایند تبلیغات انتخاباتی در آمریکا بحث‌ها طوری مطرح می‌شود که آرای بیشتری جذب شود، نه ادعاهایی که لزوما بعدها تحقق پیدا کند. بنابراین بخش درخورتوجهی از بحث‌هایی که ترامپ مطرح می‌کند، عمدتا برای جذب آرای بیشتر است و وقتی کرسی ریاست‌جمهوری را در اختیار گرفت، قاعدتا بخش درخور توجهی از آن شعارها حذف خواهد شد. بنابراین در مقایسه با کارشناسانی که در این زمینه هشدار می‌دهند، ماجرا را آن‌قدر رادیکال نمی‌دانم و حتی بر این باورم که ترامپ تا حد قابل ملاحظه‌ای عملیاتی‌تر و واقع‌بینانه‌تر اما با پوزیشن رادیکال، به سیاست‌گذاری اقتصادی ادامه خواهد داد. بنابراین این هشداری را که عمدتا درباره ترامپ داده می‌شود کمی تعدیل می‌کنم. هرچند به اعتقاد من، ترامپ از یک پارادایم و از یک فضای کاملا متفاوت برای سیاست‌گذاری اقتصادی استفاده خواهد کرد، اما این تفاوت فضا، تفاوت در سیاست‌گذاری است نه اینکه این فضا موجب شود کسی مانند ترامپ کل سیستم را به هم بریزد. 

ترامپ برخلاف کشورهای دیگر در سیستمی کار می‌کند که این سیستم می‌تواند ریاست‌جمهوری را کاملا کنترل کند و رأی ریاست‌جمهوری را بشکند. بنابراین به شیوه‌ای که در کشورهای دیگر رؤسای‌جمهور قدرت دارند، این قدرت در آمریکا به‌ آن شکل وجود ندارد. بنابراین این نگرانی‌ها درباره کاندیداها بیش از حد بزرگ شده است. اما درهرحال بله، انتخاب ترامپ تنش در بازارهای مالی ایجاد خواهد کرد. طبیعی است که بازارهای مالی در حوزه برخی متغیرها به‌شدت ریزش خواهد کرد و طلا به‌شدت افزایش می‌یابد. اما اینکه در بازارهای واقعی چه اثری خواهد گذاشت، با کمی تأخیر این مسئله به بازارهای واقعی اقتصادی و کشورهای دیگر سرریز خواهد شد.

** ترامپ در بازار مستغلات، خود را به اثبات رسانیده. آیا به این سبب امکان دارد بازار مستغلات هم تحت‌تأثیر قرار گیرد؟
بحث زیاد مطرح می‌شود که چون ترامپ در بازار مستغلات بوده، در دوره چهارساله ریاست‌جمهوری ترامپ به‌طور احتمالی این بخش تحت‌تأثیر قرار خواهد گرفت و رونق پیدا خواهد کرد. این مسئله به نظر من درست نیست. ممکن است به شکل روانی روی بازار مستغلات اثر بگذارد، اما اساسا یک رئیس‌جمهور نمی‌تواند تا این اندازه برش داشته باشد که حضور تخصص خود را تقویت کند. 

** شما پیش‌تر نسبت به وقوع بحران اقتصادی دوباره هشدار داده بودید، آیا روی‌کارآمدن ترامپ می‌تواند به بحران بینجامد یا بحران را به جلو بیاورد؟
پیش‌تر گفته بودم واگرایی درخورتوجهی در نظام جهانی وجود دارد و احتمال اینکه در سال ٢٠١٧ شکنندگی اقتصاد جهانی افزایش داشته باشد و اینکه واگرایی بیشتر شود، افزایش پیدا خواهد کرد. بنابراین در مقابل بحثی که مطرح می‌کنید به نظرم روی‌کارآمدن ترامپ این بحران را به واقعیت نزدیک می‌کند، واگرایی را شدید کرده و شکنندگی اقتصاد جهانی را بالا می‌برد. هرچند ممکن است در یک‌سری حوزه‌ها قوی‌تر عمل کند و با تغییر پارادایم بتواند کارهایی را انجام دهد اما به‌دلیل اینکه حساسیت‌های مالی و پولی در حوزه تخصصی ترامپ نیست و به آن هم خیلی علاقه و اعتقاد ندارد، پیش‌بینی اینکه کل سیستمی که اقتصاد جهانی را نگه می‌دارد به هم بریزد، بسیار بالاست. 

بنابراین همان‌طور که قبلا درباره وقوع بحران اقتصادی احتمال بالایی را پیش‌بینی می‌کردم، احساسم این است روی‌کارآمدن ترامپ می‌تواند این بحران را جلو بیندازد و می‌تواند شکنندگی قابل توجهی را برای اقتصاد جهانی به وجود بیاورد. بنابراین به نظرم اقتصاد وارد یک ‌دوره منفی خواهد شد و چون اقتصاد آمریکا سرریزی قابل توجهی به اقتصاد جهانی از حوزه سیاسی و اقتصادی دارد، روی‌کارآمدن ترامپ می‌تواند برای اقتصاد کشورهای دیگر هم تا اندازه‌ای مشکل ایجاد کند.

** تأثیر انتخابات آمریکا بر اقتصاد خود آمریکا به‌عنوان قدرت اول اقتصاد جهان چیست؟
انتخابات آمریکا بر حوزه‌های مختلفی در اقتصاد آمریکا و جهان اثر می‌گذارد. اگر بخواهم به نکته‌ای بسیار مهم اشاره کنم، این است که تفاوت سیاست‌گذاری اقتصادی این دو کاندیدا عمدتا در نگاهشان به عملکرد فدرال رزرو آمریکاست. فدرال رزرو آمریکا در دسامبر سال ٢٠١٥، ٠,٢٥ درصد نرخ بهره را در آمریکا بالا برد و به ٠.٥ درصد رساند و همه پیش‌بینی می‌کردند که در سال ٢٠١٦، دو و حتی سه بار و هر بار ٠.٢٥ درصد افزایش پیدا می‌کند؛ درحالی‌که اکنون که در ماه نوامبر هستیم، هیچ‌گونه افزایشی در نرخ بهره داده نشده و پیش‌بینی می‌شود تنها در ماه دسامبر مشروط بر اینکه آمارهای اشتغال و تولید مناسب باشد، نرخ بهره یک بار دیگر افزایش پیدا کند. 

درباره دیدگاه‌های این دو کاندیدا می‌توان این نکته را مطرح کرد که کلینتون همین روال فدرال رزرو آمریکا را تأیید خواهد کرد. بنابراین با افزایش بیش‌ازحد نرخ بهره، کاملا مخالف است و احتمال اینکه نرخ بهره را با فرض انتخاب کلینتون در دسامبر به اندازه ٠.٢٥ درصد افزایش دهند، بسیار بالاست. این سناریوی انتخاب کلینتون است. درباره سناریوی انتخاب ترامپ می‌‌توان به این نکته اشاره کرد که در تبلیغاتش چندین‌بار به فدرال رزرو آمریکا حمله کرده و گفته بعد از بحران اقتصادی سال ٢٠٠٨، سیاست‌های پولی درستی انتخاب نشده و نتوانسته بحران و رکود اقتصادی را در اقتصاد آمریکا از بین ببرد و مهم‌تر از همه اینکه، پایین‌بودن نرخ بهره را به‌شدت مورد نقد قرار داده است. 

بنابراین خیلی‌ها پیش‌بینی می‌کنند با حضور ترامپ در اقتصاد آمریکا، احتمال اینکه فشار بر فدرال رزرو بالا رود و فدرال رزرو سیاست‌هایش را به این سمت ببرد که نرخ بهره را در چند مرحله بالا ببرند، این احتمال وجود دارد. بنابراین این تفاوت چشمگیر است. نگاه این دو کاندیدا به عملکرد فدرال رزرو درخورتوجه است. انتخاب ترامپ موجب خواهد شد دلار آمریکا به‌شدت سقوط کند و ممکن است منحنی u شکلی ایجاد کند که به‌تدریج دلار آمریکا آغاز به قدرت‌گرفتن کند اما این مسئله مشروط بر این است که ثبات اقتصادی را حفظ کند و تغییرات رادیکال در اقتصاد آمریکا ایجاد نکند.

با تغییر رئیس فدرال رزرو ممکن است این پدیده به وجود آید که نرخ بهره در سال ٢٠١٧، دو یا سه بار نرخ بهره را افزایش دهند. آن زمان است که پس از یک سقوط، ممکن است دلار آمریکا افزایش پیدا کند، اما چون این امر قابل پیش‌بینی نیست یا حداقل احتمال تحقق آن محدود است، بهتر است روی همان حوزه اول که ریزش شاخص دلار آمریکاست، تمرکز کنیم. 

** ارزهای مقابل دلار چه تغییری خواهند کرد؟ 
در این شرایط که عملا بعد از انتخابات خواهد بود، ارزی که از سایر ارزها بسیار قوی‌تر خواهد شد و پیش‌بینی می‌شود یورو باشد، پیش‌بینی می‌شود نرخ برابری آن در برابر دلار افزایش درخورتوجهی داشته باشد و پوند انگلستان به اندازه یورو افزایش پیدا نکند. پیش‌بینی می‌شود ین به‌شدت قوی شود و فرانک سوئیس و طلا هم افزایش یابد. اینها مواردی است که با احتمال بسیار بالا (بالای ٩٠ درصد) پیش‌بینی می‌شود، نکته‌ای که وجود دارد آن است که همه اینها مشروط به انتخاب‌شدن ترامپ است، زیرا اگر کلینتون انتخاب شود، کل بازی تغییر می‌کند. با انتخاب ترامپ در خود آمریکا اتفاقات بسیار زیادی خواهد افتاد. پایین‌آمدن قیمت دلار آمریکا یک فرصت ایجاد خواهد کرد برای کشورهایی که تولیدکننده مواد اولیه هستند و فضایی ایجاد خواهد کرد که قیمت مواد اولیه را بالا ببرند. 

از طرف دیگر درون آمریکا این احتمال بسیار بالاست که نرخ رشد اقتصادی برای مدتی‌ که از قبل پیش‌بینی‌پذیر نیست، کاهش داشته باشد و بقیه متغیرها در آمریکا از قبیل صادرات و واردات و محصولات بخش خصوصی تحت‌تأثیر قرار بگیرند. از اکنون نمی‌توان پیش‌بینی کرد چه اتفاقاتی در اقتصاد آمریکا در میان‌‌مدت و بلندمدت رخ خواهد داد، اما در کوتاه‌مدت به‌راحتی می‌توان پیش‌بینی کرد چه رخ خواهد داد. 

آنچه از صحبت‌های ترامپ می‌توان پیش‌بینی کرد این است که نظم حاکم بر قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری و نظم حاکم بر سیاست‌های فدرال رزرو دچار اختلال خواهد شد و به نظر این برای اقتصاد آمریکا از اساس خطرناک است. درصورتی‌که ترامپ بخواهد مانند قهرمان‌ها یک‌تنه با تغییر پارادایم، تغییرات بنیادی در اقتصاد آمریکا ایجاد کند، همان‌طور که قبلا گفتم، در جهان و آمریکا چنین پتانسیلی برای این تغییرات وجود ندارد و به‌همین‌دلیل اگر این تغییرات آغاز شود، خودش سرمنشأ نوسانات بسیار درخورتوجه در بازارهای جهانی به‌خصوص تغییر در کشورهای در‌حال‌توسعه و نوظهور جهان خواهد بود.
*منبع: روزنامه شرق
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: