این شبکه که با «خندوانه» مخاطبان گریزان سیما را با آن آشتی داد، اینک «دورهمی» را با اجرای مهران مدیری در کنداکتور برنامههای خود قرار داده است. نظرسنجیها از پیشی گرفتن این برنامه در رقابت با خندوانه حکایت دارد. بسیاری از کاربران تلویزیون معتقدند «دورهمی» اخیر از فصل سوم خندوانه بهتر و جذابتر ظاهر شده است و مهران مدیری پس از یک دوره ناکامی و شکست میرود تا جایگاه از دست رفته خود را بازیابد.
روزنامه شرق در ادامه آورده است:
«چالشهای باشگاه خنده
چندی پیش همشهری جوان در گزارشی پنج دلیل افت و سقوط خندوانه را وسعت دکور، حضور بیش از حد اسپانسر، نبود خلاقیت در ساخت ترانه، ترکیب میهمانها و دور شدن از وظیفه اصلی برشمرده و در توضیح دلیل آخر نوشته بود: «در فصل سوم به علت آشفتگیهای زیادی که در آزمون و خطای ایدههای متفاوت وجود دارد، عملا وظیفه اصلی نادیده گرفته شده و کلا برنامه هدف خاصی را دنبال نمیکند. با یک برنامه شاد و سرگرم کننده اما بدون علت خاصی روبهرو هستیم... .»
اما حقیقت آن است که برنامهسازی در تلویزیون ایران دشواریهای خاص خود را دارد؛ از چگونگی شمایل و محتوای آن گرفته تا حواشیای که گاه در میانههای راه برنامهسازان را از ادامه مسیر منصرف کرده است. چندین ماه پیش پاسخ رامبد جوان به پرسش «شرق» مبنی بر ادامه برنامه خندوانه در فصلهای بعد و پیشبینیاش از موفقیت برنامه این بود: «اگر «خندوانه» سریال بود یا چیزی غیر از اتفاقی که هست، نمیتوانستم پای آن بایستم اما احساسم این است که این برنامه دیگر مثل یک باشگاه خنده و شادی است و چراغش باید روشن باشد. واقعیت این است که مردم به این شادی نیاز دارند. شاید در آینده به جایی برسد که بهاصطلاح موتورش روشن شود و فکر کنم میتواند مسیرش را ادامه بدهد ولی در حال حاضر نظری ندارم یعنی نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.»
واقعیت این است که خندوانه شروع بسیار موفقی داشت. جای خالی برنامهای با این مشخصات در تلویزیون احساس میشد و از طرفی فضای متفاوت، اجرای رامبد جوان، حضور شخصیتهایی از جمله «جنابخان» که یکی از دلایل عمده محبوبیت این برنامه محسوب میشد، دست به دست هم داد تا رامبد جوان و گروه سازنده موفقیتی مثالزدنی را در رسانه ملی تجربه کنند. هر چند حواشی متعددی از ابتدا بر سر این برنامه سایه انداخت؛ به خاطر بیاورید روزهایی را که دعوت از برخی چهرهها این برنامه را به سیاسی بودن متهم کرد یا رقابت هنرمندان در مسابقه استندآپ کمدی و انتخاب کمدین برتر به موجی از حواشی و اظهارنظرهای میان مردم تبدیل شد و به این موضوع دامن زد. این برنامه در دو سال فعالیتش فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرد اما موفقیتش هم آن قدر زیاد شد که از آن به عنوان رقیب جدی برنامه «٩٠» یاد میشد با این حال مدتهاست که «خندوانه» کیفیت سابقش را ندارد.
در فصل جدید و در روزهای گذشته، ایده اجرای مسابقه «خانواده باحال» یا مواردی از این دست هم نتوانست آنطور که باید، شور و شوق سابق را به این برنامه بازگرداند. در فصل جدید «خندوانه» تعداد بیشتری از مخاطبان در استودیو حضور دارند و به نظر میرسید برخی از تغییرات فصل جدید، به موفقیت این برنامه اضافه کند. حواشی اخیر برنامه مثل اختلاف و درگیری دو شرکت کننده در برنامه «خندوانه» و استفاده از گاز اشکآور، دعوت از بدلهای زندهیاد مرتضی پاشایی و بسیاری از اتفاقات ریز و درشت دیگر هر کدام چالشهای زیادی برای این برنامه ایجاد کرد اما نکته قابل اعتنا اینجاست که دلیل افت کیفی بسیاری از برنامههای تلویزیون ما که با محوریت سرگرمی یا گفتوگو ایجاد میشوند، چیست؟
به چه دلیل بسیاری از برنامههای گفتوگومحور خارجی میتوانند سالهای سال به حیاتشان با کیفیتی استاندارد ادامه دهند اما در تلویزیون ما انگشتشمار برنامههایی توانستند به چنین موفقیتی دست پیدا کنند. نکته اینجاست که اساسا یکی از وظایف تلویزیون، همراهی با مخاطبان در مدت زمانی طولانی است و دستکم در این حوزه باید پیشگام باشد و حال این که تداوم یک برنامه به چه پارامترهایی نیاز دارد، اصلی است که پاسخ اصلی آن به دست رسانه ملی است. قطعا آزمون و خطاهای گذشته و در نظر گرفتن موفقیت برنامهها یا به تعبیری الگوهایی که رسانه ملی از آنها جواب گرفته است، میتواند به موفقیت یک برنامه در طولانیمدت کمک کند. به هر رو تلویزیون رسانهای است که اغلب اوقات مخاطبانش را پر میکند و دستکم در زمینه کیفیت برنامهها یا موفق نبودن برخی از برنامههای پرمخاطبش باید پاسخ روشنی داشته باشد و پرداختن به مفهوم رسانه نکتهای است که باید به آن توجه داشت.
حمایت ستادی تلویزیون از یک برنامه؟
محمد صوفی که در این سالها همراه با منصور ضابطیان برنامههای پرمخاطبی چون «صدبرگ» یا «رادیو هفت» را روی آنتن داشتند، در پاسخ به این پرسش به «شرق» گفت: «نمیخواهم درباره برنامه خاصی صحبت کنم؛ چرا که هر برنامه فرمت خاص خودش را دارد. درباره پرسش شما باید بگویم، تیم سازنده یک برنامه باید سعی کند تا در طول زمان پویایی و ارتباطش با مخاطب را حفظ کند. اتفاقا این مهمترین نکتهای است که باید به آن توجه شود و در صورت توجه نداشتن به آن اتفاقا از همین زاویه ضربه میخورند؛ چرا که اگر ارتباط برنامه با مخاطبانش قطع شود، نمیتوان انتظار زیادی از موفقیت برنامه داشت و باید درگیر مسائل اجتماعی و اتفاقات روزمره مخاطبان شد و یکی از تلاشهای ما برای ساخت برنامه در طول همه این سالها این بود که باید شبیه مردم باشیم و سعی خودمان را کردیم. این که موفقیت حاصل شد یا خیر به نظر مردم بستگی دارد.»
او ادامه داد: «از نظر من باید سعی شود در نهایت سادگی و با در نظر گرفتن ایدههای مختلف برنامه را پیش برد و کیفیت برنامه را حفظ کرد. به هر حال هر برنامه تاریخ مصرف خاص خودش را دارد اما اگر برنامهای به دنبال ارتباط با مخاطبش باشد و تلاش کند تا از حد استانداردی پایینتر نیاید. باید به خودش فرصت بدهد و مدام در حال تولید ایده و خلاقیتهایی در کار باشد و به هیچ وجه در یک مسیر خاص متوقف نشود.»
صوفی افزود: «اما نکته دیگری هم هست که بد نیست به آن اشاره شود و آن حمایت ستادی تلویزیون از یک برنامه است. همیشه یک چارچوب برای برنامهسازی وجود دارد و تلویزیون پارامترهایی برای ساخت برنامه تعریف میکند مثل اینکه این برنامه باید شامل مواردی خاص باشد و بخشهای مشخصی برای آن تعریف میشود. طبعا وقتی برنامهای در این چارچوب تعریف میشود، دست برنامهساز نیز بسته میشود و هر بار بخواهد تغییری در برنامه ایجاد کند و همراه با سلیقه مردم شناور باشد، با محدودیتهایی روبهرو است و اگر از این حدود تبعیت نشود، زمانی که بحث مالی پیش میآید ممکن است مشکلی بین تلویزیون و برنامهساز به دلیل توجه نکردن به آن پارامترهای در نظر گرفته شده، پیش بیاید. در نتیجه برنامهساز سعی میکند با توجه به چارچوبهای در نظر گرفته شده عمل کند و گاهی باعث میشود که برنامهساز هم به فکر تغییری در برنامه نباشد در صورتی که اگر این دو نگاه همسو شود، میتوان تا حد زیادی کیفیت برنامهها را در طول زمان حفظ کرد.»