بسیار دیده شده است که بعد از پایان بازیهای مهم ورزشی و خصوصا فوتبالها، روزنامهها با تیترهای نامناسب به ارائهی خبر، تحلیل و گزارش آن بازی پرداختهاند.
خبرنگار ایسنا دربارهی تاثیر تیترهای روزنامههای ورزشی بر فرهنگسازی در بین تماشاگران فوتبال و بررسی این پرسش که ادبیات روزنامههای ورزشی تا چه اندازه باید با ادبیان عامیانه جامعه متفاوت باشد، با سردبیر روزنامه همشهری ورزشی گفتوگو کرده است.
میثم زمانآبادی اظهار کرد: یکی از موضوعاتی که مشخصاً در روزنامهنگاری ایران وجود دارد و مرتباً درباره آن بحث میکنیم، قاعدهای است که در کل دنیا رعایت میشود؛ اینکه نشریات بر اساس سلیقه و سطح مطالبه مخاطبشان تولید محتوا میکنند. در سراسر دنیا به این صورت است که اگر مثلاً روزنامهای در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی کار میکند، بر اساس سطح مطالبه مخاطبانش مطلب منتشر میکند و طبیعی است که ادبیات یک روزنامه ورزشی به لحاظ فرم و محتوا با آن کاملاً متفاوت خواهد بود.
او با بیان اینکه حوزه ورزش مخاطب خاص خودش را دارد، متذکر شد: مخاطب رسانه ورزشی مخاطبی است که تنوع، رنگ و هیجان را میخواهد و دوست دارد انعکاس همان چیزیهایی که در ورزش مورد علاقهاش میبیند را در رسانهای که آن را دنبال میکند هم ببیند و طبعتاً این موضوع روزنامههای ورزشی را از روزنامههای دیگر متمایز میکند. این اشتباه است که ما در تحلیلهایمان به این فکر کنیم که چرا روزنامههای ورزشی شکل و ادبیاتشان با روزنامههای بر فرض مثال سیاسی و سینمایی متفاوت است. همانطور که وقتی روزنامهای را ورق میزنیم از جدولها و نمودارها و اطلاعاتش متوجه میشویم که آن یک روزنامه اقتصادی است، در حوزه ورزش هم باید روح ورزشی بر رسانههای آن حاکم باشد.
سردبیر روزنامه همشهری ورزشی ادامه داد: در این میان، دستهای از روزنامههای ورزشی هم وجود دارند که به روزنامههای هواداری معروف هستند که با روزنامههای عمومی ورزشی تفاوت دارند. روزنامههای عمومی ورزشی بر اساس اصول حرفهای موظفند جانب اعتدال را میان تیمهای ورزشی مختلف رعایت کنند؛ اما یک روزنامه هواداردی که برای باشگاه بخصوص است، این اجازه را دارد که بر اساس سلیقه مخاطبش، آن هم مخاطبی که میداند به سراغ یک نشریه هواداری رفته است، با رعایت اخلاق و انصاف و ادبیات، کریخوانی کند. همین فضا در روزنامههای سیاسی هم حاکم است. بعضی از روزنامههای سیاسی حزبی هستند و طبیعی است که منافع و گفتمان حزبشان را در آن روزنامه منعکس میکنند و کسی هم انتظار ندارد فرصتی برابر برای تمام احزاب در این روزنامهها وجود داشته باشد.
زمانآبادی با بیان اینکه یک سری چارچوبهای حرفهای و قانونی وجود دارد که در هر روزنامهای باید رعایت شود، گفت: نمیدانم که آیا مخاطب واقعاً انتظار دارد که رسانه الزاماً سطح ادبیاتی و فرهنگی بالاتر از عموم جامعه داشته باشد یا نه. این موضوع همیشه میان اهالی رسانه مورد بحث بوده است. یکی از وظایف رسانهها جنبه آموزشی آنها است، ولی رسانههای عمومی همان اندازه که موظف به کار آموزشی هستند، موظف به فراهم کردن شرایط سرگرمی هم هستند. این موضوعی است که نمیتوان به قاطعیت درباره آن نظر داد؛ اینکه آیا واقعاً مردم انتظار دارند رسانهای که میخوانند ادبیاتی بسیار فاخر یا سنگین داشته باشد یا نه. شاید به نوعی اصرار بیش از حد ما بر همین ادبیات سنگین باعث افت تیراژ رسانهها در کشور شده باشد.
او خاطرنشان کرد: معتقدم چارچوبهای قانونی و حرفهای باید رعایت شود، اما درباره اینکه الزاماً ادبیات یک رسانه باید بالاتر از عموم مردم باشد، بحث دارم و فک میکنم با در نظر گرفتن این چهارچوبها اشکالی ندارد که رسانهای از ادبیات عامه استفاده کند. در دنیا روزنامههای وجود دارند که خیلی عامیانه مینویسند و سادهنویسی را اصل کار خودشان قرار دادهاند و نتیجه هم این میشود که علیرغم گسترش شبکههای اجتماعی هنوز تیراژهای میلیونی دارند.
سردبیر روزنامه همشهری ورزشی با بیان اینکه نمیتوان کتمان کرد سهم بزرگی از روزنامههای کشور به ورزشیها اختصاص دارد، اظهار کرد: مجموعاً اگر بخواهیم عملکرد روزنامههای ورزشی را در قیاس با روزنامههای دیگر مقایسه کنیم، نمره خوبی را باید به ورزشیها داد. به خاطر اینکه یکی از مسائل مهم رسانه، داشتن مخاطب است. اگر روزنامههای ورزشی را از سبد مطالعه مردم خارج کینم، با یک بحران و ورشکستگی فرهنگی مواجه خواهیم شد. علیرغم انتقاداتی که به روزنامههای ورزشی وارد است و اینکه گاهی ممکن است تیغ قلم بیشتر از حد ببُرد، اما نمیتوان کتمان کرد سهم بزرگی از روزنامههای کشور به ورزشیها اختصاص دارد. روزنامههایی که مخاطبان را جذب کرده، نگه داشته و قانعشان کردهاند.
زمانآبادی با بیان اینکه رسانهها بابت عملکرد و متعهد بودنشان به خطوط قرمز، به نهادهایی پاسخگو هستند، گفت: اما مساله ما از جایی شروع میشود که خطوط قرمز خودساخته ایجاد میکنیم. در خیلی از موارد شاهد هستیم بسیاری از موضوعاتی که تماشاچیها به آنها میپردازند، از نظر بعضیها حرمتشکنی محسوب میشود و این در حالی است که بر اساس آنچه که قانون تعریف کرده، مشکل و مانعی برای پرداخت به آن موضوع وجود ندارد.
او اظهار کرد: خط قرمزها مشخص است؛ به عنوان مثال مشخص است که منافع ملی و اخلاق عمومی باید برایمان مهم باشد و عمدتاً هم در روزنامههای ورزشی این خط قرمزها رعایت میشود. ما قریب به 10 روزنامه ورزشی داریم که تیراژ بالایی هم دارند و حتی گاهی تیراژشان به چند برابر روزنامههای سیاسی هم میرسد و فقط هر چند وقت یک بار است که یک تیتری حساسیت ایجاد میکند. باید به این نکته هم توجه کرد که کار کردن در رسانههای ورزشی هم سختیهای خودش را دارد. حفظ مخاطب در این حوزهها روشهای خودش را دارد و برخلاف تصور خیلیها به سواد بالایی هم احتیاج دارد. نهایتاً فکر میکنم با توجه به مجموع اتفاقاتی که ما در رسانههای ورزشی شاهد آن هستیم، روزنامههای ورزشی نمره قبولی میگیرند.