گفت: یاسر هاشمی از روزنامهنگاران محکوم به جاسوسی و اقدامات ضد امنیتی آنها دفاع کرده است!
گفتم: دفاع ایشان از کسانی که به کشورشان و مردم وطنخویش خیانت کردهاند با چه انگیزهای صورت گرفته؟
گفت: ادعا میکند، من از پرونده آنها خبر ندارم ولی میگوید؛ مگر چند روزنامهنگار چگونه میتوانند به امنیت یک کشور قدرتمند مثل ایران خدشه وارد کنند؟! آیا محکومیت آنها به معنای تنزل جایگاه امنیتی نظام نیست؟
گفتم: مگر کلاهی و کشمیری که با انفجار در حزب جمهوری اسلامی و دفترنخست وزیری، دهها تن از عزیزان کشورمان را به شهادت رساندند، در مقابل عظمت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران عددی بودند؟ اساساً جاسوسی و اقدامات ضد امنیتی کار آدمهای حقیر است.
گفت: یعنی با توجه به نظر یاسر هاشمی، کلاهی و کشمیری و یا فلان عامل داعشی و فلان تروریست و... باید به حال خود گذاشته شوند و بازداشت آنها به معنی تنزل جایگاه امنیتی نظام است؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! این بنده خداها فقط از رانت وابستگی خانوادگی استفاده میکنند و معنی اینگونه مسائل را چه میدانند... شخصی مدیر رستوران را صدا کرد و با عصبانیت گفت؛ این سوسک در ظرف سوپ چه میکند؟! و مدیر رستوران گفت؛ ای آقا! مگه این سوسک چقدر سوپ میتواند بخورد که شما اعتراض میکنید؟!